eitaa logo
بانوی پیشران #إنا_على_العهد
1هزار دنبال‌کننده
571 عکس
143 ویدیو
27 فایل
شناسه مدیر: @esrazanjani
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ دستورات عارف کامل مرحوم آیةالله سیدعلی‌قاضی به شاگردان‌شان در ماه‌های مبارک رجب، شعبان و رمضان ماه فضیلت‌ها 🏷 بانوی پیشران https://eitaa.com/banooyepishran
✍ دستورات عارف کامل مرحوم آیةالله سیدعلی‌قاضی به شاگردان‌شان در ماه‌های مبارک رجب، شعبان و رمضان ماه فضیلت‌ها 🏷 بانوی پیشران https://eitaa.com/banooyepishran
خودش شهید نشد. خودش تنهایی شهید زندگی نکرد تا تنهایی شهید شود. مادری دارد مثل کوه استوار که فرزندی تربیت کرد که گره از کار جامعه‌اش بگشاید. به کار اسلام و اعتقادش بخورد. مادری دارد دلیر که وقتی می‌بینی‌اش تازه می‌فهمی مصطفی چطوری شد ... همسری دارد که نه تنها پابه‌پای مصطفی تا لب خط شهادت رفته که امروز دارد علیرضای مصطفی را هم مانند پدر، باورمند به می‌پرورد. همسری دارد شبیه مادر مصطفی و مادری دارد شبیه همسر مصطفی.... کاش وقتی شهیدی شهید می‌شود در کنار وصف شهید از مادر و همسر شهیدپرورش هم می‌گفتیم. از آن‌هایی که شهدا به دلگرمی وجودشان، دل از لذت دنیا بریدند و فرزندان‌شان را با جان و دل به دست مادران و همسران‌شان سپردند و جان تقدیم جانان کردند. می‌داند که همسرش شهیدپرور است که علیرضا را به او می‌سپارد. یاد و نام و خاطره جاودان و آرزوی صحت و عزت و سربلندی تقدیم مادر و همسر بزرگوارش که نمونه استعداد_ایرانی‌ اند.. و صدالبته تقدیم پدر شهید نیز... 🏷 بانوی پیشران https://eitaa.com/banooyepishran
دهه نود، عجیب بود و پرحادثه. البته الان که وارد ۱۴۰۰ شدیم می‌بینم گویا این دهه پرحادثه‌تر است. زنگ زدند که مهمان از داریم، وقتت را خالی کن تا یک هفته‌ای را با آن‌ها باشی. بود و همسرش. عادت نداشتم خیلی از مقام و درجه مهمان سوال کنم چون اگر ضرورت داشت، تذکرات را قبلش می‌دادند. آقای محطوری آدم عجیبی بود. ساده، معمولی، بی‌تکلف و مملو از اطلاعات دینی و سیاسی و به‌شدت ارادتمند به رضوان الله تعالی علیه. همسرش بانویی آرام بود که هرچند همیشه لبخند به لب داشت ولی نمی‌دانم چرا همیشه در پس لبخندهایش، حس غمی عمیق می‌کردم و البته شاید اشتباه می‌کردم. بعدها دانستم که و همسر جلیله‌اش یک موسسه‌ای دارند که بگویی نگویی تربیت‌یافتگان موسسه قرآنی‌شان می‌شدند بچه‌های ... عصر یک روز که به محل سکونت‌شان رفته‌بودم، مرا به یک چای نعنای بسیار خوش‌طعم و خوش‌عطر دعوت کرد و شروع کرد به گفتن از همسرش. طوری او را تمجید می‌کرد که از یک مرد عرب آن هم یمنی خیلی عجیب بود. اصولا عرب‌ها اهل تعریف از زنان نیستند و گویی آن را به نوعی ضعف برای خودشان می‌پندارند. اما علامه با صراحت تمام می‌گفت در این سال‌های زندگی تمام افرادی که به موسسه می آمدند و تربیت می شدند در حقیقت شاگرد همسرم هستند و همسرم مادر معنوی بچه‌های به حساب می‌آید. بعدها در انفجاری در نماز جمعه صنعا شهید شد ولی من در هر اتفاق در دلم پر‌می‌کشد تا و به دیدار بانو محطوری می‌رود و یک تبارک و دست مریزاد به او تقدیم می‌کند. براستی زنان چقدر هستند و چه مردانی مَرد و شجاع و بی‌باک زاده‌اند...