حضرت اباالفضل(ع)
ای علمدار لشکرم
یاورم ای برادرم
آید اینجا شمیم یاس
علقمه آمده مادرم 2
بدون تو بی پناهم
بلندشو ازجا سپاهم
زداغ تو بی توان و پر زآهم آهم آهم
اشجع الناس من
شور و احساس من
جانم عباس من یا اخا
ای برادر مرو
ابوذر رییس میرزایی(بهار)
یا اباعبدالله (ع)
شور _ زمینه
تصنیف نگار
من با گریه یک بوسه بر سربند تو میکارم
بالبهای خندان هم برغمهای تو میبارم
از داغت بیمارم
مرنجان نگاراتو این بینوارا
مزن آتشم تو اینسان مرا به چشم خمارا
بده تاری از سر زلف خود به من یادگارا
نصیبی بود من را هم از رویت تو
مبادا مرا رها سازی ای شور شیرینم
یار من در شادی و غم بودی ای آقا
سلام علی شه کربلا اباعبدلله
حسین وای...
السلام علیک یاساکن کرب وبلا
أَلسَّلامُ عَلى مَنْ ذُرِّیَّتُهُ الاَْزْکِیآء
قَتیلِ الاَْدْعِیآء
قَویمَ الطَّرآئِقِ کَریمَ الْخَلائِقِ
شَریفَ النَّسَبِ مُنیفَ الْحَسَبِ حلیمٌ شدیدٌ
وَفِىَّ الذِّمَمِ رَضِىَّ الشِّیَمِ امامٌ شهیدٌ
سلامٌ علی ابنُ الزهرا والمرتضی
شه باکرم فراق حرم می کشد من را
یار من درشادی و غم بودی ای آقا
سلامٌ علی شه کربلا اباعبداللهُ
حسین وای...
شاعر بند اول
ابوالفضل جدیان
بند دوم
ابوذر رئیس میرزایی
https://eitaa.com/bahar110yaali
4_5960783899490518900.mp3
7.79M
شور ( من با گریه یک بوسه...)
مداح : حاج اسماعیل پدوار
نغمه پرداز : کربلایی ابوالفضل جدیان
شاعر بند دوم : کربلایی ابوذر رییس میرزایی
هیات علی بن موسی الرضاع اراک
حضرت علی اصغر(ع)
زمزمه
میکشه من رو علی جون خشکی لبهات
ببخش اگه قطره ی آب نداره بابات
کمتربده منو عذاب لالا لالا
توآغوشم راحت بخواب لالا لالا
شاید ببینی خواب آب لالا لالا
علی علی علی علی لای لای لای لای
چه کرده تیر حرمله با حنجر تو
سرنیزه ی دشمن کجا و این سر تو
بغضم شکست توی گلو ای وای ای وای
بنده سر تو به یه مو ای وای ای وای
چیکارکنم خودت بگو ای وای ای وای
علی علی علی علی لای لای لای لای
قاتل جون مادرت سه شعبه تیره
سرت جلوی مادرت رو نیزه میره
غنچه ی نشکفتمو از ریشه کندن
دارن به اشک دیده ی من میخندن
سرتو از پهلو روی نی میبندن
علی علی علی علی لای لای لای لای
دارم لالایی لالایی برات میخونم
ازاین به بعد راحت بخواب گل خزونم
ازغم تو شدم کمون لای لای لای لای
چشام شده کاسه ی خون لای لای لای لای
دلم رو اینقد نسوزون لای لای لای لای
علی علی علی علی لای لای لای لای
ابوذر رئیس میرزایی
شهادت حضرت اباالفضل(ع)
زمزمه
چشم امیدت هنوزم به مشک آبه
اشک چشات برای کودک ربابه
به دور تو کمین زدن ای وای ای وای
چه جور تورو زمین زدن ای وای ای وای
عمود آهنین زدن ای وای ای وای
برادرم برادرم ای وای ای وای
ازغم تو دنیا دور سرم میگرده
یه نانجیب داره دور حرم میگرده
پاشو بازم قدم بزن سقا سقا
برای من علم بزن سقا سقا
یه سر به خواهرم بزن سقا سقا
