eitaa logo
بانوگراف
7.8هزار دنبال‌کننده
190 عکس
65 ویدیو
119 فایل
با ما در ارتباط باشید... @banograph_pr
مشاهده در ایتا
دانلود
💠آموزش پروژه محور طراحی با نرم افزار فتوشاپ رو به صورت رایگان در کانال بانوگراف دنبال کنید 🟩جلسه اول 🌐https://eitaa.com/banograph/625 🟩جلسه دوم 🌐https://eitaa.com/banograph/648 🟩جلسه سوم 🌐https://eitaa.com/banograph/684 🟩جلسه چهارم 🌐https://eitaa.com/banograph/692 📌ادامه دارد... 🌐https://banograph.ir 📱eitaa.com/banograph
اگر قصد تولید محتوا برای یوتیوب، اینستاگرام، تیک‌تاک و... را دارید، ابزار هوش مصنوعی برای کمک به شما آماده است! 1️⃣ https://fliki.ai/ 2️⃣ https://invideo.io/ 3️⃣ https://www.peech-ai.com/ 4️⃣ https://runwayml.com/ 5️⃣ https://filmora.wondershare.com/ 6️⃣ https://www.descript.com/ 📌به زودی آموزش های ویژه هوش مصنوعی برای علاقه مندان در بانوگراف ارائه خواهد شد... 🌐https://banograph.ir 📱eitaa.com/banograph
بانوگراف
💢قابل توجه همراهان همیشگی بانوگراف... باتوجه به درخواست های مکرری که در طول دو هفته گذشته برای ما ا
🔸توجه🔸توجه🔸توجه🔸توجه ضمن عرض پوزش از همراهان همیشگی بانوگراف به علت تأخیر ایجاد شده در ارائه مباحث آمورش داستان نویسی، این دوره به از جمعه 10 آذرماه آغاز خواهد شد. 🌐https://banograph.ir 📱eitaa.com/banograph
بازسازی ورزشگاه‌های بزرگ بر اساس نماد باشگاه توسط هوش مصنوعی... 📌به زودی آموزش های ویژه هوش مصنوعی برای علاقه مندان در بانوگراف ارائه خواهد شد... 🌐https://banograph.ir 📱eitaa.com/banograph
🌸 🌸🌸بخش اول 🌸🌸🌸عناصر داستان👇
در این بخش به عناصر داستانی که هر نویسنده ای باید بداند پرداخته میشود، زیرا: ✓عناصر داستان به شما کمک می کنند تا ساختار اصلی داستان را بشناسید و آن را تجزیه تحلیل کنید. 7 عنصر اصلی برای داستان در نظر گرفته اند. 1. درون مایه: دلیل اتفاقاتی که در داستان رخ می دهد و پیامی که می خواهید خواننده با خواندن داستان شما بگیرد. 2. شخصیت: داستان ها به طور کلی یک قهرمان و یک ضد قهرمان دارند؛ خواننده با قهرمان همذات پنداری می کند و ضدقهرمان با اعمالش در مسیر موفقیت قهرمان قرار می گیرد. 3. زمان و مکانی که داستان در آن اتفاق می افتد. 4. زاویه دید یا چشم اندازی که داستان از آن روایت می لبر 6. کشمکش با موانعی است که در مسیر قهرمان قرار می گیرد به وجود می آید. 7. گره گشایی لحظه ای اتفاق می افتد که قهرمان با انجام دادنش بر تمام مشکلات پیروز می شود. در این دوره ی هم افزایی به این نکات هم اشاره خواهد شد ان شاءالله 1- ایده داستانی 2- طرح داستان 3- شخصیت، رکن اصلی داستان کوتاه 4- شروع داستان 5- زاویه دید 6- شخصیت پردازی 7- زبان داستان 🌐https://banograph.ir 📱eitaa.com/banograph
