#روایت_سال_نو
مادرِ #جهاد_ مغنیه میگفت: رسم خانواده ما بود، هر شب سال نو یا روز اول سال دور هم جمع میشدیم و هر کداممان از آرزوها و رویاها و برنامههامان برای سال جدید میگفتیم.
و جهاد همیشه آرزوهای بزرگی را میگفت که برای همه عجیب بود حتی از خردسالی....
کاش امروز عماد بود...
جهاد بود...
و حاج قاسم بود...
شاید حال #غزه بهتر بود..
امروز ۳۱ دسامبر، پایان سال ۲۰۲۳ است. سال تمام میشود ولی هنوز تجاوز صهیونیستها ادامه دارد.
سال تمام می شود و آرزوهای کودکان #غزه زیر خروارها خاک خفته است.
این ماه سومی است که اهالی #غزه در وطن خودشان آواره شدهاند.
و دنیا آماده برگزاری جشنهای سال نوست در حالیکه هنوز از زخمهای #غزه خون میچکد.
حال و روز #غزه در سه ماه گذشته خوب که نشده در سکوت ما، بدتر هم شده و نه دولتها کاری میکنند و نه مردم، توانستند وجدان دولتها را بیدار کنند.
و ای کاش برای یکبار دموکراسی در دنیا اجرا میشد....
این روزها همه آخرین عکس یادگاری را با عزیزان و دوستانشان میگیرند و اهالی #غزه با پیکر عزیزان و آوار خانههاشان.
این روزها مردم دنیا آرزوهای زندگیشان را تصویر میکنند و برای تحقق آن نقشه میکشند اما اهالی #غزه در نوبت مرگشان نشستهاند.
سالی که گذشت، پایان خیلی از رفاقتها بود....
پایان قرابتها....
پایان همسایگیها...
پایان آغازها و پایان پایانها....
اما #غزه همچنان زنده و پایدار ایستاده و دنیا را به بیداری فرامیخواند...
🏷 بانوی پیشران
https://eitaa.com/banooyepishran