eitaa logo
بانک تولیدات مجازی
11.3هزار دنبال‌کننده
46.8هزار عکس
26هزار ویدیو
3.3هزار فایل
بانک تولیدات مجازی معاونت تبلیغ حوزه‌های علمیه 🔰 اینجا سعی میکنیم بهترین تولید‌های رسانه‌ای را قرار دهیم تا ادمین‌های عزیز در کانال‌ها و سکو‌های خود منتشر کنند 🗒 موضوعات: 🔰مذهبی 🔰سیاسی 🔰فرهنگی ارتباط با ادمین @Mobalegh20 @btid_api_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 هرچه از اسارت بگوییم، تو دیده ای ... شماره 1️⃣ ✅ سکینه دختر امام حسین علیه السلام 🔗 زمانی که اسرای کربلا را وارد کاخ شام کردند، زنان دربار شروع به گریه و شیون کردند و هنگامی که سر مبارک امام حسین علیه السلام را مقابل یزید قرار دادند، سکینه بانو فرمود: به خدا قسم سنگ دل تر، کافرتر، مشرک تر، شرورتر و جفاکارتر از یزید ندیده ام . 📚 علامه مجلسی، بحارالانوار، دارالاحیاء، ج45، ص155. 🌐 https://btid.org 📎 📎 📎 📎 @banketolidat
🏴 هرچه از اسارت بگوییم، تو دیده ای ... شماره 2️⃣ ✅ امام سجاد علیه السلام 🔗 زمانی که اسرای کربلا را وارد شام کردند، پیرمردی از اهل شام گفت الحمدلله که خدا شما را کشت و زنانتان را به اسارت در آورد. 🔺 امام سجاد علیه السلام در جواب فرمود: آیا قرآن خوانده ای؟ مرد گفت بله. 🔺 حضرت فرمود آیا این آیه را خوانده ای: قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى مرد گفت بله؛ حضرت فرمود : ما همان افراد هستیم. 🔺 حضرت فرمود این آیه را نیز خوانده ای: وَآتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ مرد گفت بله؛ حضرت فرمود: ما همان ذی قربی هستیم. 🔺 حضرت فرمود این آیه را نیز خوانده ای: إِنَّما يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً مرد گفت بله؛ حضرت فرمود: ما همان اهل بیت هستیم. 📌 مرد شامی دستش را رو به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا سه بار به سوی تو توبه می کنم و از دشمنان پیامبر و خاندانش [علیهم السلام] برائت می جویم. 📚 علامه مجلسی، بحارالانوار، دارالاحیاء، ج45، ص155. 🌐 https://btid.org 📎 📎 📎 📎 @banketolidat
🏴 هرچه از اسارت بگوییم، تو دیده ای ... شماره 3️⃣ ✅ امام سجاد علیه السلام 🔗 امام صادق علیه السلام می فرماید: از پدرم علی بن الحسین علیه السلام درباره بردن او به سوى یزید پرسيدم. فرمود: مرا بر شترى لَنگ و بدون جهاز، سوار كردند و سر حسين عليه السلام بر بالاى عَلَمى بود و زنان، پشت سرِ من بر اَسترانى بدون پالان، سوار بودند. كسانى كه ما را می بردند، از پشت سر و گرداگردمان با نيزه، ما را احاطه كرده بودند و آزار می دادند. اگر اشكى از ديده يكى از ما فرو مى چكيد، با نيزه به سرش مى كوبيدند. 📚 ری شهری، دانشنامه امام حسین علیه السلام، ج8، ص236 🌐 https://btid.org 📎 📎 📎 📎 @banketolidat