چرا داستان بنویسیم؟ 1⃣ما داستان می نویسیم به همان دلیلی که رویا می بینیم، چون نمی توانیم رویا پردازی نکنیم، چون رویا دیدن در ذات انسان نهفته است. گروهی از ما که می نویسیم – کسانی که واقعیت را آگاهانه و به منظور کشف معانی پنهانی آن سازماندهی و بازسازی می کنیم – رویا پردازهای جدی تری هستیم. شاید ما معتاد به رویا دیدن هستیم، اما هرگز نه به این دلیل که از واقعیت می ترسیم یا آن ها را قبول نداریم. (جویس کرول اوتس) 2⃣نوشتن داستان به ایجاد تفکر نقادانه کمک می‌کند و از سوی دیگر ما را وادار می‌سازد برای جلب مخاطب بهترین نسخه از قلمِ‌خود را ارائه دهیم. می‌توان گفت داستان‌ نویسی مهارتی است که در کنار محبوبیتی که برای نویسنده ایجاد می‌کند، ذهن او را برای خلق آثار دیگر مانند متون علمی و پژوهشی آماده می‌سازد. نوشتن داستان چالشِ بزرگی برای نویسنده محسوب می‌شود و اگر او از این آزمون سرافراز بیرون بیاید و در نهایت موفق به خلق داستانی یکپارچه بشود، در مواجهه با آثار ادبی نگاهی منتقدانه خواهد داشت. ✓نکته: در هفته های آتی صوت هم به متن الصاق خواهد شد. 🌐https://banograph.ir 📱eitaa.com/banograph
🌸 🌸🌸بخش دوم 🌸🌸🌸زمان، مکان👇
✓زمان. مکان صحنه و صحنه پردازی در داستان بیانگر مکان و زمان و محیطی است که « عمل داستانی» در آن به وقوع می‌پیوندد. ( میرصادقی،جمال،577: 1394) صحنه و صحنه پردازی یکی از عناصر مهم در داستان نویسی است. این موضوع آن قدر مهم است که صحنه‌ها نقش به سزایی در تعیین حد و حدود هر ژانر را به عهده می‌گیرند. یعنی از روی صحنه هر داستان و بستر وقوع اتفاقات می‌توان ژانر آن داستان را از سایر ژانرها منفک کرد. به عنوان نمونه داستان‌های ترسناک توصیف صحنه، زمان و مکان وقوع خاص خود را می‌طلبد که با ژانر طنز و سایر ژانرها متفاوت است. به همین دلیل در هنگام نگارش این نوع ژانر باید صحنه‌های خاص آن را خلق کرد که در راستای ترسناک‌تر و آفرینش وحشت بیشتری بیافریند. صحنه‌پردازی و محلی که داستان در آن مکان اتفاق می‌افتد یکی از وظایف مهم نویسنده است. شاید در نگاه اول به نظر این امر ساده به نظر برسد؛ اما ساختن مکان، زمان مناسب برای وقوع اتفاقات داستان امری مهم است و اهمیت زیادی در پیشبرد ساختار داستان دارد. هر چه شما به عنوان نویسنده در صحنه‌پردازی وسواس بیشتری به خرج بدهید داستان بهتری از کار در می‌آید. این امر بر حضور فیزیکی و دادن شخصیت به مکان کمک می‌کند. 1⃣ 🌐https://banograph.ir 📱eitaa.com/banograph
از کجا شروع کنیم؟ بهترین کار این است که از توصیف صحنه شروع به نوشتن کنید. این کار در همه زمینه‌های نوشتاری مانند نمایشنامه نویسی و فیلمنامه نویسی شایع است و اگر آثار ادبی نویسندگان بزرگ را نیز مطالعه کنید متوجه می‌شوید که آنها نیز از توصیف صحنه داستان را شروع و به پایان رسانده‌اند. پس برای نوشتن تنها لازم است که مکان داستانی را توصیف کنید. خواننده باید بداند که داستان در چه مکانی اتفاق می‌افتد. سعی کنید توصیف صحنه و مکان داستانی را به سمت و سویی ببرید که به مکان شخصیت ببخشید. نه زیاد طولانی که خواننده خسته شود ( مانند توصیف‌های طولانی نویسندگانی مانند بالزاک و ...) و نه بیش از حد کوتاه که خواننده فرصت درک مکان و زمان را از دست بدهد. شخصیت‌های شما باید در یک ظرف مکانی و زمانی قرار بگیرند. استفاده درست و کاربرد درست صحنه بر حقیقی بودن داستان می‌افزاید و این انتخاب درست مکانِ وقوع داستان، به قابل قبول بودن حوادث و