eitaa logo
baghdad0120
1.3هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
4هزار ویدیو
25 فایل
#بسم_الله_قاصم_الجبارین ـــ ـ ـ ـــ🍃 مجموعه سایبری فرهنگی #بغداد٠۱۲٠ تاسیس: جمعه، ۱۳ دی ۱۳۹۸ #قاسم_بن_الحسن را در همه پیام رسان ها دنبال کنید #چ۴۵
مشاهده در ایتا
دانلود
27.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨ عیدی بچه بسیجی ها به مردم خوب کوهرنگ در روز عید بزرگ مبعث 😍🌺 ❤️ همیاری و کمک کردن به همنوع، یکی از بزرگترین و قشنگترین خصوصیت های ما ایرانیان است. هر موقع که برای هموطنانمان در هرکجای کشور مشکلی پیش بیاید، بدون وقفه و در اولین فرصت خودمان را به آن منطقه می رسانیم و برای کمک به هموطن از هیچ کاری دریغ نمی‌کنیم. حتی اگر کشورهای دیگر هم مشکلی پیدا کنند، ما ایرانیان اولین کسانی هستیم که به کمکشان خواهیم رفت. 🇮🇷 اکنون که هموطنان عزیزمان در چهارمحال و بختیاری(کوهرنگ) دچار مشکل شده اند و به دلیل بارش سنگین برف زندگی‌شان مختل شده، تیم های جهادی و بسیجی سپاه از سراسر ایران به یاری این عزیزان رفتند. 🇮🇷 گزارش اعزام یکی از این تیم های جهادی و بسیجی از سپاه ناحیه درچه و عیدی آنان به مردم را با هم ببینیم 😍 🔹گروه جهادی رهروان ولایت 🔹گروه جهادی نور الشهداء 🔹ناحیه مقاومت بسیج سپاه درچه 📆 شنبه ۲۹ بهمن ماه ۱۴۰۱ خبڔقرطماڹ_گروه فرهنڴے جہادے نورالشهداء @baghdad0120
01:20✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ مثل‌یک‌نرگس‌طوفان‌زده‌از‌بارش‌برف سخت‌محتاج‌به‌گرمای‌پر‌و‌بال‌توام🤍 اللهم عجل لولیک الفرج 🌼 @baghdad0120
✨ 🌷 پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم: اَلا اُخبِرُكُم بِاَفضَلَ مِن دَرَجَةِ الصّيامِ وَ الصَّلاةِ وَ الصَّدَقَةِ؟ صَلاحُ ذاتِ البَينِ، فَاِنَّ فَسادَ ذاتِ البَينِ هِىَ الحالِقَةُ؛ آيا به چيزى با فضيلت تر از نماز و روزه و صدقه (زكات) آگاهتان نكنم؟ و آن اصلاح ميان مردم است، زيرا تيره شدن رابطه بين مردم ريشه كن كننده دين است. نهج الفصاحه ص 240 ، ح 458 @baghdad0120
✨🇮🇷 ☑️بیانیه ارتش سوریه درباره حمله موشکی تل‌آویو 🔹در ساعت 00:22 بامداد امروز، دشمن اسرائیلی با چند موشک از سمت جولان اشغالی سوریه حمله‌ای کرد و طی آن، برخی مناطق در شهر دمشق و حومه آن از جمله مناطق مسکونی را هدف قرار داد که پدافند موشکی به مقابله پرداخت و بیشتر موشک‌ها را ساقط کرد. 🔹این حمله تاکنون 5 شهید داشته و 15 زخمی به عنوان آمار اولیه برجای گذاشته که حال برخی وخیم است. @baghdad0120
✨️🇮🇷 💢ایران درحال معامله تسلیحاتی با50 کشور جهان است! وزیرجنگ‌صهیونیستی‌در‌کنفرانس‌مونیخ: ایران در حال مذاکره برای فروش تسلیحات مرگبار به 50 کشور با وجود تحریم ها علیه خود است. یوسی گالانت وزیردفاع اسرائیل: ایران پهپادهایی با برد 1000 کیلومتر به کشورهایی مانند بلاروس در شرق اروپا، و نیز به ونزوئلا در آمریکای لاتین فروخته است! ایران چه آشکار و چه پنهان،چه زیر میز و بالای میز ،بی وقفه در تلاش است تا مستقیم و غیرمستقیم «اسرائیل» را از طریق نیروهای نیابتی خود در مرزهای «اسرائیل» نابود کند!!! جامعه جهانی باید جلوی فروش تسلیحات به ایران را بگیرد ! @baghdad0120
baghdad0120
✨🇮🇷 ☑️بیانیه ارتش سوریه درباره حمله موشکی تل‌آویو 🔹در ساعت 00:22 بامداد امروز، دشمن اسرائیلی با چند
تمام شایعات و خبرسازی‌ها در مورد حمله بامداد امروز رژیم صهیونسیتی به دمشق فقط از یک اتاق فکر هدایت شده است. هیچکس به دلیل واقعی حمله اشاره نکرده است. تا این لحظه خون از دماغ یک ایرانی هم نریخته (صهیونیست‌ها خودشان بهتر می‌دانند که نباید پا را از گلیمشان درازتر کنند،) اما دلیل اصلی حمله، ناکامی ‌و عصبانیت این رژیم است. _ناکامی در حمله تروریستی به اصفهان و همچنین دریافت ضربات اساسی در کرانه باختری و در نهایت هم هدف قرار گرفتن نفتکش صهیونیست‌ها در آب‌های دریای عرب. این حمله نشان از استیصال صهیونیست‌ها به ویژه نتانیاهو دارد که دولت لاپید - بنت را به مماشات متهم می‌کرد. حمله به کفرسوسه هر چند‌ کور بود، اما حتی اگر با علم هم انجام شده، جز مردم عادی هیچ تلفاتی نداشته و این ذات کثیف و خبیث صهیونیست جماعت را نشان می‌دهد. _نه سردار قاآنی در منطقه بوده و نه هیچ فرمانده ارشد ایرانی دیگر. هر کسی هم در منطقه است، الان در حلب و لاذقیه در حال کمک به مردم زلزله‌زده است. این ذات غیرانسانی و وحشیانه صهیونیست‌ها است که به کشوری زلزله‌زده اینگونه حمله می‌کنند... اما خداوند جای حقی نشسته است. eitaa.com/baghdad0120
✨️🇮🇷 💠نتیجه ی تحقیقات در مورد اثر حجاب در آمریکا مقابل افسردگی زنان سایت پاب مد در مقاله ای پیرامون تاثیر حجاب اسلامی بر روی افسردگی در زنان می نویسد: ‌‌ برخی از فمنیست های غربی می گویند که (داشتن) حجاب یک عمل ناراحت‌کننده است که تاثیرات منفی ای مثل ایجاد افسردگی بر روی زنان دارد ، این مقاله این فرضیه را با ‌الگویی جهانی ، از طریق ۱۹۴ نفر از زنان مسلمان آمریکایی می آزماید . نتیجه آنالیز ها از فرضیه فمنیست های غربی (مبنی بر ناراحت کننده بودن‌حجاب برای زنان) حمایت نکرد ، به بیان دیگر حجاب اسلامی یک‌ عامل محافظ در قبال افسردگی است .    @baghdad0120
baghdad0120
#دمشق_شهر_عشق #قسمت_چهل_و_دوم 🔹 از اینهمه دستپاچگی، مادرش خندید و ابوالفضل دیگر دلیلی برای پنهان‌ک
🔹 مرد میانسالی از کارمندان دفتر، گوشی را از دستش کشید و حرفی زد که دنیا روی سرم شد :«یا اینجا همه‌مون رو سر می‌برن یا می‌کنن! یه کاری کنید!» دستم در دست مادر مصطفی لرزید و نه تنها دستم که تمام تنم تکان خورد و حال مصطفی را به‌هم ریخت که رو به همان مرد نهیب زد :«نمی‌بینی زن و مادرم چه حالی دارن؟ چرا بیشتر تن‌شون رو می‌لرزونی؟» 🔹 ابوالفضل تلاش می‌کرد با موبایلش با کسی تماس بگیرد و کارمند دفتر اختیار از دستش رفته بود که در برابر نهیب مصطفی گوشی را سر جایش کوبید و فریاد کشید :«فکر می‌کنی سه ماه پیش چجوری ۴۸ تا زائر رو تو مسیر زینبیه دزدیدن؟ هنوزم هیچکس ازشون خبر نداره!» ابوالفضل موبایل را از کنار گوشش پایین آورد و بی‌توجه به ترسی که به دل این مرد افتاده بود، رو به مصطفی صدا رساند :«بچه‌ها تا سر خیابون رسیدن، ولی میگن جلوتر نمی‌تونن بیان، با تک تیرانداز میزنن.» 🔹 مصطفی از حال خرابم انگار تب کرده بود که کتش را از تنش بیرون کشید و روی صندی انداخت، چند قدم بین اتاق رژه رفت و ابوالفضل ردّ تیرها را با نگاهش زده بود که مردّد نتیجه گرفت :«بنظرم طبقه سوم همین خونه روبرویی هستن.» و مصطفی فکرش را خوانده بود که در جا ایستاد، به سمتش چرخید و سینه سپر کرد :«اگه یه آرپی‌جی باشه، خودم می‌زنم!» 🔹 انگار مچ دستان در آستین تنگ پیراهن گیر افتاده بود که هر دو دکمه سردست را با هم باز کرد و تنها یک جمله گفت :«من میرم آرپی‌جی رو ازشون بگیرم.» روحانی دفتر محو مصطفی مانده و دل من و مادرش از نفس افتاد که جوانی از کارمندان ناامیدانه نظر داد :«در ساختمون رو باز کنی، تک تیرانداز می‌زنه!» 🔹 و ابوالفضل موافق رفتن بود که به سمت همان جوان رفت و محکم حرف زد :«شما کلتت رو بده من پوشش میدم!» تیرها مثل تگرگ به قاب فلزی پنجره‌ها و دیوار ساختمان می‌خورد و این رگبار گلوله هرلحظه شدیدتر می‌شد که جوان اسلحه را کف دست ابوالفضل قرار داد. 🔹 مصطفی با گام‌های بلندش تا پشت در رفت و طنین طپش قلب عاشقم را می‌شنید که به سمتم چرخید، آسمان چشمان روشنش از ستاره باران شده بود و با همان ستاره‌ها به رویم چشمک می‌زد. تنها به اندازه یک نفس نگاهم کرد و ندید نفسم برایش به شماره افتاده که از در بیرون رفت و دلم را با خودش برد. یک اسلحه برای ابوالفضل کم بود که به سمت نفر بعدی رفت و او بی‌آنکه تقاضا کند، کلتش را تحویل داد. 🔹 دلم را مصطفی با خودش برده و دیگر با دلی که برایم نمانده بود برای ابوالفضل بال بال می‌زدم که او هم از دست چشمانم رفت. پوشیده در پیراهن و شال سپیدم همانجا پای دیوار زانو زدم و نمی‌خواستم مقابل اینهمه غریبه گریه کنم که اشک‌هایم همه می‌شد و در گلو می‌ریخت، چند دقیقه بیشتر از مَحرم شدن‌مان نگذشته و دامادم به رفته بود. 🔹 کتش هنوز مقابل چشمانم مانده و عطر شیرین لباسش در تمام اتاق طنازی می‌کرد که کولاک گلوله قلبم را از جا کَند. ندیده تصور می‌کردم مصطفی از ساختمان خارج شده و نمی‌دانستم چند نفر او را هدف گرفته‌اند که کاسه شکست و همه خون دلم از چشمم فواره زد. 🔹 مادرش سرم را در آغوشش گرفته و حساب گلوله‌ها از دستم رفته بود که میان گریه به (علیهاالسلام) التماس می‌کردم برادر و همسرم را به من برگرداند. صدای بعضی گلوله‌ها تک تک شنیده می‌شد که یکی از کارمندان دفتر از گوشه پنجره سرک کشید و از هنرنمایی ابوالفضل با دو اسلحه به وجد آمد :«ماشاءالله! کورشون کرده!» 🔹 با گریه نگاهش می‌کردم بلکه خبری از مصطفی بگوید و ظاهراً مصطفی در میدان دیدش نبود که به‌سرعت زیر پنجره نشست و وحشتزده زمزمه کرد :«خونه نیس، لونه زنبوره!» خط گلوله‌ها دوباره دیوار و پنجره ساختمان را هدف گرفته و حس می‌کردم کار مصطفی را ساخته‌اند که باز به جان دفتر افتاده‌اند و هنوز جانم به گلو نرسیده، مصطفی از در وارد شد. 