eitaa logo
بانک تولیدات مجازی
6.2هزار دنبال‌کننده
42هزار عکس
23هزار ویدیو
3.3هزار فایل
بانک تولیدات مجازی معاونت تبلیغ حوزه‌های علمیه 🔰 اینجا سعی میکنیم بهترین تولید‌های رسانه‌ای را قرار دهیم تا ادمین‌های عزیز در کانال‌ها و سکو‌های خود منتشر کنند 🗒 موضوعات: 🔰مذهبی 🔰سیاسی 🔰فرهنگی ارتباط با ادمین @Mobalegh20 @ahmad
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️ مضحک‌ترین داستان ادیان، داستان خروج انسان از بهشت است، خدا انسان را به خاطر خوردن یک سیب از بهشت بیرون می‌کند، سپس 124 هزار پیامبر را می‌فرستد و میلیون‌ها نفر را به کشتن می‌دهد، تا او را به بهشت برگرداند. 🔰 پاسخ اجمالی: 1⃣ اولا: بهشتی که انسان از آن رانده شده باغی از باغهای زمین بوده و نه بهشتی که قرار است انسان بعد مرگ به آنجا برود. 2⃣ ثانیا: خداوند متعال نمی‌خواهد به هر قیمتی که شده انسان را به بهشت برگرداند، بلکه خداوند زمینه هدایت شدن همه انسان‌ها را فراهم آورده و آن‌ها را مختار گذاشته تا خودشان مسیر زندگی خود را تعیین کنند و با اختیار خود بهشت یا جهنم بروند. 🔰پاسخ تفصیلی: 1⃣ نکته اول: در این‌که آن بهشتی که حضرت آدم در آن بوده آیا همان بهشت برین است یا خیر؟ اختلاف نظر وجود دارد و اکثر علما معتقدند که آن محل، تنها جنت و باغی بزرگ بوده و بهشت اصلی نبوده است؛ زیرا مخالف خدا و دشمن الهی به آن بهشت راه ندارد، اما شیطان با آن‌که رانده شده‌ی درگاه الهی بود، وارد آن بهشت شد، همچنین طبق آیات مختلفی از قرآن کریم، هر کس وارد بهشت شود، در آن جاودانه می‌ماند و هرگز از آن اخراج نمی‌شود، در حالی‌که حضرت آدم و حوا و شیطان هر سه از آن اخراج شدند، لذا بعید است آن بهشتی که حضرت آدم و حوا در آن سکونت داشتند، بهشت برین و اصلی باشد. 2⃣ نکته دوم: هدف خداوند متعال از اول هم همین بوده است که انسان در دنیا قرار گرفته و با اختیار و انتخاب خود مسیر عبادت و بندگی را طی کرده و تکامل اختیاری داشته باشد؛ قرآن کریم در این باره می‌فرماید: « وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ [ذاریات/56] و جن و انس را جز برای این‌که مرا بپرستند نیافریدیم» و این عبادت و بندگی باید از روی اختیار و انتخاب خود انسان باشد لذا فرمود: «إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا [انسان/3] ما راه را به او نشان دادیم یا سپاس‌گزار خواهد بود یا ناسپاس» بنابراین هدف خداوند متعال از خلقت انسان رشد و تعالی اختیاری انسان بوده و این‌که او خود مسیر هدایت را انتخاب کند. 🔶 بر این اساس، این تفکر که خداوند متعال می‌خواهد به زور انسان را دوباره به بهشت برگرداند، غلط است، برای خدا هیچ فرقی نمی‌کند که همه انسان‌ها به جهنم بروند یا بهشت لذا فرمود: «إِن تَكْفُرُواْ فَإِنَّ الله غَنىِ‏ٌّ عَنكُمْ وَ لَا يَرْضىَ‏ لِعِبَادِهِ الْكُفْر[زمر/7] اگر كافر شويد [زيانى به خدا نمى‌‏رسانيد زيرا] خدا از شما بى‏‌نياز است، و كفر را براى بندگانش نمى‏‌پسندد.» 🔺 جنگ‌هایی هم که بین مومنان و منکران صورت گرفته بر همین اساس است، برخی انسان‌ها با خدا عناد داشته و به هیچ وجه مسیر درست و مسیر انبیا را انتخاب نکرده و نمی‌کنند، آنان برای رسیدن به مقاصد شوم خود انبیا را مانعی بزرگ می‌دیدند، لذا انصار و اعوان خود را جمع کرده و به جنگ با انبیا و پیروان آنان و دین و شریعت می‌آمدند، به همین خاطر کشت و کشتار به وجود آمد. 💠 بنابراین هدف خداوند متعال از خلقت حضرت آدم و حوا آمدن روی زمین و رشد و تکامل اختیاری بود و اینکه بنی‌آدم خودشان مسیر زندگی خود را انتخاب کنند و به بهشت یا جهنم بروند. _____________________ 📚 لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/155550 📎 📎 📎 🔰معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org
⁉️فرق من با خدای تو این است که اگر من قادر بودم جلوی تجاوز به کودکان را بگیرم، حتما این کار را می‌کردم! نه این‌که بایستم و تماشا کنم و بگویم بعدا مجازاتش می‌کنم. 🔰 پاسخ اجمالی: 👈 اینکه خداوند متعال جلوی برخی ظلم‌ها و اعمال شنیع آدمی را نمی‌گیرد، به خاطر آزاد بودن انسان در عملکرد و رفتار است، چرا که او اراده کرده انسان مختار باشد و آزادی در عمل داشته باشد و بر اساس همین آزادی و اراده، بهشت یا جهنم را برای خود مهیا کند. 🔰 پاسخ تفصیلی: 👈 شبهه کننده در واقع می‌خواهد بگوید چون در دنیا ظلم وجود دارد و برخی مردم به برخی دیگر ظلم می‌کنند، خدایی وجود ندارد، چون جلوی ظلم و ستم را نمی‌گیرد. لذا در پاسخ به این شبهه به صورت مقدمه می‌گوییم: ✅ خداوند به انسان آزادی و اختیار داد تا مسیر زندگی خود را تعیین کند و بر اساس خوبی‌ها حرکت کند یا بر اساس بدی‌ها. به عبارت دیگر انسان مختار است و باید مسیر زندگی خود را خودش تعیین کند. البته خداوند حکیم انسان را تنها نگذاشت و پیامبران و اولیای خود را به کمک او فرستاد تا او را در مسیر رسیدن به رشد و تعالی و انسانیت کمک کنند. ⁉️ اما در مورد این‌که چرا خدا جلوی برخی ظلم‌ها و جنایات انسان را نمی‌گیرد، باید گفت: 1️⃣ اولا: لازمه آزادی و اختیار انسان این است که بتواند هر کاری را انجام دهد، حتی اگر آن کار ظلم باشد؛ به طور مثال اگر انسان می‌خواست به کودکان تجاوز کند، سنگی از آسمان بر سر او می‌افتاد یا با هر وسیله دیگری خدا جلوی این کار را می‌گرفت، با آزادی انسان منافات داشت و انسان موجودی مختار نبود. پس انسان برای این‌که کاملا آزاد باشد، باید بتواند هر کاری را که خواست و نیت کرد انجام دهد. 2️⃣ ثانیا: بهشت و مقامات و درجات آن و یا جهنم و شدت عذاب آن، بر اساس اعمال و رفتاری است که از انسان سر می‌زند، انتخاب و عملکرد انسان است که سرنوشت او را در سرای باقی درست می‌کند، لذا باید بتواند بر اساس انتخاب خود، هر عمل درست یا نادرستی را انجام دهد تا بر اساس آن عذاب شود یا پاداش بگیرد. لذا انسان باید این قابلیت را داشته باشد که به نهایت درجه بدی و پستی و همچنین نهایت درجه انسانیت و خوبی برسد و لازمه این مطلب این است که بتواند هر عملی که خواست انجام دهد. 💠 بنابراین اینکه خداوند متعال جلوی برخی ظلم‌ها و اعمال شنیع آدمی را نمی‌گیرد، بر اساس این است که او اراده کرده انسان مختار باشد و آزادی در عمل داشته باشد و بر اساس همین آزادی و اراده، بهشت یا جهنم را برای خود مهیا کند. ______________ 📚 لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/155095 📎 📎 📎 🔰معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org
⁉️ خداوند می‌گوید: من را اطاعت کنید و یا در آتش جهنم بسوزید. مردم آزادند می‌توانند از دستورات خداوند اطاعت کنند یا نه، این چه آزادی است که انسان جرأت انجام گناه را ندارد، لذا وجود جهنم یعنی انسان مجبور است گناه نکند. 🔰 پاسخ اجمالی 👈 خدا انسان را مجبور نمی‌کند، فرموده اگر گناه کنید، به چنین عذابی دچار خواهید شد، حال برخی از سخن خدا درس گرفته و با اختیار و انتخاب خود سراغ گناه نمی‌روند و برخی از فرمان الهی سرپیچی کرده و مرتکب گناه می شوند. پس در این موارد نیز هیچ اجباری وجود ندارد و انسان مختار است و می‌تواند گناه کند و در عذاب آن نیز بیافتد. 🔰 پاسخ تفصیلی 👈 نکته اول: با این‌که خداوند به وسیله پیامبران و کتاب آسمانی بارها وجود جهنم و عذاب ناشی از اعمال بد را گوش‌زد کرده است، اما بیشتر انسان‌ها حتی مومنین و کسانی‌که آخرت را قبول دارند، مرتکب گناهانی می‌شوند، پس وجود جهنم، انسان را مجبور نکرده است. ✅ نکته دوم: اجبار یعنی این‌که اعمال انسان بدون اختیار و بدون این‌که خودش بخواهد و اراده‌ای داشته باشد انجام گیرد، مثلا دست‌های انسان را ببندند و در دهان او چیزی بریزند، یا انسان را در درون چاهی بیاندازند، اما حالتی که خود او انتخاب می‌کند ولو در شرایط بسیار سخت، عمل او از روی اختیار و انتخاب بوده است، مثلا بچه انسان مریض است و در حال مرگ و پدرش یکی از کلیه‌های خود را به او اهدا کند، اینجا درست است که پدر تحت شرایط سختی این کار را کرده و اگر شرایط عادی بود هرگز این کار را نمی‌کرد، اما باز خود اوست که تصمیم گرفته و انتخاب کرده و عمل کرده است. 🔶 در رابطه با جهنم همین مساله حکم‌فرماست؛ خدا انسان را مجبور نمی‌کند، بلکه فرموده اگر گناه کنید، به چنین عذابی دچار خواهید شد، برای روشن شدن بحث بهتر است این‌گونه مثال بزنیم: شخصی به دکتر مراجعه کرده و دکتر به او می‌گوید بیمار هستی و نباید این غذاها را بخوری یا مثلا نباید سیگار بکشی، اما آن شخص با این‌که می‌داند این غذاها یا سیگار برای او مضر است، غذا را می‌خورد یا سیگار را می‌کشد، این‌جا نیز چنین است با این‌که خداوند متعال بارها در قرآن کریم و از زبان انبیا و اولیا و بزرگان دین، فرموده جهنمی وجود دارد، اما بسیاری از مردم هم‌چنان مرتکب گناه می‌شوند، پس انسان هم‌چنان مختار است. ❇️ نکته سوم: جهنم به خاطر حکمت و عدالت خداست، اگر جهنم نباشد حکمت و عدالت الهی زیر سوال می‌رود، چیزی که در دنیا می‌بینیم این است که عده قلیلی از انسان‌ها به اکثریت انسان‌ها ظلم کرده و جان و مال و ثروت آن‌ها را به تاراج می‌برند، کشورهای پیشرفته و قدرتمند، کشورهای جهان سوم و مردم آن‌ها را استثمار کرده و تمام ثروت و منابع آن‌ها را غارت کرده‌اند، آن‌ها را در گرسنگی و فقر نگه داشته تا خود در آسایش و راحتی باشند. ✳️ اگر جهنم و عذاب و حساب و کتابی وجود نداشته باشد، خود به خود این سوال برای ما ایجاد می‌شود پس چه خدای ظالمی که هیچ‌گاه حق مظلوم را از ظالم نمی‌گیرد، این چه خلقت ظالمانه ایست که بیشتر مردم مورد ظلم و ستم و بی‌مهری قرار گرفته‌اند؟ 🔺 نکته چهارم: وجود جهنم انگیره خوبی برای ترک گناه است، بدون شک همه انسان‌ها ایمان‌شان آن‌قدر قوی نیست که عاشق خدا شده و به خاطر محبت و عشق به خداوند متعال گناهان را ترک کنند، لذا وجود جهنم و عذاب الهی و ترس از افتادن در جهنم، خود بهترین انگیزه برای فرار از گناهان و کارهای بد است. ____________________ 📚 لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/155193 📎 📎 📎 🔰معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org
⁉️ در نزد شیعه، زنی که متعه می‌شود زن کرایه‌ای است؛ چون از امام صادق(علیه‌السلام) در مورد ازدواج موقت پرسيده شد که آيا فقط بايد چهار زن باشد؟ ایشان گفت: خير، با ١٠٠٠ نفر از اين زنان ازدواج کن، زيرا اين‌ها کرايه‌ای هستند. 🔰 پاسخ اجمالی: 👈 اولا: سند روایت ضعیف است؛ ثانیا: در روایت کلمه «مستاجرات» آمده و دشمن آن را به "زنان کرایه‌ای" ترجمه می‌کند، در حالی‌که این خیانت در ترجمه است. بلکه این کلمه از ریشه "أجر" است که به معنای مهریه است، چنانکه شواهد متعددی از این معنا در قرآن و منابع شیعه و سنی وجود دارد. 🔰 پاسخ تفصیلی: 👈 اولا: سند روایت ضعیف است؛ علامه مجلسی(رحمه‌الله‌علیه) در بررسی سندی این حدیث می‌نویسد: «روایت از نظر سندی، مجهول است.» این روایت با همان سند موجود در کافی، در کتاب‌های «استبصار»، «تهذیب الاحکام» و «وسائل الشیعه» نیز ذکر شده که طبیعتا حکم‌شان همان است. حدیث مجهول از اقسام حدیث ضعیف است و روایت ضعیف در علم حدیث، از درجه اعتبار ساقط است. 👈 ثانیا: متن حدیث این‌گونه است: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام: قَالَ: ذُكِرَ لَهُ الْمُتْعَةُ أَ هِيَ‌ مِنَ الْأَرْبَعِ ؟ قَالَ تَزَوَّجْ مِنْهُنَّ أَلْفاً فَإِنَّهُنَّ مُسْتَأْجَرَاتٌ» محور شبهه بر روی کلمه «مستاجرات» است. شبهه‌افکن با حیله‌گری تمام و با استفاده از عنصر مغالطه، کلمه «مستاجرات» را به "زنان کرایه‌ای" ترجمه می‌کند در حالی‌که این خیانت در ترجمه است. ✅ «مُسْتَأْجَرَاتٌ» از ریشه "أجر" است که به معنای مهریه است، چنان‌که شواهد متعددی از این معنا در قرآن و منابع شیعه و سنی وجود دارد. قرآن در این باره می‌فرماید: «فَمَا إِستَمتَعتُم بِه مِنهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً [نساء/24] زنانی را که متعه نمودید مهرشان را به عنوان فریضه [واجب] بپردازید.» این‌جا مستأجرات به معنای این است که اجر و مهر آن زنان واجب است که داده شود، چراکه زنان ارزشمندند و در قبال ازدواج موقت، باید به آنان مهریه بپردازند. سرخسی از علمای اهل سنت پس از ذکر این آیه می‌نویسد: «مهریه، اجر نامیده شده است.» 🔶 این واژه دقیقا در مورد ازدواج دائم نیز بارها در قرآن به کار رفته است که منظور همان مهریه است؛ چنان‌که در آیه 10 سوره ممتحنه و آیه 25 سوره نساء، برای مفهوم مهریه به کار رفته است: «وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ [ممتحنه/10] باکی نیست که شما با آنان [زنانی که از مکه مهاجرت می‌کنند] نکاح کنید در صورتی که مهرشان را بدهید» «فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآَتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ [نساء/25] زن‌های‌های مؤمنی که شما با آن‌ها ازدواج می‌کنید، اجرت‌شان [مهرشان] به طور پسندیده بدهید.» ❇️ از همه بالاتر، آیه‌ای در سوره احزاب است که در مورد رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌باشد: «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آَتَيْتَ أُجُورَهُنَّ [احزاب/50] ای پیامبر، ما برای تو آن همسرانی را که مهرشان را دادی حلال کردیم.» «ابن کثیر دمشقی» -مفسر بزرگ اهل سنت- در ذیل این آیه صراحتا می‌گوید که منظور از «اجر» همان مَهر است. 💠 حال، آیا شبهه‌کنندگان در مورد زنان دائمی نیز که قرآن برایشان تعبیر اجر به کار برده، تعبیر زنان کرایه‌ای را به کار می‌برند؟! ___________________ 📚 لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/140633 📎 📎 🔰معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org
⁉️دین اسلام دچار پارادوکس و تناقض‌گویی است. از یک طرف الکل را نجس و حرام اعلام کرده و از طرف دیگر عکس‌ها و فیلم‌هایی می‌بینیم که با الکل نجس، حرم امامان و امام‌زاده‌ها را ضدعفونی می‌کنند. 🔰 پاسخ اجمالی: 👈 مضرات خوردن مشروبات الکلی برهیچ عاقلی پوشیده نیست و جزء مسلمات پزشکی محسوب می‌شود، لذا نوشیدن آن‌ها حرام است. اما الکل‌های غیر خوراکی مانند الکل صنعتی و طبی پاک هستند و برای ضد عفونی کردن حرم‌های مقدس از آن‌ها استفاده می‌شود. 🔰 پاسخ تفصیلی: 👈 دین اسلام در سه بخش، معارف و آموزه‌های دین را برای بشریت ارائه کرده است: 1. عقاید (هستی‌شناسی) 2. قوانین و احکام (بایدها و نبایدها) 3. اخلاقیات ✅ دین اسلام، در بخش قوانین، کامل‌ترین قوانین را به جامعه‌ بشری عرضه کرده است. این قوانین و مقررات از قرآن و روایات برداشت می‌شود. یکی از این قوانین، نجاست شراب و حرمت شراب‌خواری است. آیه‌ 90 سوره مائده، شراب را پلید و نجس معرفی کرده و در آیه‌ 219 بقره، شراب‌خواری را گناهی بزرگ برشمرده است. 🔶 پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیز فرمودند: «چند گروه ملعون هستند و از رحمت الهی دورند: شراب ساز(کسی که درختی را برای شراب می‌کارد) نوشنده شراب، ساقی شراب، فروشنده شراب، مشتری شراب، خورنده پول حاصل از فروش شراب، حمل کننده شراب، کسی که شراب را برای آن می‌برد.» ❇️ مضرات خوردن شراب برهیچ عاقلی پوشیده نیست و جزء مسلمات پزشکی محسوب می‌شود. از کار افتادن سلول‌های مغزی، افزایش فشار خون، رعشه اندام، ضعف هواس، متورم شدن معده، بی‌خوابی، کاهش کلسیم بدن و در نتیجه، زایل شدن محبت خانوادگی، قتل فرزند به وسیله والدین، جرائم جنسی و مخصوصاً با محارم، افزایش بی‌رویه آمار طلاق و فروپاشی کانون خانواده، افزایش جرایم رانندگی و تصادفات، کاسته شدن عمر، جنون و سایر انواع بیماری‌های روانی به میزان 85% از اثرات مخرب این مایع شوم است. 🔺 در مورد مواد الکل غیر قابل شرب (الکل‌های صنعتی و طبی)، حکم فقهی متفاوت است. هرچند خوردن این مواد به دلیل سمی بودن آن‌ها، حرام است، اما نجس نیستند. مثلا همین الکل‌هایی که برای ضدعفونی کردن به کار می‌روند، بر طبق دیدگاه فقهای شیعه، پاک هستند و نیازی به شست و شوی دست یا محلی که با الکل صنعتی خیس شده، نیست. 💠 رعایت مسائل بهداشتی یکی از ضرورات عقلی و واجبات شرعی است. مخصوصاً در مواقعی که متخصصین امر و متولیان سلامت، ضدعفونی کردن سطوحی را که در معرض آلودگی با ویروس است و احتمال انتقال بیماری در آن‌ها زیاد است، لازم دانسته‌اند. ضدعفونی حرم اهل بیت(علیهم‌السلام) بر اساس همین دستور عقلی و شرعی و به منظور پیش‌گیری از بیماری‌ها انجام می‌گیرد. در شستشوی حرم، از برخی مواد شوینده مانند الکل صنعتی استفاده می‌شود که پاک و طاهر هستند. ___________________ 📚 لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/150566 📎 📎 🔰 معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org
⁉️ بی‌خدایان باید به بی‌خدایی خود مفتخر باشند نه شرمنده، زیرا بی‌خدایی فرد، نشانه صحت و استقلال اوست. 🔰انسان موجودی عاقل، متفکر و حقیقت جوست؛ به این معنا که او در برخورد با محیط پیرامون خود، از خود سوالات متعددی می‌پرسد، اولین سوالی که آدمی از خود می‌پرسد این است که به راستی آیا این عالم با این عظمت و نظم دقیق، خالق و آفریننده‌ای صاحب عقل و هوش و درایت دارد یا خیر؟ 👈 حال اگر کسی در پاسخ به این سوال بگوید عالم از روی تصادف به وجود آمده و خدایی فراتر از عالم ماده وجود ندارد؛ در این صورت او با سوالات متعددی روبروست که او را حیران کرده و آرامش و راحتی را از او می‌گیرد. سوالاتی هم‌چون این‌که مگر می‌شود این عالم و این نظم موجود در آن، حاصل تصادف باشد؟ مگر نظم با تصادف سازگاری دارد؟ اولین موجود عالم، خود از کجا آمده است، چه کسی او را خلق و محدود کرده؟ اولین انفجار عالم چگونه شکل گرفت؟ ماده محدود است و متغییر، این تغییر را چه کسی ایجاد می‌کند؟ و هزاران سوال بی پاسخ دیگر که ذهن او را مشوش کرده و هرگز پاسخی برای آن‌ها پیدا نمی‌کند. ✅ از طرف دیگر او خود را در بین دو بن بست ناگوار می‌بیند، از کجا آمده است؟ از هیچ؛ به کجا می‌رود؟ به هیچ؛ لذا در سرگردانی مطلق بوده و هیچ انگیزه‌ای برای ادامه حیات ندارد و برخی با این تفکر ادامه حیات را بی‌نتیجه و بی‌ثمر دانسته و ناگزیر دست به خودکشی می‌زنند. این عده که در غرب به «نهلیسم» معروفند دنیا و زندگی را پوچ و بی‌ارزش دانسته و پوچ گرای محض هستند. 🔶 از طرفی می‌توان گفت فلسفه علمی است که اساسش بر مبنای آزادی و حریت بشر در تفکر و تعقل است و مشی فلاسفه نیز چنین بوده و خود را آزاد دانسته و از کلیات هستی بحث کرده‌اند. فلسفه تقلید و تعلق به یک جناح خاص را باطل دانسته و اصل را تفکر بشر می‌داند. در این علم گفته می‌شود اگر مطلبی بر پایه یقینیات استوار باشد و مقدمات آن یقینی باشد، نتیجه آن هم یقینی خواهد بود. ✳️ یکی از مهم‌ترین بحث ها این علم، اثبات خداوند متعال به عنوان وجودی بی‌حد و بی‌نهایت برای عالم ممکنات است؛ در این علم با براهین مختلف و یقینی و با تقسیم موجود به «واجب الوجود» و «ممکن الوجود» اثبات می‌شود باید در عالم هستی واجبی باشد تا عالم توجیه شود. 🔺 به نظر می‌رسد فلاسفه غرب به علت آشنا نبودن با فلسفه اسلامی و ادله اثبات خداوند متعال در این علم، چنین ادعایی داشته‌اند؛ و باید گفت بی‌خدایی نشانه عدم درک درست از هستی و عدم فهم صحیح براهین فلسفی است. چرا که عقل بشری با توجه به بطلان تسلسل، هرگز نمی‌تواند بپذیرد که عالم هستی سر منشا و واجب الوجودی نداشته باشد. ___________________ 📚 لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/21300 📎 📎 📎 🔰 معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org