برادرم برادرم ای وای ای وای
سه شعبه ی حرمله چشمتو دریده
بگو برادرم کی دستاتو بریده
دور وبرم شد هلهله ای وای ای وای
میخنده شمر و حرمله ای وای ای وای
دارن میارن سلسله ای وای ای وای
برادرم برادرم ای وای ای وای
پاشو تا که خیمه هامون نره به غارت
پاشو تا زینب بعد ما نره اسارت
بعد تو میبینه عذاب زینب زینب
دلش میشه برات کباب زینب زینب
میره به مجلس شراب زینب زینب
برادرم برادرم ای وای ای وای
میدونی که دشمن ما حیا نداره
بعد تو به خیمه هامون هجوم میاره
کارم میشه دیگه تمام ای وای ای وای
دشمن میره سمت خیام ای وای ای وای
زینب میره بازار شام ای وای ای وای
برادرم برادرم ای وای ای وای
ابوذر رئیس میرزایی
نوحه سه ضرب
حضرت علی اکبر(ع)
درخون فتادی ای ماه لیلا
جسم تو اکبر شد اربا اربا
روح روان من علی آرام جانم
درپیش جسم پاره ات رفته توانم
جانم علی جان
باگریه زخمت را می شمارم
صورت به روی تو می گذارم
جسم تورا برخاک صحرا تاکه دیدم
مردم علی ازاین جهان من دل بریدم
جانم علی جان
مردم تورا تا کردم نظاره
تسبیح من گشته پاره پاره
ازداغ تو بنگرعلی جان بی قرارم
جسم تورا چگونه درعبا گذارم
جانم علی جان
ابوذر رییس میرزایی
https://eitaa.com/bahar110yaali
دوبیت روضه
میان قتله گه بی حال گشتی
چو مرغی بی پر و بی بال گشتی
خودم دیدم چه دعوایی به پاشد
سر پیراهنت پامال گشتی
ابوذر رییس میرزایی(بهار)
زبان حال حضرت زینب کبری(س)
از دیدن رویش مرا تحریم کردند
پیراهنش را بین خود تقسیم کردند
عشق مرا با خنجر کندی گرفتند
یک پیکر بی سر به من تقدیم کردند
ابوذر رئیس میرزایی
غزل مرثیه
#مقتل نوشته...
#روضه سنگین
#ارباب بی کفن
#یازینب(س)
مقتل نوشته است تو را بی هوا زدند
سنگی به بوسه گاه نبی ازجفا زدند
آه از دقایقی که جوانان برابر
چشم ترت ،به لجه ی خون دست و پا زدند
مقتل نوشته خواهرتو دیده روی تل
درقتله گاه راس تورا ازقفا زدند
مقتل نوشته عده ای ازپیرمردها
از روی بغض بر بدنت با عصا زدند
گیرم قرار بود سرت را جدا کنند
پس نیزه را میان گلویت چرا زدند
آن ده نفر که بر تن تو اسب تاختند
آتش به قلب حضرت خیرالنساء زدند
مقتل نوشته روبه روی چشم خواهرت
هجده سربریده برآن نیزه ها زدند
پربود قلبشان همه ازبغض مرتضی
آنان که چوب برلب خون خدا زدند
انگار آسمان سر زینب خراب شد
تا دختر تو را به کنیزی صدا زدند
ابوذر رییس میرزایی(بهار)
یا اباعبدالله الحسین(ع)
در حق ما چقدر درعالم جفا شده
مکر سقیفه معرکه ی کربلا شده
"این کشته ی فتاده به هامون حسین توست"
این صید دست وپازده در خون رها شده
آن پیکری که جان نبی بود اینچنین
مهمان سنگ و نیزه و تیر و عصا شده
روز دوشنبه کشته شدی بین کوچه ها
ازآن به بعد دشمن ما بی حیا شده
دشمن چه کرده با بدنت ای بردارم
انگار استخوان تنت جابه جا شده
رگ های گردن تو چرا نامرتب است
مذبوح من چگونه سر تو جداشده
