eitaa logo
از لاک جیغ تا خدا
2.8هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
4.3هزار ویدیو
56 فایل
﷽ حَسْبُنَاالله‌وَنِعْمَ‌الْوَکیٖلْ...خُڋا‌ݕَڔٰاےِݦَݧ‌ْڬٰاڣٖیښٺ❤ ️ ارتباط با ما👇 @R_Nurzade لینک کانال روانشناسی ما👇 @Roghaye_nurzade لینک پیام ناشناس👇 https://daigo.ir/pm/sOgMoT
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷یا الله یا زهرا سلام الله علیها🔷 👆 🔆بخـــــوان 🍀 ۵۰ 🍀 🌼 به نیت رفع موانع ظهور و تعجیل در فرج مولا صاحب العصر و الزمان 🌷سُبْحانَکَ یَا لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، خَلِّصْنا مِنَ النَّارِ یَا رَبِّ .🌷 🌹وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ ۚ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا و بگو: «حق آمد، و باطل نابود شد؛ یقیناً باطل نابود شدنی است!» 🤲 ما به « الله » اعتماد داریم 🤲 ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
17.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💖عشق بازی یعنی این😍😍 حتما این کلیپ رو ببینید👌 [البته اینو باید تو گوشی ذخیره کرد و هر روز دید] 🍃 آقا درباره نوشته‌های او فرمودن چندین بار مرور می‌کنم و هربار بهره و فیض تازه ای از آن گرفته ام... 🙏🙏💚🙏🙏 الهی توفیق این جنس عشق بازی را به ما هم مرحمت فرما آمین یا رب العالمین ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
💚ذکر استغفار آخرین ساعات روز پنجشنبه💚 مستحبّ است كه در آخر روز پنجشنبه به اين ‏نحو استغفار كنند: اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذى ‏لا اِلهَ اِلاَّ هُوَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ، وَ اَتُوبُ اِلَيْهِ تَوْبَةَ عَبْدٍ خاضِعٍ مِسْكينٍ مُسْتَكينٍ، لا يَسْتَطيعُ لِنَفْسِهِ صَرْفاً وَ لا عَدْلاً، وَ لا نَفْعاً وَلا ضَرّاً، وَ لاحَيوةً وَ لا مَوْتاً وَ لا نُشُوراً، وَ صَلَّى اللَّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ الطَّيِّبينَ الطَّاهِرينَ الْأَخْيارِ الأَبْرارِ، وَ سَلَّمَ تَسْليماً. قبل از غروب بخوانید 👆👆👆 📚:مفاتيح الجنان در اعمال شب جمعه ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
23.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دستورالعمل علامه برای ورود به ماه مبارک رمضان... ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
🔷یا الله یا زهرا سلام الله علیها🔷 👆 🔆بخـــــوان 🍀 ۵۱ 🍀 🌼 به نیت رفع موانع ظهور و تعجیل در فرج مولا صاحب العصر و الزمان 🌷سُبْحانَکَ یَا لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، خَلِّصْنا مِنَ النَّارِ یَا رَبِّ .🌷 🌹وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ ۚ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا و بگو: «حق آمد، و باطل نابود شد؛ یقیناً باطل نابود شدنی است!» 🤲 ما به « الله » اعتماد داریم 🤲 ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
12.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴بابت جریمه بی‌حجابی مستقیما ۳ میلیون تومان از حساب بانکی افراد کم خواهد شد 🔹بانکی‌پور، نماینده مجلس: این قانون بعد از عید اجرا خواهد شد ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
