eitaa logo
بانوی پیشران
855 دنبال‌کننده
535 عکس
121 ویدیو
27 فایل
شناسه مدیر: @esrazanjani
مشاهده در ایتا
دانلود
وصیت نامه شهید بخش چهارم از دوستان،‌ آشنایان و فامیل و هرکس که حقی گردن ما دارد تقاضا می‌کنم بنده حقیر را ببخشد زیرا می‌دانم که اخلاق و رفتار من آنقدر خوب نبود که توفیق شهادت داشته باشم و حتی اگر نصیب ما شد، لطف و کرم و هدیه خدا بوده. مردم عزیز یادمان باشد که به خاطر وجب به وجب این سرزمین و دین اسلام چقدر خون دادیم. چقدر بچه‌های ما یتیم شدند،‌ زن‌ها بیوه، مادرها مجنون، پدرها گریان فقط و فقط برای خدا بود. در این ماه مبارک رمضان دل ما شکست،‌ دل امام زمان بیشتر و بیشتر که در مملکت شهدا حرمت ماه خدا توسط بعضی‌ها نگه‌داشته نشد و برادران و خواهران من ماهواره و فرهنگ کثیف غرب مقصدی به جز آتش دوزخ ندارد. از ما گفتن ما که رفتیم... https://eitaa.com/banooyepishran
وصیت نامه شهید بخش آخر آن‌کس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند بی‌بی زینب (س)! آن زمانی که شما در شام‌ غریب بودید گذشت. دیگر به احدی اجازه نمی‌دهیم به شما و به سلاله حسین (ع) بی‌احترامی کند. دیگر دوران مظلومیت شیعه تمام شده. بی‌بی‌جان! انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم بی‌بی عزیزم! مرا قاسم خطاب کن مرا قاسم خطاب کن روی خون ناقابل من هم حساب کن و من‌الله التوفیق ۴ مرداد ۱۳۹۲ https://eitaa.com/banooyepishran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به گمانم با خیال آسوده شهید شد چون می‌دانست فرزندانش مادری دارند چون به وقت خطابه در شام‌ .... بشنوید خطابه همسنگر و همسر شهید را در مراسم تشییع پیکر پاک همسر https://eitaa.com/banooyepishran
نامه که در بیانات به آن اشاره شد: در دهه‌ی ۲۰، در آن از نوشته‌اند و امروز در کتابخانه‌ی مرحوم وزیری در یزد نگهداری می‌شود. حجت‌الاسلام سید علی‌محمد وزیری از روحانیون معروف یزد برای ملاقات شهید صدوقی به منزل ایشان در قم می‌رود. آیت‌الله صدوقی ورود ایشان را به اطلاع می‌دهند و ایشان برای دیدن آقای وزیری به آنجا می‌آیند. علیرغم این‌که در آن زمان شخصیت آن‌چنان مشهور نبود، مرحوم وزیری با شناختی که از پیدا می‌کنند از ایشان درخواست می‌کنند که در این دفتر یادداشتی بنویسند و که دستخط مراجع و علمای بزرگ را در آن می‌بینند در ابتدا متواضعانه رد می‌کنند اما وقتی با اصرار آقای وزیری مواجه می‌شوند دفتر را می‌گیرند و بدون آنکه قلم را بردارند ۲ صفحه و نیم مطلب با خطی زیبا می‌نویسند. این دست ‌نوشته که در ۱۴ اردیبهشت ۱۳۲۳ نوشته‌ شده است با آیه مربوط به شروع می‌شود و با آیه دیگری در این زمینه تمام می‌شود. در این نوشتار کوتاه به تحلیل و بررسی اوضاع گذشته، حال و آینده مردم می‌پردازند و قیام برای خدا را تنها راه اصلاح دو جهان می‌دانند و به دلایل عقب‌ماندگی در آن دوره و بدبختی مسلمانان و ملت اشاره می‌کنند. با توجه