eitaa logo
کانال شعر وسبک ابوذر رییس میرزایی (بهار)
515 دنبال‌کننده
70 عکس
48 ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 واحد شب اول (حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام) 💠          ⭐️ ابوذر رییس میرزایی ⭐️ ➖➖➖ پشیمونم، نامه فرستادم بیا حالا میگم آقا نیا قلبم کبابه آقای من، برای تو دلواپسم اینجا غریب و بی کسم حالم خرابه بی پناهیه یاور من بی کسی شده لشکر من شد لحظه های آخر من آه چه آتیشی تو سینمه برای تو پر از غمه آقای من سلام روی بام من شد آخرین کلام من آقای من نیا به کوفه آقام حسین --- این کوفیا، همیشه نیرنگ می زنن به پیشونیت سنگ میزنن آقا حذر کن بی رحمن و، جلو چشای خواهرت پا میزارن رو پیکرت ترک سفر کن نعل تازه و پیکر تو خنجر کند و حنجر تو میره اسیری خواهرتو آه تو قتله گاه با ولوله به هم دیگه میدن صله از پیکرت گریش میگیره آسمون می‌ره به دست ساربون انگشترت نیا به کوفه آقام حسین ➖➖➖
💠 واحد شب دوم (ورودیه) 💠          ⭐️ ابوذر رییس میرزایی ⭐️ ➖➖➖ سینه زنا، ادا کنید حق نمک به کاروون بدید کمک خسته ی راهه زیر لبش، میخونه شاه کاروون انا الیه راجعون چه بی پناهه وقتی که مبدأ کرببلاس وقتی که هدف صبر و وفاس مقصدش آخر عرش خداس آه از آسمون ندا رسید حسین به کربلا رسید ای وای من داره میاد صدای جنگ کوفی میاد با تیر و سنگ ای وای من آه و واویلا حسین حسین ___ آروم و ناز، توو آغوش گرم رباب رفته علی اصغر به خواب سیراب سیراب دیگه رباب، توی دلش نداره غم اومده ساقی حرم بامشک پرآب وای از روزی که بی پسره وای از روزی که خون جگره بی علمدار و بی سپره آه چشاش میشه یه کاسه خون از غصه و غم میده جون ای وای من از دست میره ستاره ای خالی میشه گهواره ای ای وای من آه و واویلا حسین حسین ➖➖➖
💠 واحد شب سوم (حضرت رقیه سلام الله علیها) 💠          ⭐️ ابوذر رییس میرزایی ⭐️ ➖➖➖ حرفی بزن، دیگه دارم دق می کنم ببین که هق هق می کنم آروم جونم بابا ببین، نمونده صبر و طاقتم نگاه سرد حسرتم ای مهربونم خودت میدونی جون منی بمیرم که خونین دهنی من الذی ایتمنی آه این شامیا خیلی بدن خیلی منو کتک زدن عموم کجاس پاهامو آبله گرفت موهامو حرمله گرفت عموم کجاس بابای خوبم حسین حسین _ نگام کنی، خودت میخونی از چشام می بینی که دیگه برام نمونده جونی قولی بده، بدون من نری سفر تورو خدا منم ببر اگه میتونی سر زدنم جنگ شده بود جواب گریه سنگ شده بود دلم براتو تنگ شده بود آه ببین چه گوشه گیر شدم سه سالم اما پیر شدم از دست زجر فکرش منو باز می کشه حال رقیت ناخوشه ازدست زجر بابای خوبم حسین حسین ➖➖➖
💠 واحد شب چهارم (طفلان حضرت زینب سلام الله علیها) 💠          ⭐️ ابوذر رییس میرزایی ⭐️ ➖➖➖ نزار حسین، از شهیدات جا بمونن اسیر دنیا بمونن به جون زینب ببین داداش، پناهشون نگاه توست مسیرشون تو راه توست به جون زینب بچه هام بلاگردون تو هدیه هام فدای جون تو الهی بشن قربون تو آه به جون زهرا مادرت هر دو فدای این سرت حسین من یکی فدای اکبرت یکی فدای اصغرت حسین من زینب بمیره برات حسین _ بزار منم،یه مادر شهید بشم بزار که رو سفید بشم عزیز برادر به جون تو،این بچه هام غلامتن هر دوتا نذر نامتن عزیزبرادر انگاری که توی قفسن برا غریبیت دلواپسن برادرن و هم نفسن آه میدونی که سخته برام رو خاک بیفتن بچه هام فدا سرت اگه که قلبم مضطره اگر که دیده هام تره فداسرت زینب بمیره برات حسین ➖➖➖
💠 واحد شب چهارم (حضرت عبدالله ابن الحسن سلام الله علیها) 💠          ⭐️ ابوذر رییس میرزایی ⭐️ ➖➖➖ عمه باید. آبروی بابا بشم.شهید کربلا بشم منو رها کن عمه ببین.توو قتله گاه غوغا شده.سر عموم دعواشده.منو رها کن عمه وقت اعجازه منه دیگه وقت پروازه منه شهادت سرآغاز منه آه ببین عموم نفس برید سنان با نیزه رسید براش بمیرم دارم میرم سوی عمو بشم با قاتل روبه رو براش بمیرم عموی غریبم یاحسین ای وای من.دورت عمو حلقه زدن شمشیراشون بالا میرن آروم ندارم غصه نخور.خودم برات سپر میشم برات بی بال و پر میشم آروم ندارم چه جور می موندم توخیمه ها تنها دیدمت تو‌و قتله گا دیدم میزنی تو دست و پا آه هل من معینه رو لبات غریب تویی من آشنات عموی من اینجا به یاد اصغرم سه شعبه و این حنجرم عموی من عموی غریبم یاحسین
💠 واحد شب ششم (حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام ) 💠          ⭐️ ابوذر رییس میرزایی ⭐️ ➖➖➖ برام شده، شهادت احلی من عسل یاری تو خیرالعمل آروم ندارم بزار برم، دیگه نمیخام بمونم عمو دیگه نمیتونم دووم بیارم دوس دارم برات فدا بشم کبوتری سر جدا بشم توی آسمون رها بشم آه با عطر و بوی مجتبی میرم عمو سمت خدا عمو حسین به وقت جون سپردنم بیا برای دیدنم عمو حسین عموی خوبم حسین حسین _ تو هلهله، گم شده فریادم عمو بیا که جون دادم عمو برس به دادم رو بدنم، نعلای مرکب حک شده تنم پراز ترک شده برس به دادم نبضم ناهماهنگه عمو رو تنم جای سنگه عمو راه نفسم تنگه عمو آه شکسته اعضای تنم دیدن یتیمم زدنم پهلوم شکست نگو به نجمه مادرم چه بلایی اومد سرم ابروم شکست عموی خوبم حسین حسین ➖➖➖
💠 واحد شب هفتم (باب الحوائج حضرت علی اصغر علیه السلام ) 💠          ⭐️ ابوذر رییس میرزایی ⭐️ ➖➖➖ الهی که، مادر فدای تو بشم ازت خجالت می کشم شیری نداشتم منو ببخش، غم تو مونده رو دلم چند روزی توی بغلم تشنت گذاشتم من پا نیزه تو اون بالایی برا تو میخونم لالایی ازتو در نمیاد صدایی آه کم نمیشه از این غمم برات به سینه میزنم علی علی غنچه ی پرپر رباب حالا دیگه راحت بخواب علی علی آروم جونم علی علی _ بدون تو، کجا رو دارم که برم صدات می پیچه توسرم عزیز جونم بدون تو، چیکار کنه حالا رباب؟ زنده باشه چرا رباب؟ عزیز جونم ای طفل زبون بسته ی من این نیزه دارا خیلی بدن سرتو جلوم تکون میدن آه دیگه خوابم نمی بره چشام برای تو تره ای وای من با صدای بلند علی از روی نی بخند علی ای وای من آروم جونم علی علی ➖➖➖
💠 واحد شب هشتم (حضرت علی اکبر علیه السلام ) 💠          ⭐️ ابوذر رییس میرزایی ⭐️ ➖➖➖ می باره از، روی پر از خونت شفق نداره زانوهام رمق پاشو علی جون حالا که تو، گرفتی با خونت وضو پاشو برام اذون بگو صداتو قربون ازم گرفتن جوونمو گرفتن ازم توونمو بریده غمت امونمو آه خدا ببین جونمو‌ علیِ مهربونمو ای وای من شق القمر شده علی چه مختصر شده علی ای وای من علی علی علی جان علی علی ___ نامردما، به زخم من آتیش زدن به قلب عمه نیش زدن دارن میخندن رعنای من، پاشو نذار دست روی دست بابات به خاک غم نشست منو شکستن گریه هام شده چه بی امون چشام شده یه کاسه ی خون سخته چقده داغ جوون آه برام نمونده بال و پر عمه رو تا خیمه ببر پاشو علی با ناله ی یا ولدی دل منو آتیش زدی پاشو علی علی علی جان علی علی ➖➖➖
💠 واحد شب نهم (حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ) 💠          ⭐️ ابوذر رییس میرزایی ⭐️ ➖➖➖ دشمن داره، خیره میشه سمت حرم بدون تو کجا برم پاشو اباالفضل جات اینجا نیس، الان باید حرم باشی نه اینکه بی علم باشی پاشو اباالفضل کی سه شعبه زد سمت چشات خون می‌باره از عمق نگات روضه میخونم پیش فرات آه دیر اومدم بالاسرت شد قطعه قطعه پیکرت سقای من امید آخرم نرو بمون برادرم نرو سقای من یا ابوفاضل برادرم __ عباس من، تو رو به اسم فاطمه بلندشو از توو علقمه ماه عشیره پاشو بریم، تا قلب مضطر حرم دلشوره های دخترم آروم بگیره شکسته شده فرق سرت یه عده ریختن دورو برت دست به کمره برادرت آه ضرب عمود آهنین چه جوری زد تو رو زمین تنهام نزار نمی‌ مونه گوشواره ای غارت میشه گهواره ای تنهام نزار یا ابوفاضل برادرم ➖➖➖
💠 واحد شب دهم (شب عاشورا ) 💠          ⭐️ ابوذر رییس میرزایی ⭐️ ➖➖➖ حسین من، بگو که هستی باهامون نگو که فردا تنهامون میزاری داداش وقتی بری، مارو به شمر و حرمله به شلاق و به سلسله میسپاری داداش؟ تازه شروع میشه غم من شروع میشه محرم من امون از اون قد خم من آه میشه خدا فردا نیاد غروب عاشورا نیاد ای وای من این ماجرا عوض بشه تقدیر ما عوض بشه ای وای من آه و واویلا حسین من _ امشب داداش، شبه وداعه زینبه خواهر تو جون به لبه عزیز جونم ازم نخواه ببینمت رو نیزه ها بی تو برم شام بلا من نمی تونم چرا توفکری و غمگینی فردارو چه جوری می بینی که خارارو داری می چینی آه این همه غم برام بسه کاشکی که فردا نرسه حسین من فردا میری رو نیزه ها میام‌ میون قتلگا حسین من آه و واویلا حسین من ➖➖➖