eitaa logo
بهانه
344 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
500 ویدیو
42 فایل
حوزه باید انقلابی بماند. همه در این باره مسئولیم و باید از قلم، زبان و نفس خود برای آن هزینه کنیم. و لا تأخذه فی الله لومة لائم @aliahmadimehr
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از گشد
🔴حقوق دینی که دولت‌ها باید پرداخت کنند ✍️حجت‌الاسلام فربهی / استاد حوزه علمیه قم 🔸هر ساله، عده‌ای با فضاسازی‌ علیه تخصیص بودجه‌های لازم در نشر و گسترش فرهنگ دینی، فشاری روانی علیه متدینان و حکومت دینی وارد می‌آورند، این فضاسازی‌ها و فشارهای روانی، نباید مانع ابلاغ حکم شرعی به مردم شود، امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «معدن نمک، گوگرد، نفت، و همه‌ی معادن دیگر باید یک‌پنجم از هر کدام به عنوان خمس پرداخت شود». 🔸آن‌چه دولت برای فرهنگ دینی هزینه می‌کند در مقابل آن‌چه دین مقرر کرده، چیزی نزدیک به صفر است، از نظر روایات دینی، یک‌پنجم همه‌ی معادن و از جمله نفت، می‌بایست برای گسترش فرهنگ دینی در سطح جامعه و اموری که دین مشخص کرده، تخصیص داده شود، تا آثار دین در بستر جامعه نمایان گردد گاه دانشجویان سؤال می‌کنند؛ «اگر نظام دستوری اسلام، باعث عدالت اجتماعی در سطح جامعه می‌شود، پس چرا جامعه‌ی ما چنین وضعیتی دارد؟!» 🔹پاسخ آن واضح است، اگر دولت بودجه‌ی بهداشت را به فوتبال اختصاص می‌داد وضعیت بهداشت و سلامت نیز اسفبار می‌شد، امروزه دولت به‌هر جهت، حقوق دینی را نمی‌پردازد، در شرایطی که بودجه‌ی بی‌بی‌سی، بنابر آن‌چه گفته می‌شود، چند برابر بودجه‌ی فرهنگ دینی ماست، بقاء فرهنگ دینی در جامعه، یکی از معجزات الهی است. ✅پی‌نوشت؛ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنِ الْمَلَّاحَةِ فَقَالَ وَ مَا الْمَلَّاحَةُ فَقَالَ أَرْضٌ سَبِخَةٌ مَالِحَةٌ يَجْتَمِعُ فِيهَا الْمَاءُ فَيَصِيرُ مِلْحاً فَقَالَ هَذَا الْمَعْدِنُ فِيهِ الْخُمُسُ فَقُلْتُ وَ الْكِبْرِيتُ وَ النِّفْطُ يُخْرَجُ مِنَ الْأَرْضِ قَالَ فَقَالَ هَذَا وَ أَشْبَاهُهُ فِيهِ الْخُمُسُ.(تهذیب‌الاحکام ج4،ص123، هم‌چنین، من لایحضره‌الفقیه، ج2، ص41) @farbehi @bahaneee
هدایت شده از بهانه
مبنایِ روضه خواندنِ ما بر کنایه است باور کنید روضه ی مادر نگفتنی است
هدایت شده از بهانه
تقصیر تو نبود که مادر پرش شکست تقصیر تو نبود اگر زیورش شکست تقصیر تو نبود دل اطهرش شکست تقصیر تو نبود زدند و سرش... گیرم که دست تو سپر مادرت نشد تقصیر تو نبود، قدت یاورت نشد @bahaneee
هدایت شده از ریحانه
📖 دانلود کتاب 📗 «یک رهبر به تمام معنا» این کتابچه شامل گزیده‌ای از بیانات حضرت آیت‌الله‌خامنه‌ای در خصوص ابعاد مختلف شخصیت و سیره‌ی حضرت فاطمه(سلام‌الله‌علیها)‌ست که در سه محور: بُعد معنوی و معرفتی، بُعد زندگی خانوادگی و بُعد اجتماعی و سیاسی ارائه شده است. ▪️ از لینک زیر دانلود کنید: https://farsi.khamenei.ir/ndata/news/44769/rahbarbetamemana.pdf 🌱 @Khamenei_Reyhaneh
هدایت شده از ریحانه
یک رهبر به تمام معنا.pdf
937.7K
📌 فایل کتابچه‌ی «یک رهبر به تمام معنا» 📗 گزیده‌‌ی بیانات حضرت آیت‌الله‌خامنه‌ای در خصوص ابعاد مختلف شخصیت و سیره‌ی حضرت فاطمه(سلام‌الله‌علیها). 🌱 @Khamenei_Reyhaneh
اگر میتوانی بمانی... بمان! @bahaneee
