میخواهمت چنان كه شــب خسته خـواب را
میجویمت چنان که لب تشنه آب را..
سردار دل ها حاج #قاسم_سلیمانی و شهید #حسین_پورجعفری
@banooye_dameshgh
🔴رها کردن بمب های اتمی مجازی در میان خانواده ها❗️
🔰اینستاگرام و سایر شبکه های اجتماعی آمریکایی بمب های اتمی مجازی هستند. بمب هایی که هر کسی توان خنثی سازی آن را ندارد و مدیریت و جهت دهی آنها از راه دور است.
🔻متاسفانه دشمن سال ها بمب مجازی بر روی مردم ریخت و این روز ها هم نتایج فرهنگی آن را در کف خیابان مشاهده می کنیم.
🔻ممکن است خواص راه غلبه بر این بمب اتم را پیدا کنند اما معقولانه نیست که این بمب ها را در میان مردم عادی و خانواده ها رها کنیم.
@banooye_dameshgh
🇵🇸عاقبت بخیر🇮🇷
🔴رها کردن بمب های اتمی مجازی در میان خانواده ها❗️ 🔰اینستاگرام و سایر شبکه های اجتماعی آمریکایی بمب
در ماجرای #تنگه_احد، پاشنه آشیل سپاه اسلام، کوچک شمردن دشمن و بیخیال شدن از دسایس او بود.
ماجرای امروز چقدر شبیه به این تنگنای تاریخی است.
کوچک شمردن کید دشمن و غفلت از تواناییهای او، پاشنه آشیل جریان انقلابی میتواند باشد.
بیایید افسران جنگ بدر باشیم نه پاسداران تنگه احد.
#مطالبه_گر_باشیم
@banooye_dameshgh
تاثیر تربیت صحیح فرزند از کودکی در خانواده🙃!
•
•
دختر اگر در خانواده و از کودکی با مفاهیم #حجاب و حیا و عفت و... آشنا شود، صدها فتنه و مسئول صورتی هم نمی توانند شال از سرش بردارند…
#فرزند_پروری
#اجتماعی
@banooye_dameshgh
برکت سید علی برای مردم ایران-.mp3
33.2M
🎙🔴 برکت وجود نعمت «سیدعلی» برای مردم ایران و جهان
➖چرا آیه الله خامنه ای اینقدر در جهان طرفدار دارد؟
➖نظر غربی ها درباره آیه الله خامنه ای چیست؟
➖علت پیروزی های مکرر مردم ایران در جهان چیست؟
➖علت محبوبیت حاج قاسم چه بود؟
➖چطور خداوند «سید علی» را محبوب قلبهای مومنین کرد؟
➖داستان جوان کلمبیایی که با عشق امام حسین ع مسلمان شد.
➖مومنین و جوانان بسیجی اهوازی
➖مسجد قائمیه اهواز
➖2 بهمن 1401
@banooye_dameshgh
دریافت گزارشات تصویری مردمی «کشف حجاب» و «توهین به آمران به معروف»
🇮🇷سامانه ناظر پلیس امنیت عمومی
آیدی: @s_nazer
کانال: @police_amniyat_omumi
🌸ثواب ۳۴۹🌸
امام صادق(ع)فرمودند:
سوره فجر را در نمازهاى واجب و مستحب بخوانيد زيرا اين سوره از آن امام حسين(ع) است و كسى كه آن را بخواند، در روز قيامت با امام حسين(ع) در درجه او در بهشت مى باشد.
📚ثواب الاعمال و عقاب الاعمال شیخ صدوق
👤 🌿ثَواٰبُ الْاَعْمٰالْ وَ عِقٰابُ الْاَعْمٰالْ🔥
@banooye_dameshgh
🔹به علوی گفتم: «نگو بخاطر این، اینجوری بهم ریختی که باورم نمیشه! به هوش نیومده که نیومده... اصل کاری را بگو... مشکل تو چیه این وسط؟! الان چرا خرابی؟! این که چیزی نیست!»
🔸یه نفس عمیق کشید و گفت: «مشکل اینه که دلم خیلی براش میسوزه... با تمام زرنگیش اما احساس میکنم بچه است... اینی که الان پایین افتاده، خیلی آدم عجیب غریبیه...
وقتی داشتیم روی کانال ها و گروه های آتئیست ها کار میکردیم، بهش برخورد کردیم... بچه ها ردش را از یکی از اکانتاش در تلگرام زدند... خودم روش کار کردم... چند شب درگیرش شدم و باهاش حرف زدم و حتی نصیحتش کردم... اما اثری نداشت و ادامه میداد و هر روز حرف ها و مطالب زشت تری میگذاشت... تا اینکه هفت هشت روز طول کشید تا تونستیم اعتمادشو جلب کنیم!»
🔹گفتم: «کجا بوده؟!»
🔸گفت: «اول میگفت کرج هست... بعدش فهمیدیم ایران نیست... آخرش هم ردش را از فرودگاه ترکیه زدیم!»