🏴 هرچه از اسارت بگوییم، تو دیده ای ... شماره 4️⃣ ✅ امام باقر علیه السلام 🔗 هنگامی که ما را از كوفه به سوى يزيد بن معاويه بردند. راه هاى كوفه، پُر از مردم گريان بود و شب از نیمه گذشت، اما از فراوانى مردم، نتوانستند ما را عبور دهند. [با خود] گفتم: اينان، همان مردمی هستند كه ما را كُشتند و اكنون مى گِريند! 📚 ری شهری، دانشنامه امام حسین علیه السلام، ج8، ص236 🌐 https://btid.org 📎 📎 📎 📎 @banketolidat
🏴 هرچه از اسارت بگوییم، تو دیده ای ... شماره 5️⃣ ✅ سکینه دختر امام حسین علیهماالسلام 🔗 سهل بن سعد می گوید در شام به یکی از اسرا نزدیک شده و پرسیدم تو کیستی؟ گفت: سَكينه دختر حسين [علیه السلام]. به او گفتم: آيا درخواستى از من دارى؟ من، سهل بن سعد هستم كه جدت را ديده و از او حديث شنیده ام. سكينه گفت: اى سهل! به حامل سر بگو كه سر را جلوى ما ببرد تا مردم به ديدن او سرگرم شوند و به ما نگاه نكنند، كه ما حرم پيامبر خدا هستيم. سهل گفت: به حامل سر، نزديك شدم و به او گفتم: آيا درخواستم را اجابت می کنی تا در عوض، چهارصد دينار بگيرى؟ گفت: درخواستت چيست؟ گفتم: سر را جلوتر از اهل حرم، حركت بده. او چنين كرد و من هم آنچه را وعده داده بودم، به او پرداختم. 📚 ری شهری، دانشنامه امام حسین علیه السلام، ج8، ص247 🌐 https://btid.org 📎 📎 📎 📎 @banketolidat
🏴 هرچه از اسارت بگوییم، تو دیده ای ... شماره 6️⃣ ✅ زینب کبری سلام الله علیها 🔗 هنگامی که زینب سلام الله علیها سر مبارک برادرش را در کاخ زید مشاهده کرد با صدايى غم آلود كه دل ها را به درد مى آورْد، ندا داد: اى حسين! اى محبوب پيامبر خدا! اى پسر مكّه و مِنا! اى پسر فاطمه زهرا، سَرور زنان! اى پسر دختر مصطفى! راوى مى گويد : به خدا سوگند، هر كه را در مجلس حاضر بود، گريانْد و يزيد، ساكت بود . 📚 ری شهری، دانشنامه امام حسین علیه السلام، ج8، ص289. 🌐 https://btid.org 📎 📎 📎 📎 @banketolidat
🏴 هرچه از اسارت بگوییم، تو دیده ای ... شماره 7️⃣ ✅ فاطمه دختر امام سلام الله علیها 🔗 مردى شامى به فاطمه، دختر حسين علیه السلام، نگريست و [به يزيد] گفت: اى امير مؤمنان! اين دختر را به من ببخش. فاطمه به عمّه اش گفت: اى عمّه! يتيم شدم و خدمتكار هم می شوم؟! زينب عليهاالسلام گفت: نه. اين فاسق، چنين حقّى ندارد. مرد شامى گفت: اين دختر، كيست؟ يزيد گفت: اين، فاطمه دختر حسين [علیه السلام] است و او هم عمّه اش، دختر على[علیه السلام] است. مرد شامى گفت: حسين، پسر فاطمه و على، پسر ابوطالب [علیهم السلام]؟! گفت: آرى. شامى گفت: اى يزيد! خدا تو را لعنت كند! آيا خاندان پيامبرت را می کشی و فرزندانش را اسير می کنی؟! به خدا سوگند، من جز اين خيال نكردم كه آنان اسيران روم هستند. يزيد گفت: به خدا سوگند، تو را به آنان ملحق می کنم. سپس فرمان داد گردنش را بزنند. 📚 ری شهری، دانشنامه امام حسین علیه السلام، ج8، ص295. 🌐 https://btid.org 📎 📎 📎 📎 @banketolidat