اتفاقات کمک می‌کند. این داستان‌ها می‌تواند تخیلی، فانتزی و یا واقعی باشند اما هر چه که باشد نیاز به بسترسازی مناسب دارند. یادتان باشد این موضوع مهم است چرا که شخصیت اصلی و یا شخصیت‌های مهم شما بیشتر وقتشان را در آن سپری می‌کنند پس باید درست طرح‌ریزی شود. شما می‌توانید برای شخصیت‌های خود صحنه‌ای خلق کنید که واقعی نیست و زاییده ذهن خلاق شما است؛ اما باید به نحوی آن را توصیف و شرح دهید که در ابتدا خود شما و بعد از آن خوانندگان‌تان آن را باور کنند. این کار به این دلیل صورت می‌گیرد تا خواننده بتواند تصویری از مکان‌هایی که تمام داستان در آنها به وقوع می‌پیوندد را در ذهن خود تداعی و آن را در ذهن خود بازسازی کند. شاید ماجراهای شما در یک شهر اتفاق می‌افتد شهری که وجود دارد، فرق نمی‌کند می‌تواند رشت باشد، یا شهری از جنوب مثل بندرعباس و...اما هر چه که هست شما باید به آن شهر شخصیت بدهید و کاری کنید که روح منحصر به فرد بودن آن شهر توسط شما به آن دمیده شود. شخصیت‌ها و اتفاقات نیاز به بستری دارند که در آن به کارهایشان بپردازند. شخصیت در یک مکان و یا یک شهر زندگی می‌کند. وظیفه شما به عنوان نویسنده این است که شما به این شهر و یا مکانی که شخصیت در آن زندگی می‌کند شخصیت بدهید. مهمترین وظیفه صحنه، آفریدن محیطی است که اگر موجب رخداد وقایع نشود، دست کم در نتیجه‌ای که آنها به بار می‌آورند، دخیل باشد. برای این کار نیز شما مانند خلق شخصیت نیاز به پرونده‌سازی دارید و از این لحاظ ساخت پرونده صحنه و شخصیت مانند هم هستند و باید دقت لازم و کافی را به کار ببرید. هدف از پرونده سازی صحنه این است که محیطی که می‌خواهید شخصیت و یا فضای داستان در آن قرار بگیرد به آن مکان جان ببخشید. باید این بستر به نحوی طراحی شده باشد که شخصیت داستان بتواند در آن رشد کند و از سوی دیگر خواننده نیز به راحتی آن را تصور کند. برای این که کار شما را کمی راحت‌تر کرده باشم در هنگام ساخت بستر به این سوالها پاسخ دهید و بستر مورد نیاز داستانتان را به این شکل خلق کنید: -         ✓اسم مکانی که قرار است داستان در آن اتفاق بیفتد چیست؟         ✓ اسم آن از کجا منشا گرفته است؟ ( می‌توانید برای مکانی که خودتان خلق می‌کنید منشا بیافرینید)       ✓  محیط نزدیک کدام یک از این عوامل طبیعی است؟ نزدیک دریا و یا رودخانه است؟ نزدیک کوهستان است؟ دشتی وسیع و صاف است؟    ✓ طبیعت چه تاثیری بر آن گذاشته است؟( نزدیک دریاست و شرجی در آن بی داد می‌کند. آب و هوایش به نحوی است که به جز نخل در آن درختی نمی‌روید و یا هوای آن منطقه به نحوی سرد است که در زمستان به مرز منفی بیست درجه سانتیگراد نیز می‌رسد و...)       ✓شهر و یا مکانی که داستان در آن به وقوع می‌پیوندد ساختار قومی آن به شکلی است؟ آیا بیشتر مردم آنجا بومی هستند؟ یا ساختار قومی خاصی ندارد. ✓شهر و یا آن منطقه به چه چیزی مشهور و شناخته شده است؟      ✓ اگر شما به عنوان یک تازه وارد و یا یک توریست وارد آن شوید چه چیزی توجه شما را به خود جلب می‌کند؟   ✓هنگام عبور از خیابان‌های شهر چه بویی به مشام می‌رسد؟ -         و.... 2⃣ 🌐https://banograph.ir 📱eitaa.com/banograph