🔹 هوا گرم نبود و از گرمای جنگ، از میان مو تا روی پیشانی‌اش عرق می‌رفت، گوشه‌ای از پیراهن سفیدش از کمربند بیرون آمده و سراسیمه نفس‌نفس می‌زد. یک دستش آرپی‌جی بود و یک سمت لباسش همه غرق خاک که خمیده به سمت پنجره رفت. باورم نمی‌شد دوباره قامت بلندش را می‌بینم، اشکم از هیجان در چشمانم بند آمده و او بی‌توجه به حیرت ما، با چند متر فاصله از پنجره روی زمین زانو زد. 🔹 آرپی‌جی روی شانه‌اش بود، با دقت هدف‌گیری می‌کرد و فعلاً نمی‌خواست ماشه را بکشد که رو به پنجره صدا بلند کرد :«برید بیرون!»... ✍️نویسنده: ✨🦋 @baghdad0120
baghdad0120
✨️🇮🇷 افتضاحی دیگر برای رژیم صهیونیستی 🔹هیئت نمایندگان #رژیم_صهیونیستی که از #تل_آویو برای شرکت در ا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨️🇮🇷 🎥 لحظه اخراج صهیونیست‌ها از نشست اتحادیه آفریقا 🔹سخنگوی وزارت خارجه رژیم صهیونیستی گفته: غم‌انگیز است که می‌بینیم اتحادیه آفریقا توسط کشورهای افراطی مانند الجزایر و آفریقای جنوبی به گروگان گرفته شده که توسط ایران هدایت و کنترل می‌شوند. پ.ن: هیئت صهیونیستی از نشست اتحادیه آفریقا بیرون انداخته شد 🔹پایگاه خبری معا: نیروهای امنیتی اتحادیه آفریقا، هیئت رژیم صهیونیستی را که به‌صورت پنهانی به یکی از نشست‌های این اتحادیه رفته بود، بیرون کردند. صهیونیست‌ها مدعی بودند که به این نشست دعوت شده‌اند. @baghdad0120
✨️🇮🇷 🔻روایت ایرانی ساکن آلمان از سختگیری ها در مورد انتشار تصاویر دانش آموزان در مدارس این کشور @baghdad0120
✨️🇮🇷 «تحقیر اوکراین» توسط انگلیس : دقیقتر شلیک کنید تا مهمات کمتر مصرف کنید در پی بیانیه ی اخیر در خصوص اتمام ارسالی به این کشور ، از ارتش خواست تا دقیقتر شلیک کرده تا و مهمات کمتری مصرف شود. زمانی که «اوکراین» ای خود را تحویل داد و خود را وابسته به و کرد به امید اینکه از او حمایت خواهند کرد ، فکر این را نمی‌کرد که چنین روزی همین کشورها آنها را «تحقیر» می کنند . آمریکا و اروپا همیشه در پی وابسته کردن ملت ها به خود بوده اند و چنین برنامه ای در مورد هم دارندکه ایران از لحاظ نظامی ضعیف و وابسته شود اما این قضیه کاملا برعکس شده است . @baghdad0120
✨🇮🇷 زلنسکی : اگر «پهپادهای ایرانی» نبود ، مناطق اشغال شده را پس می‌گرفتیم ... این جمله یعنی دشمنان به «قدرت نظامی» ایران پی برده اند. @baghdad0120
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🇮🇷 مجلس متفاوت حاج‌مهدی رسولی در خوی 🔸️ حاج‌مهدی رسولی مداح اهل‌بیت با حضور در کمپ‌های اضطراری زلزله‌زدگان خوی ضمن دیدار با گروه‌های جهادی، به اجرای برنامه در یکی از کمپ‌ها پرداخت که با استقبال پرشور مردم رو به رو شد. گروه‌های جهادی هیئت ثارالله زنجان از اولین روزهای زلزله در منطقه مشغول خدمت رسانی است. @baghdad0120
