4.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از همین جوانی دل بدید به امام عصر ارواحنافداه💚
🎙استاد هاشمی نژاد
#امام_زمان
#أللَّھُـمَ _؏َـجِّـلْ _لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج
╰⇨ @banatoolmahdii313
از آیت الله بهجت سؤال شد که
برای دوری از ریا چه باید کرد؟ فرمودند:
با عقیده کامل بسیار بگویید:
« لا حول و لا قوه الا بالله »
╰⇨ @banatoolmahdii313
#فردا_خواهیم_آمد
چون حضرت علی علیه السلام فرمود: کسی که به هنگام یاری ولیّ (رهبر) خود، بخوابد با لگد دشمن از خواب بیدار خواهد شد!
#فردا_خواهیم_آمد چون
آرمان و روح الله رفتند تا آرمانِ روح الله (ره) بماند
[بَناتُ المَهدے³¹³🍃]
#رمان شب #بدون_تو_هرگز 14 "عشق تحصیل"😌 🔷 یه بار زینب، شش هفت ماهه بود، علی رفته بود بیرون، داشتم ت
🌠 #رمان شب
#بدون_تو_هرگز 15
"من شوهرش هستم "
🔸 ساعت نه و ده شب ... وسط ساعت حکومت نظامی ... یهو سر و کله پدرم پیدا شد!!!
🔺 صورت سرخ با چشم های پف کرده ! از نگاهش خون می بارید ... اومد تو ... تا چشمش بهم افتاد چنان نگاهی بهم کرد که گفتم همین امشب، سرم رو می بره و میزاره کف دست علی!
🔸 بدون اینکه جواب سلام علی رو بده، رو کرد بهش:
- تو چه حقی داشتی بهش اجازه دادی بره مدرسه؟ 😠 به چه حقی اسم هانیه رو مدرسه نوشتی؟ ...
💢 از نعره های پدرم، زینب به شدت ترسید ... زد زیر گریه و محکم لباسم رو چنگ زد ...
بلندترین صدایی که تا اون موقع شنیده بود، صدای افتادن ظرف، توی آشپزخونه از دست من بود ...
✅ علی همیشه بهم سفارش می کرد باهاش آروم و شمرده حرف بزنم ... اما الان نازدونه علی بدجور ترسیده بود...
🔸علی عین همیشه آروم بود ... با همون آرامش، به من و زینب نگاه کرد ... هانیه خانم، لطف می کنی با زینب بری توی اتاق؟ ☺️
🔺 قلبم توی دهنم می زد ... زینب رو برداشتم و رفتم توی اتاق ولی در رو نبستم ... از لای در مراقب بودم مبادا پدرم به علی حمله کنه ...
💢 آماده بودم هر لحظه با زینب از خونه بدوم بیرون و کمک بخوام ... تمام بدنم یخ کرده بود و می لرزید ...
✅ علی همون طور آروم و سر به زیر، رو کرد به پدرم :
- دختر شما متاهله یا مجرد؟ ... و پدرم همون طور خیز برمی داشت و عربده می کشید ...
- این سوال مسخره چیه؟ ... به جای این مزخرفات جواب من رو بده!😤
- می دونید قانونا و شرعا ... اجازه زن فقط دست شوهرشه؟☺️
💢همین که این جمله از دهنش در اومد ... رنگ سرخ پدرم سیاه شد ...
- و من با همین اجازه شرعی و قانونی ... مصلحت زندگی مشترک مون رو سنجیدم و بهش اجازه دادم درس بخونه ... کسب علم هم یکی از فریضه های اسلامه ... ✔️
⭕️ از شدت عصبانیت، رگ پیشونی پدرم می پرید ... چشم هاش داشت از حدقه بیرون می زد ...
- لابد بعدش هم می خوای بفرستیش دانشگاه؟😠
ادامه دارد...
╰⇨ @banatoolmahdii313
شهیدحاجقاسمسلیمانی:
حاضربودمبهجایپرچم
مرا دَه بارآتشبزنند..
مابراینشاندنهرپرچمبر
تکهسنگیبسیارشهیددادهایم💔🕊
جمهوریاسلامیحرماست
اینحرماگرباقینماند
باقیحرمهاهمازبینمیرود🖐🏻
شبتون شهدایی💫💛
#شهدا
#دهه_فجر
╰⇨ @banatoolmahdii313
🍃سلام بر تو
ای مولایی که هرکس تو را یافت
به تمام خیر و خوبی ها رسیده.
🌸سلام بر تو
و بر روزی که با آمدنت،
زمین از خیر و خوبی لبریز خواهد شد.
🌿 به نیت سلامتی وتعجیل در امر فرج
✨السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اَباصالحَ المَهدی یا خَلیفةَالرَّحمنُ و یا شَریکَ الْقُرآن اَیُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان✨
🕊💛🕊
#امام_زمان
╰⇨ @banatoolmahdii313