رهبر انقلاب: ماه شعبان ماه تطهیر دلها با استغفار و مناجات برای ورود در برکات بی‌نهایت ماه مبارک رمضان است رهبر انقلاب در دیدار اخیر: 🔸ماه شعبان ماه بشارتهاست، ماه شادیهاست، ماه تطهیر دلها و نورانی کردن دلهاست با استغفار، با دعا، با مناجات. ماه آماده شدن برای ورود در برکات بی‌نهایت و بی‌پایان ماه مبارک رمضان است. 🔸باید عرض کنیم اللهم ان لم تکن غفرت لنا فی ما مضی من شهر شعبان فاغفر لنا فی ما بقی منه ان‌شاءالله. از این چند روزی که باقی مانده خداوند کمک کند و استفاده کنیم، شاید ان‌شاءالله خدای متعال تفضلی بکند به ما. ۱۴۰۲/۱۲/۱۷ ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
11.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 امتحان وسط خیابون! ⭕️ از مردم پرسیدیم ببینیم میدونن ایران توی چی از خیلی از کشورها مثل آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه، ترکیه و... بهتره⁉️ جوابشو میدونی؟ ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
در این زمان بیایید فکر کنیم از خود سوال کنیم! در زندگی کردن ، تبعیت مطلق از کی داریم که که حالمون گاهی خوب خیلی موقع ها خوب نیست... تیک بزن □ تبعیت مطلق از عقل یا دلم □ تبعیت مطلق از اطرافیان □ تبعیت مطلق از خالقم یقین کن اگر سومی ۱۰۰ در ۱۰۰ باشه نه دیگه غمی هست نه هیچ ترسی چون او بر همه چیز مسلطه و روش درست زندگی کردن را بهتر از هرکس و هر چیز می دونه ، من نمی تونم خودمو متقاعد کنم به خیلی باید ها و نباید ها باید اینقدر تحقیق کنم تا توجیه بشم موضوع چیه هرچند که بدون تحقیق هم قانون نه حرف من _ نه حرف تو _ حرف خدا همه ی مسائل کلی و جزئی رو واقعا می گم واقعا می گم به طور جدی اوکی می کنه. https://eitaa.com/shdbash به بپیوندید☝️
از لاک جیغ تا خدا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗تسبیح فیروزه ای💗 قسمت 55 اینقدر خسته بودم که خوابم برد رضا: رها جان ،خانومم ( چشمام ن
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗تسبیح فیروزه ای💗 قسمت56 (انگار حکم جونمو از من میخواست، چند لحظه پیش دلم میخواست ای کاش اون موقع کنار بی بی زینب بودمو همراهیش میکردم ،ولی راست میگفت،حرف و عمل با هم فرق میکنه ،من که دلم به رفتن رضا نرم نمیشه ،چطور اون فکر اومد سراغم ) چشمامو بستم و رو به سمت حرم کردم : یا امام رضا، من رضای خودمو به تو میسپارم اگه ضامنش میشی که به نزد من برگردونیش،خودت حکم رفتنش و صادر کن دستای رضا اشکای صورتمو پاک میکرد - رضا چه سخته بین حرف و عمل یکی باشی ،چه سخته از یه طرف دلت بخواد همراه بی بی باشی ،از یه طرف دلت نیاد عشقتو راهی این سفر کنی رضا پیشونیمو بوسید : الهی قربون اون دلت بشم ،دستت درد نکنه که دعا کردی برام زمان برگشت رسیده بود و دل کندن از این بهشت درد آور ای کاش میشد هر موقع دلتنگت میشدم مثل این کبوترای حرم پرواز میکردم و میاومدم روی گنبدت مینشستم و یه دل سیر نگاهت میکردم افسوس که هیچ چیزی امکان پذیر نیست آقا جان باز بطلب ،بیایم به پابوست اما دفعه بعد سه نفری حالم زیاد خوب نبود ،سرمو تکیه داده بودم به شیشه ماشین و بیرون تماشا میکردم که کم کم خوابم برد چشمامو باز کردم دیدم همه جا تاریکه به عقب نگاه کردم ،نرگس و آقا مرتضی هم خواب