🔹گفتم: «داره جالب میشه! نگو واسه صیغه و دختر و زن فاحشه اومده که باورم نمیشه!»
🔸گفت: «نه... فکر نمیکنم... جالبه که موردش منکراتی و جنسی نیست... موردش عقیدتیه! اما هنوز خودمون هم نمیدونیم چرا اومده ایران؟!»
🔹گفتم: «لیدرها و پیاده نظام هایی که دعوای عقیدتی با ما دارن، تا اینجا نمیان معمولا... چون با جسم و جون مخاطبشون که کاری ندارن... بنظرت این بابا اینجا چه غلطی میکرده؟!»
🔸گفت: «خیلی تو کارش وارده... تحصیلات هم داره... سر و زبونش و شیوه استدلال کردنش خیلی حرفه ای و غیر معمولیه... تا اینکه در یکی از سوپرگروه های بالای سه چهار هزار تایی که داشته، یه دختر پیدا میشه و حالش میگیره!
با هم قرار مناظره مجازی میذارن... حدودا دو هفته طول میکشه و هر شب در حضور جمع، اون دو تا با هم بحث های داغ اعتقادی راه مینداختند... تا اینکه بالاخره دختره پیروز میشه و سی چهل تا اشکال به اعتقادات این پسر وارد میکنه و آبروش را میبره!
🔸یکی دو تا از بچه های ما در طول اون مدت در اون گروه بودن و همه صحبت ها را چک میکردن و خلاصه نظارت داشتن!»
🔹گفتم: «توضیح خوبی بود. پس ما با یکی طرفیم که پر چونه است و باسواده .... خب؟ راستی چرا زده بودینش؟!»
🔸گفت: «بچه ها اشتباه کرده بودن... اونی که زده بودش را توبیخ کردم و اداره داره پدرش را درمیاره تا دیگه بی دلیل و اجازه دست روی مردم دراز نکنه... حق زدن نداشته و ضرورتی هم نداشته که بزندش... اصلا اینجور آدما را نمیزنن... حالا کاری نداریم...
اون پسر، خیلی ها را از راه گمراه میکنه... جرم های توهین و استهزا و تمسخر عقاید مردم، جرم های کمی نیست... اصل و اساس اسلام و ریشه دین را در ذهن خیلی از جوون ها داشته میزده... مدام پیامش به دست همه و همه گروه ها میچرخیده و کسی حریفش نمیشده...»
🔹گفتم: «خب بعدش!»
🔸گفت: «تا چند روز پیش... پیامی از طرف ستاد اومد که فردی با این مشخصات داره وارد فرودگاه امام تهران میشه و داره میاد ایران! با مشخصاتی کاملا جعلی...
رابط ما در ترکیه آمار میده که این پسر داره مستقیما از ترکیه میاد ایران و همونی هست که مدت ها فضای مجازی را با لجن پراکنی هاش مسموم میکرده و سر دختر و پسرای زیادی از راه به در برده!»
🔹گفتم: «چطوری شناختینش؟»
🔸گفت: «تو که خودت ماشالله واردی! خیلی ساده... از طریق دوربین بالای لب تاپش عکسش را داشتیم... یه بدافزار هم فرستادیم تو گوشیش تا gps خودمون هم فعال بشه و بدونیم کجاست!»
🔹گفتم: «شما هم میریزین رو سرش و میگیرینش؟!»
🔸گفت: «دقیقا! الان توش موندیم... نه حرف میزنه... نه حرفه ای عمل میکنه... نه میدونیم برای چی اینجاست؟ الان هم غش کرده و افتاده پایین!»
🔹گفتم: «بچه های تیم پزشکی دیدنش؟!»
🔸گفت: «به طور حرفه ای و درمانی نه! اما علائم حیاتی و ایناش خوبه! محمد کمکش کن... بنظرم خیلی بچه است... میشه پرونده و کاغذ و فایل براش راه بندازیم اما حیفه... بنظرم میشه بیشتر روش کار کرد... ما رسالت اصلیمون صیانت از عقاید و امنیت مردمه... نه گیر و گیر بازی و دستگیر کردن مردم! اینا مال مراحل حساسه... نه این بچه!»
🔹گفتم: «که اینطور! پاشو بریم تا ببینمش! شاید خدا لطف کرد و تونستیم کاری بکنیم.»
🔹پاشدیم رفتیم پایین... وقتی رسیدیم پایین و در را باز کردن... دیدم یه پسر حدودا 30 ساله... نسبتا خوش تیپ ... البته با لباس و وضعیت به هم ریخته... افتاده رو زمین... نشستم بالای سرش... پلک چشماش را آروم باز کردم و ولش کردم... نبضش هم گرفتم...
رو کردم به علوی و
🔹گفتم: «تمومه دیگه! چیزی نمونده... آخراشه... پاشو برو از تو ماشین، گواهی فوت را بیار تا براش بنویسم... بعدش برو صندوق عقب و دو تا گونی بردار بیار تا بدم بچه ها ببرن چالش کنن!!»
ادامه دارد...