eitaa logo
بانوی آب
5.6هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.5هزار ویدیو
165 فایل
به آینده امیدواریم! 🦋 آینده بهشتی، در گرو مجاهدت شبانه روزی است مادرانه این جهاد را زیبا کنیم؛ مادرها انسان سازند... @bdayyani
مشاهده در ایتا
دانلود
تنها زنی که در کربلا #شهید شد. هانیه همسر عبدالله‌ بن‌ عمیر‌ کلبی، هفده روز بیشتر از زندگی مشترک با عبدالله‌ بن‌ عمیر را پشت سر نگذاشته بود که در نزدیکی ثعلبیه همراه همسرش و مادر همسرش به اباعبدالله (ع) پیوست. این نوعروس که احتمالا #مسیحی بود در طول راه چنان شیفته رفتار و گفتار و منش اباعبدالله (ع) شد که در کربلا همسرش را برای یاری اباعبدالله (ع) تشویق کرد. او در بازگشت عبدالله از میدان، در حالی که انگشتان دست عبدالله قطع شده بود، گفت:عبدالله! عزیزم! میثاق را فراموش نکن؛ بنابراین گزارش، وقتی حلقه محاصره تنگ شد و دست راست عبدالله قطع گردید. هانیه عمودی از خیمه برداشت و به رزمگاه شتافت و درست لحظه‌ای به بالین همسرش رسید که پایش نیز قطع شده بود. هانیه خون از صورت همسر گرفت. پیشانی مردانه‌اش را بوسید. به او آفرین گفت و سپس گفت:پدر و مادرم فدایت باد که از پاکان و ذریّه پیامبر دفاع کردی. بهشت بر تو گوارا باد! از خدا بخواه مرا نیز با تو هم‌سفر کند. عمر‌سعد که نگران تأثیرگذاری این صحنه بر سپاهش بود. به شمر اشاره کرد و شمر غلامش رستم را فرستاد تا با ضربه عمودی به این صحنه خاتمه دهد. عمود فرود آمد و جویباری از خون بر صورت هانیه نشست. لحظه‌ای بعد هانیه، عروس گلگون کربلا بر سینه همسرش افتاد و دو گل ارغوانی با هم به بهشت وصل محبوب پیوستند. گفتنی است هانیه تنها زن شهید کربلا است. او هنگام شهادت حدود ۱۸ تا ۲۰ ساله بود. منابع: ۱. تاریخ طبری ۲. مقتل خوارزمی ۳. تاریخ کامل ۴. بحارالانوار ۵. انصارالحسین (ع) ۶. ابصارالعین ۷. آینه در کربلاست (محمدرضا سنگری) #تاریخ #مناسبت 🌐 eitaa.com/adyan8
4_195046533769464800.mp3
6.68M
🎧 حاج محمود کریمی 🎧 سید مهدی میرداماد ◾️ نوحه های #حضرت_رقیه ◾️ کجایی بابا 😭😭 ◾️ شده نماز من شکسته...😭 ◾️ #اربعین #شهید #امنیت #هپکو
-نسرین-افضل از دیگر زنان شهیده که در راه اعتلای کشورمان به شهادت رسیده است می‌توان به شهیده «نسرین افضل» اشاره کرد. او در سال 1338 در شیراز متولد شد و روزها و سال‌های شیرین کودکی را به عطر رأفت و عطوفت مادری نیک‌روش و به همت و اهتمام پدری مخلص و متدین ‌گذراند. سپس در مدارس شیراز، تحصیلات دوره‌های ابتدایی و راهنمایی را به پایان ‌رساند و به برکت و بهره معارف و تعالیم عالیه اسلامی، زندگی عزتمندانه و شرافتمندانه خود را ادامه داد و حجب و نجابت،زیور و زینت جانش ‌شد و با ادای فریضه‌هایی چون نماز و روزه،روح و روانش را نشاط ‌بخشید. نسرین با ورود به دبیرستان، بر بسیاری از نابسامانی‌ها در رژیم شاه، خردمندانه اعتراض ‌کرد و بر نامشروع بودن حکومت وقت خروش برداشت تا آنجا که یک بار نیروهای امنیتی او را تحت تعقیب قرار دادند. با معدل 18موفق به اخذ دیپلم شد. وی با روحی سرشار از پیوستگی به درگاه احدیت، کمر به خدمت خلق خدا بست و قدرت خویش را صرف خدمت در کمیته امداد، کمیته انقلاب اسلامی،سپاه و جهاد سازندگی کرد. مطلوب خود را در جهادسازندگی یافت و با خدمت به محروم‌ترین قشر جامعه، به دنبال کسب قرب به پروردگار بود. در نخستین تلاش‌هایش،به عنوان جهادگر در یکی از روستاهای مجاور شیراز(روستای