این سوالات را در ذهن خود داشته باشید؛ اما در هنگام نگارش داستان لازم نیست در ابتدای توصیف مکان و بستر داستان همه آنها را با هم به کار ببرید. شما باید در چند جمله برگزیده و مناسب اجازه دهید مخاطب آن فضا را احساس کند و یا بویی که از آن مکان برمی‌آید را استشمام کند... اگر شما بستر لازم را فراهم نکنید خواننده احساس می‌کند در یک ناکجا آباد گم شده، شناخت درست و دقیقی از پیرامون خود ندارد و به راحتی کتابی را که شما نویسنده آن هستید را به کناری می‌گذارد. اجازه گم‌شدگی را به خواننده خود ندهید. او را هرازگاهی در میانه متن به بستر و مکان وقوع حوادث برگردانید. توصیف بستر به خصوص در داستان‌های تخیلی و همچنین داستان‌های تاریخی خیلی مهم است چون خواننده هیچ چشم اندازی از آن مکان و یا برهه تاریخی ندارد و این شما هستید که باید با جملات کلیدی مکان و بستر داستان را توصیف کنید. یکی از بهترین محل‌ها برای توصیف مکان و زمان در ابتدای داستان است؛ اما این نیز به سلیقه شما به عنوان نویسنده مربوط می‌شود. لازم به یادآوری است داستان ممکن است در یک مکان صورت نگیرد و یا شخصیت‌های داستان ثابت نباشند و مرتب به مکان‌های مختلف بروند، وقتی فصل یا صحنه‌ای از داستان شما به پایان می‌رسد و قصد دارید صحنه جدید را در مکان جدیدی شروع کنید باید به خواننده بگویید که کجا رفته است. ایجاد صحنه مناسب، به حال و هوای داستان، شخصیت‌پردازی کمک زیادی به شما می‌کند. برای مثال اگر بخواهید در محیط قتلی صورت بگیرد، یا بخواهید داستان ترسناکی را بنویسید مکان‌هایی مانند خرابه‌ها و یا محیط‌هایی سرشار از غم و وهم انگیز به شما کمک می‌کند تا خواننده را با خود با همان محیط ببرید. زمان داستان نیز برای خلق بستر مهم هستند. خواننده باید بداند داستان شما در چه برهه از زمان اتفاق می‌افتد. اگر داستان در زمان گذشته اتفاق می‌افتد زمان دقیق آن چیست؟ در چه قرنی است؟ چه فصلی از سال؟ چه روزی از ماه است؟ چه ساعتی از روز و ... محیط اجتماعی، سیاسی و ... جامعه چگونه است؟ برای این کار باید به عنوان نویسنده محیط اجتماعی آن دوره را مطالعه کنید. رمان‌های قرن نوزدهم صفحات زیادی را برای توصیف صحنه اختصاص می‌دادند. این موضوع در داستان‌های آن زمان به خوبی می‌توان دید. آن قدر توصیفات زیادی وجود دارد که خواننده به راحتی می‌تواند از این صفحات بگذرد بدون اینکه به فهم داستان و ماجراهای آن لطمه وارد کند. اما این شیوه قدیمی شده و خوانندگان کنونی دیگر زمان زیادی را به خوانش توصیفات صحنه که توسط نویسندگان به کار می‌برد نمی‌گذراند امروزه صحنه و بستر سازی آن بخشی از خصوصیات روحی و روانی شخصیت است.     تمرین: خصوصیات شهری که در آن زندگی می‌کنید و یا شهری که احساسات را در شما برمی‌انگیزاند را توصیف کنید. اتاقی را که در آن هستید را توصیف کنید. خاطره‌ای را که دوست دارید را با شرح صحنه بنویسید. 3⃣ 🌐https://banograph.ir 📱eitaa.com/banograph
یک خبر خوب❤️ باتوجه به درخواست‌های مکرر، بانوگراف دوره آموزش رایگان و مجازی طراحی و تولید موشن گرافیک با استفاده از نرم افزار پاورپوینت را به زودی برگزار میکنید😍😍😍 اطلاعات تکمیلی به زودی اطلاع رسانی خواهد شد👌 🌐https://banograph.ir 📱eitaa.com/banograph
