۱۳ آذر ۱۴۰۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 برای خداوند متعال، خوبیها و بدیهای ژنتیکی زیاد مهم نیست.
اون چیزی که مهمه سعی و تلاش آدمها بر مدار تقواست!
استاد_پناهیان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#برای_ایران
#امام_زمان
رهروان رهبری💚
💚 @baghiat_salehat_ghaem
اللهم عجل لولیک الفرج 💚
۱۳ آذر ۱۴۰۱
🔆 #پندانه
✍ غصه از دستدادن نعمتی را نخور، خدا بهترش را میدهد
ماری كوچولو دختری پنجساله، زیبا و با چشمانی درخشان بود.
یک روز كه با مادرش برای خرید به بازار رفته بودند، چشمش به یک گردنبند مروارید پلاستیكی افتاد. از مادرش خواست تا گردنبند را برایش بخرد.
مادر گفت:
اگر دختر خوبی باشی و قول بدهی اتاقت را هر روز مرتب كنی، آن را برایت میخرم.
ماری قول داد و مادر گردنبند را برایش خرید. ماری به قولش وفا كرد؛ او هر روز اتاقش را مرتب میكرد و به مادر كمک میكرد. او گردنبند را خیلی دوست داشت و هر جا میرفت، آن را با خودش میبرد.
ماری پدری دوستداشتنی داشت كه هر شب برایش قصه میگفت تا او بخوابد.
شبی بعد از اینكه داستان به پایان رسید، بابا از او پرسید:
ماری، آیا بابا را دوست داری؟
ماری گفت:
معلومه كه دوست دارم.
بابا گفت:
پس گردنبند مرواریدت را به من بده!
ماری با دلخوری گفت:
نه! من آن را خیلی دوست دارم، بیایید این عروسک قشنگ را به شما میدهم، باشد؟
بابا لبخندی زد و گفت:
آه، نه عزیزم!
بعد بابا گونه اش را بوسید و شب بهخیر گفت.
چند شب بعد، باز بابا از ماری مرواریدهایش را خواست. ولی او بهانهای آورد و دوست نداشت آنها را از دست بدهد.
عاقبت یک شب دخترک گردنبندش را باز كرد و به بابایش هدیه كرد.
بابا در حالی كه با یک دستش مرواریدها را گرفته بود، با دست دیگر از جیبش یک جعبه قشنگ بیرون آورد و به ماری كوچولو داد.
وقتی ماری در جعبه را باز كرد، چشمانش از شادی برق زد:
خدای من، چه مرواریدهای اصلِ قشنگی!
بابا این گردنبند زیبای مروارید را چند روز قبل خریده بود و منتظر بود تا گردنبند ارزان را از او بگیرد و یک گردنبند پرارزش را به او هدیه بدهد.
خدا گاهی نعمتهایش را میگیرد و در عوض خیلی بهترش را میدهد. پس هیچوقت غصه از دستدادن یک نعمت را نخور.
رهروان رهبری💚
💚 @baghiat_salehat_ghaem
اللهم عجل لولیک الفرج 💚
۱۳ آذر ۱۴۰۱
📝 عيب جويى
✍پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله): لا تَتَّبِعوا عَوراتِ المُؤمِنينَ ؛ فإنَّهُ مَن تَتَبَّعَ عَوراتِ المُؤمِنينَ تَتَبَّعَ اللّه ُ عَورَتَهُ ، و مَن تَتَبَّعَ اللّه ُ عَورَتَهُ فَضَحَهُ و لَو في جَوفِ بَيتِهِ .
عيبهاى مؤمنان را جستجو نكنيد؛ زيرا هر كه دنبال عيبهاى مؤمنان بگردد خداوند عيبهاى او را دنبال كند و هر كه خداوند متعال عيوبش را جستجو كند، او را رسوا سازد گر چه درون خانه اش باشد.
📚ثواب الأعمال : 288/1.
رهروان رهبری💚
💚 @baghiat_salehat_ghaem
اللهم عجل لولیک الفرج 💚
۱۳ آذر ۱۴۰۱
🔆 #پندانه
✍ قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری
روزی طلبه جوانی که در زمان شاهعباس در اصفهان درس میخواند نزد شیخ بهایی آمد و گفت:
من دیگر از درسخواندن خسته شدهام و میخواهم دنبال تجارت و کار و کاسبی بروم، چون درسخواندن برای آدم، آب و نان نمیشود و کسی از طلبگی به جایی نمیرسد و بهجز بیپولی و حسرت، عایدی ندارد.
شیخ گفت:
بسیار خب! حالا که میروی حرفی نیست. فعلا این قطعه سنگ را بگیر و به نانوایی برو چند عدد نان بیاور با هم غذایی بخوریم و بعد هر کجا میخواهی برو، من مانع کسبوکار و تجارتت نمیشوم.
جوان با حیرت و تردید، سنگ را گرفت و به نانوایی رفت و سنگ را به نانوا داد تا نان بگیرد ولی نانوا او را مسخره نمود و از مغازه بیرون کرد.
