eitaa logo
بختیاری آنلاین
2.4هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
15.9هزار ویدیو
104 فایل
بختیاری آنلاین کانالی ممتاز پیگیری حقوق و مطالبات بختیاری ها در مناطق بختیاری نشین همفکری در جهت رشد علمی،آشنایی جوانان و نوجوانان با فرهنگ و آداب رسوم و موسیقی پاک بختیاری آشنایی با اهل قلم اطلاعات عمومی سازنده کانال حمید بهرامی دشتکی @OSB1777 نشر آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
چادری قسمت ١٢٣ خیره بهش بودم ...نه میخواستم‌ نه دوست داشتم برم ... به ساعت اشاره کردم‌... _ استاد ازم دلخور نشو ....مهمون داریم عید و رفت و امد ... _ حق با شماست ... یه بسته از تو کیفش بیرون اورد ... _ قبل از عید میخواستم بهتون بدم فرصت نشد ... _ چی هست ؟‌ _ یه هذ...🌱._یه ناقابل ...به مناسبت عید ... خیلی خوشحال شدم‌... بسته اشو باز کردم یه ساعت خیلی خوشگل بود ... دسته چرمش برق میزد ... استاد جلوتر اومد ... _ بهت میاد ...هر وقت دستت رو نگاه کردی یاد من بیوفت ... _ ممنون اما نمیتونم قبول کنم ... اخمی کرد ... _ میخوای ناراحتم کنی .مگه من استادت نیستم ؟ _ شما فراتر از استاد هستین شما منو به اینجا رسوندین ... _ نه نه اینو قبول ندارم ... شما خودت پشت کار حسابی داری ... بریم دیر میشه ... با عجله جلو رفت درب جلوی ماشینشو بازکرد ... نتونستم درخواست و احترامشو رد کنم‌... جلو نشستم و درب رو بست ... پشت فرمون نشست و چرخید که دنده عقب بیرون بره ... نگاهش تو نگاهم خیره موند ... سرمو چرخواندم ... خودشو جمع و جور کرد و بیرون رفت ... تو خیابون مسیرش رو نمیدونست ... دلم نمیخواست اون خونه رو یاد بگیره و یوقت محمد ببینه ... من با هزار سختی محمد رو بدست اورده بودم ... نمیخواستم چیزی بینمون رو بهم بز._نه ... رو به استاد شدم‌... _ میشه منو نزدیک بازار پیاده کنید ... _ مگه خونه نمیرید ؟‌ _ نه یکم خر._ید دارم‌... یهو انگار تلنگری بهش خورد و گفت : اخ فراموش کردم‌... دستشو به سمت داشبورد اورد ...خودمو عقب کشیدم از تو داشبورد یه بسته بیرون اورد ... _ شهریه اون دوتا شاگرده ... _ باشه اخر کلاس ها میگیرم ... _ نه اونا الان دادن ...زحمتش با شماست ... تشکر کردم و داخل کیفم گذاشتم ... استاد نزدیک بازار نگه داشت و گفت: منتظر میمونم و برتون میگردونم ... _ نه خواهش میکنم نمیخوام به زحمت بیوفتین ... اهی کشید خیره بهم گفت: چرا انقدر با من غریبگی میکنی ؟‌ _ نه فقط نمیخوام به زحمت بیوفتین ... _ اون روز فرصت نشد بپرسم برادرتون شغلش چیه‌؟ وای که فکر میکرد محمد برادر من نمیخواستم تو اون شرایط کارمو از دست بدم‌... من به پو_لش نیاز داشتم ... با عجله پیاده شدم و گفتم : ممنون ... خداحافظی کردم و راه افتادم ... ادامه دارد https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
5.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
"ماهِ تمامِ" اوّلِ "ماهِ خدا " شدی تو پنجمین ستاره ی بی انتها شدی سقف فقاهت از قد عِلمَت شکاف خورد تا باقرالعلومِ همه ماسِوا شدی (ع) 🌺 و حلول مبارڪ🌙🌺 . https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
5.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 اینو با دلت گوش بده! https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
5.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