بودن... - رضا جان ،بزن کنار یه کم استراحت کنی رضا: نه فعلن که هنوز چشمام خسته نشده یه کم جلوتر ایستادیم برای نماز و شام دوباره حرکت کردیم نزدیکای ظهر بود که رسیدیم عزیز جون هم به بهونه نگرفتن عروسی یه مهمونی تدارک دید بابا و مامان و هانا هم اومده بودن از یه طرف خیلی خوشحال بودم ،زندگیمون شروع شده ،از طرفی نگران ... چند ماهی گذشت و به خاطر کار رضا ،هر چند وقت باید میرفت سمت مرز مأمویت ، دوریش خیلی سخت بود ولی برای امنیت و آرامش کشور باید میرفت ،هر دفعه که میخواست بره احساس میکردم نکنه داره میره سوریه ولی داره بهونه میاره باز به خودم میگفتم امکان نداره رضا بدون خبر بره دوهفته ای میشد که مرتضی رفته بود مأموریت من هم هر روز میرفتم کانون و سرمو با بچه ها گرم میکردم روزی سه چهار بار رضا زنگ میزد برام چون از نگرانیم باخبر بود،میدونست که چقدر سخته این جدایی ها... به مناسبت روز مادر از طرف آموزش و پرورش یه مراسمی گرفته بودند که از بچه ها میخواست تا شعر مادر رو بخونن من با کمک مریم خانم خیلی زحمت کشیدیم تا بچه ها بتونن همراه آهنگ بخونن . روز آخر تمرین بود واقعن بچه ها با استعداد بودن... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗تسبیح فیروزه ای💗 قسمت57 روز جشن رسید ،صبح زود از خواب بیدار شدم دست و صورتمو شستم رفتم تو آشپز خونه - سلام عزیز جون عزیز جون: سلام دخترم بیا صبحانه اتو بخور - چشم، نرگس اومده؟ عزیز جون: اره دیشب ،آقا مرتضی رسوندش صبحانه مو خوردم رفتم تو اتاق نرگس،تو عمق خواب بود محکم به در کوبیدم ... مثل سربازای که تو پادگان بر پا میزدن پرید نرگس: ها ها ها چی شده... - پاشو پاشو دشمن حمله کرده ... یعنی مثل موش و گربه دور خونه می چرخیدیم ،یه بالشت گرفت تو دستش و مثل یه موشک پرت میکرد به سمتم عزیز جون : ای وااای از دست شما هااا ،زشته، در و همسایه میشنون نرگس:عزیز جون ببین عروس دیونه اتو ،نمیزاره بخوابم - به جای این حرفا،پاشو بریم دیر میشه مراسم نرگس: کوفت و دیر میشه،الان آماده میشم رفتم تو اتاقم لباسمو پوشیدم ،چادرمو سرم کردم،مثل همیشه تسبیح فیروزه رو دستم پیچوندم و رفتم به همراه نرگس به سمت کانون حرکت کردیم یه دفعه درد شدیدی توی شکمم احساس کردم ولی به روی خودم نیاوردم فقط ذکر میگفتم تا کمی آروم بشم گوشیم زنگ خورد رضا بود -سلام رضا جان رضا:سلام به عزیز تر از جانم -خوبی؟ رضا: مگه از دوری شما هم میشه خوب بود؟ نرگس:(باصدای بلند میخندید و میگفت )داداش بیا که خانمت از نبودت دیگه رسمأ دیونه شده رضا:رها جان .بهش بگو دیونه اون آقا مرتضی است که نمیدونم چیکار کرده با بدبخت که چند وقته هوش و هواسش سر جاش نیست... ( با حرفش خندم گرفت) نرگس:چی میگه داداش ،رها بزار رو اسپیکر بشنوم -بابا،شوهرمون بعد چند وقت زنگ زده ،بزار حرف بزنم باهاش دیگه نرگس:آها چند وقت منظورت دیشب بوده دیگه -رضا جان ،اینو ول کن، کی میای؟ دلم برات تنگ شده ! رضا: الهی قربون اون دلت بشم -خدا نکنه، نرگس:رها گفتی به داداش امروز اجرا دارن بچه ها؟ -اره گفتم,ولی ایکاش اینجا بودی رضا رضا:انشاءالله ،دفعه بعدی -انشاءالله رضا: کاری نداری خانومم؟ - نه عزیزم ،مواظب خودت باش رضا: تو هم همین طور ،یا علی -علی یارت 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━