⁉️ آیا این درست است که امام حسن عسکری(علیه‌السلام) دستور قتل عام کُردها را صادر کرده‌ است؟ 🔰 پاسخ اجمالی: 👈 در روایات، مراد همه اکراد نیست؛ بلکه منظور بخش خاصی از این گروه بوده که در زمان صدور روایت، به راه‌زنی مشغول بودند و جزء کفار محسوب می‌شدند. لذا در زمانی که علت حکم منقضی شده و این اکراد به اسلام گرویدند و در فرق مختلف اسلامی(حتّی شیعه اثنی عشری) وارد شدند، این روایت صدق نمی‌کند. 🔰 پاسخ تفصیلی: 👈 برای پاسخ به این سوال چند نکته را عرض می‌کنیم: 1️⃣. قومیت‌گرایی در اسلام 👈 تنها ملاک ارزش‌گذاری در دین اسلام، تقوا و خویشتن‌داری در برابر خواهش‌های نفسانی و خواسته‌های شخصی و حزبی است. در قرآن کریم زبان، رنگ و نژاد تنها وسیله‌ای برای شناخت انسان‌ها از یکدیگر دانسته شده است، نه وسیله‌ای برای ارزش‌گذاری و برتری. 2️⃣ کُرد در منابع اسلامی 👈 در منابع اسلامی واژه‌ی کرد، کاربرد عامّ‌تری از معنای امروز آن داشته است و به رمه‌گردانان و کوچ‌نشینان ایرانی اطلاق می‌شده است. مثلا به دیلیمان، کُردهای طبرستان و به اعراب بادیه‌نشین عراق، کردهای سورستان می‌گفتند. ولادمیر الکسیویچ ایوانف می‌گوید: «نام کرد در سده‌های میانه نامی بود که بر همه رمه‌گران و کوچ‌گران ایرانی اطلاق می‌شده است.» ✅ آن‌چه که روشن است، تحول واژه «کرد» از یک معنای اجتماعی و شیوه زندگی گروه‌های مختلف ایرانی‌تبار، به یک قوم است که زمان زیادی هم طول کشیده است. البته در منابع تاریخی قرن هفتم، کُرد به عنوان یک قبیله‌ی خاصّ معرفی شده است. 3️⃣ غارت‌گری، شغل گروهی از کُردها 👈 یاقوت حموی می‌گوید: «... فقط کُردهایی که در کوه‌های این منطقه زندگی می‌کنند، بنا بر عادت خود به ترساندنِ مسافرین، گرفتن اموال ایشان و دزدی مشغولند و هیچ برخوردی باعث خودداری ایشان از این کار نمی‌شود.» بنابراین، در قدیم گروهی از کردها به غارتگری و راهزنی مشغول بوده‌اند و به سبب همین صفات و اعمال زشت بوده که در برخی از روایات نسبت به رابطه با این گروه هشدار داده شده است. 🔶 روایت محلّ سوال هم به همین صورت است. مرحوم کلینی در باب قتل اللصّ(کشتنِ دزد)، نقل می‌کند: «احمد بن اسحاق اشعری می‌گوید: در نامه‌ای به امام حسن عسکری(علیه السلام) در مورد نحوه برخورد با اکراد پرسیدم. حضرت فرمودند: اکراد را فقط به وسیله تیزی شمشیر، تنبیه کن!» (یعنی مجازات ایشان کمتر از قتل با شمشیر نیست.) 🔺 علامه مجلسی نیز مقصود از اکراد را، گروهی از ایشان که دزدی می‌کرده‌اند و در آن زمان کم نبوده‌اند، دانسته است. بنابراین در روایات، مراد همه اکراد نیست؛ بلکه منظور بخش خاصی از این گروه بوده که در زمان صدور روایت، به راهزنی مشغول بودند و جزء کفّار محسوب می‌شدند. 💠 بنابراین در زمان ما، که قسمت عمده اکراد را مسلمانان سنّی مذهب تشکیل می‌دهند و در مناطقی مانند: کردستان، کرمانشاه، همدان، بیجار، قروه و... ساکن هستند در این روایت داخل نیستند. ________________ 📚 لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/153399 📎 📎 📎 🔰 معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org
⁉️امام حسين(علیه‌السلام)، شيعیان خود را مورد لعن و نفرين قرار داده است. شيخ مفيد در كتاب خود نقل کرده که حسين بن على(علیه‌السلام) با نفرت، شيعيانى را كه قاتل او و خانواده‌اش هستند، نفرين می‌كند. 🔰 پاسخ اجمالی: 👈 امام حسین(علیه‌السلام) هرگز شیعیان و پیروان خود را نفرین نکرده است، در حق کوفیانی که امام را به کوفه دعوت کرده، ولی خیانت کردند و در سپاه یزید و در مقابل امام ایستادند، نفرین کردند. افرادی مانند شبث بن ربعی تمیمی، عروه بن قیس و عمرو بن حجاج زبیدی که از اشراف کوفه بودند. این افراد هیچ گاه شیعه و پیرو امام حسین(علیه‌السلام) و آل علی علیه السلام نبودند. 🔰پاسخ تفصیلی: 👈 چند سالی است که جریان وهابیت دست به تحریف تاریخ زده و قاتلین حضرت سید الشهدا(علیه‌السلام) را شیعه معرفی می‌کند تا دامان بنی‌امیه و سفیانیان را از این ننگ تطهیر نمایند. این در حالی است که با اندک تاملی، متناقض بودن این کلام کاملا آشکار می‌شود، زیرا شیعه به معنای پیرو و یار است نه دشمن و جنگ کننده. ✅ طبق آن‌‌چه كه در مصادر تاريخی آمده، شيعيان در کوفه تنها عده کمی از جمعيت پانزده هزار نفری کوفه را تشکيل می‌دادند. اهالی کوفه در زمان خلافت امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) نیز از طرفداران خلفا بودند و به فقه اهل سنت عمل می‌کردند. 🔶 نویسنده‌ی شبهه، برای اثبات نفرین امام حسین(علیه‌السلام) نسبت به شیعیان، به روایتی از شیخ مفید استناد کرده است. شیخ مفید در کتاب الارشاد از «ضحاک بن عبد الله مشرقی» وقایع عاشورا را نقل کرده و در بخشی از آن می‌نویسد: «یکی از کودکان با غیرت حاضر در خیمه‌ها، به نام عبد الله بن الحسن(علیه‌السلام) وقتی غربت و تنهایی عمو را دید، به کمک ایشان شتافت و دستش را مقابل شمشیر «بحر بن کعب» قرار داد که می‌خواست به بدن اباعبدالله(علیه‌السلام) بزند. دست کودک قطع شد. سید الشهدا(علیه‌السلام) کودک را بغل گرفت و او را دلداری داد و در حق آن ملعونین نفرین کرد و فرمود: «خدایا! اگر به این افراد، عمری دادی، بین‌شان تفرقه ایجاد کن و آن‌ها را گروه‌هایى پراكنده دل قرار بده و هيچ فرمان‌روایی را از ايشان خوشنود مکن، زيرا كه اينان ما را خواندند كه ياريمان كنند، سپس به دشمنى ما برخاسته؛ ما را كشتند.» ✳️ اما محتوای کلام منتسب به امام حسین(علیه‌السلام) چیزی نیست که شبهه‌کننده از آن بهره ببرد، زیرا حضرت شیعیان را نفرین نکرده‌اند؛ بلکه کسانی را نفرین کرده‌اند که امام را به کوفه دعوت کردند، اما در سپاه یزید قرار گرفتند. پر واضح است که مخاطب سخن ایشان، سپاهیان یزید بن معاویه بود و کلام امام ربطی به شیعیان ندارد. ❇️ افرادی که به حضرت نامه نوشتند و از ایشان دعوت کردند چند گروه بودند. برخی از ایشان مانند سلیمان بن صرد، مسیب بن نجبه، رفاعة بن شداد، حبیب بن مظاهر، قیس بن مسهر صیداوی، عبدالرحمان بن عبدالله ارحبی، عمارة بن عبد سلولی و سعید بن عبد الله سلولی، از شیعیان حضرت بودند. این افراد در یاری امام در برابر سپاه ابن زیاد کوشیدند، برخی از این بزرگان، مانند قیس بن مسهر صیداوی، قبل از عاشورا توسط عبید الله دستگیر و به طرز فجیعی به شهادت رسیدند. برخی دیگر مانند، حبیب بن مظاهر، عبدالرحمان بن عبدالله ارحبی و سعید بن عبدالله حنفی، خود را به قافله‌ی امام رساندند و همراه ایشان به شهادت رسیدند. برخی دیگر از این شیعیان، مانند سلیمان بن صرد و مسیب بن نجبه نتوانستند به امام بپیوندند. اما بعدا در قیام توابین به شهادت رسیدند. ❇️ دسته‌ی دیگری از دعوت‌کنندگان حضرت، افرادی مانند شبث بن ربعی تمیمی، حجار بن ابجر عجلی، یزید بن حارث شیبانی، عروه بن قیس، عمرو بن حجاج زبیدی و محمد بن عمیر تمیمی بودند که از اشراف و بزرگان کوفه و نماینده‌ی جمع زیادی از کوفیان، محسوب می‌شدند. این افراد با وجود اینکه خودشان از امام (علیه‌السلام) دعوت کرده بودند، به سپاه ابن زیاد پیوستند و جزء قاتلین ایشان شدند. نفرین امام در حق این گروه بود که سپاه عبید الله را تشکیل می‌دادند و حضرت سید الشهدا(علیه‌السلام) آنان را «شیعة آل ابی سفیان» (پیروان خاندان ابوسفیان) نامید. __________________ 📚 لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/152016 📎 📎 📎 📎 🔰 معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org
⁉️ در روایات آخرالزمان به مرگ سفید به عنوان نشانه ظهور اشاره شده است، این روایت را می‌توانیم با ویروس کرونا تطبیق دهیم زیرا کرونا باعث سفید شدن ریه افراد می‌شود. 🔰 پاسخ اجمالی: 👈 شیخ صدوق روایتی صحیح السند نقل کرده که در آن، وقوع یک جنگ بزرگ و یک طاعون همه‌گیر را که در آن پنج هفتم مردم جهان کشته می‌شوند، جزء نشانه‌های غیر حتمی ظهور بیان کرده است. عامل طاعون، باکتری یرسینیا پستیس است. این روایت ربطی به بیماری کرونا که عامل آن ویروسی است و تلفات اندکی داشته، ندارد. 🔰 پاسخ تفصیلی: 👈 علایم غیرحتمی، با ظهور ارتباط شدیدی‌ ندارند، زیرا ممکن است برخی از آن‌ها اصلا واقع نشود، ولی ظهور تحقق یابد. و احتمال دارد برخی از نشانه‌ها حادث شود، ولی ظهور توام و همزمان با آن‌ها شکل نگیرد. ✅ در روایات بسیاری، به علائم غیر حتمی ظهور اشاره شده است. با توجّه به اینکه این روایات جنبه‌ پیش‌گویی نسبت به حوادث آینده دارند، باید با دقت بیشتری به سند و مضمون آن‌ها بنگریم. از جمله روایاتی که به بیان نشانه‌‌های غیر حتمی می‌پردازد، روایتی است که در آن امیرالمومنین(علیه‌السلام) می‌فرماید: «پیش از آمدن قائم(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) چند اتفاق می‌افتد: مرگ سرخ، مرگ سفید، ملخ در فصلش و ملخ در غیر فصلش. ملخ‌ها مانند خون، سرخ رنگ خواهد بود. مرگ سرخ با شمشیر و مرگ سفید به وسیله‌ طاعون می‌باشد.» ❇️ اسناد مختلفی برای این روایت ذکر شده است که همه آن‌ها دارای ضعف هستند. مثلا در سلسله‌ رجال سند ابن ابی زینب نعمانی که از سایر اسناد کامل‌تر است، شخصی به نام «محمد بن حسان رازی» قرار دارد که توسّط نجاشی و ابن غضائری به شدت تضعیف شده است. معنای روایت هم مشخص است، دو اتّفاق در نزدیکی زمان ظهور(به صورت غیر حتمی) رخ خواهد داد: جنگ و بیماری طاعون. 🔶 مشکل اصلی در تطبیق این نشانه‌ها بر حوادث زمان ماست. مثلا در خونین‌ترین جنگ تاریخ (جنگ جهانی دوم) حدود 60 میلیون نفر کشته شدند که از حدود 2 میلیارد نفر جمعیت آن موقع جهان، درصد بسیار ناچیزی است. یعنی از هر صد نفر، سه نفر کشته شدند. در این روایت، به بیماری طاعون تصریح شده است. بیماری کرونا، غیر از طاعون است. منشأ کرونا، ویروسی است که ریه‌ها را درگیر می‌کند. اما طاعون بر اثر انتقال باکتری یرسینیا پستیس(Yersinia pestis) اتفاق می‌افتد. ___________________________ 📚 لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/150708 📎 📎 📎 📎 📎 🔰 معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org