هدایت شده از بهانه
🔴چه شد که یک فاضل حوزوی مقابل ایستاد؟ ماجرای سقوط آقای را به حق میتوان از مسائل چالش برانگیز و عبرت آموز بعد از انقلاب دانست. آسیب شناسی حیات طلبگی که در زمان نهضت حضرت امام(ره) و پیروزی آن مجاهدات و تلاشهایی داشته است، لکن در برهه ای مهم از تاریخ انقلاب اسلامی مقابل مقام ولایت فقیه ایستاد. او که خود در موضوع «ولایت فقیه» مفصلا بحث علمی کرده و در دفاع و تبیین این نظریه کتاب نوشته، چه شد که به رویارویی با ولی فقیه کشیده شد؟ این نوشتارهای پراکنده، از منظر با عناوین زیر به ماجرای آقای شیخ حسینعلی می‌پردازد: 🔻عدم هم‌خوانی حرف و عمل 🔻عدم اعتقاد قلبی به سخنان 🔻عدم استقلال شخصیت سیاسی و اجتماعی 🔻غرور و خود بزرگ بینی 🔻سادگی و لادگی 🔻اقدام و نظردهی در امور مهمه، قبل از بررسی 🔻نفوذ پرونده ویژه را در بهانه بخوانید. برگرفته از فصلنامه پانزده خرداد و کتاب روزگار قائم‌مقامی @bahaneee
هدایت شده از بهانه
🔴چه شد که یک فاضل حوزوی مقابل ایستاد؟ 🔶عدم همخوانی حرف و عمل: (توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می‌کنند!؟) در جای جای زندگی شیخ حسینعلی منتظری این مطلب یافت می‌شود که ایشان خلاف آنچه میگوید عمل میکند. مثل شعارهای مبتنی بر پایبندی به ، و و این دست موارد. این گونه سخنان او صرفا در حد بوده و اگر هم اراده ای برای اجرای آن وجود داشت، شعاع اجرای آن نباید متوجه ایشان، خانواده و نزدیکان و یاران ایشان میگردید. وی پخش اعترافات سیدمهدی هاشمی از تلویزیون برنتافت و اینگونه خرده گرفت که: «چرا مصاحبه ای را که به ضرر من و بیت من و مدارس من بود، اجازه دادید پخش شود؟» 🔹توصیه به درباره و عدم عمل به آن توسط توصیه کننده: آقای منتظری در نامه ای به امام، با تمسک به آیات قرآنی: «یا ایها الذین آمنوا اجتنوا کثیرا من الظن...» و «یا ایها الذین آمنوا ان جائکم فاسق بنبإ فتبیّنوا...» و نیز با آوردن چند روایت بدون هیچ شرح و توضیحی به اصطلاح خواسته است به امام توصیه کند که هر خبر و گزارشی را بدون تحقیق و پرس و جو نپذیرند و به آن ترتیب اثر ندهند در صورت یکه دأب اما در درازای زندگی سیاسی چنین بود که آنچه میشنید، روی آن تأمل میکرد و بدون تحقیق و تفحص هرگز آن را باور نمیکرد و رمز موفقیت امام نیز در همین نکته نهفته بود که گفته ها و گزارشها را هر چند از موثقترین منابع به او رسیده بود، به آسانی نمیپذرفت و در مرحله نخست چند علامت سوال دربرابر آن میگذاشت و تا پاسخ آن سؤالها به دست نیامده بود، درباره آن گزارش نفیا و اثباتا اظهار نظر نمیکرد. لکن آقای منتظری بارها و بارها در خاطرات خود از سخنانی نقل میکند که نه تنها هیچ گونه تحقیق و تفحصی درباره آنها نکرده بلکه به آنها ترتیب اثر داده و بر اساس آنان موضع رسمی گرفته است. نمونه هایی از این مورد را در پایین ذکر میکنیم: 🔻شنیدم برخی از مسئولان پیش امام رفته بودند و علیه من مطالبی گفته بودند بعد برای اینکه امام را تحت تاثیر قرار دهند شروع به گریه کرده و عمامه بر زمین کوبیده بودند.... (ص669) 🔻در این روزهای آخر معلوم شد کسانی به فکر بوده اند که مرحوم امام را وادار کنند آقای حاج احمد آقا را برای بعد از خود تعیین کنند. (ص679) 🔻شنیدم یکی از قضات همین دادگاه ویژه به یک نفر که روحانی نیست و به اتهام ارتباط با من بازداشت شده بود، گفته