eitaa logo
بانوی پیشران
856 دنبال‌کننده
535 عکس
121 ویدیو
27 فایل
شناسه مدیر: @esrazanjani
مشاهده در ایتا
دانلود
۹ فروردین سال ۱۳۷۵ اولین باری بود که توفیق داشتم به مشرف شوم. جوانترین حاجی کاروان بودم. آن موقع هم اسپانیولی خوب حرف می‌زدم و هم عربی. ولی بسیار متفاوت بود از تجربه سفرهای تبلیغی به کشورهای دور و نزدیک. دختر ۶ ساه و پسر یک ساله‌ام را گذاشته بودم و به می‌رفتم. ۳۰ و یکی دو روز باید دوری را تحمل می‌کردند و می‌کردم‌. وسایل ارتباطی هم نبود که بخواهیم مثل امروز گاه و بیگاه تماس بگیریم صوتی یا تصویری. ولی به هر حال تجربه شیرینی بود. اما آنچه به این شیرینی می‌افزود حضور بانویی بود که از همان روزهای اول در کنارش بلکه در محضرش برایم درس بود و آرامش بخش. بانویی که در عین استادی، بسیار ساده و متواضع بود. ته لهجه ترکی اش برایم شیرین ترش می‌کرد و حس نزدیکی می‌داد. مادر بود برای‌مان تا استاد. و البته خیلی بیشتر رفیق بود. شیرین و پر از احساس و عالِم و پر از آگاهی. جامع الجوامعی بود و در کنار همه دانشی که داشت دنیایی بود از تجربه و وقتی می‌نشستی پای حرفش، انگار می‌کردی در زمستان سردی در خانه مادربزرگ زیر کرسی نشسته‌ای به قصه های نغز مادربزرگ دل آرام کرده‌ای. آرامش‌بخش‌ترین انسان سال ۷۵ بود. و حتی های بعدی که همه را توفیق داشتم در محضر او باشم. و خونین ۹۴ و حتی مبیت در و هر آنچه امروز روایت کردم را در محضر این بانوی عزیز و ارزشمند بوده‌ام. و بی سلیقگی بود اگر از این مهربانوی عالمه یاد نمی‌کردم که در اوج اشک‌ و غصه و درد، آرام دلمان بود و یک کلامش تسکین و مرهم دردمان. و صدای دلنشین مناجات امیرالمؤمنین خواندنش را در ۷۵ هرگز فراموش نمی‌کنم و اگر توفیق خواندن یا شنیدن امیرالمؤمنین در مسجد برایم حاصل شود، بی‌شک آن را با صدای زمزمه می‌کنم. در این شب جمعه میهمانش کنیم به فاتحه ای همراه با درود بر اشرف خلایق رسول خدا و اهل بیت طیبین و طاهرینش https://eitaa.com/banooyepishran