دودج) برای زنان و دختران جوان آن دیار به برگزاری کلاس‌های فرهنگی همت ‌گماشت و آنان را با اصول و معارف انسا‌ن‌ساز اسلام مأنوس و مألوف کرد. سپس فعالیتش را در روستای «دشمن زیاری» ادامه داد و در منطقه «فراشبند» از توابع استان فارس به برگزاری نمایشگاه عکس و کتاب مبادرت ورزید. در آغاز سال 1360 ، نسرین از فقر فرهنگی شدید کردستان آگاه شد و با برادرش احمد افضل (مفقودالاثر) در مورد رفتن به آنجا مشورت کرد و در همان زمان بود که جهاد اعلام کرد که در جهت رشد هرچه بیشتر فرهنگی به بانوان در کردستان احتیاج است. نسرین افضل پس از مشورت با علمای شهر راهی کردستان شد. چیزی نگذشت که گوهر وجود وقف الهی شده نسرین افضل بر همه نمایان شد و همه ارگان‌ها سعی کردند از فضایلش بهره‌ ببرند و افضل تا آنجا که توان داشت ارگان‌های ضعیف و مردم محروم آنجا را توان الهی ‌بخشید. حتی وقت استراحت شبانه خویش را در فرمانداری و برای تقسیم کردن کوپن‌های مردم مهاباد صرف ‌کرد. بعضی اوقات تا نیمه‌های شب با وجود خطرهای فراوان آن شهر که چون شهر به تاراج رفته در اختیار ضدانقلاب بود برای آموزگاران متعهد آن دیار جلسه می‌گذاشت. در شهریورماه سال 1360 خبر شهادتش برادرش را شنید و راهی شیراز شد و مطلع شد برادرش نه تنها به درجه رفیع شهادت نائل آمده که وجودگهربار او به شهیدان مفقودالاثر انقلاب پیوسته است. با مسئولیت سنگینِ ابلاغ اندیشه شهدا، دیگر بار به مهاباد بازگشت و در سپاه،جهادسازندگی،بنیاد امور جنگ‌زدگان، فرمانداری،آموزش و پرورش و سپاه پاسداران مجاهدت کرد. حالا تنها کسی است که برای تصدی‌گری تبلیغات و انتشارات سپاه در مهاباد لایق. مدتی این مسئولیت را می‌پذیرد و در عین حال به دیگر ارگان‌ها نیز رسیدگی می‌کند و سپس به خاطر نیاز شدید آموزش و پرورش با سمت معلم تربیتی شروع به کار می‌کند و با این مسئولیت معلمین را نیز آموزش می‌دهد و یک دوره از معلمین نهضت سوادآموزی نیز از جمله افرادی بودند که از فضل او بهره‌مند می‌شوند. در نخستین روزهای بهار سال 1361 با یکی از جوانان مجاهد شاغل در سپاه، ازدواج کرد و تابستان همان سال در شامگاه هنگامی که از مراسمی به منزل باز می‌گشت سوار خودرویی شد اما در مسیر به کمین عوامل ضدانقلاب ‌افتاد و در آن جمع، تنها، شهیده نسرین افضل مورد اصابت گلوله دشمن قرار گرفت و به شهادت رسید. @banooyeab
🔸همسرم در زندگی خیلی پیشه میکرد. همیشه مواظب این بود که ولخرجی و اسراف نکنیم، زندگی عالی هم داشتیم. هیچ چیزی را ندارم و جز درد دلتنگی چیز دیگری نیست... 🔹آنقدر روی مسئله ی حساس بود که همیشه میگفت حیاط خانه را باید جارو زد. نباید با آب شست، آب مهریه‌ی مادرمان ، حضرت (سلام الله علیها) است. @banooyeab @shahidNazarzadeh
بسم الشهدا و الصدیقین وبه نام شهدایی که به پای امنیت ما پرپرشدند..... گاهی که دلت غصه داراست وپرازفریاد مینویسی تا شاید کمی آرام شوی ولی اینبار دستم به نوشتن نمیرود ولی التماسش میکنم که بنویس تا بماند برای فردایی که با غرور و افتخار می خواهی دراین شهر سر بلند کنی و قدم بزنی تا زندگیت جاری باشد بنویس تا یادت بماند برای این قدمها برای این عزت واقتدارت خون عزیزترین بندگان خدا ریخته شده است. یادت بماند که برای اینکه چادرت بزرگترین افتخاروتاج بندگیت بماند محمد صدراها بی پدر شدند...خواهرها بی برادر شدند.برادری که حضورش ونفسش دلگرمی تمامی دوستان و آشنایان بوده است.