مگر #آسمان روزهای ما چه رنگی است ؟
که تو را از روزهای #جنگ بر نمی گرداند...
#فرمانده خاکی سرزمین من
فقط « خدا »می داند چقدر دوستت دارم
#علمدار_لشکر_مقدس_۳۱_عاشورا
#سردار_شهید_آقا_حمید_باکری
#پیج_سرداران_شهید_باکری در اینیستاگرام👇
@bakeri31ashora
#کانال_سرداران_شهید_باکری 👇در تلگرام
@bakery_channel
سلام بر تو ای شهید راه حق ...
سلام به لبخند های زیبای شهادتت...
روزتون زیبا
به زیبایی لبخند شهدا
روز تون منور به نور شهدا
❤️ #شهیدجاویدالاثرحمیدباکری❤️
🌷سالروزشهادتت مبارک🌷
@bakeri_channel
در هر صبح...
با مـهر می نوشیم چایی "دوست داشتنتان" را، هر چند به حِـسرت باشد
سلااااااام بر صبح دوست داشتنتان .
#صبحتون_شهدایے
#سلام_بر_شهدا #شهدا_را_یاد_کنیم_حتی_با_یک_صلوات
#مرا_ببر_آنجا_که_بودنت_تمام_نمیشود
#شهادت_روزیتون
🌱وارث خون خدا و پسر خون خدا
به خدا خون خدا منتظر توست بیا
🌱صبح هم منتظر صبح ظهور تو بوَد
روز ما و شب ما منتظر توست بیا
🌱بر سر گنبد زرین حسین بن علی
پرچم کرب و بلا منتظر تو است بیا
#سلامتنهاپادشاهزمین ✋
#اللهمعجللولیکالفرج✨
#امام_زمان❤️
@bakeri_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم_رب_الشهدا_والصدقین
بزرگداشت سالگرد عروج عاشقانه علمدار و سیدالشهدا لشکرمقدس۳۱ عاشورا سرداران شهیدآقامهدی و حمیدآقاباکری و یاران با وفایشان در عملیاتهای خیبر و بدر
زمان پنجشنبه مورخه 1401/12/11
ساعت : 19/30 الی ۲۱/۳۰
مکان تهران میدان فاطمی تالار اجتماعات وزارت کشور
در جمع عشاق به دیدارتان انتظار می کشیم.
#پج_سرداران_شهید_باکری 👇💙
#bakeri31ashora
#کانال_سرداران_شهید_باکری_در_ایتا_تلگرام 👇💙
@bakeri_channel
هدایت شده از سرداران شهید باکری
فاتحان خیبر
در دوران دفاع مقدس، « جزایر مجنون » عرصه تجلی حماسه های سترگی شد که حماسه سازان آن نام و نشان در گمنامی و بی نشانی داشتند. سردارانی که خطرهای وصال به معشوق را مجنون وار به جان خریدند تا فرمان امام و مرادشان مبنی بر « فتح جزایر مجنون » تحقق یابد . علمداران لشگر ۳۱ عاشورا ، آقا #حمیدباکری و #آقامرتضی_یاغچیان از جمله آن طلایه داران بودند . «عملیات خیبر » در جمع عاشورائیان عنوان ماموریت شهادت یافته بود و این سروقامتان در شعاع پرتو عظمت والای سردارشهید #آقامهدی_باکری به دنبال اجرای ماموریت خویش بودند. #حمیدومرتضی را نه آنجا که #آقامهدی آنها را به عنوان معاونان خودمعرفی کرد ، شناختند ونه آنجا که در زیر باران آتش دشمن در پی پیکر های مطهر شهدا بودند ونه آنجا که درصحنه های بی امان رزم ، در کنار نیروهایشان میجنگیدند. آنان را هنگامی شناختند که بعداز شهادتشان #آقامهدی گفت: «کمرم شکست...... »
✅ @bakeri_channel
پرسیدم جهنم کجاست؟!
گفت: قلبی را پیدا کن که نمی تواند، شهـــداء را دوست داشته باشد .
#دوستت_دارم_ای_شهید
#شهدا_را_یاد_کنیم_حتی_با_یک_صلوات
#روز_وصلش_ميرسد_ايام_هجران_ميرود
#من_جدایی_از_شهدا_خدانکند
#سردار_شهید_آقا_مهدی_باکری
#سردار_شهید_آقا_حمید_باکری
#سردار_شهید_علی_تجلایی
#سردار_شهید_اصغر_قصاب_عبدالهی
#سردار_شهید_علی_اکبر_جوادی
#لشکر_عاشورا
#عملیات_خیبر
#عملیات_بدر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ندیده دل به تو دادم
🌺 به مناسبت میلاد امام زمان عجل الله تعالی فرجه
@bakeri_channel
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا
فرارسیدن نیمه شعبان سالروز ولادت با سعادت و فرخنده امید مستضعفان جهان و پیامآور صلح، امنیت و سلامت جامعه مهدی موعود (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) را تبریک عرض می نمایم.
💝💝💟💝💝
🌹بسم رب الشهدا و الصدیقین🌹
یک روز
زیر آسمون خدا
آن زمان که دشمن به شهر هایمان هجوم آورده بود
یک #مهدی_باکری
وقتی دید #همسرش در نبودنش دلتنگی میکند!
به همسرش گفت:
#صفـیه خانـم
به این #دنیا دل نبند..❌
این_دنیا
#مثل_شــیشه_میماند
یک دفعه دیدی از دستت افتاد و #شکست..
آری..
#مهـدی_باکری
دل نبست به دنیا
و
سبک بال شد وپرید !
ما
چندبار
دلبستیم به بازار ظاهر فریب دنیا
و
شکستیم
و پرت شدیم در اعماق چاه!؟!
وقت
پـــــــرواز
از
دلبستن هاست.... .اری رفیق وقت پرواز هست از تمام تعلقات دنیوی... دنیایی که زمین گیرمون کرده...وتو ای رفیق شهیدم دستمو بگیر پیش بسوی پروازی فراتر از ذهن کوچیکم...پیش بسوی پرواز شهدایییییی(اللهم ارزقنا....)
.
.
.
.
#سردارجاویدالاثرمهندسمهدیباکری
#جزیره_مجنون
#لشکر۳۱عاشورا
#الله_بندهسی
#خدایامراپاکیزهبپذیر
#شهادت:۲۵اسفند۶۳
#باکری_ها
#شادی_روح_شهدا_صلوات🌷
@bakeri_channel
#شهیدیکهشهادتش را از امام رضا علیه السلام گرفت:
#فرمانده_مهدےباکری
#نحوه_شهادت فرمانده جاویدالاثر آقامهدی باکری:
.
15 روز قبل از «عملیات بدر» به #مشهد_مقدس مشرف شد و با تضرع از #آقاعلیبنموسیالرضا(ع) خواست که خداوند توفیق #شهادت را نصیبش کند. سپس خدمت حضرت امام خمینی(ره) و حضرت آیتالله خامنهای رسید و با گریه و اصرار و التماس درخواست کرد که برای #شهادتش دعا کنند.
این فرمانده دلاور در روز 25 اسفند سال 1363 و طی « عملیات بدر» به خاطر شرایط حساس عملیات، طبق معمول به خطرناکترین صحنههای کارزار وارد شد و در حالی که رزمندگان لشکر را در شرق دجله از نزدیک هدایت میکرد، تلاش میکرد تا مواضع تصرف شده را در مقابل پاتکهای دشمن تثبیت کند که در نبردی دلیرانه، براثر اصابت تیر مستقیم مزدوران بعثی ، ندای حق را لبیک گفت و به لقای معشوق نایل شد.
#هنگامی که پیکر مطهرش را از طریق آبهای هورالعظیم انتقال میدادند، قایق حامل پیکر وی، مورد هدف گلوله آر.پی.جی دشمن قرار گرفت و قطره ناب وجودش به دریا پیوست.
#السلامعلیک_یاعلی_ابن_موسی_الرضا_ع
#سلام_بر_سردار_شهید_آقا_مهدی_باکری
#شادی_روح_شهدا #صلوات
@baker_channel
بیایید با هم یادی کنیم از یاران
یادی از خون نامه ها و عملیات ها ، یادی از تفنگهامان ، از کوله پشتی ، بند حمایل ، جیره جنگی و سربند های سبز و سرخ. یادی از درد و دل ها ، خال هندی ، سیمینوف ها ، چهچه تیر بار ها ، یاد آهنگ دوشگا ، خمپاره ۶۰ بی صدا ، نعره خمپاره ۱۲۰ ، ترنم مینی کاتیوشا.
یادی از خاکریزها و کانال های پیج در پیچ ، سنگر های کوتاه ، نماز های نشسته ، اتوبوس های گل آلود ، یاد قول های شفاعت ، صیغه های اخوت – یادی از چادر های خاک گرفته ، رزم های شبانه ، نمازهای جماعت ، زیارت عاشورا، مناجات شعبانیه ، کمیل ها و توسل ها ، عزاداری های بی ریا و خالصانه ، واقعه خواندن ها. دعای سفره ، ندبه ها که چگونه به بسیجی ها عشق می ورزید و خاک پوتین آنها را توتیای چشم خود می دانست .
