eitaa logo
بانوان نمونه
38.9هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
64 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/zB7W.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
بانوان نمونه
فاطمه دختر امام حسین علیه السلام‌: فاطمه دختر بزرگ امام حسین علیه السلام و همسر حسن مثنّى (فرزند ام
فاطمه دختر امام على علیه السلام‌: وى که «فاطمه صغری» نیز نامیده شده، به همراه همسر شهیدش ابوسعید بن عقیل در کربلا حضور داشت و سپس به سفر اسارت رفت. وى از راویان حوادث کربلاست علیه السلام ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
اگر به آیات دقت مختصری داشته باشیم کلی نکته تربیتی پیدا می شه: حضرت زکریا صاحب فرزند شدن رو یک هدیه از جانب خدا دانسته(ربِّ هب لی) 🔺برای نسلش دعا می کند نه فرزندش (ذریة طیبة)🔻 🖇صفات حضرت یحیی هم قابل توجه است (تصدیق کننده خدا، خویشتن دار، صالح...) 💯برای فرزند دارشدن باید دعا کرد ( واذکر ربک کثیرا )💯 💡صفات حضرت مریم هم به عنوان یک مادر نمونه قابل تامل است: ✔️برگزیده شدن و خالص شدن برای خدا، پاک شدن برای خدا در میان این صفات حضرت مریم ،قانت بودن در جاهای دیگر هم تکرار شده است. 🧚فرزند هم می تواند به جایی برسد که مادرش را شفاعت کند ( وجیها فی الدنیا و الاخرة) ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
بانوان نمونه
زن در قرآن براى پى بردن به جایگاه زنان در قرآن باید به دیدگاه قرآن به انسان نگریست. با بیان این مطل
نظریات زیادى در مورد بى ارزش بودن وجود دارد از جمله اینکه زن عنصرى است خطرناک که از وجودش شر و بدى و فساد بر مى خیزد. در پس هر فتنه و شرى زنى پنهان است و مرد بذاته مبرا از اشتباه است و این زن است که او را به اشتباه و خطا مى کشاند و شیطان مستقیما نمى تواند به وجود مرد راه یابد بلکه از طریق زن خطا و زمینه اشتباه مرد را فراهم مى آورد و در این امر با اشاره به داستان آدم(علیه السلام) حوا را عامل اخراج آدم از بهشت معرفى مى کند در حالیکه قرآن از این مسئله سخنى به میان نیاورده است بلکه شیطان را عامل اخراج هر دو مى داند. فوسوس لهما الشیطان فازلهما الشیطان عنها 📚نظام حقوق زن در اسلام مرتضى مهطرى ص ۱۱۶ به بعد 📚 سوره بقره آیه ۳۶ ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
20.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 زندگی من با حجاب متحول شد... 🔖توی ایام دانشگاه، من با جنسیت و آرایشم در اجتماع بودم! ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
بانوان نمونه
زرکلی درباره وی می‌گوید: او صحابی پیامبر و در شجاعت مشهور بود و از ابطال المعارک (شجاعان جنگ) شمرده
نسیبه ماجرا را برای ام‌سعد اين گونه تعريف می‌کند: آغازِ روز به احد رفتم و نگاه می‌کردم که مردم چه می‌کنند. همراهم مشک آبی بود. نزد پیامبر رسیدم در حالی که مسلمانان با قدرت می‌جنگیدند. وقتی مسلمانان شکست خوردند و فرار کردند، خود را به پیامبر رساندم و با شمشیر از پیامبر دفاع ‌کردم و تیر مي‌انداختم تا اين كه زخم‌ها مرا زمین‌گیر کرد. ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
🔰زنانی از جنس مقاومت 🔹دلهم ، زنی‌که زهیر را به رستگاری رساند. مایه رستگاری ابدی زهیر که اصطلاحا عثمانی بود بیش از هر چیزی همسر او در روز عاشورا بود. او در روزهای واقعه عاشورا می‌خواست با امام حسین روبه‌رو نشود. اما وقتی قاصد آمد و سلام امام را رساند و گفت امام می‌خواهند تو را ببینند، قصد نداشت برود‌! همسرش گفت «سبحان‌الله! پسرِ دختر پیامبر تو را می‌طلبد و تو نمی‌روی؟». چنان این را محکم گفت که زهیر شرمنده شد. همسرش اورا نزد امام فرستاد و زهیر شد یار حسین! 📚تاریخ طبری، ج ۴، ص ۲۹۸ ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
10.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 زنان تأثیرگذار در واقعه‌ی عاشورا 🔹قسمت سوم: اُمّ وهب، همسر عبداللّه بن عمیر کلبی ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