⁉️ وهابیت می‌گوید: عقیده رجعت افسانه است و تمام راویانی که این احادیث را از امام صادق(علیه‌السلام) نقل کرده‌اند، همگی از راويان ضعيف، دروغ‌گو و غالى بوده‌اند. 🔰 پاسخ اجمالی: 👈 اولا: این احادیث از حد تواتر گذشته است و علمای شیعه بر آن اجماع دارند؛ ثانیاً: روایات صحیح فراوانی از امام صادق(علیه‌السلام) بیان شده است. 🔰 پاسخ تفصیلی: در این نوشتار تنها به بیان برخی احادیث صحیحی که از لسان حضرت صادق(علیه‌السلام) بیان شده است، می‌پردازیم تا پاسخی برای شبهه مذکور باشد: 👈 روایت اول ✅ مرحوم صدوق در کتاب«من لایحضر الفقیه» از امام صادق(علیه‌السلام) نقل کرده‌: «از ما نیست، کسی که اعتقاد به رجعت ما نداشته باشد و متعه را حلال نداند.» این روایت مشهور است و صحیح السند. 👈 روایت دوم ✳️ مفضل بن مزید از امام صادق(علیه‌السلام) نقل می‌کند که امام در تفسیر آیه شریفه «و یوم نحشر...» فرمودند: «احدی از مومنین نیست که کشته شده باشد، مگر این‌که برگردد تا به مرگ طبیعی بمیرد و بر نمی‌گردد، مگر کسی که ایمان محض دارد و کسی که در کفر محض است.» این روایت نیز صحیح است. 👈 روایت سوم ❇️ ابی الخطاب و حمران بن اعین خبر می‌دهند که امام صادق(علیه‌السلام) فرمودند: «اول کسی که زمین برای او شکافته می‌شود و به دنیا باز می‌گردد، حسین بن علی(علیه‌السلام) است، رجعت عمومی نیست. بر نمی‌گردد، مگر کسی که محض در ایمان یا در شرک باشد.» این روایت نیز صحیح یا حداقل حسن است. _______________ 📚 لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/106739 📎 📎 📎 📎 🔰 معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org
⁉️ امروزه یکی از بحث‌هایی که از سوی دشمنان اسلام و رسانه‌های بیگانه و روشن‌فکران غرب زده داخلی مطرح شده این است که ما ایرانیان دارای اصالت فرهنگی هستیم و دارای دین مستقل و باید از همان دین تبعیت کنیم و نیازی نیست که مسلمان باشیم، بلکه باید زردشتی باشیم و از دین آباء و اجداد خود تبعیت کنیم، دین عرب برای خود اوست و ما نباید از دین خود دست برداریم و پیرو عرب‌ها شویم. 🔰 پاسخ اجمالی 1️⃣ اولا: کامل‌ترین دین، دین مبین اسلام است، لذا عقل خود حکم می‌کند زمانی‌که دینی کامل‌تر است، باید از آن تبعیت کرد؛ 2️⃣ ثانیا: خود قرآن که بدون شک سخن خداوند متعال است، می‌فرماید این دین، جهانی است و همه مردم دنیا باید از آن تبعیت کنند و هیچ آیینی جز این دین، از ما پذیرفته نیست و اگر غیر از این دین، دین دیگری داشته باشیم در آخرت از زیان‌کارن خواهیم بود. 🔰 پاسخ تفصیلی 1️⃣ پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) بزرگ‌ترین و آخرین سفیر الهی بود که دین اسلام را آورد و این دین قطعا کامل‌ترین دین و جامع‌ترین دین می‌باشد، شخصیت روحی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نیز بی‌نظیر است و احدی به پای عظمت روحی ایشان نمی‌رسد. ✅ قرآن کریم راجع به اسلام و کامل بودن آن می‌فرماید: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً (مائده-3): امروز دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تكميل نمودم و اسلام را به عنوان آئين (جاودان) شما پذيرفتم.» بنابراین در میان ادیان دین مبین اسلام کامل‌ترین و جامع‌ترین دین است و عقل حکم می‌کند وقتی دینی چنین کامل است باید از آن تبعیت کرد. 2️⃣ قرآن در آیات متعددی می‌فرماید که این دین جهانی است و تنها مربوط به قوم عرب یا عربستان نیست، بلکه تمام بشریت را مورد خطاب قرار داده است و همه انسان‌ها را موظف دانسته که از آیین اسلام تبعیت کنند؛ به طور مثال در سوره سبأ آیه 28 می‌فرماید: «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ: ما تو را جز براى همه مردم نفرستاديم تا بشارت دهى و بترسانى، ولى اكثر مردم نمی‌دانند.» هم‌چنین فرمود: «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ (انبیاء-107): ما تو را جز براى رحمت جهانيان نفرستاديم.» 3️⃣ قرآن به صراحت بیان می‌کند که بعد از آمدن قرآن و دین مبین اسلام، هیچ دین و آیینی از انسان‌ها پذیرفته نیست و تمام ادیان نسخ شده و باید برای سعادت‌مند شدن حتما مسلمان شد: «وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ (آل عمران/85) و هر كس جز دین اسلام، آيينى براى خود انتخاب كند، از او پذيرفته نخواهد شد، و او در آخرت، از زيان‌كاران است.» _____________________ 📚 لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/23251 📎 📎 📎 📎 🔰 معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org
⁉️ دین و اعتقادات، از بطن جامعه برخواسته است و دین حاصل جبر مرزهای جغرافیایی است؛ به این معنا که انسان در هر مکانی باشد، دین همان منطقه را اخذ می‌کند. 🔰 پاسخ ✍️ انسان موجودی عاقل، متفکر و حقیقت‌جوست؛ به این معنا که او در برخورد با محیط پیرامون خود، از خود سوالات متعددی می‌پرسد. سوالاتی این‌که از کجا آمده است، آمدنش بهر چه بوده و به کجا می‌رود. علم فلسفه نیز به همین خاطر بنا نهاده شد، در این علم گفته می‌شود تنها برهان قابل قبول است و هر سخنی که دلیل و برهان نداشته باشد، از درجه اعتبار ساقط است. این سوالات و این تفکر همیشه با انسان همراه بوده و در تمام جوامع و تمام محیط ها وجود دارد، لذا هرگز جبری در کار نخواهد بود. ✅ دین هم هرگز حاصل جبر مرزهای جغرافیایی نیست، زیرا اولا: آدمی آزاد و مختار است و هرگز جامعه و محیط، اختیار او را سلب نمی‌کنند و نمی‌توانند ذهن فعال بشر را متوقف کند؛ ثانیا: خلاف آن در بسیاری از موارد رخ داده است، و واقع شدن این موارد، فرضیه را باطل می‌کند. 🔶 اگر به زندگی انبیای عظام بنگریم همه آنان بدون استثنا علیه جامعه و اعتقادات باطل جامعه‌ خود قیام کردند و پس از مدتی با روشن‌گری خود، عده زیادی از همان مردم، با همان آیین نادرست را با خود همراه کرده‌اند. ❇️ وجود نازنین پیامبر رحمت حضرت محمد مصطفی (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیز چنین وضعیتی داشته است، حضرت در میان قومی بزرگ شد که به جز عده‌ای محدود، همه مردم بت‌پرست و مشرک بودند، اما ایشان حتی قبل از بعثت که حدود 40 سال به طول انجامید، هرگز مشرک نشد و هرگز آیین آن‌ها را تبعیت نکرد و بعد از بعثت نیز به شدت با آن‌ها مبارزه کرد و توانست در مدتی بسیار کم، عده زیادی از مردم همان جامعه را با خود همراه کند و بعد از 23 سال تمام مظاهر شرک و بت‌پرستی را از آن سرزمین پاک کند و آیینی جدید و برگرفته از عقل و خرد بنا کند. 🔺 در زمان کنونی نیز می‌بینیم بسیاری از مردم اورپا و آمریکا که در محیطی پر از فساد و تباهی رشد کرده‌اند، موفق شده‌اند بر علیه آیین و مقدسات خود قیام کرده و مسلمان شوند و مذهب تشیع را برای خود برگزینند، شاید بتوان گفت: حدود 30 یا 40 سال قبل در اروپا، از اسلام به عنوان دینی وارداتی یاد می‌شد، ولی در حال حاضر در بسیاری از کشورهای اروپایی از اسلام و مسلمانان، به عنوان یکی از ادیان مهم کشورها یاد می‌شود؛ یعنی مردمی که تمام اجداد آن‌ها اروپایی و مسیحی بوده‌اند به دین مبین اسلام گرویده و آیین قبلی خود را رها کرده‌اند. ________________ 📚 لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/28501 📎 📎 📎 📎 🔰 معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org