بود پرونده شما هیچ چیز که قابل تعقیب باشد ندارد فقط یک نامه به آیت الله خامنه ای بنویس توبه کن... (ص 738) 🔻این اواخر شنیدم که احمد آقا ابراز ناراحتی کرده بود که چرا نامه مرا به دست امام نداده است... (ص748) 🔻شنیده ام آقای حاج احمد آقا در زندان سراغ آقای قطب زاده رفته و به او گفته است شما مصلحتا این مطالب را بگویید و اقرار کنید... (ص643) 🔻بعد از مدتی هم همان منوچهر قربانی فر برای من پیغام فرستاد که قرار است شما را از قائم مقامی عزل کنند... و این نشان میدهد که آقایان مدتها پیش از نامه 1/6 و 1/8 که در فروردین 68 اتفاق افتاد تصمیم خود را گرفته بودند. در این مورد که آقای منتظری با استناد به قول یک مأمور «سیا» اظهارات او را تا آن پایه معتبر و خدشه ناپذیر می‌پندارد که به تحقیق و تفحص نیاز ندارد؟! آیا در چنین مواردی آیه «إن جائکم فاسق بنبإ فتبینوا» مصداق پیدا نمیکند؟! پرونده ویژه را در بهانه بخوانید. @bahaneee
هدایت شده از بهانه
🔴 چه شد که یک فاضل حوزوی مقابل ایستاد؟ 🔶عدم اعتقاد قلبی به سخنان یکی از دلایل عدم ثبات پایداری اقدامات آقای منتظری و تغییر نگاه های او با تغییر شرایط گوناگون، او به سخنان خود است. 🔻روزی که بر مسند قائم مقامی نشسته است با دلایل عقلی و نقلی ادعا میکند که « اصولا رئیس جمهور نه تنها هیچ استقلالی از حیث مشروعیت و دایره و اختیارات نسبت به رهبری ندارد بلکه فقط عامل و کارگزار ولی فقیه است و نیز هیچ یک از قوای سه گانه مستقل از رهبری مشروعیت ندارند و همه فرمان برند و کارگردان اصلی در مسائل مربوط به دولت شخص رهبری است و...» و آنگاه که از قائم مقامی عزل می‌شود یکباره با 180 درجه چرخش به نقد ولایت مطلقه فقیه می‌پردازد و اعلام می‌کند : «لازمه ولایت مطلقه نادیده گرفتن همه این نهادهاست و این همه نیرو نیز بودجه کشور را صرف انتخابات نمایندگان مجلس و ریاست جمهوری نمودن لغو بلکه تبذیر میباشد . زیرا مطابق تفسیر آقایان خود رهبر در مسائل تصمیم میگیرد و برای اجرا به هرکس خواست محول میکند و محدودیتی برای او وجود ندارد . آقایان در تبلیغات خود پیوسته روی اصل ولایت فقیه و اطلاق آن تکیه میکنند ولی این همه اصول متضمن حاکمیت مردم و حقوق آنان را نادیده میگیرند..» (خاطرات/فصل هفتم) 🔻یک روز فرزند خود را روانی و مجنون و مریض و روز دیگر فیلسوف و فقیه و حکیم معرفی میکند. 🔻روزی با فتوای حکم مفسد فی الارض و حکم محاربه، دهها نفر را به پای اعدام میفرستد و روز دیگر شکایت از اعدام منافقین میکند. عدم ثبات فکری و عملی در سرگذشت سیاسی و اجرایی جریان آقای منتظری نشان از عدم اعتقاد او به سخنان خود است. پرونده ویژه را در بهانه بخوانید. @bahaneee
هدایت شده از بهانه
🔴چه شد که یک فاضل حوزوی مقابل ایستاد؟ 🔸عدم سیاسی و اجتماعی: از زندگی نامه ایشان اینگونه استنباط میشود که آقای منتظری از دوران طلبگی تا به امروز، از جنبه استقلال فکری و سیاسی قابل نقد بوده و به ندرت توانسته است روی پای خود بایستد و بدون تکیه بر دیگران امور خود را پیش ببرد. از ابتدای ورود به قم که با دو نفر دیگر همراهی میکرد، با برگشت آن افراد به قم قدرت باقی ماندن در قم را نیافت و به نجف آباد برگشت.