eitaa logo
از لاک جیغ تا خدا
2.8هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
4.2هزار ویدیو
55 فایل
﷽ حَسْبُنَاالله‌وَنِعْمَ‌الْوَکیٖلْ...خُڋا‌ݕَڔٰاےِݦَݧ‌ْڬٰاڣٖیښٺ❤ ️ ارتباط با ما👇 @R_Nurzade لینک پیام ناشناس👇 https://daigo.ir/pm/sOgMoT
مشاهده در ایتا
دانلود
7.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جشن تولد دختر بدحجاب در غسالخانه. حتما کلیپ نگاه کنید ،شاید فرصتی نباشد اگر بیراهه رفتیم برگردیم ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
چہ‌بساطی‌شده‌این‌پنجِره‌فولادِرضا‌ع' ازڪنارش‌رد‌شوے‌بازشفا‌می‌گیری^^! ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
🍃🌸 «﷽»🌸🍃
🌱⛓ میناو مهری در دبیرستان سپهر درس می خواندند بعد از انقالب اسم دبیرستان شان به صدیقه رضایی تغییر کرد. آنها دبیرستانی و چند سال بزرگتر از زینب بودند .به همین خاطر آزادی بیشتری داشتند. من تا قبل از انقالب اجازه نمیدادم دختر ها تنها جا یی بروند زمستانها برای مینا و مهری سرویس می گرفتم که مدرسه بروند شهال و زینب را هم خودم یا پسرها میبردیم و میآوردیم. قبل از انقالب به جامعه و به محیط اطراف اعتماد نداشتم همیشه به دخترها سفارش میکردم که مراقب خودشان باشند و با نامحرم حرف نزنند امام که آمد همه چیز عوض شد. از بابت جامع خیالم راحت شد دیگر جلوی بچهها را نمی گرفتم دلم می خواست بچه ها به راه خدا بروند و خدمت کنند. چندتا از دانشجوهای دانشکده نفت آبادان به اسم علی زارع و علی غریبی و آقای مطهر در دبیرستان سپهر کالس تفسیر قران سیاسی و اخالق گذاشتند. مینا و مهری به این کالس ها می رفتند آنها به کالس اخالق آقای مطهر عالقه بیشتری داشتند. آقای مطهر برای آنها حرف های قشنگی می زد و کاری کرده بود که بچهها دنبال برنامههای خود سازی بروند. 🌱⛓ ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
🌱⛓ زینب آن زمان در دوره راهنمایی درس میخواند از مینا خواست که همه درس ها و حرف های آقای مطهر را کلمه به کلمه برایش بگوید. .... زینب بعد از انقالب بنا به سفارش حضرت امام به جوان ها، دوشنبه ها و پنج شنبه ها را روزه می گرفت. خودش خیلی مقید به انجام برنامههای خود سازی بود ولی دوست داشت توصیه های اخالقی آقای مطهر را هم بداند و به آنها عمل کند. آقای مطهر به شاگرد هایش برنامه خودسازی داده بود و از آنها خواسته بود که نماز شب بخوانند زیاد به مرگ فکر کنند پرخوری نکنند روزه بگیرند و برای خدا نامه بنویسند و حواسشان به اخالق و رفتار شان باشد. وقتی مینا و مهری به خانه می آمدند زینب رو به رویشان می نشست و به حرفهای آنها گوش میکرد زینب بعد از انجام برنامه های خودسازی آقای مطهر به خودش نمره میداد و نموداری می کشید تا ببیند در انجام برنامههای خود سازی پیشرفت داشته یا نه. بعضی مواقع مهری و مینا زینب را با خودشان به جلسات سخنرانی میبردند خانواده کریمی هم بعد از انقالب بیشتر فعالیت میکردند زهرا خانم مرتب به بچهها کتاب های دکتر شریعتی و استاد مطهری را میداد زینب با عالقه کتابها را میخواند. من که میدیدم بچههایم هر روز بیشتر به خدا نزدیک میشوند شکر میکردم به خاطر عشقی که به امام و انقالب داشتند و همیشه از فعالیتهای دخترها حمایت میکردم 🌱⛓ ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
🌱⛓ بعضی وقت ها بابای مهران از رفت و آمد دخترها عصبانی میشد ولی من جلویش می ایستادم. یادم هست که یک سال بعد از انقالب سیل آمد مهری و مینا برای کمک به سیل زده ها رفتند بابای مهران صدایش در آمد که دخترای من چی کار هستند که واسه کمک به سیل زده ها میرن؟ او با مهری دعوای سختی کرد، ولی من ایستادم و گفتم :دخترام واسه خدا کار می کنن تو حق نداری ناراحتشون کنی. کمک به روستا های سیل زده ثواب داره. نباید جلوی اونا رو بگیری بعد از انقالب در مدارس آبادان معلم ها دو دسته شدند. گروهی طرفدار انقالب و باحجاب، و گروهی که حجاب نداشتند و مخالف بودند. زینب روسری و چادر می زد و بعضی از معلم های مدرسه راهنمایی شهرزاد که هنوز حجاب را قبول نداشتند و با انقالب همراه نشده بودند به امثال زینب نمره نمیدادند و آن ها را اذیت می کردند.... شهال هم در همان مدرسه بود او بک روز برای ما تعریف می کرد که معلم علوم زینب، وقتی میخواست ستون فقرات را درس بدهد دست روی کمر زینب گذاشت و توضیح داد 🌱⛓ ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
۳ صفحه دیگر پیش چشمان پر محبت شما🌱⛓
Γ📲🍃•• | | . . مدتے‌هسٺ‌ڪه‌درگیر‌سوالے‌شده‌ام تو‌چہ‌دارۍ‌ڪه‌من‌این‌گونہ‌هوایی شده‌ام؟!😁💛 . . | 🦋| ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━