⁉️ با رجعت ائمه در عصر ظهور، بیش از یک امام در میان مردم حضور خواهد داشت و با رجعت پیامبر و امیرالمؤمنین(علیهما‌السلام) که از حضرت مهدی(علیه‌السلام) افضل هستند، حکومت امام زمان(عجل‌الله تعالی‌فرجه‌) و حاکمیت ایشان بر عالمیان محل اشکال است و این‌چنین شبهه تقدیم مفضول(حضرت مهدی) بر فاضل (پیامبر و امیرالمومنین) ایجاد می‌شود. 🔰پاسخ اجمالی: 👈 امام زمان(عجل‌الله تعالی‌فرجه‌) حاکمیت به معنایِ اعمال قدرت و امر و نهی و تعیین وظیفه نسبت به رسول خدا و امیرمؤمنان(علیهما‌السلام) ندارد، به عبارت دیگر تقدم فاضل بر افضل در صورتی است که افضل امکان حاکمیت داشته باشد و با توجّه به این‌که در عصر ظهور تقدیر خداوند بر حاکمیت حضرت مهدی(علیه‌السلام) است امکان حکومت برای افضل نیست، بنابراین مسأله تقدم منتفی خواهد شد. 🔰پاسخ تفصیلی: 👈 این شبهه را می‌توان به چند صورت پاسخ داد که در این‌جا به چند نمونه اشاره می‌کنیم: 1️⃣ شايد رجعت ائمه بعد از وفات حضرت مهدى(علیه‌السلام) باشد، که ظاهر بسیاری از روایات نیز همین است. 2️⃣ شايد اهل رجعت مكلف نباشند؛ بنابراين برگشتن آن‌ها فقط براى شادمانى مؤمنان و انتقام از دشمنان و ظهور دولت و سلطنت اهل ايمان، و خوارى كافران است، دليل قطعى هم نداريم كه حتما تكليف دارند. 3️⃣ هر یک از معصومین(علیهم‌السلام) ولایت و سرپرستی مردم زمان خود را داشته‌اند و در زمان‌های دیگر، این ولایت را ندارند، لذا چون وظیفه‌ای در اِعمال قدرت، جهتِ اداره جامعه و حکومت بر مردم ندارند، بحث تقدم بر آن‌ها مطرح نخواهد بود. تقدم در جایی مطرح است که هر دو دارای وظیفه باشند، بنابراین انتصاب حضرت مهدی(عجل‌الله تعالی‌فرجه‌) به حاکمیت جهان، تقدم بر آن‌ها به شمار نمی‌آید. 🔺امام زمان(عجل‌الله تعالی‌فرجه‌) نیز حاکمیت به معنایِ اعمال قدرت و امر و نهی و تعیین وظیفه نسبت به رسول خدا و امیرمؤمنان(علیهما‌السلام) ندارد و آن‌ها نیز فعالیت‌های از پیش تعیین شده خود را به امر پروردگار انجام می‌دهند. 4️⃣ انبيا و اوصياى گذشته هم رجوع كرده‏‌اند، با اين‌كه قطعا هر پيغمبرى از وصيش و هر وصيى از وصى بعدى افضل بوده، زيرا تقديم غير افضل بر افضل ممكن نيست، و خلافت هر وصيى هم مدت معينى داشته، بنابراین در صورتى كه رجعت انبياى سابق به اشكالى برنخورده، رجعت ائمه هم اشكالى ندارد. ________________________ 📚 لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/107068 📎 📎 📎 📎 🔰 معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org
⭕️ قرآن کریم خطاب به پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرماید: «تُرْجِي مَنْ تَشاءُ مِنْهُنَّ وَ تُؤْوِي إِلَيْكَ مَنْ تَشاءُ وَ مَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلا جُناحَ عَلَيْكَ ...[أحزاب/ 51] (موعد) هر يك از همسرانت را بخواهى می‌توانى به تاخير بیاندازى و هر كدام را بخواهى می‌توانی نزد خود حاضر کنی و هر گاه بعضى از آن‌ها را كه بر كنار ساخته‌‏اى بخواهى نزد خود جاى دهى، گناهى بر تو نيست...». ⁉️ دشمنان اسلام با تمسک به این آیه، نبی اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) را آدمی شهوت‌ران و زن‌پرست معرفی کرده و می‌گویند این آیه بیان می‌کند پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) هر کدام از زن‌ها را که دوست دارد نزد خود نگه‌دارد، که به معنای میل جنسی ایشان به برخی از همسشرانش بوده است. 👈 اما اگر به شان‌النزول این آیه دقت کنیم خواهیم دید این آیه دال بر لطافت و مهربانی بیش از حد پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) است؛ تاریخ می‌نویسد: برخی از همسران پيامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به حضرت عرض كردند كه بر نفقه و هزينه زندگى ما بيافزا (زيرا چشمشان به غنائم جنگى افتاده بود و چنين می‌پنداشتند كه بايد از آن، مقدار زيادى به آن‌ها برسد) آيات مذکور نازل شد و صريحاً به آن‌ها گوش‌زد كرد كه اگر دنيا و زينت‌های دنيا را می‌خواهند، براى هميشه از حضرت جدا شوند و اگر خدا و پيامبر و روز جزا را بیشتر دوست دارند، با زندگى ساده او بسازند. ❇️ هم‌چنین در چگونگى تقسيم اوقات زندگى پيامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در ميان آن‌ها نيز، با هم رقابت‌هايى داشتند كه حضرت را با آن همه گرفتارى و اشتغالات مهم در مضيقه قرار می‌داد، هر چند حضرت عدالت در ميان آن‌ها را کاملاً رعايت می‌كرد، ولى باز گفتگوهاى آن‌ها ادامه داشت؛ آيه فوق نازل شد و پيامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) را در تقسيم اوقاتش در ميان آن‌ها كاملاً آزاد گذاشت و ضمناً به آن‌ها اعلام كرد كه اين حكم الهى است تا هيچ‌گونه نگرانى و سوء برداشتى براى آن‌ها حاصل نشود. 🔺 این آیه در واقع برای رفع مشكلی در زندگانی شخصی پيامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نازل شد؛ زیرا يك رهبر بزرگ الهى هم‌چون نبی اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) آن هم در زمانی‌كه در كوره حوادث سخت گرفتار است و توطئه‏‌هاى خطرناكى از داخل و خارج براى او چيده می‌شود، نمی‌تواند فكر خود را زياد مشغول زندگى شخصى و خصوصی‌اش كند، بايد در زندگى داخلى خود داراى آرامش نسبى باشد، تا بتواند به حل انبوه مشكلاتى كه از هر سو او را احاطه كرده است با فراغت خاطر بپردازد. آشفتگى زندگى شخصى و دل مشغول بودن او به وضع خانوادگى در اين لحظات بحرانى و طوفانى سخت خطرناك است. 💠 اختلاف ميان همسران و رقابت‌هاى زنانه متداول بین آن‌ها، گاهی طوفانى در درون خانه بر پا می‌کرد و این مساله فكر حضرت را به خود مشغول می‌نمود. حضرت نیز به خاطر روحیه بالا و عالی خود بر این موارد صبر می‌کرد و عصبانیّتی از خود نشان نمی‌داد، اين‌جا است كه خداوند متعال، يكى ديگر از ويژگی‌ها را براى پيامبرش قائل شده و براى هميشه به اين ماجراها و كشمكش‌ها پايان داد و حضرت را از اين نظر آسوده خاطر و فارغ البال كرد. _________________________ 📚 لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/28603 📎 📎 📎 🔰 معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org
⁉️ اسلام به غیر از طهارات و نجاسات، چیزی ندارد، تمام اسلام خلاصه می‌شود در توالت رفتن و بیرون آمدن ؟! ✅ این سخن کذبی است که از سوی دشمنان و معاندین دین اسلام مطرح می شود لذا اگر در دین مبین اسلام و آیات قرآن دقت کنیم، خواهیم دید بیش از 80 درصد آیات قرآن کریم و شمار زیادی از روایت معصومین(علیهم‌السلام) به بیان اصول دین و پاسخ سوالات اساسی انسان اختصاص داشته است و مهم‌ترین فلاسفه زمان مثل فارابی، ابن سینا، سهروردی، ملاصدرا و... تمام افتخارشان این بوده است که در نهایت، توانسته‌اند با عقل و کندوکاو علمی به آن نتیجه‌ای برسند که قرآن سالیان قبل بیان کرده است. ❇️ دین اسلام توانست بشر را از نادانی و گمراهی و حیرانی و پوچ گرایی و نابودی نجات دهد و با بیانات دل‌نشن و آرام کننده خود، بشریت را هدایت کرده و ابتدا فکر او و سپس زندگی او را سروسامان بخشد. 🔺 اسلام تنها طهارت و نجاست نیست، بلکه اساس اسلام بر پایه برابری و مساوات بنا شده است. اسلام دستور می‌دهد به حقوق دیگران باید احترام نهاد، حق یتیم را باید رعایت کرد، به پدر و مادر باید نیکی کرد، ظلم و ستم باید ترک شود، نسبت به دیگران نباید کینه داشت، مومنان همه با هم برادراند، نباید غبیت کسی را کرد، نباید دروغ گفت، نباید به کسی تهمت زد، با همسر و فرزندان باید مهربان بود، زنان نباید از ارث محروم گردند، نباید به ناموس مردم چشم داشت، دزدی ممنوع است و هزاران دستور اخلاقی دیگر که زندگی انسان را متحول کرده و او را از یک حیوان به انسان مبدل ساخت؛ حتی در این دین عزیز، حیوانات و درختان نیز از حقوق خود برخوردارند. 💠 به خاطر همین دستورات نورانی و عالی بود که جامعه عقب افتاده عرب جاهلیت، بعد از مدت بسیار کوتاهی به جامعه‌ای مترقی مبدل گردید که در آن، اخلاق موج می‌زد و ایثار در راه انسانیت به ارزش تبدیل شده بود؛ مسلمانان مکه برای برپایی توحید و ایمان آوردن به خداوند متعال تمام مال و اموال خود را رها کرده و به مدینه هجرت کردند و مردم مدینه نیز با روی باز از آنان استقبال کردند و تمام اموال خود را بین آن‌ها تقسیم کردند. کجای عالم چنین فداکاری را می‌توان یافت؟ کسی که تنها یک اتاق کوچک داشت، آن را با پرده‌ای به دو نیم تقسیم کرده بود و نصف آن‌را به برادر مهاجر مسلمان داده بود. ____________________ 📚 لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/25361 📎 📎 🔰 معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org
⁉️ اخیرا دیده شده در فضای مجازی برخی معاندین با حالت تمسخر می‌گویند: شیعیان از قول امامانشان گفته‌اند اگر زنا زیاد شود، زلزله می‌آید، زلزله به علت فعالیت درونی زمین است ربطی به این حرف هایی که شیعیان می گویند ندارد. 🔰 پاسخ : 🔸 خداوند متعال، عالم هستی را بر اساس نظم آفرید و نظام آن‌را نظامی علت و معلولی قرار داد؛ یعنی اراده کرده که هر چیزی علتی برای چیز دیگر باشد. به طور مثال آتش را سببی برای حرارت و گرما قرار داد، حتی میکروب‌ها و ویروس‌ها را عاملی برای بیماری بدن و بسیاری از گیاهان دارویی در طبیعت را عاملی برای بهبودی و شفای بدن قرار داد. ✍️ همچنین بین امور معنوی و عالم طبیعت نیز رابطه علی و معلولی و جود دارد و خداوند متعال عالم را به گونه ای آفریده است که انجام بعضی از امور معنوی باعث تغییراتی در عالم طبیعت می شوند مثلا طبق روایتی که از امام صادق علیه السلام وارد شده است حضرت می فرمایند: «إِذَا فَشَا الزِّنَا ظَهَرَتِ الزَّلْزَلَةُ: هر گاه گناه بزرگ زنا زیاد شود، زلزله خواهد آمد.» 💢 البته باید به این نکته توجه داشت که گناه کردن (زنا) علت تامه برای آمدن زلزله نیست و ممکن است علت های مختلفی در آمدن زلزله دخیل باشند که یکی از آنها گناه باشد. ✅ و نکته پایانی که باید متذکر شویم این است که پیچیدگی های عالم هستی فراوان است و ما با عقل و علوم زیستی و تجربی نمی توانیم به تمام ابعاد آن دست پیدا کنیم لذا این فرستادگان الهی هستند که با ارتباط و قربی که به خداوند متعال دارند خداوند آنان را از علوم غیبی آگاه ساخته است. برای همین نباید از معاندین و افرادی که نسبت به اولیاء الهی درک و شناختی ندارند، انتظار داشت تا روایات و کلمات نورانی که آن بزرگواران بیان داشته اند را بفهمند و نسبت به آن شبهه نکنند. ____________________ 📚 لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/27803 📎 📎 📎 📎 🔰 معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org
⁉️ این چه دنیای بی‌خود و سراسر ظلم و بی‌عدالتی است که هزاران زن، کودک و انسان‌های بی‌گناه در یمن، فلسطین، آفریقا و ... در زیر موشک‌ها قطعه قطعه می‌شوند! خدا کجاست؟ چرا خداوند سکوت کرده و کاری انجام نمی‌دهد؟ 🔰 پاسخ اجمالی: 👈 این تصور که خداوند نسبت به ظلم ظالمان و رنج مظلومان بی‌تفاوت است و سکوت کرده، کاملا غلط است و اگر ظلمی در عالم صورت می‌گیرد اولا به خاطر اختیار و اراده خود انسان‌ها و بی‌توجهی و بی‌تفاوتی دیگر انسان‌ها به حال مظلومان و عدم ایستادگی آنان در برابر ظالمان است. ثانیاً اگر انسان ها به راهی که خداوند برای آن‌ها در نظر گرفته، حرکت کنند جنگ‌ها و ظلم‌ها از بین خواهد رفت و به امنیت و آسایش خواهند رسید. 🔰 پاسخ تفصیلی: 👈 نکته اول: ظلم و جنایت‌، معلول اختیار انسان ✅ مهمترین نکته‌ای که باید به آن توجه داشت این است که خدا انسان را موجودی مختار آفریده است، و اساسا وجه امتیاز و برتری انسان‌ها بر سایر موجودات داشتن همین اختیار است. با وجود اختیار نیز امکان فساد و ظلم از طرف بعضی از انسان‌ها وجود خواهد داشت و چنین چیزی اجتناب ناپذیر می‌باشد. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «ظَهَرَ ﭐلْفَسَادُ فِي ﭐلْبَرِّ وَﭐلْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَيْدِي ﭐلنَّاسِ[الروم/41] فساد در خشکی و دریا، به جهت اعمال خود انسان‌ها ظهور و شیوع پیدا کرد.» پس عامل اصلی این همه ظلم و جنایت، خود انسان‌ها هستند نه خداوند. همچنین اگر خداوند بخواهد به اجبار جلوی ظلم ها را بگیرد لازمه آن این است که انسان ها را سلب اختیار کند و از روی اجبار خوب باشند! 👈 نکته دوم: دفاع از مظلوم و ایستادگی در برابر ظالمان وظیفه همگانی ❇️ دین اسلام همه انسان‌ها را موظف کرده که به دفاع از مظلوم برخیزند و در مقابل مستکبران و ستمگران بایستند. قرآن کریم می‌فرماید: «وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الله وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ[نساء/76] و شما را چه شده است که در راه خدا و (برای یاری) مردان و زنان و کودکان مستضعف، پیکار نمی‌کنید.» 👈 نکته سوم: خداوند فقط ساکت و ناظر نیست! ✳️ هرگز این‌چنین نیست که خداوند نسبت به اعمال بندگانش و نسبت به مظلومان بی‌تفاوت باشد، امداد آسمانی همیشه در کنار بندگان خدا و مظلومان قرار دارد چنان که خداوند متعال می‌فرماید: «لَوْلَا دَفْعُ ﭐلله ﭐلنَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ ﭐلْأَرْضُ وَلَـکِنَّ ﭐلله ذُو فَضْلٍ عَلَى ﭐلْعَالَمِينَ[البقره / ۲۵۱] اگر خداوند بعضی از مردم را به وسیله بعضی دیگر دفع نمی‌کرد، فساد زمین را فرا می‌گرفت و لکن خداوند دارای فضل است برای عالمیان.» 🔶 هم‌چنین هرگز نباید این چنین تصور شود که خداوند کاری به اعمال ظالمان ندارد و در برابر ظلم‌ آنان سکوت کرده و نسبت به آن بی‌اعتنا است. یکی از سنت‌های الهی، سنت استدراج است، یعنی خداوند آنانی را که غرق در گناه شده‌اند و هیچ امید و روزنه‌ای برای هدایت و بازگشت‌شان وجود ندارد، به ایشان مهلت داده و آنان را به خود وامى‌‏‌گذارد و به اصطلاح به آنها میدان می‌‌دهد تا پشتشان از بار گناه سنگین شود و استحقاق حداکثر مجازات را پیدا کنند. قرآن کریم می‌فرماید: «وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذينَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلي‏ لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلي‏ لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهينٌ [آل عمران/178] كسانى كه كافر شدند اگر مى‏ بينيد كه ما به ايشان مهلت داده ‏ايم، گمان نكنند كه در اين مهلت خير خود آنان را خواسته ‏ايم، نه، تنها منظور ما اين است كه اين گروه بيشتر گناه كنند، و عذابى اليم داشته باشند.» 👈 نکته چهارم: شناسایی سنت‌ها و قوانین الهی 🔺 خداوند هرگز نسبت به بندگانش و نحوه زندگی آن‌ها بی‌اعتنا نیست. اما این چنین هم نیست که بر اساس توهم عده‌ای از بندگانش عمل ‎‌کند، بلکه کارهای خداوند، از جمله کمک به بندگان و باز دارندگی از ظلم‌ها بر اساس قوانین و سنت‌های لایتغیر خویش که در عالم بر قرار کرده است، انجام می‌شود که انسان‌ها می‌توانند با شناخت اصول این قوانین از امدادها و الطاف الهی بهره‌مند شوند. ____________________ 📚 لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/102146 📎 📎 📎 🔰 معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org
⁉️ خداپرستان می‌گویند هر چیزی علتی دارد، پس جهان باید علت داشته باشد و این علت خداست. وقتی از ایشان سوال می‌کنید که علت خدا چیست!؟ می‌گویند خدا علت ندارد، این مطلب با ادعا خودشان که همه چیز باید علت داشته باشد در تعارض است. 🔰 پاسخ: درست هست که هرچیزی علتی دارد اما اگر این علت ها در جایی تمام نشود موجب تسلسل می شود و تسلسل محال و باطل است، پس باید موجودی که علت العلل است وجود داشته باشد که همان خداست. 🔷 توضیح مطلب👇👇 👈 تسلسل در لغت از ريشه سلسله به معناى زنجيره است و در اصطلاح عبارتست از پى‏ در پى بودن يك سلسله علل كه به جائى هم منتهى نشوند و تا بى‌نهايت امتداد داشته باشد؛ به طور مثال، الف علت ب و ب علت ج و ج علت دال و ... تا بى‏‌نهايت که این عقلا محال است. چرا که وجود می‌بایست به یکجا ختم شود که وجودش از خودش باشد و بی‌نیاز از غیر؛ مثلا اگر چراغ‌هاى بسياری داشته باشيم و همه خاموش باشند و بخواهيم هر يك را از ديگرى روشن كنيم ممكن نيست، مگر كبريت يا چيزى مانند آن - كه از خود او روشنى بیرون بیاید و يك چراغ را روشن كند- را داشته باشیم. ✅ تشریح برهان 👈 اگر خدا خالقى داشته باشد، همين سخن درباره خالق فرضى او نيز تكرار مى‏‌شود كه آفريدگار آن خالق كيست؟ اگر مطلب زنجيروار ادامه يابد و براى هر خالقى خالق ديگر تا بى‏نهايت فرض كنيم، سر از «تسلسل» در مى‏آورد كه باطل بودنش از واضحات است، و اگر به وجودى برسيم كه هستيش از خود اوست و نياز به آفريدگارى ندارد، او واجب الوجود و خداوند عالم است. ✳️ حال ما از مادی‌گراها می‌پرسیم اگر همه چيز معلول «ماده» است، پس علت وجود ماده چيست؟ روى اين حساب مى‏ بينيم همه فلاسفه جهان اعم از الهى و مادى به يك وجود ازلى ايمان دارند، وجودى كه نياز به خالق ندارد و هميشه بوده است، تفاوت در اين است كه ماديين علت نخستين را فاقد علم و دانش و عقل و شعور مى‏دانند، و براى‏ آن جسميت، زمان و مكان قائلند، اما خداپرستان او را داراى علم و اراده و هدف مى ‏دانند و او را فوق مكان و زمان مى‏دانند. 💠 بنابراين آن چیزی که نیاز به خالق و آفریدگار دارد، موجود ممکن و حادث است نه هر موجودی، یعنی هر ممکن الوجودی نیازمند به علت است و علت آن نیز هرگز نمی‌تواند ممکن باشد، و به حکم تسلسل تنها واجب الوجود است که علت همه چیز و علت‌العلل است و نیاز به علتی دیگر ندارد. ________________________ 📚 لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/103461 📎 📎 📎 🔰 معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org
⁉️ در روایات اهل سنت، ابوطالب را مشرک معرفی کرده‌اند. روایتی تاریخی وجود دارد که می‌گوید: «آن‌گاه که زمان وفات ابوطالب فرا رسید، پیامبر(ص) نزد وی رفت در حالی‌که ابوجهل نزد او بود. پیامبر(ص) فرمود: ای عمو، بگو نیست خدایی جز الله، تا در پیش‌گاه الله برای تو حجت آورم. ابوجهل و عبدالله بن بنی‌امیه گفتند: ای ابوطالب آیا از دین عبدالمطلب روی بر می‌گردانی؟ آن دو نفر این سخن را تکرار می‌کردند که ابوطالب گفت: من بر دین عبدالمطلب هستم.. .» 🔰 پاسخ اجمالی: 👈 هرچند ابوطالب بنا بر مصالحی، تقیه می‌کرده، اما دلایل روشنی بر ایمان حضرت ابوطالب وجود دارد. ابوطالب در اشعار خود بارها به نبوت پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) اقرار کرده است. اهل بیت پیامبر که بیشترین شناخت را از ایشان داشته‌اند، به ایمان وی تصریح کرده‌اند. خدمات ابوطالب برای حفظ و گسترش اسلام در بدترین شرایط آن موقع دلیل روشنی بر ایمان اوست. 🔰 پاسخ تفصیلی: 👈 حضرت ابوطالب، فرزند عبدالمطلب و عموی پیامبر اکرم(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) و پدر امیرالمومنین(علیه‌السلام) بود. شیعیان و بسیاری از علمای اهل سنت عقیده دارند که حضرت ابوطالب، به رسول اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) ایمان آورد و از دنیا رفت. اما برخی از سیره‌نویسان اموی و عباسی برای تخریب چهره‌ی امیرالمومنین(علیه‌السلام)، ایمان ابوطالب را رد کرده‌اند و می‌گویند: ابوطالب، مشرک از دنیا رفت! ✅ شواهد بسیاری بر ایمان ابوطالب وجود دارد که در ذیل به آنها می‌پردازیم: 1️⃣ آثار علمی و ادبی که از ابوطالب به جای مانده، نشان می‌دهد که نه تنها ایشان به پیامبر ایمان آورده، بلکه ایمان ایشان در درجه‌ بالایی بوده است. قصیده‌های زیادی از ابوطالب در کتب سیره موجود است. از جمله قصیده‌ لامیه‌ی ایشان. 2️⃣ در مورد ایمان ابوطالب روایات بسیاری از اهل بیت(علیهم‌السلام) به ما رسیده است. به طور مثال امام حسن عسکری(علیه‌السلام) از پدران خود نقل می‌کند: «خداوند تبارک و تعالی، به رسولش وحی کرد: من تو را به وسیله‌ دو گروه از پیروانت یاری می‌کنم: کسانی که مخفیانه تو را یاری می‌کنند و کسانی که آشکارا به یاری تو می‌پردازند. سرور افراد گروه اول و با فضیلت‌ترین آنان، عمویت ابوطالب است و سرور افراد گروه دوم و با فضیلت‌ترین آنان، علی بن ابی طالب(ع) است.» به دلیل وجود همین روایات است که علمای شیعه درباره‌ ایمان ابوطالب اجماع دارند. 3️⃣ اقدامات و عمل‌کردهای جناب ابوطالب یکی از روشن‌ترین دلایل ایمان حقیقی است. ایشان، 48 سال تمام از پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) حمایت کرد. حضرت را همراه خود به مسافرت می‌برد و سه سال تمام در شعب ابی‌طالب در کنار پیامبر ایستادگی کرد و محاصره‌ اقتصادی را تحمل نمود. در این مدت هرتوانی داشت برای حفظ اسلام هزینه کرد. 🔶 روایت محل سوال از کتاب طبقات ابن سعد با پنج واسطه نقل شده است. نفر اول سند شخصی است به نام «محمد بن عمر بن واقد» که بزرگان اهل سنت مانند احمد بن حنبل و بخاری، او را دروغگو و متروک الحدیث معرفی کرده‌اند. پس روایت ضعیف و غیر قابل قبول است. _____________________ 📚 لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/150896 📎 📎 📎 🔰 معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org
