🔊 تذکرات جدی به #هنجارشکنان در خیابان اندرزگو تهران ⚠️حافظان امنیت: مگر نمیدونید #حجاب قانون این کشوره؟ اگر رعایت نمی کنید با ون جمع آوریتون کنیم اگر معتقد به #آزادی هستید ما هم همه دزدها و آزاد بگذاریم. #نشر_حداکثری •┈┈••✾••┈┈• @bahrololoom_73

🏴مراسم عزاداری دهه اول محرم🏴 ♻️سخنران: برادر سید محمد صادق بحرالعلوم ♻️زمان : ساعت ۷ صبح ♻️مکان: شیراز، فلکه ستاد ، سپاه عشایر ( سالن اجتماعات) 🖤🖤🖤🖤 @bahrololoom_73

این خانم چادری شد. مواظب باشیم. دشمن دست از کار کردن برنداشته. حرکت خوبیست خصوصا در شهرهای بزرگ خانم ها یازهرا بگن و این امانت را به نسل بعد منتقل کنند. قبول دارم که چادر محدودیت است، خیلی هم سختی دارد ولی مهم اینه کار سخت انجام بدیم، کارراحت همه انجام میدن. به عشق حضرت زهرا بپوشید و همه مشکلاتش را با شیرینی تحمل کنید و یقین بدانید مورد شفاعت حضرتش قرار خواهید گرفت. 🔸🔸🔸🔸🔸 @bahrololoom_73

🛑🎥پخش نماد پرچم همجنسبازان روی اتوبوس از شبکه دو سیما دقایقی پیش!!!😐 اینو کجای دلم بذارم😔 🔸🔸🔸🔸🔸 @bahrololoom_73

🏴 مراسم عزاداری دهه اول محرم 🏴 ♻️سخنران : برادر سید محمد صادق بحرالعلوم ♻️زمان: هر شب بعد از نماز مغرب و عشاء ♻️مکان: شیراز.سیاخ دارنگون.شیب جدول. حسینیه حضرت ابالفضل العباس علیه السلام 🖤🖤🖤🖤 @bahrololoom_73

#داستان حکایت بعضی آدما...😔 قصابی در حال کوبیدن ساطور بر استخوان گوسفند بود که تراشه ای از استخوان پرید گوشه چشمش. ساطور را گذاشت و ران گوشت را برداشت و به نزد طبیب رفت و ران گوشت را به او داد و خواست که چشمش را مداوا کند. طبیب ران گوشت را دید طمع او را برداشت و فکر کرد حالا که یکی به او محتاج شده باید بیشتر از پهلوی او بخورد بنابراین مرهمی روی زخم گذاشت و استخوان را نکشید. زخم موقتا آرام شد. قصاب به خانه رفت. فردا مجددا درد شروع شد به ناچار ران گوشتی برداشت و نزد طبیب رفت. باز هم طبیب ران گوشت را گرفت و همان کار دیروز را کرد تا چندین روز به همین منوال گذشت تا یک روز که قصاب به مطب مراجعه کرد طبیب نبود اما شاگرد طبیب در دکان بود. قصاب مدتی منتظر شد اما طبیب نیامد. بالاخره موضوع را با شاگرد بیان کرد. شاگرد طبیب بعد از معاینه کوتاهی متوجه استخوان شد و با دو ناخن خود استخوان را از لای زخم کشید و مرهم گذاشت و قصاب رفت. بعد از مدتی طبیب آمد از شاگرد پرسید. کسی مراجعه نکرد. گفت چرا قصاب باشی آمد. طبیب گفت: تو چه کردی؟ شاگرد هم موضوع کشیدن استخوان را گفت. طبیب دو دستی بر سرش زد و گفت: ای نادان آن زخم برای من نان داشت تو چطور استخوان را دیدی نان را ندیدی. 🔸🔸🔸🔸🔸 @bahrololoom_73

کاری از دوستان خوبم...

دستبوس یکایک شما دوستان خوبم... نوکری برا ارباب یه لذت دیگه ای داره خدایا این حال و هوای حسینی بودن رو از ما نگیر👋 🔸🔸🔸🔸 @bahrololoom_73

عکس های جشن مباهله دیر رسید😇 🔸برنامه جشن خیابانی و پذیرایی 🔸از تمامی عزیزانی که در برگزاری مراسمات، ما را یاری کردند و می کنند سپاسگزاریم😊 📍قم، خیابان ۷تیر مسجد حضرت ابالفضل علیه السلام. 🔸🔸🔸🔸 @bahrololoom_73