به اطلاع بزرگان از وجود این دستخط، بارها ساواک برای بردن آن به کتابخانه می‌آید که هر بار باتدبیر مرحوم وزیری و مخفی کردن آن در منزلشان دست مأموران ساواک به این سند نمی‌رسد. https://eitaa.com/banooyepishran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتی النهایه هذا العهد و الولاء لعلی الخامنائی.... آغاز ولایت حضرت آیت الله بر ولایتمداران مبارک باد ... https://eitaa.com/banooyepishran
پیام رضوان الله تعالی علیه به سران دولت‌های اسلامی با موضوع تحریم روابط تجاری و سیاسی در ۱۷ خرداد ۱۳۴۶ جنگ شش روزه در اوایل خرداد سال ۱۳۴۶ آغاز شد. تمامی کشورهای همسایه مورد هجوم فراگیر از زمین و هوا و دریا قرار گرفتند‌. که در دوره تبعید در نجف اشرف به سر می بردند، بیانیه ای صادر نموده و را به اتحاد و نبرد علیه تا آزادی فرا خواندند: ‏‏بسم الله الرحمن الرحیم‏ ‏‏ کراراً دولت‌های اسلامی را دعوت به اتحاد و برادری نموده‌ام در مقابل اجانب و‏‎ ‎‏ایادی آن‌ها که می‌خواهند با ایجاد نفاق در بین مسلمین و دولت‌های اسلامی ممالک عزیز‏‎ ‎‏ما را در تحت اسارت و ذل استعمار نگه دارند و از مخازن معنوی و مادی آن‌ها استفاده‏‎ ‎‏کنند.‏ ‏‏کراراً دولت‌ها را به‌خصوص دولت ایران را از و عمال خطرناک آن تحذیر‏‎ ‎‏نمودم. این مادۀ فساد که در قلب ممالک اسلامی با پشتیبانی دول بزرگ جایگزین شده‏‌‌‎‏است و ریشه های فسادش هر روزی ممالک اسلامی را تهدید می‌کند، باید با همت‏‎ ‎‏ممالک اسلامی و ملل بزرگ اسلام ریشه‌کن شود. قیام مسلحانه بر ضد ممالک‏‎ ‎‏اسلامی نموده است و بر دول و ملل اسلام، قلع و قمع آن لازم است، کمک به چه‏‎ ‎‏فروش اسلحه و مواد منفجره و چه فروش نفت حرام و مخالفت با اسلام است، رابطه با‏‎# ‎‏اسرائیل و عمال آن چه رابطه تجاری و چه رابطه سیاسی حرام و مخالفت با اسلام است. ‎‏باید مسلمین از استعمال امتعه خودداری کنند. از خداوند تعالی نصرت اسلام‏‎ ‎‏و مسلمین را خواستار است. والسلام  علی من اتبع الهدی ‏‏روح الله الموسوی الخمینی‏ زمان: ۱۷ خرداد ۱۳۴۶ / ۲۸ صفر ۱۳۸۷ ‏‏مکان: نجف ‏ صحیفه نور، ج ۱، ص ۱۳۹ https://eitaa.com/banooyepishran
💢 فراگیران محترم ♨️ با عنایت خداوند متعال نشست پایانی مسیر آموزشی دومین مسیر آموزشی دوره ویژه بانوان گرامی، پنج شنبه ساعت ۱۷ برگزار خواهد شد. ✅۱۸ خرداد ماه، ۱۴۰۲ ✅مهمان ویژه نشست: سرکار خانم شریعتمدار استاد حوزه و مبلغ دینی ⚠️شرکت در این نشست برای فراگیران این مسیر الزامی است. با توجه به هماهنگی صورت گرفته، شرکت دیگر عزیزان بلامانع است.✅ 📩راه ارتباطی با ما @Amozesh_majazi_banovan ♦️پیوند(لینک) حضور در جلسه: 🔗https://bbb01.lkha.ir/b/mhh-vgo-tsk-c8q 🆔@lkha_ir https://eitaa.com/banooyepishran