پسر جوان با ناراحتی پیش شیخ بهایی برگشت و گفت:
مرا مسخره کردهای؟ نانوا نان را نداد هیچ، جلوی مردم مرا مسخره کرد و به ریش من هم خندید.
شیخ گفت:
اشکالی ندارد. پس به بازار علوفهفروشان برو و بگو این سنگ خیلی باارزش است، سعی کن با آن قدری علوفه و کاه و جو برای اسبهایمان بخری.
او دوباره به بازار رفت تا علوفه بخرد ولی آنها نیز چیزی به او ندادند و به او خندیدند. جوان که دیگر خیلی ناراحت شده بود، نزد شیخ آمد و ماجرا را تعریف کرد.
شیخ بهایی گفت:
خیلی ناراحت نباش. حالا این سنگ را بردار و به بازار صرافان و زرگران ببر و به فلان دکان برو و بگو این سنگ را گرو بردار و در ازای آن، صد سکه به من قرض بده که اکنون نیاز دارم.
طلبه جوان گفت:
با این سنگ، نان و علوفه ندادند، چگونه زرگران بابت آن پول میدهند؟
شیخ گفت:
امتحان آن که ضرر ندارد.
طلبه جوان با اینکه ناراحت بود، ولی با بیمیلی و به احترام شیخ به بازار صرافان و جواهرفروشان رفت و به همان دکانی که شیخ گفته بود، رفت و گفت:
این سنگ را در مقابل صد سکه به امانت نزد تو میسپارم.
مرد زرگر نگاهی به سنگ کرد و با تعجب، نگاهی به پسر جوان انداخت و به او گفت:
قدری بنشین تا پولت را حاضر کنم.
سپس شاگرد خود را صدا زد و در گوش او چیزی گفت و شاگرد از مغازه بیرون رفت.
پس از مدت کمی شاگرد با دو مامور به دکان بازگشت. ماموران پسرجوان را گرفتند و میخواستند او را با خود ببرند.
او با تعجب گفت:
مگر من چه کردهام؟
مرد زرگر گفت:
میدانی این سنگ چیست و چقدر میارزد؟
پسر گفت:
نه، مگر چقدر میارزد؟
زرگر گفت:
ارزش این گوهر، بیش از ۱۰هزار سکه است. راستش را بگو، تو در تمام عمر خود حتی هزار سکه را یکجا ندیدهای، چنین سنگ گرانقیمتی را از کجا آوردهای؟
پسر جوان که از تعجب زبانش بند آمده بود و فکر نمیکرد سنگی که نانوا با آن نان هم نداده بود، این مقدار ارزش داشته باشد، با لکنتزبان گفت:
به خدا من دزدی نکردهام. من با شیخ بهایی نشسته بودم که او این سنگ را به من داد تا برای وامگرفتن به اینجا بیاورم. اگر باور نمیکنید با من به مدرسه بیایید تا به نزد شیخ برویم.
ماموران پسر جوان را با ناباوری گرفتند و نزد شیخ بهایی آوردند. ماموران پس از ادای احترام به شیخ بهایی، قضیه مرد جوان را به او گفتند.
او ماموران را مرخص کرد و گفت:
آری این مرد راست میگوید. من این سنگ قیمتی را به او داده بودم تا گرو گذاشته، برایم قدری پول نقد بگیرد.
پس از رفتن ماموران، طلبه جوان با شگفتی و خنده گفت:
ای شیخ! قضیه چیست؟ امروز با این سنگ، عجب بلاهایی سر من آوردهای! مگر این سنگ چیست که با آن کاه و جو ندادند ولی مرد صراف بابت آن ۱۰هزار سکه میپردازد.
شیخ بهایی گفت:
مرد جوان! این سنگ قیمتی که میبینی، گوهر شبچراغ است و این گوهر کمیاب، در شب تاریک چون چراغ میدرخشد و نور میدهد. همان طور که دیدی، قدر زر را زرگر میشناسد و قدر گوهر را گوهری میداند. نانوا و قصاب، تفاوت بین سنگ و گوهر را تشخیص نمیدهند و همگان ارزش آن را نمیدانند.
وضع ما هم همین طور است. ارزش علم و عالم را انسانهای عاقل و فرزانه میدانند و هر بقال و عطاری نمیداند ارزش طلب علم و گوهر دانش چقدر است و فایده آن چیست. حال خود دانی، خواهی پی تجارت برو و خواهی به تحصیل علم بپرداز.
پسر جوان از اینکه می خواست از طلب علم دست بکشد، پشیمان شد و به آموزش علم ادامه داد تا به مقام استادی بزرگ رسید.
رهروان رهبری💚
💚 @baghiat_salehat_ghaem
اللهم عجل لولیک الفرج 💚
۱۳ آذر ۱۴۰۱
#پندانه
✍ عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزهسرشت
ما برای عیبهای دیگران، قاضیهایی دقیق و برای عیبهای خودمان، وکیلمدافعانی چشمپوش هستیم.