⁉️ اگر خدا شفادهنده بود، کفار زودتر از ما از کرونا شفا پیدا نمی‌کردند، پزشک است که شفا می‌دهد، خود علما هم در هنگام بیماری به پزشک متوسل می‌شوند!؟ 🔷 پاسخ اجمالی: شبهه کننده تصور کرده است که دارو و پزشک جدا شفاء می دهند و خدا هم جداگانه شفاء می دهد؛ در صورتی که تا خداوند متعال نخواهد نه دارو اثر دارد و نه پزشک می تواند کاری کند، بلکه خداوند متعال شفاء را در دارو و به دست پزشک قرار داده تا ما از آن استفاده کنیم و بهبود پیدا کنیم. لذا همه انسان ها آفریده الهی هستند و رحمت عام الهی شامل تمام انسان ها می شود حال چه کافر، چه متدین و مومن باشند پس خداوند شفاء را در دارو قرار داده است و هرکس که تلاش کند و این دارو را کشف کند؛ به شفاء نیز دست پیدا می کند. اما این که گفته شد کفار زودتر از ما به دارو و شفاء دست پیدا کردند نیز حرف کذبی است که آمارها کذب بودن آن را آشکار کرده است. 🔶 پاسخ تفصیلی: 👈 پاسخ به این شبهه در توجه به دو نکته نهفته است: 1️⃣. علل و اسباب طبیعی، واسطه‌ رسیدن فیض الهی به بندگان هستند. کسی که برای درمان بیماری‌اش دارو نخورد، نمی‌تواند انتظار بهبودی داشته باشد. انسان باید حرکت کند و به اسباب طبیعی و علل ظاهری نیز تمسک بجوید تا شفا یابد. شفا از جانب خدا و به دست طبیب اتفاق می‌افتد. امام صادق(علیه‌السلام) در این باره فرمود: «یکی از پیامبران بیمار شد، با خود گفت: خودم را درمان نمی‌کنم تا همان خدایی که مرا مریض کرده، درمانم کند! خداوند به او وحی کرد: من تو را شفا نمی‌دهم تا دوا بخوری، هم شفا از من است و هم دوا.» 🔺 طبیب حقیقی و علّت العلل بهبودی، خداست، چرا که همه‌چیزِ طبیب، از خداست و اراده‌ی او، اراده‌ حق تعالی برای رفع مشکل مردم است. پزشکی که خالصانه و مخلصانه در معرکه‌ مبارزه با بیماری‌هایی همچون کرونا، جهاد می‌کند، مظهر اسمای الهی مانند «الشافی و الطبیب» می‌شود. 2️⃣. همه‌ انسان‌ها وظیفه دارند بر اساس عقل، به متخصص مراجعه کنند. کسی که طب نمی‌داند، باید برای مشکلش نزد پزشک برود. هر عاقلی این مطلب را می‌فهمد. دین اسلام نیز این مطلب را برای تاکید بیشتر به صورت یک دستور دینی، بیان کرده است. پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: «به درستی که خداوند، بیماری و دارو را نازل کرده است؛ و برای هر دردی دارویی قرار داده، پس خود را مداوا کنید و به وسیله حرام مداوا نکنید.» 💠 در نتیجه: وظیفه‌ی عقلی و دینی ماست که برای حفظ جان و شکر نعمت سلامتی، به پزشک مراجعه کنیم و به این وسیله، شفای خود را از درگاه الهی مسئلت کنیم. ______________________ 📚 لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/150673 📎 📎 📎 📎 🔰 معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org
⁉️ اهل سنّت تلاش می‌کنند با هر بهانه‌ای که شده اثبات کنند روابط میان اهل بیت و خلفا حسنه بوده است، لذا نقل می‌کنند امام صادق(علیه‌السلام) فرمود: «ولدنی ابوبکر مرّتین: ابوبكر دو بار مرا به دنيا آورده است.» 🔰 پاسخ اجمالی: 👈 اين روايت، ساختگى و جعلى مى‌باشد و از دروغ‌هايى است كه به اهل بيت و شيعيان نسبت داده شده است. 🔰 پاسخ تفصیلی: 👈 اين روايت را هيچ‌يك از علماى شيعه نقل نكرده ‌است، تنها مرحوم ابو الفتح اربلى در كتاب كشف الغمه آن را از عبد العزيز بن اخضر جنابذى كه سنى حنفى است نقل كرده که بین این شخص و امام صادق بیش از پانصد سال فاصله است. بنابر این روايت مرسله است و روايت مرسل ارزشى براى استدلال ندارد. ❇️ اگر اهل سنت بخواهند مطلبى را براى شيعيان بيان كنند، بايد به روايتى استناد كنند كه از طريق روات شيعه به سند صحيح نقل شده باشد. معنى ندارد كه بر اساس روايتى كه شيعه قبول ندارد، بخواهند عليه آن‌ها استدلال كنند. 👈 اما سند این روايت در كتاب‏هاى اهل سنت ✳️ مهم‌ترين سندى كه در کتب اهل سنت مى‏‌توان يافت، سندى است كه مزّى در تهذيب الكمال نقل كرده است، روايت را چنين نقل كرده‌اند كه امام صادق(علیه‌السلام) فرمود: «چيزى از شفاعت على(علیه السلام) اميد ندارم، مگر اين كه مثل همان را از ابوبكر اميد دارم، به درستى كه ابوبكر مرا دو بار به دنيا آورده است.» 🔺 چهار نفر اوّل این سند همگی مجهولند، لذا اين روايت حتى در كتاب‏هاى خود اهل سنت نيز سند درستى ندارد و تمام سندهاى آن بدون استثنا طبق قواعد رجالى اهل سنت بى‌اعتبار هستند. 🔶 نکته پایانی اینکه آيا انتساب به ابوبكر براى امام صادق(علیه السلام) افتخار دارد؟ چگونه ممكن است امام صادق(علیه‌السلام) به چنين مطلبى افتخار كرده باشد در حالى كه اين مطلب مخالف سيره آن حضرت بوده است؛ زيرا با مراجعه به سيره آن حضرت مى‌‏بينيم كه ایشان بالاترين افتخار برايش قبول ولايت و امامت جدش امير المؤمنين(علیه‌السلام) است نه ولادت از او؛ لذا مى‌فرمايد: «ولايت على بن أبى طالب(عليه السلام) براى من محبوب‏تر از اين است كه او مرا به دنيا آورده است، چرا كه قبول ولايت او براى من واجب و فرزند او بودن امتياز است.» 💠 حال چگونه ممكن است كه نسبت امام صادق با امير المومنين(علیهماالسلام) افتخار نباشد ولى نسبت با ابوبكر افتخار باشد؟ __________________________________ 📚 لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/37087 📎 📎 📎 🔰 معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org
⁉️ وهابیت علم غیب را مختص به خداوند متعال می‌دانند و معتقدند هیچ انسانی حتی پیامبران الهی علم غیب ندارند، زیرا قرآن از زبان پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرماید: من علم غیب ندارم و نیز حضرت یعقوب(علیه‌السلام) اگر می‌دانست یوسف زنده است، هرگز این‌قدر گریه نمی‌کرد. 🔰 پاسخ: 👈 درباره صاحبان «علم غیب» در قرآن کریم دو دسته آیات متفاوت دیده می‌شود: دسته اول آیاتی است که علم غیب را مخصوص خداوند متعال می‌داند، و دسته دوم آیاتی است که علم غیب را براى غیر او نیز ممکن می‌داند. ✅ از دسته اول می‌توان به آیات زیر اشاره کرد: 1️⃣. «وَ عِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لاَیَعْلَمُهَا اِلاَّ هُوَ؛ [انعام / 59]کلیدهاى غیب، تنها نزد او است و جز او، کسى آن‌ها را نمی‌داند.» 2️⃣. قرآن از زبان پیامبر اكرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرماید: «وَ لَوْ کُنْتُ اَعْلَمُ الْغَیْبَ لَاَسْتَکْثَرتُ مِنَ الْخَیْرِ وَ مَا مَسَّنِىَ السُّوء[اعراف / 188] و اگر از غیب باخبر بودم، سود فراوانى براى خود فراهم می‌آوردم، و هیچ بدى [و زیانى] به من نمی‌رسید.» 👈 از مجموع آیات ذکر شده، به خوبى می‌توان نتیجه گرفت که علم غیب و احاطه به اسرار نهان، مخصوص ذات پاک خداوند متعال است. ❇️ امّا دسته دوم از آیات، که «علم غیب» را برای دیگران هم ممکن می‌دانند عبارتند از: 1️⃣. «عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى‏ غَيْبِهِ أَحَداً * إِلاَّ مَنِ ارْتَضى‏ مِنْ رَسُول [جن / 26و27] عالم الغيب او است و هيچ‌كس را بر اسرار غيبش آگاه نمى‏‌سازد، مگر رسولانى كه آن‌ها را برگزيده است.» 2️⃣. «وَ ما كانَ الله لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَ لكِنَّ الله يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشاءُ فَآمِنُوا بِالله وَ رُسُلِه؛ [آل عمران / 179] ممكن نبود كه خداوند شما را از اسرار نهان آگاه سازد، ولى خداوند از ميان رسولان خود هر كس را بخواهد برمى‏‌گزيند.» 👈 از این‌گونه آیات استفاده می‌شود، افراد دیگری غیر از خداوند متعال نیز علم غیب دارند، البته علمی که خداوند متعال به آن‌ها داده است، نه این‎که خودِ آن‌ها به دست آورده باشند؛ امّا وهابیت خبیث، برای اثبات مدّعای خود، تنها دسته اول آیات را ذکر کرده و از بیان دسته دوم امتناع می‌ورزد، چرا که با عقاید آنان سازگاری ندارد، گویا قرآن این آیات را ندارد. 🔶 برای جمع بندی بین این دو دسته از آیات، می‌توان گفت: علم غیب به طور مطلق و بدون هیچ قید و شرطى و بالذات، مخصوص ذات خداوند متعال است؛ اوست که احاطه بر تمام عالم غیب و شهود دارد و این علم قائم به ذات مقدسش می‌باشد و از او جدا نیست. ولى دیگران - مانند پیامبران، امامان معصوم و فرشتگان - تنها از طریق تعلیم الهى، می‌توانند از اسرار غیب آگاه شوند. ❇️ شاهد این جمع، و این‌که پیامبران و دیگران هم علم غیب دارند این است که قرآن از زبان حضرت عیسی(علیه‌السلام) بیان می‌کند: «وَ اُنَبِّئُکُمْ بِمَا تَأْکُلُونَ وَ مَا تَدَّخِرُونَ فى بُیُوتِکُم [آل عمران/ 49] و به شما خبر می‌دهم از آن‌چه می‌خورید و آن‌چه را در خانه‌هاى خود ذخیره می‌کنید» این مطلب جز از طریق علم غیب امکان ندارد، حال اگر پیامبران علم غیب ندارند، چگونه حضرت عیسی(علیه‌السلام) چنین اخبار غیبی را بیان کرد. 💠 راجع به ائمه اطهار نیز این قضیه درست است؛ آنان مسائلی را از آینده خبر داده بودند که به همان ترتیب اتفاق افتاد و گویای علم غیب امام بود؛ برخی از علمای اهل سنت به این موارد اعتراف کرده و معتقدند ائمه اطهار(علیهم‌السلام) دارای علم غیب بوده اند، ولی این علم را پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به آن‌ها تعلیم داده بود. «ابو حامد غزالی» نیز بر این باور است که پیامبر، اخبار گذشته و آینده را در کتابی به اسم «جفر و جامعه» به برادر و شریک خود [علی بن ابی‌طالب] آموخت. _____________ 📚 لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/39173 📎 📎 📎 📎 🔰 معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org