یاد شما شهیدان در خون خفته که تنها مونس ما در این دنیای فانی است . یاد شمایی که به قله نور و هدایت و کاروان فلاح و رستگاری پیوستید و ما را با حسرتی روز افزون ، بر جای گذاشتید تابمانیم و از اینکه بر جای مانده ایم از قافله عشق ، سرشت از دیدگان بیفشانیم. شما که هر کدام چونان چراغ هدایت ، هدایت گر جمعی از یاران خود بودید. یاد شما که هر کدامتان اسوه ای برای دیگران بودید .
آری یاد شما همیشه زنده خواهد ماند و خون شهدا پیروزی اسلام را تضمین خواهد کرد .
آرام بخوابید ای شهیدان ، آرام بخوابید و در کنار مولای خود خمینی (ره) متنعم باشید . ما بیداریم و با پیمودن راه شما ، مولایمان خامنه ای را یاری خواهیم کرد انشالله...
#لبیک_یا_خامنه ای
روز مشعر در بدر پشت دجله، شب حرکت به منا و فردا قربانگاه.
شهید علی تجلایی، محمد تجلایی، شهید مهدی داودی، شهید مصطفی پیشقدم، شهید اصغر قصاب عبدالهی.
#لشگر_عاشورا
#کانال_سرداران_شهید_باکری 👇
@bakeri_channel
سرداران شهید باکری
سردار شهید محمد قنبرلو : «در سیل بند که بودیم دشمن تا بیست متری روی سیل بند رسید و من به برادر باکری گفتم: به خاطر اسلام شما برگردید هرچند شما به شهادت علاقه دارید و می خواهید به لقاءالله برسید، اما اسلام به شما احتیاج دارد. خواهش می کنم بروید عقب ما اینجا هستیم، بر اثر اصرار زیاد من که تا حد گریه کردن رسیده بود، گفت: برو برادر تندرو (سکان دار تنها قایق باقی مانده در پشت خط) را بیاور سوار قایق کن. او زخمی شده است
رفتم او را آوردم داخل قایق، برادر باکری هم رفت و سوار قایق شد. آن را روشن کرد و چند لحظه توی فکر رفت و به نقطه ای خیره شد!
پس از این حالت، قایق را خاموش کرد و دوباره آمد پایین هرچه مدارک در جیب داشت درآورد، نقشه و دفترچه یادداشت و دیگر مدارک را پاره کرد و به داخل دجله انداخت و به ما گفت: هر کس نارنجک دارد بیندازد!
خودش یک نارنجک را به پشت سیل بند انداخت و چند نفر از عراقیها را به درک واصل کرد و برگشت. سپس، با خوشحالی به خواندن دعا و گهگاهی هم سرود مشغول شدند برادران را به مقاومت، دعا خواندن و سرودخوانی تشویق کرد. گاهی تکبیر می گفت، لحظاتی امام زمان(عج) را صدا می زد، خیلی چابک شده بود. زیاد هم از خودش مواظبت نمی کرد! انگار می دانست که شهید خواهد شد.
بیشتر برادران در حال زدن آر.پی.جی بودند، در این لحظه، تیری به کلاه کاسکت من خورد و ترکشی هم به بدنم اصابت کرد که البته، تأثیر چندانی نداشت به او گفتم: برادر مهدی انگار که من تیر خوردم ، او آمد پیش من و آر.پی.جی را از من گرفت و گفت: تو تیراندازی کن .
در حین درگیری، برادرانی که زخمی می شدند، آنها را به داخل قایق می بردیم، برادر باکری کنار من نشسته بود و تیراندازی می کرد. یک دفعه در بین ذکرهایی که می گفت ناله ضعیفی کشید و به رو به زمین دراز کشید، با عجله او را برگرداندم و در بغل گرفتمش دیدم که از پیشانی او خون بیرون می آید. هرچه او را صدا زدم، بوسیدم، پاسخی نشنیدم، فقط نگاهم می کرد. قایق را روشن و او را به آنجا منتقل و با عجله به طرف نیروهای خودی در شرق دجله حرکت کردیم. دشمن قایق را زیر رگبار گرفته بود، به طوری که آن را سوراخ، سوراخ کرد، اما تیری به ما اصابت ننمود، در همین حال، یکی از افراد دشمن کنار دجله آمد و با شلیک موشک آر.پی.جی موتور قایق را نشانه گرفت که به علت وجود بنزین در موتور قایق و داخل خود قایق باعث اشتعال آن شد. آتش به سرعت همه قایق را در برگرفت، ما که بر اثر اصابت ترکش به داخل آب پرتاب شده بودیم، با یک دنیا غم و درد سوختن برادر باکری و دیگر مجروحان را مشاهده کردیم، در حالی که نمی توانستیم کاری انجام دهیم