🔻 *خودمان چه کاره ایم؟* انسان حق ندارد عیب کسی را بگوید. حالا بعضی ها می گویند آقا ما دیده‌ایم که میگوییم، ندیده که نمی گوییم. جواب این است که *چون دیدی و می‌گویی است، اگر ندیده باشی که است.* هیچ عیبی نداری؟ مریضی، همه اش عیب این و آن را می‌گویی که فلانی چنین، فلانی چنین!... ‏چه کار داریم که فلانی بد است یا خوب، به ما چه؟ ما ببینیم خودمان چه کاره هستیم. خطبه ای در نهج البلاغه راجع به غیبت است که مولا علی علیه السلام می فرمایند: *«اگر شما هیچ عیبی نداشته باشید همین که عیب مردم را می گویی، همین بزرگترین عیب است.»* (ره) ✨ 🌱برگرفته از کانال خادمین شهدا - فدک
3999183.pdf
933.3K
⭕️ضروری برای هر والد عصر دیجیتال 📝 متن توافقنامه فرزندان و والدین برای استفاده از ابزار دیجیتال 📍در این توافقنامه که در شش بخش تنظیم شده است، سرفصل های نگهداری و مراقبت، ملاحظات امنیتی، تفکر، تعادل، شفافیت و حقوق کودک و نوجوان وجود دارد. 💠 بخش های مختلف این توافقنامه، برگرفته از استانداردهای جهانی و پیشنهاد پایگاه common sense media است. 🍀برگرفته از کانال استاد محمد لسانی
🔹دوره آموزش مجازی توانمندسازی روایتگری در فاطمیه 🔸با موضوع روایت هیأت‌ها در فاطمیه و ضرورت حضور در فضای مجازی اساتید: 💎حجت‌الاسلام عزت زمانی - معاون فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی 💎محمد لسانی - کارشناس سواد رسانه و فضای مجازی ⏰زمان: چهارشنبه 22 آذرماه از ساعت 15 🔰نشانی برای شرکت https://www.skyroom.online/ch/sazmanh/daheyat 🌐https://banograph.ir 📱eitaa.com/banograph
🌸 🌸🌸بخش سوم 🌸🌸🌸زاویه دید
چرا زاویه دید اهمیت دارد؟ زاویه دید ازین جهت دارای اهمیت است که تمام داستان شما از فیلتر این زاویه دید عبور می کند. هر چیزی در داستان شما باید از یک زاویه دید ارائه شود. بنابراین اگر به طور صحیح از زاویه دید برای داستان خود استفاده نکنید کیفیت داستان خدشه دار می شود. در این مقاله به اشتباهات رایج در بکارگیری زاویه دید نیز پرداخته می شود. اما قبل از آن 4 نوع زاویه دید را ارائه می دهیم. 4 نوع زاویه دید در این جا 4 زاویه دید اصلی در داستان نویسی آمده است: زاویه دید اول شخص: در زاویه اول شخص، "من" داستان را می گویم. راوی در درون داستان است و تجربیات خود را مستقیماً گزارش می کند. زاویه دید دوم شخص: داستان به شما گفته می شود. این نوع زاویه دید در رمان ها معمول نیست اما در ادبیات غیرداستانی معمولاً بکار می رود. زاویه دید سوم شخص محدود: داستان در مورد شخص سومی یعنی "او" است. این نوع زاویه دید بسیار در رمان ها استفاده می شود. راوی خارج از داستان قرار دارد و تجربیات شخصیت داستان را گزارش می کند. زاویه دید سوم شخص دانای کل: در اینجا هم داستان در مورد "او" است، اما راوی به افکار و تجربیات تمام شخصیت های داستان در همه زمان دسترسی کامل دارد. احتمالا شما با این زاویه های دید آشنایی دارید و یا حتی از آن ها در نوشته های خود نیز استفاده کرده اید.