✨🇮🇷 💡 رأی به آقای رئیسی چه فایــــده‌ای داشت؟🍃 🎙️ سامانه ملی درگاه مجوزها جهت حذف رانت ها و امضاهای طلایی برای دریافت مجوز 🔺• سامانه پايش وزارت صمت برای جلوگیری از گرانفروشی و رصد فروشگاه ها در کشور، اتصال بيش از ۱۱ هزار فروشگاه به اين سامانه تا کنون 🔺• ركورد كشف فرار مالياتي از زمان قاجار تا الان و افزايش ۵۰ درصدي مودیان مالیاتی جدید 🔺• حذف رانت ۱۱ هزار میلیارد تومانی با عرضه خودرو در بورس 🔺 • شفاف سازی صورت‌های مالی بانک‌ها و شرکت‌های دولتی برای نخستین بار در کشور، بیش از ۶۰۰ شرکت 🔺 • انتشار لیست ابربدهکاران بانکی برای اولین بار در تاریخ 🔺 • بزرگترین تسویه بدهی تاریخ نظام بانکی توسط یکی از بزرگترین بدهکاران بانکی یعنی سازمان تامین اجتماعی : 💢 تسویه ۸۸ هزار میلیارد تومان بدهی، با دستور رئیس‌جمهور✌ 🔺 • مبارزه با قاچاق معکوس و رانت بیش از ۴۰۰ هزار میلیارد تومانی و صرفه جویی ۳ میلیارد دلاری در واردات کالاهای اساسی با حذف ارز ترجیحی 🔺 • جلوگیری از هدر رفتن ۴٠ درصد یارانه آرد به ارزش سالانه معادل ۵٠ هزار میلیارد تومان با اصلاح نظام پرداخت یارانه آرد و نان 🔺 • اجرای طرح دارویار و جلوگیری از قاچاق معکوس، رانت و فساد دارو: در سال ۱۳۹۸ حدود ۵ هزار میلیارد تومان قاچاق معکوس دارو و علاوه بر ۸۰ میلیون جمعیت خودمان ۴۰۰ میلیون نفر جمعیت کشورهای همسایه نیز از ارز ترجیحی دارویی ما برخوردار بودند. 🔺 • آزادسازی ۹۰ درصد از سواحل در اختیار دستگاه‌های دولتی و حاکمیتی، پس از ۱۴ سال با ضرب الاجل ۲۰ روزه رئيس جمهور 🔺 • سامانه سوت زنی گزارش فساد و پاداش ۳ درصد از عواید حاصل از گزارش فساد تا سقف یک میلیارد تومان 🔺 • سامانه پایش وزارت صمت برای واحدهای تولیدی: تمام آمار مواد اولیه، هزینه‌ها، فروش، قیمت، مصرف انرژی و تولیدات کارخانه ها و واحدهای تولیدی به طور برخط کنترل می شوند، اتصال بیش از ۲۰ هزار واحد تولیدی به سامانه🚀 🔺 • رشد بیش از ۵۰۰ درصدی ارزش فروش کالاهای تملیکی، تعیین تکلیف خودروهای خارجی پس از ۵ سال در انبارهای اموال تملیکی به ارزش حدودا ۳ هزار میلیارد تومان، تعیین تکلیف برخی از کالاهای تملیکی پس از ۲۰ سال 🔍 ایجاد سامانه های شفافیت: 🔸سامانه پنجره ملی خدمات دولت هوشمند 🔹سامانه پایش وزارت صمت 🔸سامانه کدال: شفاف سازی صورت‌های مالی بانک‌ها و شرکت‌های دولتی 🔹سامانه هوشمند یارانه آرد و نان 🔸سامانه مؤدیان مالیاتی و پایانه فروشگاهی 🔹سامانه نسخه الکترونیک 🔸سامانه ملي دسترسي آزاد به اطلاعات پایگاه اطلاعات کارکنان نظام اداری -پاکنا 🔹سامانه ثبت حقوق و مزایای کارکنان دستگاه های اجرایی کشور و... دولت ولایت مدار @baghdad0120
01:20✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🕊 ♡ظهور کن نگار من 🕊بیا که از سر شعف ♡ فدای قامتت کنم 🕊دو چشم اشک بار را ♡تمام لحظه های من 🕊فدای یک نگاه تو ♡بیا و پاک کن ز دل 🕊حدیث انتظار را @baghdad0120