عباس را بگو که بیا غیرت حرم
پای حرامیان به سوی خیمه وا شده
هرکس غنیمتی ز تنت برده ای غریب
سهم تو هم زجنگ فقط بوریا شده
ابوذر رئیس میرزایی(بهار)
یا ام المصائب زینب الکبری(س)
در زانوی زینب توانی که نمانده
در زیر کعب نیزه جانی که نمانده
در زیر چوب خیزران ای وای ای وای
دیگر برای تو دهانی که نمانده
در زیر نعل اسبها رفتی و دیدم
در پیکر تواستخوانی که نمانده
حتی به آن پیراهنت رحمی نکردند
درپیکرت دیدم نشانی که نمانده
هجده گلم را نیم روز از من گرفتند
دیگر برای من جوانی که نمانده
اینجا پراز زهرا شده دور و بر من
رویی نباشد ارغوانی که نمانده
دیگر برای دختر شیرین زبانت
از سیلی دشمن زبانی که نمانده
درچشم های خواهر تو بعد گودال
جز گریه های خونفشانی که نمانده
قبل سفر دیدی رشیده بود زینب
حالا به جز قدکمانی که نمانده
کو غیرت اله حرم پس کو علمدار
روی سر من سایبانی که نمانده
ابوذر رئیس میرزایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چشم امیدت هنوزم به مشک آبه
#سیدمهدی جهان میهن
شاعر: ابوذر رییس میرزایی
سمنان هیات انصارالشهدا ارتش
محرم ۱۴۰۲
اسارت آل الله(ع)
شد جای تو دشت بلا
من و شام غم.تو و کربلا
ندارم من دیگه چاره نفسهام بریده
فقط از تو تنی پاره به زینب رسیده
تک و تنها توو این صحرا بمیرم رقیه رو خارا دویده
میره زینب بی تو اسارت
با زنجیر و با سلسله
باتو اومدم اما میرم
همراه شمر و حرمله
((من جای رسول و علی و هم مادرتو
از عمق وجودم ببوسم این حنجر تو))
دیدم رو تل.رفتی از حال
زیرِ نیزه ها.توی این گودال
بگو بامن برادر جان کو عباس و اکبر
به دور من نه مردی هست نه یارو نه یاور
نبود هیچ کس رسید آتیش به خیمه به زن ها به دامن به معجر
کشتنت قربتً الی الله
کوفیا از روی ثواب
دارن میبرن زینبت رو
سمت شام و بزم شراب
((من جای رسول و علی و هم مادر تو
ازعمق وجودم ببوسم این حنجر تو))
ابوذر رییس میرزایی
طلیعه محرم
واحد
باز اومده فصل عزا سینه زنا
چاووش میخونه
بساط روضه شد به پا صاحب عزا
یه قد کمونه
آقا، ممنونتم مارو توو روضه هات نشوندی
بازم، مارو به مجلس محرمت رسوندی
باعشق، مارو کشوندی
میشه منم بشم فدات
آقا بشم غلام سیات آقام آقام حسین حسین جان
آقام آقام حسین حسین۲ آقام آقام حسین حسین جان
از کودکی دلم آقا توو روضه ها
باغم عجینه
عشقت میون نوکرا سینه زنا
شور آفرینه
مادر، توو بچگی لباس سیا به این تنم کرد
بابا، منو آورد توو هیاتت سینه زنم کرد
بابا، سینه زنم کرد
نوکری توو جونه منه
توی رگ و خونه منه آقام آقام حسین حسین جان
آقام آقام حسین حسین۲ آقام آقام حسین حسین جان
ابوذر رییس میرزایی
ورودیه
بوی حسین و پرچمش توو کوچه ها
بازم پیچیده
پرده نشین محمل کرببلا
از راه رسیده
خونه، سرخ کبوتر بچه ها دیگه حلاله
ذکر، قلب حسین یاذالکرم یا ذالجلاله
انگار، وقت وصاله