یکی از بزرگ ترین مشکلات نویسنده های تازه کار، انتخاب زاویه دید مناسب برای روایت داستانه. اگر این انتخاب آگاهانه و درست صورت نگیره خیلی راحت تمام انرژی، زمان و انگیزه شما به هدر میره. باید بگم که انتخاب زاویه دید روایت کار خیلی آسونی نیست چون زاویه های دید متفاوتی وجود داره که هر کدوم مزایا و معایب خودشون رو دارن. در این مطلب، انواع زاویه دید و نقاط قوت و ضعف هر کدوم رو بررسی میکنیم. زاویه دید اول شخص: زاویه دید اول شخص (First Person) زمانی مورد استفاده قرار می گیره که داستان از زبان شخصیت اصلی شما روایت میشه. ضمیر مورد استفاده در این زاویه دید، اول شخص «من» و بعضا «ما» هست. مخاطب شما تنها و فقط داستان رو از دریچه لنز یا چشم شخصیت اصلی شما تجربه می کنه. به همین خاطر راوی داستان و نویسنده تقریبا یک نفر هستند. این زاویه دید گرچه آسون تر از سایر زاویه های دیده ولی با این حال خوبی ها و بدی های خودش رو داره. ولی قبلش بذارین یک مثال از راوی اول شخص براتون بزنم تا ذهنیت داشته باشین: اسلحه روی میز قرار داشت و مرا وسوسه می کرد تا آن را بردارم. سنگینی و سردی بدنه فلزی اش را به خوبی در دستانم حس می کردم. طوری آن را در دستم می فشردم که گویی بخشی از اعضای وجودم بود. همانطور که اسلحه را به سمت او نشانه می رفتم، انگشت لرزانم ماشه را بغل کرد. صدای شلیک، فراتر از حد انتظارم بود. و اما... مزایای زاویه دید اول شخص: یکی از آسون ترین و کم دردسرترین زاویه های دیده مخاطب خیلی زود با شخصیت و راوی ارتباط نزدیک برقرار میکنه حس همذات پنداری میان مخاطب و شخصیت بسیار قوی تر و سریع تر اتفاق میفته احساسات، افکار، حواس پنج گانه، عمل و عکس العمل شخصیت تاثیر بیشتری در ذهن مخاطب ایجاد میکنه به طور کلی مخاطب شما خودش رو درون ذهن و بدن قهرمان داستان میذاره و حوادث رو از نزدیک تجربه میکنه می تونین راحت تر به مخاطب دروغ بگین و گمراهش کنین چون دید مخاطب همون دید شما یا شخصیت داستانتونه، نه فراتر! معایب زاویه دید اول شخص: از اونجایی که شما دارین اول شخص می نویسین، زاویه دید شما خیلی محدوده مخاطب تنها شاهد اتفاقاتی هست که شخصیت داستان میبینه و تجربه میکنه، نه چیز بیشتری چون داستان تنها از دید شخصیت داستان روایت میشه، به همین خاطر مخاطب نمیتونه از افکار، احساسات و به طور کلی درونیات سایر شخصیت ها مطلع بشه با استفاده از این زاویه روایت داستان، به سختی می تونین خود شخصیت اول رو از لحاظ ظاهری با جزئیات توصیف کنین، مگر اینکه شخصیت داستان شما خودش رو اتفاقی در آینه یا انعکاس چیزی ببینه. توصیه من اینه که از این روش برای توصیف ظاهر شخصیت استفاده نکنین چون زیادی کلیشه ای و غیرضروری میشه از اونجایی که همه چیز از دریچه دید شخصیت داستان روایت میشه، نویسنده باید خیلی احتیاط کنه تا داستان و وقایع رو زیادی لو نده یکی از مهم ترین معایب این زاویه دید اینه که مخاطب می دونه شخصیت داستان که در عین حال راوی داستان هم هست در پایان زنده میمونه، در غیر اینصورت نمیتونه داستان رو به پایان برسونه. به همین خاطر این زاویه دید رو برای ژانر جنایی و معمایی و یا تعلیق (Suspense) خیلی پیشنهاد نمیکنم. هیجان رو می گیره ممکنه این خطر پیش بیاد که شما به عنوان نویسنده، زیادی غرق شخصیت داستانتون بشین و خیلی در افکار و رفتار و احساساتش دخالت کنین و از وجودتون بیش از حد بهش تزریق کنین. البته این چیز بدی نیست، ولی اعتدال همیشه بهترین چیز بوده. زاویه دید دوم شخص: حالا که زاویه اول شخص رو تا حد خلاصه و مفیدی بررسی کردیم. نوبت می رسه به زاویه دید دوم شخص (Second Person) که از ضمیر «تو» استفاده میکنه و بیشتر به خود خواننده اثر اشاره داره. ما در رمان نویسی خیلی با این