(گذری بر زندگی و اندیشه ایت الله منتظری / مصطفی ایزدی / ص 23) در دوران نهضت امام بیشترین فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی آقای منتظری نیز ریشه در همراهی او با آقای داشت. بسیاری از موضع گیری های سیاسی او در واقع موضع آقای ربانی بود. برخی از اعلامیه ها و بیانیه هایی که با امضای این دو نفر است به قلم آقای ربانی و طرح او میباشد. حجت الاسلام سید حمید روحانی نقل میکند: به یاد دارم در آن دوران وقتی طوماری را برای امضا نزد آقای منتظری میبردم بدون آنکه متن آن را بخواند، به امضاها نگاه میکرد. اگر امضای آقای ربانی پای آن بود بی چون و چرا امضا میکرد اما اگر نبود میگفت طومار را ببرید پیش آقای ربانی امضا کنند بعد پیش من بیاورید. ما چون این اخلاق آقای منتظری را به دست آورده بودیم، همیشه طومار را نخست نزد آقای ربانی میبردیم و از او امضا میگرفتیم و سپس نزد آقای منتظری میبردیم. وابستگی و اعتماد آقای منتظری به آقای ربانی به حدی ریشه دار بود که شبکه مهدی هاشمی سالیان درازی، تلاش گسترده ای کرد که او را از آقای ربانی جدا کند و سرانجام نیز جدا کرد. پرونده ویژه را در بهانه بخوانید. @bahaneee
هدایت شده از بهانه
🔴چه شد که یک فاضل حوزوی مقابل ایستاد؟ 🔸غرور و خود بزرگ بینی با مطالعه تاریخ صدر اسلام و با مشاهده در زمان امیرالمومنین (ع) میبینیم که آنها نه تنها خود را از امام علی (ع) خردمندتر و مصلحت اندیش‌تر می‌پنداشتند بلکه بر این باور بودند که نسبت به اسلام نیز شناخت بیشتر و دقیق تری دارند. غرور و خود برتر بینی از آسیبها و آفاتی است که از ابتدای خلقت، امتحانهای بسیاری را برای امتحان شوندگان رقم زده است. با مطالعه در زندگی آقای منتظری درمیبابیم که ایشان با انتصابشان به قائم مقامی به این باور رسیده بودند که در همه امور لشکری، اقتصادی، قضایی ، سیاسی ، نظامی و غیره از همه مسئولان کاردان تر، باتجربه ترو دانا تر است. ازاین رو در همه امور کشور دخالت میکرد و نظر میداد. 🔻آقای هادی هاشمی گفته بود این دخالت آقای منتظری در همه شئون و امور کشور تا آنجا بود که یک بار آقای هاشمی رفسنجانی به شوخی به آقای منتظری گفت: تنها مانده است که شما درباره روستای ما (بهرمان) اظهار نظر کنید.او که در شعار از استقلال دستگاه قضایی و قضات محترم سخن میگفت، در عمل انتظار داشت که قضات، طبق نظر و رای او حکم صادر کنند و رای بدهند. 🔻به بخشی از سخنان آقای منتظری در سال 75 اشاره میکنیم: « من خودم یکی از پایه های اصلی نظام بودم... هرکسی ادعا کند که از من انقلابی تر است بی خود کرده. هیچ کس چنین ادعایی نمیتواند بکند . من از همه کس بیشتر به این انقلاب خدمت کرده ام... خمینی را من خمینی کردم من به اتفاق یک نفر دو نفر دیگر او را مرع کردیم. هر کس بگوید (او) از من انقلابی تر است، دروغ گفته است...» ( سخنرانی آقای منتظری در قم در تاریخ 23/5/75) فصل هفتم خاطرات ایشان مملو از مسئولیت هایی است که در نظام جمهوری اسلامی چه از ناحیه خبرگان و چه از ناحیه امام به ایشان واگذار شده بود، مسئولیتهای بسیار زیادی که ذکر همه آنها خارج از حوصله این نوشتار است. عجیب است که در فصل هفتم خاطرات میگوید : «اساسا این سیستم اداره کشور که همه قدرت در یک نفر خلاصه شود هرچند آن فرد با تقواترین افراد باشد، روش صحیحی نیست و منجر به اشتباهات بزرگ میشود.» جای سوال است که چرا آقای منتظری در آن دورانی که حساسترین مسئولیتهای این مملکت در دست ایشان بود، چنین ادعایی نکرد؟! 🔻انسانی که دچار عجب و و خود بزرگ بینی میشود تنها به خود می اندیشد حتی اسلام را در خود خلاصه میکند و تضعیف خویش را تضعیف اسلام می پندارد و اینجاست که خرده میگیرد: «چرا مصاحبه ای را که به ضرر و و بود اجازه دادی پخش شود؟» 🔹این سخنان را مقایسه کنید با آنگاه که مردم در حضور حضرت روح الله شعار دادند: توطئه چپ و راست، کوبنده اش روح الله ست. امام با لحنی پرخاشگرانه آنان را از این شعار بازداشت و فرمود کوبنده توطئه ها ، روح الله کی یه؟ در نجف یکی از شب نامه های که برضد امام منتشر شده بود برداشتند و به حضور امام رفتند و گفتند یا به ما اجازه دهید نسبتهای ناروایی که در این شب‌نامه به شما داده اند تکذیب کنیم و از شما دفاع کنیم و یا شخصا از خود دفاع کنید، امام پاسخ داد : دیگر مجالی برای دفاع از خود نماند است اگر مجالی باشد . پرونده ویژه را در بهانه بخوانید. @bahaneee
هدایت شده از بهانه
🔴چه شد که یک فاضل حوزوی مقابل ایستاد؟ 🔸سادگی و لادگی: در بخشی از نامه 6/1/68 امام (ره) به آقای منتظری آمده است : « از آنجا که هستید و سریعاً تحریک می‌شوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.» موارد بسیاری از این سادگی و لادگی در بررسی زندگیِ شیخ حسینعلی منتظری یافت میشود. برای نمونه میتوان موضع ایشان درباره شهید محمد منتظری را ملاحظه کرد. 🔻او شهید محمد منتظری را علیرغم همه جانفشانی ها و رنجهایی که در زندنهای رژیم شاه و تبعید و هجرت از وطن متحمل شده بود؛ شخصیتی ، و به جامعه معرفی میکند. این اظهارات را به وضوح میتوان در روزنامه کیهان/سه شنبه 27 شهریور 1358مشاهده کرد. لکن با کمال تعجب این سخنان از کتاب خاطرات آقای منتظری حذف شده است! 🔻همچنین ایشان در مصاحبه 27 آذر 57 با بی بی سی در فرودگاه پاریس سخنانی میگوید که نزدیک بود برای انقلاب و آرمانهای امام ایجاد کند: «دهاتی ها با چوب و چماق به هواداری از رژیم شاه به مردمی که بر ضد شاه تظاهرات میکنند، هجوم بردند و مردم را میکشتند.» رسانه های غربی از این سخن چنین برداشت کردند که شاه در میان روستائیان از پایگاه وسیعی برخوردار است. در مقابل سخت عصبانی، ناراحت و نگران شد و در آن چند روزی که آقای منتظری در فرانسه به سر میبرد به خبرنگاران رخصت نداد که بدون کنترل به او نزدیک شوند و با او مصاحبه کنند. 🔻 او به دنبال اشتباهی که در فرودگاه پاریس از آقای منتظری سر زد و برای برخی از رسانه های غربی چند روزی فراهم آورد میگفت: فکر میکنید او مانند آقای خمینی است که اگر در اقیانوس رسانه های جهانی قرار بگیرد و یکسال تمام یک ریز حرف بزند، یک گاف نکند. آقای منتظری اگر بدون کنترل، دو دقیقه با آن خبرنگاران حرفه ای حرف بزند ده ها سوژه به دست آنها میدهد که میتواند خوراک تبلیغاتی یک سال آنها را فراهم سازد. 🔻یک دانشجوی ایرانی در نوفل لوشاتو به من گفت من در ذهن خود از آقای منتظری یک خمینی ثانی ساخته بودم لیکن وقتی او را دیدم یکباره ساخته ذهن من فرو ریخت و آنگاه که سخنان او را شنیدم، بی اختیار این مثال معروف به ایادم آمد : «پسته بی مغز، اگر لب واکند رسوا شود.» 🔹حمل بر صحتهای بی‌جا و بی مورد حتی درباره عناصری که جاسوس بودن‌شان محرز است، هم شاهدی دیگر بر همین سادگی و ساده لوحی ایشان است. پرونده ویژه را در بهانه بخوانید. @bahaneee