چه بگویم از دل مادرها ننوشته دستم می لرزد.خدایا شاهدی که این مادرها لحظه ای در راه وهدف فرزندانشان تردید نکردند هرچند تمام کودکی تا بزرگسالی و ازدواج جگرگوشه شان دریک لحظه جلوی چشمشان پرپر شد...چقدر استواروصبور بودی مادر چقدرجنس صحبت کردنهایت شبیه مادر شهید حدادیان بود..چقدر احساس دلنشینی داشتی زمانیکه دروصف قدوقامت رشید مرتضایت می باریدی... نمیدانم از کجای دل متلاطم خواهرانت بنویسم .... چقدرمحجوب و چقدر دقیق و چقدر عمیق با مفهوم شهادت عجین بودند..مرحبا به تو مادر که فرزندانی تربیت کردی که هرکدام تیری هستند بردل بد طینتان وآنانی که فهمی از این حال خوب شماندارند. سوختن برای آنهاست و جاودانگی ازآن شما حقارت وسرافکندگی برازنده آنهاست و روسفیدی ازآن شماست. شما از امروز محبوب دل این ملت هستید.جای شما در دل تک تک ما ملت ایران سبز میماند... قابل درک نیست که انسانیت برای این اشرارچگونه تعریف میشود...امروز حضور این شهدای امنیت روضه مجسمی بود از غربت و مظلومیت شیعه امیرالمومنین... امروز صحبت از شمشیر و غافلگیری از پشت و شکستن سروپهلو و... مادر خدا صبرت بدهد...خدا صبرمان دهد😭😭😭 سوز دلهای سوخته و آه این ملت مقاوم وفهیم ونجیب و موقعیت شناس تا آخر تاریخ بماند بر دل یزیدیان زمان، همانهایی که سالها هزینه میکنند ازجان ومالشان تا این صدای رسای اسلام ناب محمدی را خاموش کنند وپرچمی که روح ا...برافراشته کرد و حال بدست فرزندی از سلاله حضرت زهرا وامتی مقاوم وپایدار و آتش به اختیاران تا پای جان ، روز به روز جهانی تر وبرافراشته ترمیشود زمین بزنند ولی کور خوانده اند.... حضوراین شهدا ی مظلوم امنیت امروز خون تازه ای به شریانهای اصلی این نظام و انقلاب تزریق کرد...عزمها راسختر شد چون کینه ها آشکارتر شدوفریادها رساتر شد که بکشید مارا ..بریزید خونهای مارا...تکه تکه کنید وبسوزانید جسمهای مارا... ولی هیهات و هیهات که بشنوید و ببینید که ما پشت به این نظام و انقلاب وپاروی این خونهای مطهر بگذاریم...تا پای جان با علی هستیم. # شهدای امنیت مرتضی ابراهیمی رضایی @banooyeab
💢 آخرین روز قبل از واقعه ... 🔻اسرار ناگفته از آخرین روز زندگی سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی پنج‌شنبه(۹۸/۱۰/۱۲) ساعت ۷ صبح با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می‌شوم، هوا ابری است و نسیم سردی می‌وزد. . ساعت ۷:۴۵ صبح به مکان جلسه رسیدم. مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروه‌های مقاومت در حاضرند. . ساعت ۸ صبح همه با هم صحبت می‌کنند... درب باز می‌شود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد می‌شود. با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می‌کند دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می‌شود تا اینکه حاج‌قاسم جلسه را رسما آغاز می‌کند... هنوز در مقدمات بحث است که می‌گوید؛ همه بنویسن، هرچی می‌گم رو بنویسین! همیشه نکات را می‌نوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت. . گفت و گفت... از منشور پنج‌سال آینده... از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج‌سال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از... کاغذها پر می‌شد و کاغذ بعدی... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک‌جلسه . آنهایی که با حاجی کار کردند می‌دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع‌کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد، اما اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه... . ساعت ۱۱:۴۰ ظهر زمان اذان ظهر رسید با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد! . ساعت ۳ عصر حدود ! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم. پایان جلسه... مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبت‌کنان تا درب خروج همراهیش کردیم. خوردویی بیرون منتظر حاجی بود حاج‌قاسم عازم شد تا سیدحسن‌نصرالله را ببیند... . ساعت حدود ۹ شب حاجی از به دمشق برگشته شخص همراهش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و کردند. حاجی اعلام کرد امشب عازم است و هماهنگی کنند سکوت شد... یکی گفت؛ حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین! حاج‌قاسم با لبخند گفت؛ می‌ترسین بشم؟! باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد _ که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه‌ست! _ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌شمرده گفت: میوه وقتی می‌رسه باغبان باید بچیندش، اگر روی درخت بمونه پوسیده می‌شه و خودش میفته! بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد؛ اینم رسیده‌ست، اینم رسیده‌ست... ساعت ۱۲ شب هواپیما پرواز کرد ساعت ۲ صبح جمعه خبر شهادت حاجی رسید به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود. (راوی: ستاد لشکر فاطمیون) @banooyeab
💎غذای 🏷خاطره از همسر بزرگوار شهید مدافع حرم 👈این عکس در دست تو بماند به امانت، تا آن زمان که من شدم. آنوقت به کسانی نشان بده که میگویند: "هرکس بره سوریه نونش تو روغنه..."
1_10108068.mp3
4.14M
🥀عمریه دلم میخواد بشم 🥀تا پیش رو سفید بشم 🎧
۞﴿بِسمِ‌اللھ﴾۞ ✨ ● • ؟!😳🤔 چۍ‌ میشھ کھ خدا بعضیا رو میخرھ ! براشون مۍنویسھ ؛ فلانۍ !؟(:  🦋 +اگھ میخواۍ شهید بشۍ با ما هم قدم شوツ♥️ با جآن و دِل در مسیࢪ شهدا ؛ با …♡ •🌿💫• https://eitaa.com/joinchat/3530358834C01a7698525
✨ باید به اندازه گسترده شوی و وجودت را به وسعت ، و چون -سلیمانی ببینی تا حقیقت خود را پیدا کنی ✨ گستره ی وجودی که در آن نه تنها مرد و زنی مطرح نیست بلکه صحنه هایی به چشم می بینی که تنها عهده دار و پرچم دار آن هست ✨ باید به افقی فکر کرد که راه نفی هیمنه پوچ استکبار را در مقابل ما می گشاید ✨ و به نظر می رسد زنان به واسطه وجودی که دارند و استعدادهایی که خدا در وجودش قرار داده -دار این حرکت است ✨ باید های-سلیمانی را در وجودمان بیابیم و به جهان بشناسانیم ✨ آری جهان در انتظار زینب های سلیمانی است که در تک تک -ما نهفته است 🖋 برگرفته از صحبت های استاد طاهرزاده به 💧 بپبوندید https://eitaa.com/joinchat/1242038283C53201e044e
چقدر خوبه که برای شروع براندازی، حتی لائیک‌‌ها و بی‌دینها و طرفداران سکولاریسم هم مجبورن از اسامی مانند ، ، انقلاب، مستضعفین و... استفاده کنند. 🦋 @banooyeab
💠 برنامه تلبس به لباس مقدس سربازی امام عصر(عج) "با حضور حجت‌الاسلام " ⏰ زمان: دوشنبه ۱۱ اردیبهشت بعد از نماز ظهر و عصر "همزمان با ایام شهادت شهید تبیین و شاگرد و یار امام روح‌الله، شهید مطهری" 🕌 مکان: قم، حرم مطهر حضرت معصومه(س)، در کنار مزار حجت‌الاسلام و المسلمین عباسعلی سلیمانی •┈••✾🔹✾••┈• 🌀🌀 خانه طلاب جوان در "ایتــا" "بلــه" "روبیـکا" @banooyeab
🔻او به آرزویش رسید و ما همچنان غرق در آرزوهایمان...