رهروان رهبری💚
💚 @baghiat_salehat_ghaem
اللهم عجل لولیک الفرج 💚
۱۳ آذر ۱۴۰۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نماز خواندن پدر برای فرزندان
🎙دکتر رفیعی
رهروان رهبری💚
💚 @baghiat_salehat_ghaem
اللهم عجل لولیک الفرج 💚
۱۳ آذر ۱۴۰۱
✍امام علی علیهالسلام فرمود:
آن که گرفتاریش به اوج رسیده نیازش به دعا بیشتر از کسی نیست که تندرست و غیر ایمن از بلاست.
مَا الْمُبْتَلَى الَّذِي قَدِ اشْتَدَّ بِهِ الْبَلاَءُ، بِأَحْوَجَ إِلَى الدُّعَاءِ مِنَ الْمُعَافَى آلَّذِي لاَ يَأْمَنُ الْبَلاَءَ.
📚حکمت۳۰۲ #نهج_البلاغه
رهروان رهبری💚
💚 @baghiat_salehat_ghaem
اللهم عجل لولیک الفرج 💚
۱۳ آذر ۱۴۰۱
🔴زن زندگی آزادی به سبک غربی
🔶آیا می دانستید که بر خلاف تبلیغات غرب برای حق آزادی پوشش برای زن، در دادگاه های خود از زنانی که قربانی آزادی پوشش شده اند دفاعی نمیکند؟
🔶 آیا میدانستید این واقعیت تلخی است که همچنان نوع پوشش زن میتواند تعیین کننده حقوق او باشد؟
✍عالیه سادات
#کانال_شکوه_زن_وزنانگی
رهروان رهبری💚
💚 @baghiat_salehat_ghaem
اللهم عجل لولیک الفرج 💚
۱۳ آذر ۱۴۰۱
#پندانه
✍ اگر میخواهی ببخشی، در زمان حیاتت ببخش
🔹مرد ثروتمندی به کشیشی گفت:
نمیدانم چرا مردم مرا خسیس میپندارند.
🔸کشیش گفت:
بگذار حکایت کوتاهی از یک گاو و یک خوک برایت نقل کنم.
🔹خوک روزی به گاو گفت:
مردم از طبیعت آرام و چشمان حزنانگیز تو به نیکی سخن میگویند و تصور میکنند تو خیلی بخشندهای، زیرا هر روز برایشان شیر و سرشیر میدهی.
🔸اما درمورد من چی؟ من همه چیز خودم را به آنها میدهم؛ از موی بدن من برس کفش و ماهوتپاککن درست میکنند.
🔹با وجود این کسی از من خوشش نمیآید. علتش چیست؟
🔸میدانی جواب گاو چه بود؟
🔹جوابش این بود:
شاید علتش این باشد که هرچه من میدهم در زمان حیاتم میدهم.
رهروان رهبری💚
💚 @baghiat_salehat_ghaem
اللهم عجل لولیک الفرج 💚
۱۳ آذر ۱۴۰۱
✨﷽✨
#یک_حدیث_یک_حکمت
📚در اصول کافی از امام صادق علیه السَّلام آمده است؛
🕊هر کس با عمل اندک اش خداوند شکوهمند را قصد کند، خداوند بیش از آن چه قصد کرده بر او آشکار می کند و کسی که با عمل بسیار و خستگیِ تن و شب زنده داری، مردم را بخواهد ،خداوند عزتمند اراده کند که عمل او را در چشم مردم کوچک کند.
مثالی برای این حدیث می زنیم.تصور کنید، کسی مخفیانه در تاریکی شب برای رضای خدا به خانه نیازمندی و دور از چشم همه طعام می برد، و ما آن را می بینیم این عمل اندک او از اطعامِ هزار نفره یک فرد دیگرد که در آشکار می بینیم ، نزد ما بزرگتر است. یا استادی که در تعالیم خود فقط از خدا خالصانه بر ما سخن می گوید و از ما التماس دعایی حتی نمی کند و سال ها است از نزد ما رفته و گم اش کرده ایم، زمانی که در عبادت خدا خلوت می کنیم در آخر این خلوت، بدون این که ما اراده کرده باشیم، از سوی خداوند بر ما یاد او ذکر می شود. و طبق این حدیث، این عزت ها از سوی خدا دستمزد کسی است که کارش خالص برای خدا باشد.
رهروان رهبری💚
💚 @baghiat_salehat_ghaem
اللهم عجل لولیک الفرج 💚
۱۳ آذر ۱۴۰۱
✍استاد فاطمینیا(ره) :
ریشه استهزاء و مسخره نمودن ، چیزی جز جهالت و نادانی نیست. امام جعفر صادق(علیه السلام) میفرماید : ارزش و حرمت مومن از کعبه بیشتر است. خدا نکند انسان دل مومنی را بشکند.
آن که را هیچ به کف نیست ، به دل آهی هست ؛ یک وقت دیدی یک دودی بلند شد که دودمان انسان را سوزاند!
رهروان رهبری💚
💚 @baghiat_salehat_ghaem
اللهم عجل لولیک الفرج 💚
۱۳ آذر ۱۴۰۱