چادری قسمت ١٢۴ از گوشه چا_درم نگاه کردم هنوز منتظر بود ... وارد مغازه ای شدم تا رفت ... پاکت رو باز کردم ... بیشتر از اونی که فکرشم میکردم دستمزد بود ... بالاخره نفس راحتی کشیدم ... صدای گوشیم میومد ... محمد زنگ زده بود ... لبخند رو لبهام نشست ... چقدر اون لحظه بهش نیاز داشتم به اینکه صداشو بشنوم ... با انرژی گوشیمو زیر گوشم گزاشتم‌... _ جانم ؟‌ _ فدای اون جان گفتنت ...کجایی خانمم ؟‌ _ شما خودت کجایی ؟‌ _ بیام د_نبالت ؟‌ _ اومدم بازارم کار نداری بیا ... _ رو چشم هام تا یه چرخی بزنی اومدم ... دلم پر میکشید برای اومدنش ... از دور ماشینش رو دیدم ... بوق زد ... سمیرا هم تو ماشین بود ...عصبی شدم پام به زمین چسبید و دلم نمیخواست حتی جلو برم و سوار بشم ...حسابی تو ذوقم خورد ... به سمت ماشین راه افتادم ... سمیرا پیاده شد و قبل رسیدن من عقب نشست ... جلو که نشستم محمد به سمتم چرخید ... _ اخ ببین چقدر خسته است صورتش انقدر اخمو شده ... دلیل اون اخم چیز دیگه ای بود جدا از خستگی ... دستشو جلو اورد ... دستمو فشرد و گفت : چی میخواستی بخـ...ری ؟‌ به بازار اشاره کرد ... _ اگه بشه بریم یه فرش برای اشپزخونه بخـ...ریم ... یکم‌ مکث کرد و گفت : بعدا میخــ... ریم حقوقمو بریزن ... _ به کیفم اشاره کردم تا سمیرا متوجه نشه ... محمد چپ‌چپ نگاهم کرد و اروم گفتم: بهم اخم نکن یادت نره من و تو نداریم‌... محمد از تو آینه نگاهی به سمیرا انداخت ... _ برسونمت خونه ؟ _ سپیده زنگ‌ زده میرم یسر خونه شما یجا نگه دار با تاکسی میرم ... محمد کنار تاکسی ها کنار زد ... به عقب چرخید ... _ نمیرسونمت چون نمیخوام باهاش رو در رو بشم ... دستشو روی شونه محمد گزاشت ... _ میدونم ...شام من یچیزی میخـ....رم .. قبل از اینکه محمد مخالفت کنه پیاده شد و دست تکون داد و رفت... به روبرو نگاه کردم‌... حسابی دلخور و ناراحت بودم ... محـ..کم‌ پشت دستمو نیشگون گرفت ... _ اخمو خانم چی شده ؟‌ فرش میخوای میخـ.... رم ... به سمتش چرخیدم ... _ نخیرم بخاطر اون نیست ... ادامه دارد https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
ارسالی ها از 23 تا 23/30 در پاسخ به مطالبات و نقدهای مطرح شده در این بخش از کانال حق پاسخگویی برای مدیران و مسئولان مورد خطاب محفوظ است بختیاری آنلاين مطالب را تایید یا رد نمی کند بختیاری آنلاين را به دیگران معرفی کنید https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
🍀 ادبیات کهن 《در سیرت پادشاهان》 🔹یکی از پادشاهان پیشین در رعایت مملکت سستی کردی و لشکر به سختی داشتی لاجرم دشمنی صعب روی نهاد همه پشت بدادند چو دارند گنج از سپاهی دریغ دریغ آیدش دست بردن به تیغ یکی را از آنان که غدر کردند با من دَمِ دوستی بود ملامت کردم و گفتم دون است و بی سپاس و سفله و ناحق شناس که به اندک تغیر حال از مخدوم قدیم بر گردد و حقوق نعمت سال‌ها در نوردد گفت ار به کرم معذور داری شاید که اسبم در این واقعه بی جو بود و نمدزین به گرو و سلطان که به زر بر سپاهی بخیلی کند با او به جان جوانمردی نتوان کرد. زر بده مرد سپاهی را تا سر بنهد و گرش زر ندهی سر بنهد در عالم اذا شبعَ الکمیُّ یَصولُ بَطشاً وَ خاوی البطنِ یَبْطِشُ بِالفَرارِ https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
5.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥میگن ججگ های منطقه همش تقصیره جمهوری اسلامیه!! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌┄┅═✧☫✧═┅┄ https://eitaa.com/bakhtiyarionline                 ☀️ بختیاری  آنلاين☀️ ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