هدایت شده از بهانه
🔴چه شد که یک فاضل حوزوی مقابل ایستاد؟ 🔸اقدام و اظهار نظر احساسی در مباحث بنیادین و سرنوشت ساز، قبل از مطالعه و بررسی دقیق و موشکافانه این ویژگی و نقصِ رفتاری از آقای منتظری به کرّات به چشم خورده است. مواردی همچون اعتماد و قبل از بررسی دقیق تفکرات آنان، از آن جمله است. اظهارات شخص آقای منتظری در این باره را ملاحظه کنید: «من قبل از اینکه این زندان اخیر که ۵/۳ سال زندان من طول کشید بروم، با آقایانی که منتسب به سازمان مجاهدین خلق هستند، از نزدیک تماس نداشتم و از دورادور هم داشتیم برای اینکه با آن دولت سابق و حکومت طاغوتی دلمان می خواست افراد مبارزه بکنند و اینها خوب گروه متشکلی بودند…دورادور علاقه داشتم به سازمان شان و کتاب های شان را هم من مطالعه نکرده بودم. خوب گروه متشکلی بودند، تقریباً بودند که بتوانند آن حکومت را ساقط بکنند از طریق جنگ های چریکی…» در مصاحبه روزنامه جمهوری اسلامی گفتند: «گناه من این است که قبل از زندان نتواستم بخوانم، در زندان که خواندم دیدم افکار، استقاطی و اغرافی است.» همین در جریان منافقین باید برای ایشان کفایت می‌کرد که در واکنش به مسئله مجازات و رسیدگی به جرائم سید مهدی هاشمی که چندین قتل نفس و اقدامات خلاف دیگر در پرونده داشت، احتیاط کرده و کند. ایشان باید میدانست که همیشه خداوند شرایطی مثل زندان دو ره شاه برایش فراهم نمیکند که در یک جا آرام بدور از و بمباران گفته ها و شنیده ها، گناه دیگری مثل گناه و مرتکب نگردد. لیکن در تجربه بعدی میبینیم که را با این همه اتهامات که حداقل ماجرای قتل مرحوم شمس آبادی که خود آقای منتظری آن را ناشی از اشتباه و زیاده روی در تنبیه آن مرحوم میداند؛ ، ، و معرفی کرد! پرونده ویژه را در بهانه بخوانید. @bahaneee
هدایت شده از بهانه
🔴چه شد که یک فاضل حوزوی مقابل ایستاد؟ 🔸نفوذ نگرانی امام از مسئله در بیت اقای منتظری از از نامه 68/1/6 بروز و ظهور داشته است. این را از پیام امام در 22تیر 1362 میتوان یافت : « باید بدانید که تبهکاران و جنایت پیشگان بیش از هر کس چشم طمع به شما دوخته اند و با در بیت شما، با و ممکن است خدای نخواسته فاجعه به بار آورند و با یک عمل انحرافی نظام را به انحراف کشانند و به دست شما به اسلام و جمهوری اسلامی سیلی زنند. الله الله در انتخاب اصحاب خود... 🔹در مقابل آقای منتظر نه تنها در راه پاکسازی بیت خود از عناصر مرموز و منافق گامی برنداشت بلکه دست هادی هاشمی را برای جلب عناصر وابسته به این گروهک به نام «تائبین» و دیگر چهره ها و گروه ها و گروهک های وابسته به بیگانه و مخالف امام و انقلاب اسلامی کاملا بازگذاشت و بیت خود را به پایگاه دگراندیشان و بدخواهان بدل کرد. 🔻مهدی هاشمی در اعترافات خود یکی از نقشه های ضدانقلابی خویش را برای بازکردن پای عناصر مخالف انقلاب به بیت آقای منتظری چنین افشا میکند: «... ایجاد تسهیلات لازم جهت ملاقات نیروهای مسئله دار و معترض با آقا، چون دکتر پیمان و وابستگان به نهضت آزادی و مسامحه و موافقت با رفت و آمد افرادی چون ارمی (طلبه منافق تائب) در بیت آقا. (آقا هادی دراین باره میگفت به نظر آقا چون افراد (منافق) تائب هستند رفت و آمدشان بلا اشکال است.» رنجنامه / ص47 🔻ماجرای نفوذ عناصر ضدانقلاب و دگراندیشان در بیت منتظری از مباحث و ای است که