از وقتی بازار طلا رو شناختم زندگیم عوض شد😍
من ۳۷ میلیون قرض داشتم،تو ی کانال نوشته بود درآمد روزانه تو منزل،فقط با ی گوشی📱 😳
گفتم الکی میگن بابا، ولی دیگه به ته خط رسیده بودم،پس شروع به کار کردم و بعد یکماه تونستم بدهی مو صاف کنم 😨
از اونجا به بعد با طلا زندگیم تغییر کرد حتی به شوهرمم کمک کردم تا ماشین بخره🚗 🤯
https://eitaa.com/joinchat/2877882585C2b9658acd8
اگه توام میخوای درآمد روزانه داشته باشی،
بزن رو لینک و پیام سنجاق شده رو بخون 💰👆
گروه 13 آزاد 11 بهمن #گسترده_طلایی💛👆
سابقه در #ایتا، #سروش و #روبیکا #گسترده_طلایی
جهت رزرو تبلیغات و مشاوره رایگان
@talaei_ads
منتظر انتقادات و پیشنهادات و تبلیغات شما هستیم
تبلیغات گسترده طلایی💛
@gostardeh_talaei
هدایت شده از سابقه گسترده طلایی💛
توجه توجه 😜
بس که دوستتون دارم اومدم ببرمتون خنده دارترین پرسوژه ترین کانال ایتا😍😂😂😂😂
خداییش بیا کلیپهاشو ببین، جوکهاشو بخون ببینم بازم میتونی نخندی و اخمات تو هم باشه؟؟🤔😐😄😂😂😂😂
🔴درمون تمام اخم و تخمت اينجاست👇
https://eitaa.com/joinchat/2918907968Ce858c64686
https://eitaa.com/joinchat/2918907968Ce858c64686
:
دختری پرورشگاهی بودم
سرشناس ترین فرد شهر من رو به فرزندی قبول کرد
پسرشون هرشب میومد بالای سرم و نگاهم میکرد
تا زمانی که شدم 15ساله و هرروز با بدن درد بدی از خواب بیدار میشدم...
یه شب تصمیم گرفتم به پدرش بگم نیمه ای شب بهم سر بزنه چون میترسم....
تا اینکه راز بزرگی برملا شد....
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
گروه 14 آزاد 11 بهمن #گسترده_طلایی💛👆
سابقه در #ایتا، #سروش و #روبیکا #گسترده_طلایی
جهت رزرو تبلیغات و مشاوره رایگان
@talaei_ads
منتظر انتقادات و پیشنهادات و تبلیغات شما هستیم
تبلیغات گسترده طلایی💛
@gostardeh_talaei
هدایت شده از سابقه گسترده طلایی💛
🌳 ســـــبزه انداختی کَپَک میزنه یا کَچَل و کوتاه میمونه !؟😩
نترس دستت بد یا سنگین نیس! فقط این قلقارو بلد نیسی بیا😉👇
چاره ی #تُرشَک_نزدن کفِ سبزه👌
ترفند #سبزه_مالی روی جوراب😍👌
ترفند #خشک_و_چروک نشدنِ اطرافِ سبزه👌
فقط خانماییکه به #خوش_یُمنیِ سبزه انداختن اعتقاد دارن بیان😌👇
https://eitaa.com/joinchat/370082214C7ace17e045
ترفند انداختنِ سبزه دورِ #بادکنک 😳😍👌
مرگ عجیب پسر جوان درحال تماشای فیلم غیر اخلاقی(براساس واقعیت)
آبان ماه امسال پدر ویک شیخ و همراهان برای شستن متوفی پسر جوانش حاضر شده بودند هنگام برداشتن لباس مرده، توجه آنها به دستمال خونالودی افتاد که دست پسر پیچانده بود.پدر متوفی داد زدحق ندارید آن دستمال را بردارید.شیخ درک کردیک رازی در آن دستمال نهفته هست.دستمال در اثر آب شل شد پدر دید دستمال را برداشتند فریاد کشید و به گریه افتاد.گفت که دیشب هنگامی که پسرم وارد خانه شد...👈برای خواندن ادامه داستان کلیک کنید
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88