هر کجا بریم و هر چه باشیم، بچه محله امام رضاییم... مزار نجمه خاتون مادر امام مهربان‌مون در شارع علی بن ابیطالب علیه السلام در منطقه عوالی در که به نام مشربه ام ابراهیم معروف است و در واقع منزل ماریه قبطیه مادر ابراهیم و همسر رسول خدا صلوات الله علیه بوده است. امام صادق صلوات الله علیه توصیه می‌کنند در زیارت مدینه در مسجد قبا و این مکان نماز زیاد بخوانیم چرا که خانه دوم پیامبر بوده است و البته بعد از ايشان به اهل بیت علیهم السلام رسیده و محل تولد امام موسی کاظم علیه السلام نیز هست. در شب زیارتی امام مهربان حضرت شمس الشموس و انیس النفوس، سلامی از راه دور به نجمه خاتون نیز عرضه بداریم. https://eitaa.com/banooyepishran
💠 "نُها"، نهضت تعالی زن و خانواده با همکاری بنیاد نهضت و اندیشکده مطالعه علم فرهنگ و فناوری تداوم برگزار می‌کند: *نشست جدال زن ایرانی با تحجر و سرمایه داری* 🧕مدعو: خانم دکتر رقیه فاضل، پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت و اندیشه امام خمینی و عضو شورای مرکزی جبهه عدالتخواه مشهد 🧕دبیر نشست: خانم دکتر فاطمه گیتی پسند، دکترای آموزش عالی، پژوهشگر حوزه زن و خانواده 🔸زمان: سه شنبه، ۲۳ خرداد 🔹ساعت: ۸:۳۰ الی ۱۰:۳۰ 🔸مکان: بستر اسکای روم، آدرس متعاقبا برای شرکت کنندگان پیامک خواهد شد. 🌐 جهت ثبت نام، از طریق لینک زیر اقدام بفرمایید: https://survey.porsline.ir/s/yCbZokcT •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• این نشست به صورت رایگان برگزار خواهد شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 بنیان‌گذار بحث آزاد در جامعه امام جوانی که اولین بار به طور علنی را بنیان‌گذاری کرد . برگرفته از کتاب بیانات درباره‌ی زندگی سیاسی-مبارزاتی ائمه معصومین علیهم السلام https://eitaa.com/banooyepishran
39.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انیمیشن "مصطفی" از زبان شهید برشی‌هایی از زندگی شخصی او از زمان تحصیل در تا دوران فعالیت در و در نهایت لحظه شهادت در https://eitaa.com/banooyepishran
روزی که رفت همه می‌گفتند: چون او، دیگر نخواهد آمد.‌‌ ما درباره ی هم همین فکر را می‌کردیم. و هم‌چنین درباره و و هم همین فکر را می‌کردیم.‌‌ و ایضا درباره ... همین چند روز پیش بود که به اسماعیل هنیه گفتند: "ورود به صحنه مبارزه، بشارت دهنده آینده روشن است. هر بار که ما گفته‌ایم: دیگر مانند این مرد نخواهد آمد این کلیشه را شکسته‌اند. آن‌ها هر بار فرزندی تربیت کرده‌اند و اثبات کرده‌اند بیشه هیچ وقت و هرگز خالی از شیر نخواهد ماند... والعاقبه للمتقین آینده از آن است.‌‌... با فرزندانی که مادران امروز در دامن‌شان تربیت می‌کنند...🍀 https://eitaa.com/banooyepishran
در جمع خانواده های شهدا: زنده نسل هستند. این‌ها همه . احتیاج به دارد. این‌ها زنده‌ی کشور ما و ما محسوب می‌شوند. یاد این‌ها باید زنده بماند. چه کسی یاد این‌ها را می‌تواند زنده نگه دارد؟ پدران، مادران، آنهایی که این‌ها را بزرگ کردند، آن همسری که مدتی با این‌ها زندگی کرده. رفتارهای این‌ها، پایبندی‌های این‌ها، دلبستگی‌های دینی‌شان، دلبستگی‌های اجتماعی‌شان، دلبستگی‌های عاطفی‌شان، این‌ها را شرح بدهند. این‌ها همه درس است. همه‌ی آنچه که در خاطره‌ی شماها از شهیدان‌تان وجود دارد، این‌ها همه درس است، این‌ها باید گفته بشود، این‌ها باید منتشر بشود، این‌ها باید مورد استفاده‌ی نسل جوان کشور قرار بگیرد. https://eitaa.com/banooyepishran
