قسمت دهم -

حدینیمیپص*-*

ما وقتی میخواییم بریم بیرون : مهدی : میام مراقبتون باشم✨

وقتی سه ساعت تموم بامهدی سریال و فیلمارو تحلیل کردیم و کلی فیلم جدید به لیستم اضافه شد >>>😭😂

حس میکنم هرکی لفت بده جمع اینجا صمیمی‌تر میشه و این خوبه .

واقعا به این باور رسیدم که تا به یه‌سریا پیام ندم اونام پیام نمیدن و رفاقتمون تموم میشه .

مسخره س

من وقتی بچه میبینم از نظر دوستام :

قسمت یازدهم -

قسمت دوازدهم -

یه سریاش رو خودم خوندم و یه سری هم تعریف بقیه‌ بوده : کیمیاگر - بادام - سالتو - جان‌بها - پستچی ‌استخوان های خوک و دست های جذامی چایت را من شیرین میکنم دلایلی برای زنده ماندن باشگاه پنج صبحی‌ها کتابخانه نیمه شب قهوه سرد اقای نویسنده نفرت بازی قصه دلبری راض بابا شب صورتی عادت‌های اتمی غرور و تعصب ملت عشق دختران آفتاب مغازه خودکشی - مغازه جادویی جاذبه میان ما ‌هردو در نهایت میمیرند پنج قدم فاصله */بازم هست ولی فکرکنم همینقدر کافی باشه .