✨️🇮🇷 همیشه دقت داشته باشید هیچ وقت امام‌ زمانتان و نائبش را تنها نگذارید و در هر نقطه و کاری مشغول هستید با دقت به آن بپردازید تا انقلاب به دست صاحب اصلی آن برسد و توجه داشته باشید اگر هر کسی کار خود را جدی نگیرد و ساده انگارد به نظام اسلامی و انقلاب ضربه وارد کرده و این گناهی نابخشودنی است و بدانید در دیدگاه کلان ، نوع مسئولیت مهم نیست بلکه انجام صحیح آن اهمیت دارد و جزءترین نیروها  و مسئولیت‌ها با سهل انگاری و سستی ممکن است بزرگترین ضربه را بزنند. @baghdad0120
✨🇮🇷 🔺رئیسی: تصمیمی که به افزایش غیرمنطقی قیمت کالا و خدمات منجر شود پذیرفته نیست. رئیس جمهوری در جلسه هیئت دولت: 🔹هر تصمیمی که به افزایش غیرمنطقی قیمت کالا و خدمات و بالا رفتن تورم منجر شود پذیرفته نیست. 🔹ستاد زیر نظر معاون اول رئیس جمهوری موظف است تورم و بازار ارز و قیمت کالاهای اساسی را روزانه رصد و کنترل کند. @baghdad0120
✨🇮🇷 🔹امارات یک معبد یهودی را در دبی افتتاح کرد 🔻 امارات متحده عربی یک کنست ( معبد) را با حضور مقامات صهیونیست در دبی افتتاح کرد. 🔻 امارات مدعی شده که هدف از افتتاح این کنست، "تقویت گفت وگوی ادیان در این کشور حاشیه خلیج‌فارس است". 🔻 محمد خلیفه المبارک رئیس اداره فرهنگ و گردشگری دبی در این باره گفت که مرکزی که افتتاح شده، تریبونی برای گفتگو و همزیستی خواهد بود. @baghdad0120
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🇮🇷 🔺فرار کردن یا انداختنشون بیرون؟! 🔹️ ‏واقعیت ماجرا: بعد از شکست پروژه مهسا، دولت انگلیس وقتی دید هزینه های تامین امنیت این مزدوران سرسام آوره با لگد انداختشون بیرون 🔺روزی که جیره شون از ریاض قطع بشه دیدنیه! @baghdad0120
baghdad0120
#دمشق_شهر_عشق #قسمت_چهل_و_سوم 🔹 مرد میانسالی از کارمندان دفتر، گوشی را از دستش کشید و حرفی زد که د
🔹 من و مادرش به زمین چسبیده و اعضای دفتر مردد بودند که عصبی فریاد کشید :«برید پایین، ابوالفضل پوشش میده از ساختمون خارج شید!» دلم نمی‌آمد در هدف تیر تنهایش بگذارم و باید می‌رفتیم که قلبم کنارش جا ماند و از دفتر خارج شدیم. 🔹 در تاریکی راهرو یک چشمم به پله بود تا زمین نخورم و یک چشمم به پشت سر که غرّش وحشتناکی قلبم را به قفسه سینه کوبید و بلافاصله فریاد ابوالفضل از پایین راه‌پله بلند شد :«سریعتر بیاید!» شیب پله‌ها به پایم می‌پچید، باید پا به پای زانوان ناتوان مادر مصطفی پایین می‌رفتم و مردها حواسشان بود زمین نخوریم تا بلاخره به پاگرد مقابل در رسیدیم. 🔹 ظاهراً هدف‌گیری مصطفی کار خودش را کرده بود که صدای تیراندازی تمام شد، ابوالفضل همچنان با اسلحه به هر سمت می‌چرخید تا کسی شکارمان نکند و با همین از در خارج شدیم. چند نفر از رزمندگان مردمی طول خیابان را پوشش می‌دادند تا بلاخره به خانه رسیدیم و ابوالفضل به دنبال مصطفی برگشت. 🔹 یک ساعت با همان لباس سفید گوشه اتاقی که از قبل برای زندگی جدیدم چیده بودم، گریه می‌کردم و مادرش با آیه‌آیه دلداری‌ام می‌داد که هر دو با هم از در وارد شدند. مثل بود که از این معرکه خسته و خاکی ولی سالم برگشتند و همان رفتن‌شان طوری جانم را گرفته بود که دیگر خنده به لب‌هایم نمی‌آمد و اشک چشمم تمام نمی‌شد. 🔹 ابوالفضل انگار مچ پایش گرفته بود که می‌لنگید و همان‌جا پای در روی زمین نشست، اما مصطفی قلبش برای اشک‌هایم گرفته بود که تنها وارد اتاق شد، در را پشت سرش بست و بی‌هیچ حرفی مقابل پایم روی زمین نشست. برای اولین بار هر دو دستم را گرفت و انگار عطش فروکش نمی‌کرد که با نرمی نگاهش چشمانم را نوازش می‌کرد و باز حریف ترس ریخته در جانم نمی‌شد که سرش را کج کرد و آهسته پرسید :«چیکار کنم دیگه گریه نکنی؟» 🔹 به چشمانش نگاه می‌کردم و می‌ترسیدم این چشم‌ها از دستم برود که با هر پلک اشکم بیشتر می‌چکید و او درد‌های مانده بر دلش با گریه سبک نمی‌شد که غمزده خندید و نازم را کشید :«هر کاری بگی می‌کنم، فقط یه بار بخند!» لحنش شبیه شربت قند و گلاب، خوش عطر و طعم بود که لب‌هایم بی‌اختیار به رویش خندید و همین خنده دلش را خنک کرد که هر دو دستم را با یک دستش گرفت و دست دیگر را به سمت چشمانم بلند کرد، به‌جای اشک از روی گونه تا زیر چانه‌ام دست کشید و دلبرانه پرسید :«ممنونم که خندیدی! حالا بگو چی کار کنم؟» 🔹 اینهمه زخمی که روی دلم مانده بود مرهمی جز نداشت که در آغوش چشمانش حرف دلم را زدم :«میشه منو ببری حرم؟» و ای کاش این تمنا در دلم مانده بود و به رویش نمی‌آوردم که آینه نگاهش شکست، دستش از روی صورتم پایین آمد و چشمانش به زیر افتاد. هنوز خاک درگیری روی موهایش مانده و تازه دیدم گوشه گردنش خراش بلندی خورده و خط نازکی از روی یقه پیراهن سفیدش افتاده بود که صدا زدم :«مصطفی! گردنت چی شده؟» 🔹 بی‌توجه به سوالم، دوباره سرش را بالا آورد و با شیشه که در گلویش مانده بود، صدایش به خس‌خس افتاد :«هنوز یه ساعت نیس تو رو از چنگ‌شون دراوردم! الان که نمی‌دونستن کی تو این ساختمونه، فقط به خاطر اینکه دفتر بود، همه جا رو به گلوله بستن! حالا اگه تو رو بشناسن من چیکار کنم؟» می‌دانستم نمی‌شود و دلم بی‌اختیار بهانه‌گیر شده بود که با همه احساسم پرسیدم :«میشه رفتی حرم، بجا منم زیارت کنی؟» 🔹 از معصومیت خوابیده در لحنم، دلش برایم رفت و به رویم خندید :«چرا نمیشه عزیزدلم؟» در سکوتی ساده محو چشمانم شده و حرفی پشت لب‌هایش بی‌قراری می‌کرد که کسی به در اتاق زد. هر دو به سمت در چرخیدیم و او انگار منتظر ابوالفضل بود که برابرم قد کشید و همز‌مان پاسخ داد :«دارم میام!» باورم نمی‌شد دوباره می‌خواهد برود که دلم به زمین افتاد و از جا بلند شدم. 🔹 چند قدمی دنبالش رفتم و صدای قلبم را شنید که به سمتم چرخید و لحنش غرق غم شد :« گُر گرفته، باید بریم!» هنوز پیراهن به تنش بود، دلم راضی نمی‌شد راهی‌اش کنم و پای حرم در میان بود که قلبم را قربانی (علیهاالسلام) کردم و بی‌صدا پرسیدم :«قول دادی به نیتم کنی، یادت نمیره؟» 🔹 دستش به سمت دستگیره رفت و عهد بست :«به چشمای قشنگت قسم می‌خورم همین امشب به نیتت زیارت کنم!» و دیگر فرصتی برای عاشقی نمانده بود که با متانت از در بیرون رفت و پشت سرش همه وجودم در هم شکست... ✍️نویسنده: ✨🦋 @baghdad0120