🔴 خداوند #پهلوی_جانی را هلاک کرد؛ امّا امتحان تمام نشده است.
هشدار مرحوم آیتالله العظمی #صافی_گلپایگانی به مردم و مسئولین
🔸اي ملت ايران، اي مسئولين، اي کساني که اين برنامهها را تنظيم میکنيد و به مردم القاء میکنيد، با اين نعمت بزرگي که خداوند به شما داده است چه میکنيد؟ ملتفت باشيد قدر اين نعمت را بدانيد و به معصيت خداوند متعال آلوده نکنيد.
🔹من اول انقلاب در مجلس خبرگان اول، اين آيه را خواندم:
﴿وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَجَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ وَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا كَذَلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ * ثُمَّ جَعَلْنَاكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ كَيفَ تَعْمَلُونَ﴾.
✅اين آيه مثل اين است که الآن براي ما نازل شده است. خداوند ميفرمايد: ما آنهایي که پيش از شما بودند، آن #پهلوي_جاني، آنها که میخواستند اسلام را از بين ببرند (که شايد الآن هم #بيشتر_مردم_نمیدانند آنها چه نقشههایي داشتند و چه برنامههایي بود)، خداوند ميفرمايد ما آنها را هلاک کرديم، ما طوائف و #طاغوتهاي بسياري را که پيش از شما بودند هلاک کرديم، وقتي ظلم کردند، وقتي تجاوز به احکام خدا کردند، بعد ميفرمايد: ﴿جَعَلْنَاكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ﴾، خيال نکنيد اين #امتحان تمام شد و مسئله گذشت و شما پيروز شديد و هر کاري میخواهيد انجام دهيد.
🔹الآن وقت امتحان است ما شما را جانشين آنها قرار داديم، کار را دست شما داديم لِنَنْظُرَ كَيفَ تَعْمَلُونَ برای اینکه ببينيم شما چه میکنيد؟
🔸 امروز همه چيز بايد #اسلامی باشد، رنگ قرآن داشته باشد. امروز وظيفۀ شما امربهمعروف و نهيازمنکر است، نبايد اين وظيفه منحصر در سپاه و بسيج باشد، هرکسی در هر جا خلاف شرعي میبيند منکري میبيند بايد #انکار کند، در روايت است که:
«وَمِنْهُمْ تَارِكٌ لإِنْكَارِ الْمُنْكَرِ بِلِسَانِهِ وَقَلْبِهِ وَيَدِهِ فَذَلِكَ مَيِّتُ الأَحْيَاءِ».
کسي زندگي و حيات دارد که با منکرات و معاصي مخالفت کند، دشمنان خدا را دشمن و دوستان خدا را دوست بدارد در مورد #امر_به_معروف و #نهي_از_منکر اميرالمؤمنين(ع) ميفرمايد:
«وَمَا أَعْمَالُ الْبِرِّ كُلُّهَا وَالْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللهِ عِنْدَ الأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْيِ عَنْ الْمُنْكَرِ إِلا كَنَفْثَةٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ»
يعني احکام دين همه به امربهمعروف و نهيازمنکر وابسته است.
https://www.saafi.com/book/5497
@bahaneee
هدایت شده از جرعهنوش
بسم الله النور
🔸تا سیهروی شود هرکه در او غش باشد (۱)
از زمانی که خبر اتفاقات #حظیره منتشر شده، جریان #فتنهطلب این خط خبری را دنبال کردهاند:
#تندروها مراسم بزرگداشت #شهید_صدوقی را به #آشوب کشیدند و سخنرانی را #ناتمام گذاشتند.
آیا این روایت صادقانه است یا #تحریف واقعیت؟
پیش از این، روایت خود را از آن حادثه نوشتهام. (https://eitaa.com/jorenush/142) اکنون میخواهم گزارشی تحلیلی و دقیقتر از آن ارائه دهم و نظری بر مبانی داشته باشم تا روایت صادقانه از مغرضانه شناخته شود.
چنانکه در گزارش پیشین آوردم، سخن #مسیح_مهاجری مقدماتی داشت و نتایجی. او مقدمات خود را گفت و تصریح کرد که از این مطالب #نتیجه میگیرد که ... . و نتایج را یکیک برشمرد.
