eitaa logo
هیئت‌بنات‌الزهراء (س)
1.1هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
97 فایل
اینجا آغوشِ تو پناه مان میشود حضرت مادر❤ نگاهِ مهربان توست که مارا دورهم جمع میکند "خواهرانه هایمان را از شما داریم" ما را دخترانِ شما میخوانند: _بنات الزهــــ.ــــرا (سلام الله علیها) تنهاکانال‌رسمی‌هیئت‌بنات‌الزهرا🌿 ارتباط باما: @zeynab_safarii
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 زهراست عروس و شاه داماد علے🧡🎉 این دو² چقدر بہ یک دگر مے آیند😌🤞🏻 @banatozzahra
اعمال دهه ی اول ذی الحجه😃 التماس دعا
روز عشق ما فقط روز پیوند شماست!💜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برنده چالشمون تا امشب مشخص میشه 😷 سین بزنید تا برنده بشید😇🎀
آب را گل نکنیم ‼️ ماسک را ول نکنیم در فرودست انگار، ناقلی عطسه زده یا که با یک سرفه گشته آلوده هوا. ماسک را باید زد دست را باید شست واکسنی نیست کنون موجود💉🌡 راه درمانی نیست🔬❌ پیشگیری شده تنها ره درمان و نجات تخت ها خالی نیست چه گناهی کرده است آن پرستار و پزشک؟!👨‍⚕👩‍⚕ خسته گشتند دگر زین همه هشدار و پیام.😰 ماسک را باید زد دست را باید شست🚿 همگی در خطریم همه در یک کشتی👫👫👫 همره و هم‌سفریم باید این کشتی را به سلامت برسانیم به ساحل با هم ماسک را باید زد دست را باید شست ماسک را گر بزنیم گر بشوییم سریع دستان را گر کمی فاصله ایجاد کنیم👤↔️👤 با شکست کرونا💪 باز هم می‌خندیم باز هم بار سفر می‌بندیم باز هم تازه شود نقش و نگار دیدار باز هم می‌پرسیم خانهٔ دوست کجاست؟🏃‍♀ ماسک را باید زد 😷 دست را باید شست....😅💧 😇 اینجا بچه‌ هیئتی ‌شو👇 @banatozzahra
و امـــــــــّـــــــــــا.... برنده ی چالشمون 🤩😌....
کسی نیستــــــــــــــــــــ جـــــز......😌
هیئت‌بنات‌الزهراء (س)
#چالش #من_ماسڪ_میزنم 😷 شرکت کننده شماره۸😍 اینجا بچه‌ هیئتی ‌شو👇 @banatozzahra
شرکت کننده شماره ۸😍 . . . . کوثر و طهورا😇🤗 با 247 بازدید👁 هدیشونو هفته آینده یکشنبه در هیئت اهدا میکنیم🎁 مبارکشون باشه😊👏
تا خاکریز🌱😃 در منطقه المهدے درهمان روزهاے اول جنگ،پنج جوان به گروه ماملحق شدند. آنهاازےڪ روستاباهم به جبهه آماده بودند.چند روزے گذشت.دیدم اینهااهل نمازنیستند! تااینکه یک روزباآنهاصحبت ڪردم.بندگان خداآدم هاے خیلے ساده اے بودند... آنها نه سوادداشتندنه نمازبلدبودند.فقط به خاطرعلاقه به امام آماده بودند جبهه... از طرفے خودشان هم دوست داشتندڪه نمازرایادبگیرند. من هم بعد ازیاددادن وضو،یکی از بچه هاراصدازدم و گفتم:اےن آقاپیش نمازشما،هر ڪارے ڪردشماهم انجام بدید. من هم ڪنارشما میایستم وبلندبلند ذڪرهاے نمازراتڪرارمے ڪنم تایادبگیرید. ابراهےم به اینجاڪه رسیددیگرنمیتوانست جلوے خنده اش رابگیرد.چنددقیقه بعدادامه داد: دررڪعت اول وسط خواندن حمد،امام جماعت شروع ڪردسرش راخاراندن،یڪدفعه دیدم آن پنج نفرشروع ڪردندبه خاراندن سر!! خیلی خنده ام گرفته بوداماخودم راڪنترل مے ڪردم. امادرسجده وقتے امام جماعت بلندشد مُهربه پیشانیش چسبیده بودوافتاد. پےش نمازبه سمت چپ خم شد ڪه مهرش رابردارد یڪدفعه دیدم همه آنهابه سمت چپ خم شدندودستشان رادرازڪردند. اینجابودکه دیگرنتوانستم تحمل ڪنم وزدم زیرخنده خاطره ے شیرین از شهید ابراهیم هادی ... j๑ïท ➺ https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6