🌷 ✿﷽✿ 🕊
🔴 #وقتی_مهتاب_گم_شد
🌟 خاطرات شهید #علی_خوش_لفظ
قسمت 5⃣8⃣
مینیبوس رسید و از آنجا – دارخوین – دیگر توان رفتن تا انرژی هسته اتمی را نداشتیم. پر بود از تویوتاهایی که یکیشان ما را تا انرژی اتمی برد.
وقتی رسیدیم، اول باقر سیلواری را دیدم. پرسید:
« خوش لفظ خودتی؟! مگر تو شهید نشده ای؟ اسمت توی لیست مفقودالاثرهاست. »
+ « می بینی که سر پایم. از حبیب چه خبر؟ »
- « حبیب هم زنده است. اما مجروح. آوردنش عقب. »
+ «الان کجاست؟ می خواهم ببینمش. »
- « برای ادامه عملیات در گرمدشت دوباره برگشت خط. »
+ « آقا باقر. سرنوشت کانال گرمدشت چه شد؟ »
- « خیلی شهید دادیم. آنقدر که وقتی برگشتیم شهدا را با کمپرسی برگرداندیم، اما دوباره به شکل معجزه آسایی خط به دست ما افتاد. حالا حبیب رفته شناسایی برای ادامه از همان جا با کمک گردان مالک. »
تازه فهمیدم که چرا بابایی، فرمانده گردان مالک، این قدر اصرار داشت زود خودش را به خط برساند. همان جا ماندم. تب و عفونت مفرط توانم را گرفته بود. همه اش فکر این بودم که کمی قبراق و سر پا شوم و برگردم به خط کمک حبیب.¹
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. حبیب مظاهری و احمدبابایی به خط رفته بودند که بابایی با اصابت یک موشک آرپیجی در جا شهید می شود و حبیب ترکش می خورد، این بار از سرش. البته تا مدت ها خبری از حبیب نبود. همه فکر می کردند او هم شهید شده است. اسم او مثل من در آمار شهدا آمده بود. اما بعد از یک هفته بچه ها او را با سر باندپیچی شده دیده بودند و این سومین مجروحیت او طی یک هفته عملیات برای آزادی خرمشهر بود.
⬅️ ادامه دارد....
⛔️ ارسال ممنوع
@banooye_dameshgh
🥀🌙'
هرڪسدرشبجمعہشہدارایادڪند،
شہداهماورانزداباعبداللہعلیہالسلام
یادمےڪنند ...
♥️•شهیدمہدےزینالدین•♥️
🥀¦⇠#ڪلام_شہدا
[#یاد_شہدا_با_ذڪر_صلوات]
@banooye_dameshgh
🇵🇸عاقبت بخیر🇮🇷
🔴چهاردهمین واریزی اطعام غدیر مبلغ 50هزار تومان عاقبت بخیری فرزندان این خیر گرامی آخرین موجودی: 1
🔴 پانزدهمین واریزی اطعام غدیر
مبلغ 300هزارتومان
شکر خدا برای خیر اتفاق خوبی رقم خورده بود نذر کردند این مبلغو برای اطعام واریز کنند
قبول حق
آخرین موجودی: 1,850,000
🌸ممنون از همه خیرین گرامی🌸
خریدها بیشترش انجام شده
هماهنگی جهت پخت و تیم توزیع هم شکر خدا انجام شد
انشالله یه کار خداپسندانه و در شأن مولا انجام بشه
بازم سپاس فراوان از عزیزانی که اعتماد کردند و هزینه واریز داشتند
اجر همگی امضای تذکره اربعین امسال
👈ترجمه صفحه◄ ٢٢٩ ►🌹سورة هود🌹
گفت: ای قوم من! مرا خبر دهید اگر من بر دلیلی روشن از سوی پروردگارم متکی باشم و از سوی خود رحمتی به من عطا کرده باشد، چنانچه [در ابلاغ پیامش] از او نافرمانی کنم، چه کسی مرا [از عذابش] نجات می دهد؟ پس شما [در صورتی که خواسته های بی جایتان را بپذیرم] چیزی جز خسارت بر من نمی افزایید. (63) و ای قوم من! این ناقه خداست که برای شما [در اثبات صدق نبوّت من] نشانه ای [عظیم] است، پس بگذاریدش در زمین خدا بچرد، و هیچ آسیب و گزندی به او نرسانید که عذابی زود هنگام شما را خواهد گرفت. (64) پس آن را [از روی طغیان و سرکشی] پی کردند. پس صالح گفت: سه روز [فرصت دارید که] در خانه هایتان از زندگی برخوردار باشید. این وعده ای بی دروغ است. (65) پس هنگامی که فرمان ما [بر عذاب آنان] فرا رسید، صالح و آنان را که همراه او ایمان آورده بودند با رحمتی از سوی خود نجات دادیم، و از خواری و رسوایی آن روز [رهایی بخشیدیم]. مسلماً فقط پروردگارت نیرومند و توانای شکست ناپذیر است. (66) و کسانی را که ستم کردند، فریاد مرگبار فروگرفت، پس در خانه هایشان به رو درافتاده، جسمی بی جان شدند. (67) گویی در آنجا اقامت نداشتند. آگاه باشید! قطعاً قوم ثمود به پروردگارشان کافر شدند. هان! دوری [از رحمت خدا] بر قوم ثمود باد. (68) و به راستی فرستادگان ما ابراهیم را مژده آورده، سلام گفتند، او هم گفت: سلام [بر شما]. و درنگ نکرد تا گوساله ای بریان [برای آنان] آورد. (69) و چون دید دست هایشان به سوی غذا دراز نمی شود، آنان را ناشناس یافت و از آنان احساس ترس و دلهره کرد، گفتند: مترس که ما به سوی قوم لوط فرستاده شده ایم. (70) پس همسرش در حالی که ایستاده بود [از شنیدن گفتگوی فرشتگان با ابراهیم] خندید. پس او را به اسحاق و پس از اسحاق به یعقوب مژده دادیم. (71)
◄ ٢٢٩ ►
#مولایمن
🍂آخر اي جان جهان خسرو خوبان بازآ
ای يکی گوهر حق حجت يزدان بازآ...
🍂صبح رخشنده من جلوه کن و رخ بنما
مهر تابنده من زين شب هجران بازآ...
@banooye_dameshgh