کسانی که با سخنوری آشنایند یا اقلاً پای سخن سخنوران نشستهاند میدانند که یک سخنرانی مذهبی از خطبهی اولیه، بیان مقدمات، نتیجهگیری و دعای پایانی تشکیل میشود.
مهاجری در آن شب، همهی این اجزاء را به کمال ادا کرد و ناگاه منبر را وانگذاشت. او بیش از سی دقیقه بدون هیچ مزاحمتی سخن گفت و از بیان روایت و مثالزدن و قصهگفتن و بیان خاطره نیز فروگذار نکرد. او چنان سخن را طول داد که برخی حضار که بنا بر عادت مجالس سنتی یزد، توقع سخنانی کوتاهتر داشتند، برخاسته و رفتند.
پس سخنرانی مهاجری، #ناتمام رها نشد.
شاهد این مدعا، صوت سخنرانی آن شب است که بهزودی تقدیم میشود.
اما آیا آشوبی رخ داد؟
گاهی ممکن است کسی یا کسانی از سر مخالفت با شخص سخنران، از ابتدا به قصد برهمزدن مجلس او اقداماتی انجام دهند، بدون آنکه به محتوای سخنان او توجهی کنند.
و این اقدام، میتواند حرکاتی خارج از آداب مجلس خطابه باشد.
این چنین اقدامی، برهمزدن مجلس سخنرانی و ناپسند و محکوم است؛ چنانکه رهبر معظم انقلاب نیز در مواردی متعدد از آن نهی کردهاند؛ مواردی چون شعار دادن علیه سید حسن خمینی در مراسمات سالگرد رحلت امام خمینی یا هجمه به علی لاریجانی در ۲۲ بهمن ۹۱ در قم.
اما آیا سوال و اعتراض همواره چنین است؟
منحصر کردن واکنش مستمعان نسبت به سخنان خطیب، به یکی از دو صورتِ "سکوت مطلق" و #آشوب، خود، مغالطهای است که راه صواب را که همانا شنیدن منتقدانه و #پرسشگری_آزاد مبتنی بر #ادب است، به فراموشی میسپرد.
رهبر معظم انقلاب در این باره چنین نوشتهاند:
"من عمیقا متأسفم که برخی، میان مرداب «سکوت و جمود» با گرداب «هرزهگویی و کفرگویی»، طریق سومی نمیشناسند و گمان میکنند که برای پرهیز از هر یک از این دو، باید به دام دیگری افتاد. حال آنکه انقلاب اسلامی آمد تا هم «فرهنگ خفقان و سرجنبانیدن و جمود» و هم «فرهنگ آزادی بیمهار و خودخواهانهی غربی» را نقد و اصلاح کند و فضایی بسازد که در آن، #آزادی_بیان، مقید به «#منطق و #اخلاق و #حقوق معنوی و مادی دیگران» و نه به هیچ چیز دیگری، تبدیل به فرهنگ اجتماعی و حکومتی گردد و حریت و تعادل و عقلانیت و #انصاف، سکهی رائج شود."
حال با این تفصیل، آیا نباید پرسشگری مودبانه و منطقی را پس از آنکه خطیب کلام خود به کمال رسانید، از حقوق مستمعان دانست؟
و آیا آنچه گذشت چیزی جز طرح چند پرسش ساده با حفظ قواعد منطق و ادب بود؟
و آیا سیرهی شهید مظلوم آیتالله بهشتی- که مهاجری مدعی پیروی اوست- جز شنیدن سخنان و حتی اعتراضات مخاطبان ولو از فراز منبر بود؟
ملاحظهی دیگر آنکه، آیا خطیب نباید در کلامش از قواعد #منطق و #اخلاق پیروی کند و #حقوق مستمعین- که از مهمترین آنها حقِ شنیدن سخن صواب و نه تدلیس و مغالطه و اغواگری از سخنران است- را مراعات نماید؟
و آیا اگر کسی پس از کمالیافتن بیان خطیب، دانست که از فراز منبر، سخن ناحق به مخاطبان القاء میشود، نباید به اعتراض مودبانه و منطقی سخن رانَد؟ و باید #تبیین حقیقت و سپس #نهی_از_منکر را به کناری نهَد؟
https://eitaa.com/jorenush/145