مامانم میگه داییت چیزی نفهمه که میدونی،من دو دقیقه پیش :
- تو تخم چشاش زل زدم و عین شتر خندیدم.
3.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چشماتکاریکهمیکرد،بامنهیچساقینمیکرد.
هدایت شده از - مَفتون -
یکی باشه باهم دیلیت بزنیم گوشی ساده بخریم و بریم یه جای دور تویِ کلبه زندگی کنیم .
هدایت شده از جیرانخانوم
ما اشتباه کردیم که یکدیگر را زنده گذاشتیم،
باید روبهروی هم میایستادیم و همزمان به هم شلیک میکردیم،
من به سینهی او، او به جمجمهی من.
هدایت شده از ـ تفاح ـ
ــــــ
دوست داشتنای مجازۍ اینجوریه کھ
یه تیکهِ بزرگ از قلبتو کیلومترها اونور
تر جا گذاشتی و همیشہ دلتنگشـے .