‌ زنانی که در تمامی هشت سال‌ تجاوز محور عربی عبری شرارت، چونان کوه استوار ایستادند و علیرغم محاصره شدید دشمن، و نبود ساده‌ترین نیازهای اولیه غذا و دارو و امنیت و زیرساخت، خم به ابرو نیاوردند و امروز هم که غزه دارد زیر چکمه صهیونیزم وحشی خرد می‌شود، از میان همه اعراب پر مدعا، یمنی‌های به میدان آمدند و زنان‌شان طلای خود را هدیه کردند و در عرصه حضور میدانی نیز ثابت کردند جلودار و هستند. این روزها جای هم خیلی خالی است. روحش شاد 🏷 بانوی پیشران https://eitaa.com/banooyepishran
در جوانی، عمرش را گذاشت و پسر بزرگ کرد و آخر برای دفاع از اسلام و وطن تقدیمش کرد، برای راه امام و اسلام ناب محمدی از او گذشت. و گمانم همچنان احساس می‌کردد مديون امام و انقلاب است و باز از جان مایه گذاشت و یک پسر دیگر را باز به رعنایی رساند تا برود خدمت عمه سادات و نگذارد دوباره زنی به اسیری برود و این یکی را هم تقدیم کرد برای دفاع از حریم و شد مدافع حرم. حالا هرچند سن و سالی از او گذشته و باید این پسر عصای پیری‌اش شود و روزگار پیری را به بودن این یکی دلخوش کند شاید داغ دو جوان را کمی خنک کند، ولی باز لابد با خود می‌گوید امانتی را باید به صاحبش برگرداند. شاید این زن حساب کرده باید در این دنیای مزرعه‌ی آخرت باید گل کاشت و گل چید و گل داد برای همان آخرت. من نمی فهمم این بانو را و از حال دل او خبر ندارم فقط دقیقا فاصله نجومی خودم را با این شیرزن می‌بینم‌. شاید این زن سواد آنچنانه‌ای نداشته باشد ولی شک ندارم فاصله نجومی دارد حتی با دکتر مهندس‌های این شهر.‌‌.. امشب تصویر یکی از همان را دیدم. آقای‌ما وقتی از می‌گوید، بی‌شک فقط بانوان شهید را نمی‌گوید که شهیدپرورها خود لشکرسازند. وقتی از می گوید، از همین مادران شهدا می‌گوید که دار و ندارشان را نثار این مرز و بوم می‌کنند و از همین سنگر فتوحاتِ عرصه‌ی سیاسی و اجتماعی را رقم می‌زنند. بی‌شک تاریخ نه این سرزمین که تاریخ جهان همین شیرزنان خواهند بود. 🏷 بانوی پیشران https://eitaa.com/banooyepishran
هدایت شده از دختران حاج قاسم
📿آیین معنوی اعتکاف ویژه دختران پایه نهم تا متولدین سال ۱۳۸۰ 🗓زمان: ۵ الی ۷ بهمن ماه ❗️مهلت ثبت‌‌نام تا پایان ظرفیت ✍ ثبت نام از طریق ایدی زیر : @jahangiirii 🚩 هیئَت‌ِدُختَران‌ِحاج‌قَاسِم‌اَهواز Eitaa.com/hajghasem_d
هدایت شده از دختران حاج قاسم
🎈 جشن ولادت مولا امیرالمؤمنین🎈 🔮 بهمراه تجلیل از مقام والای پدران با حضور : سرکار خانم زینب شریعتمدار (از تهران) و جناب حجت الاسلام علیپور 🕰 چهارشنبه | ۴ بهمن | ساعت ۲۱ 📌 حسینیه شهید رشیدیان 🚩 هِیئَت‌ِدُختَران‌ِحاج‌قاسِم‌اَهواز Eitaa.com/hajghasem_d