در دیدار با خانواده های : خاطره‌های باید با زبان زنده نگه داشته شود. من یک خطابی بکنم به کسانی که اهل ، اهل رسانه‌اند، اهل نگارشند، قلم به دستند، شاعرند، نقاشند، هنرمندند. این خاطره‌ها را با زبان بایستی نگه دارند. البته کارهای خوبی در این سال‌های آخر اتفاق افتاده است، انجام گرفته است، خوب است این کتاب‌ها و بعضی از فیلم‌ها، بعضی از کارهای که انجام گرفته با ارزش است باید سپاسگزاری کنیم، اما نسبت به آنچه که باید اتفاق بیفتد کم است. ما تعداد زیادند هر کدام از این‌ها یک دنیایی هستند، هر کدام از این‌ها موضوع یک کار با ارزشند، یا موضوع کار چند کار ؛ می‌شود فیلم ساخت، می‌شود کتاب نوشت، می‌شود نقاشی کرد درباره‌ی اینها، اینها را معرفی کرد به نسل . این وظیفه‌ی ماست. شما همسران ، پدر ، مادر ، اگر مراجعه کردند و خواستند که شما مصاحبه کنید امتناع نکنید. https://eitaa.com/banooyepishran
: سرنوشت را عوض کردند. شما در یکی از حساس‌ترین مقاطع تاریخ کشور، سرنوشت کشور را عوض کردند. رخ داد تا کشور را که داشت به سرعت به سمت دره‌ی انحطاط اخلاقی و دینی و سیاسی پیش می‌رفت حفظ کند و حفظ کرد، بعد دشمن حمله‌ی نظامی کرد، این بودند که رفتند ایستادند، هشت سال کردند، کشور را نجات دادند. بعد در طول این زمان تا امروز در فتنه‌های مختلف، در آشوب‌افکنی‌های مختلف، در نوع متنوع حملات دشمن، سینه سپر کردند، تعدادی از این‌ها به شهادت رسیدند مثل همین حوادثی که در این سال گذشته یا سال‌های گذشته اتفاق افتاد، توانستند این کشور را حفظ کنند، . https://eitaa.com/banooyepishran
صلوات خاصه امام محمد باقر علیه السلام اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ بَاقِرِ الْعِلْمِ وَإِمَامِ الْهُدَى وَقَائِدِ أَهْلِ التَّقْوَى وَالْمُنْتَجَبِ مِنْ عِبَادِکَ اللَّهُمَّ وَکَمَا جَعَلْتَهُ‏ عَلَماً لِعِبَادِکَ‏ وَمَنَاراً لِبِلَادِکَ وَمُسْتَوْدَعاً لِحِکْمَتِکَ وَمُتَرْجِماً لِوَحْیِکَ وَأَمَرْتَ بِطَاعَتِهِ وَحَذَّرْتَ عَنْ مَعْصِیَتِهِ فَصَلِّ عَلَیْهِ یَا رَبِّ أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ ذُرِّیَّهِ أَنْبِیَائِکَ وَأَصْفِیَائِکَ وَرُسُلِکَ وَأُمَنَائِکَ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم https://eitaa.com/banooyepishran
را نمی‌شود وصف کرد و فقط باید چشید. تا از بار و بنه جمع کنی و احرام ببندی و به سمت بروی انگار کن داری تجربه می‌کنی کندنِ از این دنیا را و تا برسی، حالا باید بگردی و بگردی تا مستقرت را پیدا کنی...‌ ماندن قصه دارد و غصه .... و دعای عرفه خواندن آه دارد و اشک..‌. و باز بار و بنه کندن و رفتن تا خودش حکایتی دارد. من را نفهمیده‌ام ولی چشیده‌ام. خوش طعم‌تر و خوش عطرتر از نداریم مگر همان ... داریم می‌رویم به سمت . آقایان به می‌روند و بیتوته می‌کنند و بانوان را با خودرو فقط در توقف می‌دهند و بیتوته اضطراری می‌خوانندش و یک‌راست به می‌برند‌. و ما شش نفر هم که یکی‌مان دار فانی را حالا وداع گفته است در ماندیم. چه شبی است امشب... از آن شب‌ها که دلت می‌خواهد مدام مویه کنی و بگویی از آن شب‌های پر التهاب و پر اضطراب که دل می‌دهی به در گوشی با خدا نجوا کردن و ستاره ها را راز می‌سپاری که برسانند به او و چه صبحی شود فردای این صحرای بی منتها..... https://eitaa.com/banooyepishran
آفتاب طلوع کرده و تمام آنان که در شب را صبح کرده‌اند به سمت روانه‌اند. حس می‌کنی خود قیامت است. واقعا کسی به کناری خودش حتی کار ندارد. همه عجله دارند زودتر به برسند. خورشید هر چند تازه سر برآورده ولی هرم گرمایش رمق را از تو می‌گیرد و زاویه کوتاه تابیدنش مانع دیدن می‌شود. حالا درست در به ستون یک داریم می‌رويم. هم تشنه‌ایم و هم گرسنه. هم کم کم دلنگران آن می‌شویم که با اين گرما اگر ظهر به برسیم خیلی خوب است. خانم های ایرانی که اصلا نمی‌بینیم و اگر بانویی باشد غیر ایرانی است. خلاصه دل توی دلمان نیست ولی یکباره صدای دلنشینی را می‌شنویم که همراهمان می‌آید. کسی قرآن می‌خواند. و چه زیبا می‌خواند. در این صبح گرم و راه پر فراز و نشیب و انتظار رسیدن به ، نوای دلنشین قرآن نسیم خنکی بود که گویی از بهشت می‌وزد. و ما همچنان چون قطره ای از دریا پشت به کرده‌ایم و به سمت سرازیریم. و حد فاصل و را می‌خوانند. صدایی سلام کرد. در حال خیلی از قوانین الهی را حتی باید بشکنی‌، اصلا قانون الهی است که حلال‌های دیروز را حرام بدانی و حرام دیروز را واجب. و گویی فرصتی برای سنجش اطاعت‌های آگاهانه توست. تو که تا دیروز عادت داشتی حجابت را سفت و سخت رعایت کنی و رویت را کیپ بگیری حالا دستور آمده حق نداری بیش از گردی صورت بپوشانی‌. خدایی سخت است جلوی همکارت رویت را باز نگه داری. و تا صدای سلام را شنیدیم برگشتیم جواب سلام بدهیم. و من زیر لب می‌گویم: انگار دفعه آخر است هم‌دیگر را قرار است ببینیم. چه اصراری بر سلام کردن دارد در این حالِ ما !!! و جواب مختصری می‌دهیم. خدا قوتی می‌گوید و توصیه مان می‌کند اول برویم چادرهای بعثه همین اندک وسایل‌ را بگذاریم و صبحانه بخوریم و فقط آب برداریم و سنگ و سریع به برویم تا به هرم گرمای آفتاب ظهر نخوریم. توصیه قابل توجهی بود. تشکر می‌کنیم و همگی به سمت ادامه می‌دهیم. و در مسیر چند باری باز ستون برادران همکار را می‌بینیم‌ https://eitaa.com/banooyepishran
