#انرژی_مثبت
نحوه ای که روزتان را آغاز می کنید
می تواند روی کل آن روز تاثیر بگذارد
هر روز را با قلبی سرشار از
قدردانی و
عشق
و لبخند شروع کنید.☺️
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
بانوی خاص🌹
❣گفتیم 90درصد ذهن زن رو عشق تشکیل داده. 👈مرد باید با نوازش های مثبت به اون #نود_درصد توجه کنه و با
✨🕊✨
#کارگاه_ارتباط_موثر_باهمسر35
⚙ #مهارتهای_همسرداری
فصل ششم
{نوازش}
✅سه مورد آخری که تو نوازشهای غیرکلامی گفتیم، نیاز به توضیح بیشتر داره.
🔅یعنی :
🔹 پیامک های عاطفی دادن
🔸 یادداشت گذاشتن و نامه دادن
🔹 شنونده فعال بودن
#ادامه_درپست_بعدی..
@banoye_khaass
👈 مورد اول:
زمانی که به همسرت #پیامک میدی:
🔹 به روزای #مهم_زندگی (مثل: تولد، سالگرد ازدواج، روز زن، ولادت ائمه اطهار و ...)
🔸و اتفاقاتی که موقع #باهم_بودن براتون پیش اومده، توجه داشته باشید.
🌸البته باتوجه به دنیای زنها که بیشتر از پیامک های #عاشقونه💕 خوششون میاد.
#ادامه_درپست_بعدی..
@banoye_khaass
📱لیستی از پیامک های عاطفی که 📱
🔻میتونه برای خانم ها جذاب باشه: 🔻
💌دوسِت دارم تا آخر عمر.
💌هیچکس نمیتونه جای تورو تو زندگیم بگیره، اگه با تو ازدواج نمیکردم کسی نبود که بتونم کنارش آروم باشم.
💌اگه باز برگردم دوران مجردی با تو ازدواج میکنم.
💌خانومم صبح که میرفتم سرکار ( یا بیرون) حالت خوب نبود. نگرانتم بهتری؟
💌الهی شکر که خدا تو رو به من و بچه ها هدیه داد.
💌خیلی دلم میخواست الان کنارم بودی.
💌سلام گلم، یه هویی بدجوری دلم برات تنگ شد.
💌عزیزم با تموم مشغله هام به یادتم.
#ادامه_دارد
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌#آداب_همسرداری
✅وقتی از مردها توکارای کوچیک تشکر بشه!
👤 #دکتر_فرهنگ
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
😂💛😂
🔔 #زنگ_تفریح
هرگاه زني خسته ونالان و خمیده از کار منزل را ديديد؛ فقط يک جمله بگوييد و در قدرت خداوند تأمل کنيد:
✨ "نمياي بريم بازار"✨
يُحي العِظامَ وهي رميمٌ
خداوند استخوانهاي پوسيده را زنده ميکند.😂
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
#نکات_طلایی_همسردای👸🏻
تموم انرژی ووقتتون روبرای کارهای خونه هزینه نکنید!
🔻مهم ترین وظیفه شما؛تامین عاطفی همسر وفرزندان تونه.
براشون وقت وانرژی کافی،داشته باشین😊
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
#ازجهنم_تابهشت
#قسمت71
عمو_ ما نمیخواستیم مزاحم شما بشیم دیگه به اصرار تانیاجون اومدیم. دیگه فردا رفع زحمت میکنیم.
میدونستم عمو مشکلش مزاحمت و اینجور چیزا نیست بلکه فقط اعتقادات بابا اینا بود اصلا نمیدونم چرا ولی نماز خوندن و حجاب داشتن و کلا هر کاری که مصداق دینداری باشه اذیتش میکنه .
بابا_ داداش زحمت چیه. مراحمید . مارو قابل نمیدونید؟
عمو_ هه. نه بابا این حرفا چیه؟ میترسم خم و راست نشدن ما اذیتتون کنه.
و بعد با لبخند معنی داری به من و زن عمو نگاه کرد.
اما بابا در جوابش گفت_ هرکس عقاید خودشو داره.
عمو هم که از این خونسردی بابا جا خورده بود گفت ولی در هر صورت ما فردا میریم هتل و تانیا رو هم میبریم با خودمون. نمیدونم چرا ولی خدا خدا میکردم که بابا اجازه نده و من مجبور نشم باهاشون برم.
_ خودش میدونه.
ووووووووویییییی حالا من جواب عمو رو چی بدم. تو فکر بودم که صدای اذان بلند شد. امیرعلی با اجازه ای گفت و بلند شد و منم به دنبالش که عمو صدام کرد.
عمو _ تانیا. تو کجا؟
_ میام الان.
وضو داشتم سریع رفتم تو اتاق ، درو بستم و شروع به نماز خوندن کردم. با صدای در استرس گرفتم که نکنه عمو باشه ولی بعد گفتم حتما مامانه یا شایدم امیرعلی.
_ السلام و علیکم و رحمة الله و بركاته
وقتی سرم رو برگردونم با عمو مواجه شدم که دست به سینه دم در وایساده بود و با یه پوزخند عجیب و چهره ای که عصبانیت توش موج میزد به من زل زده بودم.
وقتی دید نمازم تموم شد. اعضای صورتشو کمی جمع کرد و بعد انگار داره مورد چیز چندش آوری صحبت میکنه گفت _ تو نماز میخونی ؟
نماز رو با یه غلظت خاصی گفت
_ من من..... راستش.......
مغزم از کار افتاده بود و نمیدونستم بايد چه جوابی بدم که براش قانع کننده باشه.
عمو_ تو چی؟ اینا محبورت کردن نه؟ سریع حاضر شو سریع .
#ادامه_دارد
#ح_سادات_کاظمی
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
#ازجهنم_تابهشت
#قسمت72
درو باز کرد بره بیرون که سریع مغزم بهم فرمان داد _ نخیر. اینا مجبورم نکردن. خودم انتخاب کردم.
عمو_ چی؟ خودت انتخاب کردی؟ چی میگی تو؟
_ فهمیدم همه چیزایی که میگفتید غلط بوده. همه چیش. من به وجود خدا ایمان دارم به نماز ، به روزه به حجاب و هزار تا چیز دیگه.
پوزخندی زد که کفریم کرد بعد هم رفت بیرون و درو محکم بست . و بعدش هم فقط صدای فریادهای عمو میومد که خطاب به مامان وبابا
آروم دستم رو تو دستای آرمان گذاشتم و باهاش به سمت وسط سالن رفتم.
.
.
.
آرمان_ خب خوشگل خانوم. بیا اینم شماره من.
_ مرسی
آرمان_ راستی فردا برنامت چیه ؟
_ اوممم. برنامه خاصی ندارم . چطور؟
آرمان_ بریم بیرون یکم بیشتر آشنا بشیم
_ باشه. ساعتشو هماهنگ میکنم باهات.
آرمان_ باشه خانمی. فعلا. بای.
چشمک پر از نازی براش میزنم.
آرمان اولین مهمونی بود که رفت همزمان با رفتنش بچه ها اومدن طرفم.
سیما_ خیلی...........
دلارام_ جبرانش میکنم برات تانیا خانوم. یه دختره دهاتی اومده برا ما شاخ میشه
از حرفاشون سر در نمیاوردم. شاخ بازی ؟ چه ربطی داره ؟اصلا مگه من رفتم سراغش........
#ادامه_دارد
#ح_سادات_کاظمی
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