منحصر در یکی دو نفر شخص و عنصر نفوذی هم نمی‌باشد. از و و افرادی همچون و صلواتی گرفته تا و و : منوچهر قربانی فر. در واقع سرویسهای جاسوسی و گروها و سازمانهای فرصت طلب که از رخنه پذیری و تاثیر گیری امام به کلی نومید و سرخورده بودند، با شناخت روحیات و اخلاقیات آقای منتظری و با آگاهی از ساده اندیشی، زودباوری ها و تاثیرپذیریهای او، دریافتند که میتوانند نقشه ها و نیرنگهای خود را به دست او عملی کنند و با آلت دست قرار دادن او انقلاب اسلامی را آسیب پذیر سازند. آقای منتظری نیز ناخودآگاه و ساده لوحانه در خدمت این توطئه قرار گرفت و به شکل دست افزار سازمان و گروه های ضد انقلاب و سرویسهای جاسوسی بین المللی در آمد. 🔻یکی از این مهره ها که نفوذ ویژه ای در بیت آقای منتظری داشت بود که سابقه سیاه او به روشنی گواه این مدعاست . او که عضو باشگاه ورزشی شاهنشاهی بوده و در روز فرار شاه از ایران در 16 دی1357، از افرادی بود که در هواپیمای جت اختصاصی، شاه را تا قاهره همراهی کرد. برخی نظامیان که توسط جمهوری اسلامی دستگیر شده بودند اعتراف کردند که قربانی فر آنان را در « » آموزش عملیات تخریبی و تروریستی داده است و همچنین به وسیله او ملاقات هایی با دکتر ، رهبر «نهضت آزادی» داشته اند. او که در جریان ، رئیس بخش پشتیبانی بود و همچنین بنا بر اعتراف خودش، نقشه را در دستور اجرا داشته است. این جاسوس هزار چهره بنا بر آنچه در خاطرات آقای منتظری آمده، با اطرافی های ایشان سر و سری داشته و خبرها و نامه هایی به او میداده است. پرونده ویژه را در بهانه بخوانید. @bahaneee
تاریخ انقلاب را بدانید... @bahaneee
در سینه‌ام دوباره غمی جان گرفته است « امشب دلم به یاد شهیدان گرفته است » تا لحظه‌ای پیش دلم گور سرد بود اینک به یُمن یاد شما جان گرفته است
در پاسخ به توئیت سخیف علی مطهری به مناسبت سالگرد منتظری @bahaneee
🔴در مذمّتِ سکولاریسمِ حوزوی آقای در سخن اخیر خویش، مطلقِ «دخالت در سیاست» را نفی و تقبیح کرده است، نه گونۀ خاصی از آن را و بدتر این‌که آن را به «دو تن از بزرگان حوزه»، نسبت داده است. و این یعنی حوزه از «اساس»، سکولار است و بر اساس سکولاریسم، بنا شده است. این سخن، «استنتاجِ منطقیِ» من از سخن ایشان، نه نظر خودم. من معتقد نیستم که مؤسسان حوزه، سکولار بودند. این نسبتی است که آقای محقق‌داماد به مؤسسان و پدران حوزه داده است. و از حوزویان انتظار می‌رود که در برابر «متهم‌ساختن بزرگان حوزه به سکولاریسم» از سوی آقای محقق‌داماد، موضع‌گیری کنند، امّا دریغا که حوزه و حوزویان، خاموشی گُزیده‌اند و آن را ابطال نمی‌کنند. تحلیل ایشان نیز ناصواب است، چنان‌که امام خمینی دربارۀ تشکیل نظام اسلامی و اهمّیّت آن معتقد بود: «اگر مرحوم حاج شیخ [عبدالکریم حائری] در حال حاضر زنده بودند، کاری را انجام می‌دادند که من انجام داده‌ام.» (برداشت‌هایی از سیرۀ امام خمینی، ج۵، ص۳). آیت‌الله محمد یزدی و آیت‌الله احمد آذری‌قمی می‌گویند در سال ۱۳۳۴، امام فرمودند:‌‏ «اگر الان آقای بروجردی به من اجازه بدهند، من یک‌روزه تمام ایران را علیه شاه می‌شورانم»‌ ‎(برداشت‌هایی از سیرۀ امام خمینی، ج۵، ص۲۶-۲۷). آیت‌الله جعفر سبحانی می‌گوید امام فرمودند:‌‏ «من هر روز آقا را [آقای بروجردی] آماده می‌کنم بیرون‌راندن بهاییان از دستگاه دولت، اما فردا