آفتاب طلوع کرده و تمام آنان که در شب را صبح کرده‌اند به سمت منا روانه‌اند. حس می‌کنی خود قیامت است. واقعا کسی به کناری خودش حتی کار ندارد. همه عجله دارند زودتر به منا برسند. خورشید هر چند تازه سر برآورده ولی هرم گرمایش رمق را از تو می‌گیرد و زاویه کوتاه تابیدنش مانع دیدن می‌شود. حالا درست در وادی محسر به ستون یک داریم می‌رويم. هم تشنه‌ایم و هم گرسنه. هم کم کم دلنگران آن می‌شویم که با اين گرما اگر ظهر به رمی جمرات برسیم خیلی خوب است. خانم های ایرانی که اصلا نمی‌بینیم و اگر بانویی باشد غیر ایرانی است. خلاصه دل توی دلمان نیست ولی یکباره صدای دلنشینی را می‌شنویم که همراهمان می‌آید. کسی قرآن می‌خواند. و چه زیبا می‌خواند. در این صبح گرم و راه پر فراز و نشیب و انتظار رسیدن به منی، نوای دلنشین قرآن نسیم خنکی بود که گویی از بهشت می‌وزد. و ما همچنان چون قطره ای از دریا با مشعر وداع کرده‌ایم و به سمت منا سرازیریم. صدایی سلام کرد. در حال احرام خیلی از قوانین الهی را حتی باید بشکنی‌ اصلا قانون الهی است که حلال‌های دیروز را حرام بدانی و حرام دیروز را واجب. و اصلا حج گویی فرصت اطاعتی تازه است. تو که تا دیروز عادت داشتی حجابت را سفت و سخت رعایت کنی و رویت را کیپ بگیری حالا دستور آمده حق نداری بیش از گردی صورت بپوشانی‌. خدایی سخت است جلوی همکارت رویت را باز نگه داری. و تا صدای سلام را شنیدیم برگشتیم حواب سلام بدهیم. و من زیر لب می‌گویم: انگار دفعه اخر است همدیگر را قرار است ببینیم. چه اصراری بر سلام کردن دارد در این حال ما !!! و جواب مختصری می دهیم. خدا قوتی می‌گوید و همگی به سمت منی ادامه می‌دهیم. https://eitaa.com/banooyepishran
رسیدیم و چادرهای بعثه. بساط سلام و گپ و گفت و قبول باشه داغ بود. خانم ها اول را همان شب انجام داده بودند. صبحانه نخوردیم. فقط نفری دو شیشه آب برداشتیم و سریع به سمت . گرما کلافه‌مان کرده. عجیب است گرمای امسال. خدا رحم کرد آب برداشتیم. اصلا آب نیست. هرچه بیشتر به سمت نزدیک می‌شویم، شلوغ تر و شلوغ تر است. درحالیکه هنوز ساعت ۸ هم نشده، مسیر شلوغ تر از معمول است. تلاش می‌کنیم از مسیری برویم که سال‌های گذشته می‌رفتیم. خیابان بسته است. ما که عربی مان خوب است، هرچه صحبت کردیم با شرطه ها که اجازه دهند ما خانم ها در این شلوغی نرویم و از این خیابان برویم اجازه نمی‌دهند. چند بار مذاکره می‌کنیم، نمی‌شود که نمی‌شود. .خیابان خالی است ولی اجازه نمی‌دهند کسی از آن تردد کند. مجبوریم به شلوغی جمعیت برگردیم‌. دو سه تا از این دشداشه پوش‌های چفیه قرمز به سر که نشان وهابی هاست کنارمان آمده‌اند و اذیت می‌کنند. شیعیان وقتی از به برسند دیگر نمی‌گویند. ولی این چند نفر مدام کنار ما می‌گویند لا لبیک فاطمه لا لبیک حسین لا لبیک علی و ما هم تصمیم گرفتیم کلا نبینیم و نشنویم‌شان. می‌خواهیم فاصله بگیریم ازشان ولی هیچ امکانش فراهم نمی‌شود. ما خودمان در ستون یک هم به سختی حرکت می کنیم‌. آب ها را خوردیم و تمام شده و تشنگی فشار می‌آورد. بالاخره یک صف طولانی پیدا کردیم برای شیرهای آب. با سختی و مشقت خودم را به آن نزدیک می‌کنم و به