زاویه دید سر و کار نداریم. کافیه بدونین که این زاویه دید بیشتر در ژانر کتاب های غیر داستانی نظیر کتاب های انگیزشی، موفقیت، علمی و یا کسب درآمد کاربرد داره. با این حال، اگر قصد نوشتن رمان دارین، زیاد سمت این زاویه دید نرین، مگه اینکه بخواین کتاب غیرداستانی مثل دسته کتاب هایی که اسم بردم بنویسین. زاویه دید سوم شخص: زاویه دید سوم شخص (Third Person) همون نوشتن از دید دانای کل یا خالق داستانه که به همه اتفاقات داستان و درونیات شخصیت های رمان، آگاهی و تسلط داره. این زاویه دید از ضمیر سوم شخص «او» استفاده میکنه که میتونه داستان رو از دید چند شخصیت مختلف هم روایت کنه. برای مثال: اسلحه روی میز قرار داشت و او را وسوسه می کرد تا آن را بردارد. سنگینی و سردی اسلحه را به خوبی در دستانش حس می کرد. طوری اسلحه را محکم گرفته بود که گویی بخشی از وجودش بود. همانطور که اسلحه را به سمت همسرش نشانه می رفت، انگشت لرزانش ماشه را بغل کرد. صدای شلیک، فراتر از حد انتظارش بود. زاویه دید سوم شخص به دو دسته تقسیم میشه:
سوم شخص محدود (Third Person Limited): در این زاویه دید، نویسنده به عنوان خالق داستان، از بالا یکی از شخصیت ها رو کنترل میکنه و زندگی و درونیات و رفتارهای اون شخصیت رو به تصویر میکشه. داستان از دید شخصیت سوم و حوادثی که براش پیش میاد نقل میشه و مخاطب هر چیزی که «او» مشاهده و حس کنه رو هم میتونه تجربه کنه. در این نوع زاویه دید، تنها می توان از لنز «او» داستان رو مشاهده کرد و دسترسی به احساسات و افکار سایر شخصیت ها از دید «او» میسر نیست. سوم شخص نامحدود (Third Person Omniscient) یا همان دانای کل: این زاویه دید به شما حس قدرت یک خالق رو میده. شما میتونین آزادنه به درون هر شخصیت و افکار و احساساتش نفوذ کنین و دربارش بنویسین. همچنین این اختیار رو دارین تا به هر جایی که دلتون می خواد سرک بکشین و توصیفش کنین. مزایای زاویه دید سوم شخص: میتونین داستان رو از زاویه دید چند شخصیت مختلف حتی به صورت همزمان روایت کنین به مخاطب اجازه میده تا داستان رو از چند زاویه گوناگون مشاهده و تجربه کنه به داستان شما عمق و هیجان می بخشه، زیرا مخاطب آگاهی کاملی از اتفاقات پیش رو نداره و این داستان رو جذاب تر و غیرقابل پیش‌بینی میکنه تنش، تعلیق و کشش در این زاویه دید بیشتره چون مشخص نیست شخصیت یا شخصیت های داستان شما در پایان زنده میمونن یا نه دنیایی که خلق میکنین بسیار وسیع تر از دنیای خلق شده در سایر زاویه های دیده معایب زاویه سوم شخص: در این زاویه دید، مخاطب از بیرون شخصیت رو مشاهده میکنه و در نتیجه همذات پنداری کمتری صورت میگیره استفاده از دید چند شخصیت ممکنه خواننده داستان رو گیج و سردرگم کنه باید خیلی مهارت به خرج بدین تا هر شخصیتی لحن، رفتار و افکار متمایزی نسبت به دیگری داشته باشه، در غیر اینصورت همه شخصیت ها یک شکل به نظر میرسن اینجا گرچه شخصیت ها نمی تونن به مخاطب دروغ بگن و گمراهش کنن، ولی نویسنده میتونه در زبان فارسی ممکنه به مشکل برخورد کنین چون نمیتونین مدام از کلمه «او» یا «وی» استفاده کنین. اینجوری مشخص نیست که مرجع ضمیر «او» شخصیت مذکر یا مونث داستانه یا خیر. در زبان انگلیسی کار آسون تره چون ضمیر او برای زن و مرد مجزاست با این تفاسیر، کاملا به خود شما بستگی داره که کدوم زاویه دید رو برای نوشتن انتخاب می کنین. ولی اگر بار اولتونه که داستان مینویسین، بهتره با اول شخص شروع کنین و یادتون نره که تا میتونین داستان هایی با همین زاویه دید رو مطالعه کنین. ولی اگر علاقه دارین که دنیای وسیع با چند زاویه دید خلق کنین، باید جدا از تمرین زیاد، رمان های سوم شخص متفاوتی رو بخونین.
سپاس از همراهی شما خوبان با کانال بانوگراف