که می‌روم می‌بینم آقا دوباره سرد شده‌اند.» ‏(پابه‌پای آفتاب، ج۳، ص۲۰۶). حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا فاکر یزدی می‌گوید در جریان اعدام نواب‌صفوی، امام به منزل آیت‌الله بروجردی تشریف برده بودند تا ایشان در مقابل اعدام، عکس‌العمل نشان بدهد. امام آن‌قدر ناراحت شده بودند که عمامه‌شان را بر زمین زده و گفته بودند که آقا از این سیّد حمایت کنید (برداشت‌هایی از سیرۀ امام خمینی، ج۵، ص۲۹). ‌ حجت الاسلام و المسلمین فضل‌الله محلاتی می‌گوید بعدها ارتباط امام با آیت‌الله بروجردی قطع شد و امام دیگر در کارهای آیت‌الله بروجردی دخالت نمی‌کردند و در هیچ کاری، اظهارنظر رسمی نمی‌کردند و می‌گفتند فایده ندارد و خودم، مورد اتهام قرار می‌گیرم؛ تا آنجا که حتی نماز جماعت را قبول نکردند (برداشت‌هایی از سیرۀ امام خمینی، ج۵، ص۳۰-۳۱). باید میان «اسلامِ اجتماعی» و «اسلامِ سیاسی»، تفاوت نهاد. اسلامِ سیاسی، سودای «حاکمیّت» دارد و اسلامِ اجتماعی، به سطحی از «فعالیّت‌های اجتماعی»، بسنده می‌کند. ، در «متن حکومت» قرار داشت نه بیرون از آن. «»، یک مقام رسمی و قانونی است و نمی‌توان آن را «سیاست‌ورزیِ مستقل و غیرحکومتی» قلمداد کرد. یکی از ریشه‌های این تحلیل‌ها، به «ناخوشایندبودن وضعیّت موجود» بازمی‌گردد. به‌خصوص، اوضاع معیشتیِ مردم، بسیار ناگوار است. دراین‌حال، طبیعی است که اهل نظر، به دنبال «تعلیلِ» این تلخی‌ها و نابسمانی‌ها باشند. و چون ذهنِ تحلیلیِ ما، «حاکمیّت‌مدار» است، نخست به سراغ «نوع حکمرانی» می‌رویم و آن را نقد می‌کنیم. در همین رویکرد، لایه‌های مختلفی وجود دارند: «نقد حکومت اسلامی»، «نقد حکومت روحانیان»، «نقد حکومت ولیّ فقیه»، «نقد حکومت ایدئولوژیک»، «نقد حکومت اقتدارگرا»، «نقد حکومتِ مبتنی بر دولت پنهان» و ... آقای محقق‌داماد، به سراغ سرچشمه رفته و رهیافتِ «حوزۀ سیاسی» را انکار کرده است، درحالی‌که مشکل به «سیاسی‌بودن حوزه» باز نمی‌گردد. البتّه غرض آقای محقق‌داماد، « » است که در لفافۀ «سیاست‌زدایی از حوزه» بیان شده است. در مقابل این جریان، خوشبختانه یک موجِ تا حدی محسوس در میان طلبه‌ها شکل گرفته که حاکی از بازاندیشی نسبت به رویکردهای «سنّتی‌اندیشیِ حوزوی» و «تجدّداندیشیِ حوزوی» است. اگر به تعبیر دوستان، حقیر از آنچه که در حوزه می‌گذرد، بی‌اطّلاع باشم، دست‌کم در ماه‌های اخیر و به واسطۀ ارتباط‌گری‌های متعدّد نیروهای حوزوی و سخنان همدلانۀ آنها دریافتم که این «موجِ انقلابیِ منتقد و معترض»، در حال خیز برداشتن و تغییر دادن فضا از درون خودِ حوزه است. پس ساختار، در حال تولید و بازتولیدِ ناخواسته و ناآگاهانۀ «نیروهای ساختارشکن» در درون خود است. من هرگز وضع حاکمیّت و جامعه را تأسف‌بار و مأیوس‌کننده نمی‌دانم و پانهادن امام خمینی به حکمرانی را ملامت نمی‌کنم و «حوزۀ نجف» را بر «حوزۀ قم»، ترجیح نمی‌دهم. بقای کنونیِ حوزۀ نجف، مرهون سایه‌گستریِ «انقلاب اسلامیِ ایران» است، وگرنه چنانچه قاسمِ سلیمانی نبود، داعش اثری از نجف و کربلا و ... بر جا ننهاده بود. این از برکات و حَسَناتِ انقلابِ خمینی و حکومتِ خمینی است. این سایۀ « » ا‌ست که «نجف» را نگاه داشته است ✍«مهدی جمشیدی» @bahaneee
هم‌اکنون پخش مستند «آن زمستان» شبکه یک سیما
‏مرگ بر فتنه گر چه در حصر چه در قصر چه در قبر