معرفی کتاب 📔کتاب بانوی کربلا حضرت زینب (سلام الله علیها) به قلم عایشه بنت الشاطی و توسط نشر بوستان کتاب قم منتشر شده است. از کتاب او درباره شخصیت عظیم حضرت زینب (سلام الله علیها)،به نام «بطله کربلا» ترجمه های دیگری هم انجام گرفته است، اما ترجمه استادانه و شیوای مرحوم آیت الله صدر، از برجستگی خاصی برخوردار است. نویسنده، در بخشی پدران و نیاکان زینب کبری (سلام الله علیها) را معرفی می کند، سپس با پرداخت ادیبانه تولد این گوهر در مدینه در سال ششم هجرت، به دوران غم بار کودکی این دختر که مصادف با رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و شهادت مادرش حضرت فاطمه(سلام الله علیها) است می پردازد. در مقطعی به ازدواج حضرت زینب (سلام الله علیها) با عبدالله بن جعفر و ثمره فرخنده این وصلت می پردازد. ترسیم صحنه هائی از زندگی او در دوران امامت پدر بزرگوارش امیر المؤمنین (علیه السلام) و برادر مظلومش امام حسن مجتبی (علیه السلام) و نقش آفرینی این شیرزن در حماسه کربلا، بخش هایی دیگر از این کتاب است. فصل عاشورایی زندگی وی، برجسته ترین فصل کتاب محسوب می شود که سبکی روایی، جذاب و داستان گونه دارد، تا آن جا که کاروان اهل بیت، با کاروان سالاری زینب کبری (سلام الله علیها) به مدینه باز می گردد و همواره احیاگر یاد عاشورا و رسواگر جنایات بنی امیه بر ضد خاندان نور و عصمت است، تا آن که یک سال و نیم پس از حادثه کربلا، از دنیا می رود. هرچند که بافت کلی کتاب، بیشتر داستانی است و همین بر جاذبه کتاب افزوده است، ولی با نقل هایی از منابع، فضایل و شخصیت علمی و اجتماعی او را هم ترسیم می کند. 🧕@banovanebeheshti
هدایت شده از قاصدک
دوره رایگان زبان وااقعی 😍😍😍😍 با مدرک معتبر آموزش و پرورش ✅ بزرگسال 💛 کودک 💚 تابستونو از دست نده ❌ اگه میخوای فرزند دلبندت از دوستاش عقب نیفته و این تابستون یه عالمه پیشرفت کنه بدون اینکه پول کلاس زبان حضوری بدی همین الان تو کانال زیر عضو شو 💚👇 https://eitaa.com/joinchat/1541538268Ce31d5de488 👆👆👆👆 عجله کن که امروز دوره بزرگ رایگان دارن با مدت محدوددد 🏃🏃🏃
🌹🌹 به روزهای دور نگاه میکنم؛ به اولین لحظات حرکت قطار زندگی از مبدأ کودکی ام قطاری که در هر پیچ بارش سنگین تر می شود. باری پر از خاطره، لبخند،گریه ،درد ،شادی عشق و عشق و عشق امروز در پس روزهای رفته در جست و جوی کودکی ام آبادان را در ذهن مرور میکنم و در کوچه های شهر زیر آفتاب داغ که قدم می زنم. گونه هایم سرخ و پیشانی ام عرق کرده و تب دار می شود. طعم خاطرات کودکی ام به طعم خرما می ماند؛ دلپذیر و شیرین قطار زندگی را به عقب بر می گردانم تا به اولین واگن آن برسم به واگن بچگی هایم. هنوز صدای خنده ی بچه ها به گوش میرسد می دوم تا گمشده هایم را پیدا کنم چقدر در این سالها همه چیز عوض شده است. من به دنبال روزهای پنجاه سال پیش هستم تنها نیم قرن از آن خاطرات گذشته اما گویی قرنها با امروز فاصله دارد از پنجره ی واگن در میان خانه های شهر جست و جو میکنم آهان خانه ام را پیدا کردم آنجاست؛ بین خانه های یک شکل و یک اندازه ی محله ی کارگری پیروز آباد خانه ها را گویی انگشتان کودکی نازپرورده که شهر آرمانی اش را به تصویر کشیده نقاشی کرده است. شانزده خانه شانزده خانواده ی محله ی پیروز آباد کوچه ی و سه پلاک یک یک خانه صد متری سر نبش کوچه که اصطلاحاً به آن میگفتیم کواترها و همه ی سهم ما از دنیا همین صد متر بود. آن روزها فکر میکردم دنیا همین آبادان و محله ی خودمان است. همه چیز در همین خانه خلاصه می شد. خانه ی ما آبادانی ها کوچک اما شلوغ بود. من و دو خواهر و هشت برادرم؛ کریم فاطمه رحیم رحمان، محمد، سلمان،احمد، علی، حمید و مریم فاصله ی سنی ما حدوداً یک سال و سه ماه بود، سبزینه هایی بودیم که از دامن پر مهر مادر بر دیوارهای این خانه ی کوچک قد کشیده بودیم. به این گردان کوچک عبدالله هم اضافه شده بود. عبد الله دوست و هم کلاس برادرم کریم بود که به دلیل دور بودن مدرسه از خانه شان با ما زندگی می کرد. ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا