تا همین ۵ دیقه پیش در انتظار امتحانِ دوازدهم دی بودم که اتفاقا چندان اهمیتی از لحاظ مطالعه نداشت برام و بیخیال همه چیز و همه کس ۳ روزه دارم فقط سریال میبینم
اونوقت همین ۵ دیقه پیش فهمیدم دوازدهم، ۲ تا امتحانه(یکی دیگهم بهش اضافه شد که اتفاقا باید بخونمش اونم زیاد*) و فرداش یعنی سینزدهم هم ۲ تا امتحان از کتابهایی دارم که اصنوای😀💔 چرا من چشمامو باز نمیکنم برنامه ی کوفتی رو دقیق بخونم ؟ اه.
سالها پیش ، یه روز عادی که جمعه بود صبح زود بیدار شدم ، همه ی خانواده بیدار بودیم و چراغ کمی روشن بود و خونه چون هنوز اولای صبح بود و شاید حتی هوا ابری بود تقریبا فضای تاریکی داشت ،
قرار بود بریم خونه ی مادربزرگم ولی خب باید اول آماده میشدیم،
من تلویزیون رو روشن کردم و دیدم یه شبکه ای داره یه کارتون میده و با بهترین و جالب ترین سینمایی که تا اون روز دیده بودم آشنا شدم ، داستان اسباب بازی ۱ داشت پخش میشد و من تقریبا و شاید حتما از اولش رو دیدم و از شدت قشنگ بودنش هنوزم اون فضا ، اون تلویزیون کوچولو و منی که رفته بودم جلوی جلو نشسته بودم تا صداشو بشنوم و صدای بقیه مزاحم نشه رو یادمه.
از اون به بعدش یادم نیست ، اینکه اصلا رفتیم خونه ی مادربزرگ؟ یا بقیه ی روز چ اتفاقی افتاد ، هیچی یادم نیست، فقط همون لحظه و اینکه چقدر روزای بعدش خداروشکر میکردم که اون روز تونستم اون کارتون خوشگل رو ببینم و از دستش ندادم
#خاطراتفراموشنشدنیکوچک
_
حدود ۱۰ سال پیش ، روز عید فطر، صبح خیلی زود از خواب بیدار شدم و دیدم مامانم با کدو حلوایی، شیرینی محلی درست کرده و حقیقتا خوشمزه ترین بود و انقدر چسبیده بود که هنوزم عیدفطر که میشه دوست دارم اون صحنه تکرار بشه ، چیزی که هیچوقت تکرار نمیشه چون حس اون لحظه انقدر تکه که مثلش نمیاد.
#خاطراتفراموشنشدنیکوچک
باغِ هَیاهو
استعداد خاصی در ۲۴ ساعت خوابیدن دارم.
استعداد خاصی در پیچوندن درس دارم.
میخوام یه عالمه برنامه ادیت خفن داشته باشم و ویدیو های خفن خفن ادیت کنم ولی نه گوشیم حافظه داره نه برنامه خفنا رایگانن
چرا این لیست قیمتای جدید نتی که تو خبرگزاری ها میبینم همه همین قیمیتیعه که قبلا هم بود؟