مردی مصری شیشه را دادم آب کند ولی یک شیشه مستعمل کسی را تحویل داد. دیگر نه می‌شود آب را خورد و نه شیشه را استفاده کرد. بهترین فرصت است که کمی خود را خنک کنیم. آب را به سرمان می‌ریزیم تا کمی فشار گرما را کم کنیم. اما راهی نیست تا فشار بر قفسه سینه هامان کم کند. جمعیت لحظه به لحظه افزوده می‌ش د و مسیر هم بسته است. بی شک این خیابان امروز پر تراکم ترین نقطه دنیاست. در هر متر مربع شش هفت نفر ایستاده‌ایم و نهایتا قدم قدم حرکت می‌کنیم. نفس کم می‌آوریم. درمیان آقایان قد بلند واقعا خفگی به آدم دست می‌دهد. می‌ترسم حرفی بزنم که نفس کم آورده‌ام، حس ضغف را به بقیه هم منتقل کنم‌. نزدیک هستیم ولی همچنان میلی متری حرکت می‌کنیم. ضعف، گرما، تشنگی و فشار جمعیت حس جان دادن به آدم می‌دهد. یکی از چادرهای کشورهای شمال آفریقا یا مصر پاره است و درست کنار پارگی کلمن آب با یخ فراوان است.در یک آن به نظرم آمد شیشه همراهان را بگیرم و آب کنم. این قدر فشار تشنگی و گرما زیاد بود که حتی به نظرم نیامد اجازه بگیرم. شیشه را پر از آب می‌کنم و هر کدام‌مان کمی آب می‌خوریم. گویی آب حیات است. وجودمان جانی تازه می‌گیرد. https://eitaa.com/banooyepishran
فشار بیشتر و بیشتر می‌شود. نمی‌دانیم چرا اینقدر شلوغی است و چرا اینقدر فشار جمعیت لحظه به لحظه بیشتر می‌شود‌. این وضعیت بی‌سابقه است و تا حالا چنین شلوغی ای ندیده‌ایم. چادرهای دو طرف دست کم ۵ متر ارتفاع دارد و تردد هوا خیلی سخت است. همیشه آب فراوان بود. این همه جمعیت هم در خیابان‌های مختلف تقسیم می‌شد و فشار کمتر بود. امسال حتی نفس کشیدن هم سخت شده. حرکت که دیگر کاملا متوقف شده. از پشت سرمان سر و صدا بلند شده و نمی‌دانیم چه اتفاقی افتاده ولی هرچه هست همه تلاش می‌کنند از این وضع خود را نجات دهند. همین تلاش فشار را بیشتر می‌کند‌. به زور خودمان را سرپا نگه می‌داریم. اگر برای برداشتن آب کنار چادر اسکان حجاج شمال آفریقا نیامده بودیم، حتما ما هم به زمین می‌افتادیم و الان زیر دست و پا بودیم. به نظر می‌اید پشت سرمان دعوا شده برای همین تلاش می‌کنیم با هر مصیبتی شده از همین کنار چادرها با همان ستون یک جلو بکشیم. چند متری بیشتر با ورودی فاصله نداریم. و بالاخره در فشار جمعیت متفرق شدیم و همدیگر را گم کردیم. قرارمان بود بعد از کنار ستون ۵۶ بمانیم تا بقیه بیایند. حالا من کنار ستون ۵۶ رسیده‌ام و یکی از همراهان هم رسید. کم کم بقیه هم رسیدند و فقط یکی‌مان نیامد که نیامد. با بعثه تماس می‌گیرم که اطلاع دهم مان را ما ۵ تا انجام دادیم تا را انجام دهند. گفتند شما ۵تا بیایید و منتظر یار بفدی نمانید. خودش می‌آید. سال اولش که نیست. و حالا به سمت چادرها در حرکتیم. ساعت حوالی ده شده و بچه ها هم از تهران تماس می‌گیرند و عید را تبریک می‌گویند. در مسیر فقط از وضعیت امسال حرکت به سمت حرف می‌زنیم و متعجبیم که چه شده و چه خبر است؟! https://eitaa.com/banooyepishran