بسم الله النور یک سوال از هر بزرگواری که این نوشته را می‌خونه دارم. شما می دونین روستای کاظم‌آباد کجای جمهوری اسلامی ایران هست؟ اگر کسی بدون جستجو در فضای مجازی و سؤال از علامه گوگل ببخشید جاسوس گوگل می‌دونست جایزه داره... 🏷 بانوی پیشران https://eitaa.com/banooyepishran
بانوی پیشران #إنا_على_العهد
بسم الله النور یک سوال از هر بزرگواری که این نوشته را می‌خونه دارم. شما می دونین روستای کاظم‌آباد ک
بی استثنا هر بزرگواری پاسخ داد یک کلمه گفت: نمی‌دونم. اما آقای مادس کریستین هیگارد پولسن معاون سفیر دانمارک و سیگوالد تامین هاوگه» سفیر نروژ می‌دانند این روستا کجاست. نه تنها می‌دانند کجای این مرز و بوم است بلکه دعوت شده‌اند برای افتتاح یک مدرسه ۱۲ کلاسه در این روستا... یکی نیست بگوید مشهد عالم ندارد، نخبه ندارد، خیر ندارد، خانواده شهید ندارد، مسوول دولتی و فعال مردمی ندارد، خادم و خادمیار ندارد که دو اجنبی نوکر بیایند مدرسه را افتتاح کنند؟! بعد دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی کجا هستند که این دو انسان‌نما از پایتخت بلند شوند بروند ۱۰۰۰ کیلومتر آن‌طرف تر و مدرسه را افتتاح کنند؟! بعد اصلا به این‌ها چه؟ کجای ماموریت و مسوولیت‌شان به افتتاح یک دبستان روستایی ربط دارد؟! چه شکلی است و چطور اتفاق می‌افتد؟!!!! 🏷 بانوی پیشران https://eitaa.com/banooyepishran
از فرودگاه زیاد به چشمم آمد. یک خانم جوان با دو پسربچه کوچکِ به قول معروف شیر به شیره و همسرش که هیچ نقشی ظاهرا در خصوص بچه‌ها نداشت. پسر کوچک که آویزان مادر بود و پسر بزرگتر هم مدام نق می‌زد و گریه می‌کرد و بیچاره زن که نمی‌دانست کدام را آرام کند. و پدر هیچ! پدر نگاه! آنقدر که گفتم لابد پدر نیست مثلا دایی یا عمو است که خیلی حسی ندارد هرچند باز هم عجیب بود. و مادر بیچاره هرچند، وروجک داری می‌کرد ولی خوووووب حواسش بود که موهایش یک وقتی یک سانتی زیر شال دور گردنش نماند که حیف می‌شود. مدام مرتب‌شان می‌کرد. رزق من شد صندلی شماره ۲۹f یعنی درست آخرین صندلی. چشم تان روز بد نبیند مادر و پسرها و همسر بی‌نقش صندلی جلویی نشستند و باید تا اهواز، با گریه و نق بچه‌ها و دادِ مادرِ بیچاره سر می‌کردم. پسر بزرگتر صندلی داشت ولی پسر کوچک، نه و مادر به میهمان‌دار گفت باید یک کمربند بدهید تا بچه را به کمربند خودم ببندم. ولی خوب جواب گرفت کمربند بچه نداریم. حالا اعتراض پشت اعتراض که چه وضعیه مگه قانون پرواز این نیست؟ مگه میشه بچه بدون کمربند باشه و هزار تا مگه میشه مگه داریم دیگه.... ولی نه من نه میهمان‌دار و نه هیچکس دیگر به مادر پسرها نگفتیم که بی قانونی بد است همیشه و همه جا و برای همه کس. حتی تو که حجاب، قانون کشور را رعایت نمی‌کنی! تازه نه جیغ و داد که صدای تذکر کسی را هم برنمی‌تابی.... و او به ولنگاری و داد و بیداد خود ادامه داد و ما به سکوت کشنده‌مان.... و این سکوت آخر همه ارزش‌هامان را برباد خواهد داد.... 🏷 بانوی پیشران https://eitaa.com/banooyepishran