دلا پراز تاب وتبه
موقع صبر زینبه حسین حسین حسین حسین جان
حسین حسین حسین حسین۲ حسین حسین حسین حسین جان
یه قافله داره میاد ازراه دور منزل به منزل
چه باشکوه پایین میاد عقیله ای از روی محمل
زینب، غم توو دلش نشسته چشماش پره خونه
ارباب، انا الیه راجعون داره میخونه
انگار، فصل خزونه
زینب میگه داداش نخون
انا الیه راجعون حسین حسین حسین حسین جان
حسین حسین حسین حسین۲ حسین حسین حسین حسین جان
ابوذر رییس میرزایی
حضرت مسلم(ع)
این کوفیای بی حیا بدعهدن و اهل شعارن
برای مهمون جای آب سرنیزه و خنجر میارن
ای وای، شیش ماهه اصغرت چه جور طاقت بیاره
آقا، طفلی میدونم تاب تشنگی نداره
چشمام، برات میباره
آماده ی جنگن همه
به فکره نیرنگن همه آقام آقام حسین حسین جان
آقام آقام حسین حسین۲ آقام آقام حسین حسین جان
کوفه برا آب آورت برادرت نقشه کشیده
یکی عمود آهنین برا سر سقا خریده
خیلی، از دروغای کوفیا حالم خرابه
آقا، یه چیزایی دارن میگن قلبم کبابه
حرف، بزم شرابه
زینب کجا بازار شام
سنگ میزنن جای سلام آقام آقام حسین حسین جان
آقام آقام حسین حسین۲ آقام آقام حسین حسین جان
اینجا همه به بچه ها قول دوتا گوشواره دادن
کسایی که برا سرت نقشه دارن خیلی زیادن
برگرد، که نیس توو خونشون یه قطره ی نجابت
برگرد، اهل و عیالتو میگیرن به اسارت
هستن، به فکر غارت
حرف اینا حرف سره
یه انگشت و انگشتره آقام آقام حسین حسین جان
آقام آقام حسین حسین۲ آقام آقام حسین حسین جان
ابوذر رییس میرزایی
حضرت رقیه(س)
به بچه های شامیا خبر بدید بابام رسیده
مثه بابای خوشگلم هیچکسی تو دنیا ندیده
بابا، هر روز دارم سراغی از عمو میگیرم
بابا، ازت خجالت میکشم که رو میگیرم
دست به، پهلو میگیرم
میدونی که جون منی
من الذی ایتمنی بابا حسین بابا حسینم
من الذی ایتمنی ۲ بابا حسین بابا حسینم
سه سالمه ولی بابا دیگه برام نمونده جونی
تو رو خدا منم ببر پیش خودت اگه میتونی
بابا، آروم توی گوشت میگم عمو ندونه
بابا، گوشوارمو کندن و گوشم پره خونه
بابا، قدم کمونه
موهامو حرمله گرفت
پاهامو آبله گرفت بابا حسین بابا حسینم
من الذی ایتمنی ۲ بابا حسین بابا حسینم
اینجا سر گوشواره و خلخال من جنگه بابایی
دست تموم شامیا به جای گل سنگه بابایی
بابا، نبودی چادرم توو آتیش حرم سوخت
بابا، عموکجاس بهش بگم موی سرم سوخت
بابا، خیلی دلم سووخت
این شامیا خیلی بدن
خیلی منو کتک زدن بابا حسین بابا حسینم
من الذی ایتمنی ۲ بابا حسین بابا حسینم
ابوذر رییس میرزایی
حضرت قاسم(ع)
از طرف بابام حسن دارم برات برگ ضمانت
میباره از لبام عسل دارم به دل شوق شهادت
رخصت، بده عمو برم به پای تو فداشم
آقا، توی هوای عشق تو میخام رهاشم
غرق، درد و بلاشم
میباره چشمام عموجون
به یاد بابام عموجون عمو عمو حسین حسین جان
عمو عمو حسین حسین۲ عموعمو حسین حسین جان
مثه عموعباس شده قد و بالام بلند و رعنا
صحرای کربلا شده ازخون من شبیه دریا
پهلوم، تاکه شکست یه روضه ای اومد به یادم
ای وای، با ناله ی یا فاطمه از پا فتادم
مولا، برس به دادم
توو دستشون موی سرم
نبینه نجمه مادرم عمو عمو حسین حسین جان
عمو عمو حسین حسین۲ عموعمو حسین حسین جان
بلایی که سرم اومد هیچکی توی عمرش ندیده
بامرکب تازه نفس دشمن روی تنم دویده
آقا، میدونم این برای دشمنا یه ننگه
ای وای، به روی پیکرم جای هزارتا سنگه
آیا، این رسم جنگه
موهام زخون رنگین شده
سینه ی من سنگین شده عمو عمو حسین حسین جان
عمو عمو حسین حسین۲ عموعمو حسین حسین جان
ابوذر رییس میرزایی
حضرت علی اصغر(ع)
به غیر آه و درد و غم توو سینه هام شیری ندارم
باید به جای آسمون برای تو خودم ببارم
مادر، تاکه راحت بخوابی ای گل خزونم
دارم، برات لالایی لالایی لالا میخونم
اصغر، ای نیمه جونم
خون به دل رباب شده
واسه یه قطره آب شده علی علی لالا لالایی
علی علی لالا لالا ۲ علی علی لالا لالایی
گریه نکن گلم علی رفته عمو که آب بیاره
شاید که آسمون برا لبای تو بارون بباره
ای وای، نکن تلظی که داره قلبم میگیره
آخر، جواب ناله های تو سه شعبه تیره
ای کاش، مادر بمیره
باصدای بلند علی
یه بار دیگه بخند علی علی علی لالا لالایی
علی علی لالا لالا ۲ علی علی لالا لالایی
پیشم بمون میدون نرو که حرمله شبیه گرگه
تیرسه شعبه واسه ی گلوی تو خیلی بزرگه
از هوش، رفتی نه گریه میکنی نه آه و زاری
دیگه، برای گریه کردنم نایی نداری
میشه، طاقت بیاری
خدانگهدارت علی
میشم عزادارت علی علی علی لالا لالایی
علی علی لالا لالا ۲ علی علی لالا لالایی
ابوذر رییس میرزایی
حضرت علی اکبر(ع)
میدونی که جون منی داری میری خدابه همرات
آهسته تر جوون من تا ببینم این قدو بالات
میری، بارفتن خود میبری تاب و توونم
بابا، آخه عصای پیری منی جوونم
آتیش، نزن به جونم
خدانگهدارت علی
میشم عزادارت علی علی علی خدانگهدار
علی علی علی علی ۲ علی علی خدانگهدار
این اولین باره علی که جوابه منو نمیدی
هیچوقت جلو پای بابات عزیز من نمی خوابیدی
ای وای، میدونی که داغ تورو باور ندارم
ای وای، صورتمو به روی صورتت میزارم
رفتی، دار و ندارم
چه خاکی برسرم شده
ولوله تو حرم شده علی علی خدانگهدار
علی علی علی علی ۲ علی علی خدانگهدار
بده جوابمو بابا نمی تونم طاقت بیارم
پاشیده ازهم پیکرت چه جوری توو عبا بزارم
ای وای، پیدا نکردم کل پیکرت رو بابا
از بس، تن توشد به دست دشمن اربا اربا
موندی، روخاک صحرا
بابغض حیدر کشتنت
تنهایی گیر آوردنت علی علی خدانگهدار
علی علی علی علی ۲ علی علی خدانگهدار
ابوذر رییس میرزایی
حضرت اباالفضل(ع)
چشمای تو غرق به خون دستای تو روی زمینه
کی اومده بالاسرت که پیچیده بوی مدینه
سقا، پاشو ببین کنارتو رسیده مادر
ای وای، بگو بدون تو کنم چه خاکی برسر
ای وای، پاشو برادر
تورو به اسم فاطمه
پاشو زخاک علقمه ساقی خیمه ها اباالفضل
برادرم برادرم ۲ ساقی خیمه ها اباالفضل
پاشو بریم به خیمه ها تا قلب من آروم بگیره
یه قومی چشم به راهته سقای من ماه عشیره
برخیز، به مشک آب تو جون شیش ماهه بنده
ای وای، دورو برم صدای هلهله بلنده
دشمن، بهم میخنده
پاشو بازم قدم بزن
برای من علم بزن ساقی خیمه ها اباالفضل
برادرم برادرم ۲ ساقی خیمه ها اباالفضل
پشت و پناه لشکرم غمت شکست پشت حسینو
وای از عمود آهنین فرق دوتا کشته حسینو
پاشو، باغیرتم تاخیمه ها نره به غارت
بی تو، قطعا به اهل خیمه ها میشه جسارت
زینب، میره اسارت
امید آخرم نرو
بمون برادرم نرو ساقی خیمه ها اباالفضل
برادرم برادرم ۲ ساقی خیمه ها اباالفضل
ابوذر رییس میرزایی
شب عاشورا
دلبستگی دارم بهت میدونی که بی تو می میرم
طاقت نداری ببینی ازروی نی بی تو اسیرم
داداش، بگو برام ازماجرای ظهر فردا
ای وای، بگو برام ازروضه ی سقا و دریا
بی تو، آه و واویلا
امشب میخام دعام کنی
فقط منو نگام کنی واویلتا آه و واویلا
حسین من حسین من ۲ واویلتا آه و واویلا
امشب کنارتو حسین برادرت سقا نشسته
فردا به روی پیکرش جامیگیره نیزه شکسته
ای وای، نگو که فردا اکبر و اصغر نداری
ای وای، عباس و عون و قاسم و جعفر نداری
فردا، لشکر نداری
برای پیکرت داداش
دعوا میشه سرت داداش واویلتا آه و واویلا
حسین من حسین من ۲ واویلتا آه و واویلا
دارم میبینم فردارو که قامتم خمیده میشه
پای حرومیا داداش به حرمت کشیده میشه
هردم، انا الیه راجعون میخونی امشب
فردا، فراق تو سخته داداش برای زینب
دارم، می سوزم ازتب
یتیم میشه دختر تو
اسیر میشه خواهر تو واویلتا آه و واویلا
حسین من حسین من ۲ واویلتا آه و واویلا
ابوذر رییس میرزایی
شام غریبان
واسه دوباره دیدنت قلبم داره میشه هوایی
عطر تنت داره میاد اماخودت بگو کجایی
ای وای، امون ازاین صحرا منو ازتو جداکرد
ای وای، جسم تورو میون خاک وخون رها کرد
بی تو، بامن چه ها کرد
شد آیه آیه پیکرت
بگو کجاس انگشترت غریب مادرم حسین جان
حسین من حسین من ۲ غریب مادرم حسین جان
دیدم از اون بالای تل دوروبرت غوغا به پاشد
سرعبا و پیرهنت توو قتله گاه دعوا به پاشد
دیدم، گرگای صحرا جسمتو ازهم دریدن
دیدم، سر تورو چه جوری از قفا بریدن
ای وای، گلم رو چیدن
بی تو میرم با قافله
همراه شمر و حرمله غریب مادرم حسین جان
حسین من حسین من ۲ غریب مادرم حسین جان
به روی نیزه ها میری جلو چشام شیب الخضیبی
برات بمیره مادرت بی کفنی خیلی غریبی
ای وای، دست وپاهای بچه هات زخمیه خاره
دیگه، سه ساله دخترت به تن جونی نداره
بی تو، داره میباره
زینب بی حال وببین
غارت خلخال و ببین غریب مادرم حسین جان
حسین من حسین من ۲ غریب مادرم حسین جان
ابوذر رییس میرزایی
غم امام سجاد (ع)
ز دیده اشک خود را پاک می کرد
از این ماتم گریبان چاک می کرد
نه پیراهن نه حتی یک کفن داشت
پدر را در حصیری خاک می کرد
ابوذر رییس میرزایی