⁉️ با توجه به توحید افعالی اگر همه چیز توسط خداوند متعال خلق شده است، پس چرا باید تلاش کرد تا به مقاصد و اهدافی رسید، به عنوان مثال اگر مرگ و زندگی در دست خداوند متعال است، چرا باید در جنگ زره پوشید و یا زمانی که بیمار می‌شویم، چرا باید به پزشک مراجعه کنیم!؟ و یا اگر قبولی در امتحان به دست خداوند متعال است، چرا باید تلاش کنیم و درس بخوانیم!؟ حال آن‌که اگر خداوند متعال بخواهد قبول می‌شویم و اگر نخواهد رد می‌شویم!؟ 🔰 پاسخ اجمالی: 👈 تقدیر الهی دوگونه است: برخی حتمی است، از این‌رو انسان اختیاری در آن ندارد، ولی برخی از تقدیرات الهی غیر حتمی است، که در این موارد انسان اختیار دارد که هر فعلی را که می‌خواهد انجام دهد. در این موارد تعارضی بین اختیار انسان و تقدیر الهی نیست، زیرا آنچه خداوند تقدیر می‌کند، فعل انسان همراه با همه خصوصیات و قیود آن است، نه بدون آنها؛ که یکی از این قیود نیز اختیار انسانی است. 🔰 پاسخ تفصیلی: 👈 برای پاسخ به این‌گونه سوالات لازم است، به تبیین این نکته بپردازیم که قضا و قدر الهی، دو گونه است: 🔺 قضا و قدر حتمی: که خارج از اختیارات انسان است، به عنوان مثال، سیل و زلزله اتفاق می‌افتد. 🔻 قضا و قدر غیر حتمی: که در آن انسان اختیار دارد، در این حوزه، تقدیر الاهی هیچ‌گونه منافاتی با اراده و تصمیم‌گیری آزاد انسان ندارد و از این رو، مسئولیت افعال آدمی در این حوزه بر عهده خود اوست، چون معنای قضا و قدر الهی این است که تحقق هر پدیده‌ای با همه خصوصیات و قیود آن، مستند به علم و اراده الاهی است. 🔶 تقدیر حتمی قابل تغییر نیست و در عالم خارج تحقق پیدا می‌کند، ولی تقدیر غیر حتمی، قابل تغییر و تبدیل است، تمام افعال اختیاری انسان از نوع تقدیرات غیر حتمی است، به این معنا که امکان دارد شخصی با دعا، صدقه، توبه و ... آن را دگرگون کند، آن‌چنان که امام صادق(علیه‌السلام) در این زمینه می‌فرمایند: «دعا تقدیر را دگرگون می کند.» به عنوان مثال تقدیر الهی به این بود که قوم یونس را عذاب کند، ولی این عذاب کردن مشروط به این بود که ایشان توبه نکند، ولی زمانی که این افراد از کار خویش نادم شدند و برگشتند تقدیر الهی نیز تغییر کرد. 💠 در نتیجه: با توجه به توضیحاتی که بیان شد بین توحید افعالی، و اختیار انسان تعارضی وجود ندارد، بلکه اختیار انسان نیز یکی از علل هستی است که از سوی خداوند متعال قرار داده شده است. __________________________________ 📚 لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/107450 📎 📎 🔰 معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org
⁉️ در قرن 21 با این تکنولوژی، هر 11 ثانیه یک زن یا نوزاد تازه متولد شده می‌میرد، معلوم نیست در قرن های گذشته چقدر کشته می دادیم!؟ این بیشتر به کاردستی زهراء 8 ساله از کرج شبیه است تا طراحی قادری مطلق به اسم خدا. 🔰 پاسخ کوتاه 1⃣ اولا: مرگ اجتناب ناپذیر است و همه می‌میرند؛ 2⃣ دوما: مرگ به معنای پوچی و بی‌نظمی نیست؛ 3⃣ سوما: مرگ این زنان بر اثر ناتوانی انسان در درمان است و الا خداوند متعال چه بسا درمان آن را در گیاهان اطراف ما قرار داده باشد. 🔰 پاسخ تفصیلی 👈 در پاسخ به این سوال توجه به چند نکته ضروری است: 👈 نکته اول: شبهه کننده در صدد است با بیان این مطلب، نظم و حکمت موجود در عالم را زیر سوال برده و بگوید خالقی قادر و حکیم وجود ندارد، اما بدون شک در جای جای عالم ماده که نظر کنیم، نظم و هماهنگی بین اجزای آن را خواهیم دید و انکار آن، انکار واقعیت و وجدان آدمی است. بنابراین نظم در عالم وجود دارد و هر مجموعه منظمی ناظم می‌خواهد، این مسئله‌ای عقلی و فطری است. ✳️ نکته دوم: مرگ به معنای پایان زندگی و هیچ و پوچ بودن نیست که اگر انسانی از دنیا رفت ما آن را دال بر بی‌نظمی و دال بر نبود خدا و نبود حکمت بدانیم، بالاخره هر انسانی که به دنیا آمده است یک روزی از دنیا خواهد رفت، همه انسان‌ها خواهند مرد، قرآن در این باره می‌فرماید: «كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ۖ ثُمَّ إِلَيْنَا تُرْجَعُونَ [عنکبوت/٥٧] هر انسانی مرگ را می‌چشد، سپس شما را به سوی ما بازمی‌گردانند» لذا نمی‌توان گفت چون هر 11 ثانیه یک نفر می‌میرد پس خدایی وجود ندارد. 🔶 نکته سوم: اگر این مرگ را در برابر کل جمعیت بشر در نظر بگیریم درصد ناچیزی می‌شود و حتی به 1 درصد نمی‌رسد، آمار ارائه شده در کشور ما نیز بسیار ناچیز است، مطابق آمار ارایه ‌شده توسط وزارت بهداشت تعداد مرگ مادران باردار در سال 92، 291 مورد و در سال 93، 293 مورد بوده است. ❇️ نکته چهارم: این مرگ ها از ناحیه انسان است و این‌که درست نتوانسته تدبیر کند، پزشکان مهم‌ترین عوامل این مرگ‌ها را چنین بیان کرده‌اند: خون‌ریزی، مامایی، عفونت و آمبولی از دلایل مرگ مادران باردار است؛ مرگ بر اثر آمبولی واقعاً اجتناب‌ناپذیر است حتی اگر مادر در بیمارستان‌های مجهز پیشرفته‌ترین کشورهای دنیا باشد. 💠 این موارد قابل درمان و قابل پیش‌گیری است و خداوند متعال برای آن راه قرار داده است که بشر چه بسا به خیلی از راه‌کارها هنوز نرسیده است؛ چه بسا داروهای گیاهی مختلفی که در طبیعت قرار داده و انسان باید با مطالعه دقیق طبیعت به آن دست پیدا کند؛ لذا با این‌گونه سخنان نمی‌توان حکمت و علم خداوند حکیم را زیر سوال برد و عالم را بی‌نظم و بدون حکمت دانست. ______________ 📚 لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/149747 📎 📎 🔰 معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org
⁉️ عبارت «تو کار خدا حتما حکمتی هست» نشان می‌دهد که خودِ خداباوران هم می‌دانند واقعا دین با عقل جور در نمی‌آید، اما از روبرو شدن با حقیقت می‌ترسند. 🔰 پاسخ اجمالی: 👈 حکمت خداوند متعال برخواسته از صفت‌های علم و قدرت است، و چون انسان در این زمینه‌ها محدودیت دارد، نمی‌تواند به تمام حکمت‌های فعل خداوند پی ببرد. 🔰 پاسخ تفصیلی: 👈 حکمت در لغت به معنای استواری و منع از نقص و خلل و تباهی است. این معنا از حکمت بعد از اثبات خداوند متعال و بیان ویژگی‌ها و صفات ذاتی او معنا پیدا می‌کند، به همین خاطر بعد از آن‌که پی‌بردیم که نظام هستی نیازمند موجودی است که تمام کمالات را به صورت تمام و کامل دارد که از جمله آنها علم و قدرت بی‌نهایت است، زمانی که این موجود شروع به خلق هستی می‌کند آن را به صورت متقن و مستحکم ایجاد خواهد کرد، چون هم قدرت و علم کامل دارد و از سوی دیگر دلیل و مانعی نیز برای او وجود ندارد که بخواهد این کار را انجام ندهد. ✅ بر این اساس، اگر یک شخص دین‌دار می‌گوید کارهای خداوند حکمتی دارد، برخواسته از براهین عقلی است که در این زمینه اقامه کرده است، اما اینکه چرا پی به این حکمت‌ها نمی‌بریم به این خاطر است که علم انسان محدود است، و با علم محدود نیز امکان دست‌یابی به تمام حکمت‌های خداوند وجود ندارد، اما اگر علت افعال خداوند به صورت واضح برای انسان بیان شود، عقل آن را می‌پذیرد، مثل بیماری که از سوی پزشک برای انسان آمپول تجویز شده است، و وی‌ آمپول را قبول می‌کند گرچه در ظاهر برای وی درد به همراه دارد، ولی چون به تخصص و علم پزشک آگاهی دارد در مقابل وی چون و چرا نمی‌کند. 🔶 از طرف دیگر روح حاکم بر فرامین الهی این است که انسان بدون توجه به اثرات آن، بلکه فقط برای اطاعت از دستورات خداوند متعال اقدام به انجام کاری کند، گرچه در برخی از روایات حکمت و فلسفه برخی از اعمال بیان شده است، تا انسان‌هایی که از یقین پایین‌تری برخوردار هستند با خویش همراه کند ولی این بیان علت در بیشتر دستور اسلام دیده نمی‌شود این موضوع را می‌توان در دستورات الهی به پیامبرانش به صورت واضح دید، به عنوان مثال دستور به سر بریدن حضرت اسماعیل، یا فرمان فراری دادن قوم بنی‌اسرائیل به سوی رود نیل و ... 🔺 پس بر این اساس شبهه ادعایی بالا از اساس ناصحیح است و برخواسته از عدم درک صحیح ویژگی‌های خداوند متعال است. ______________________ 📚 لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/146358 📎 📎 🔰 معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org