#ازجهنم_تابهشت #قسمت89و90 حدود سه روز از آشنایی من با شهید مشلب و مدافعان حرم میگذره ، که باعث تصمیمی شد که برای گرفتنش دو دل بودم. . . . مامان_ حانیه حاضرشدی؟ _ اره. " وای باید چادر بپوشم" چادر رو دوست داشتم چون یادگار خانوم فاطمه زهرا بود ، اما نمیدونستم جمعش کنم ، و میترسیدم همین باعث بی حرمتی و توهین بشه . چادرم رو بر میدارم و از اتاق بیرون میرم. قلبم تند تند به قفسه ی سینم میکوبه. قراره با مامان اینا بریم بهشت زهرا و من هم تصمیمم رو عملی کنم. . . . آروم آروم قدم میزنم، اما قلبم هنوزم بی قراره. استرس دارم ، بار دومیه که به اینجا میام. بی اختیار اشکام دوباره سرازیر میشه ، خیلی شدید و بی درنگ. به سمت مزار مدافعان حرم میرم ، کنار مزار یکی از شهدا میشینم و شروع میکنم به گفتن ، به عهد بستن. به درد و دل کردن ؛ " تو این مدت انقدر از شیرینی زندگی های مذهبی شنیدم که ارزش این عهد رو داره. خدایا ، امام زمان ، شهید مشلب ؛ میخوام همینجا ، کنار قبر همین شهید ، همین شهیدی که معلوم نیست چند نفر چشم به راه نگاه دربارش بودن ، همین شهید که نمیدونم با رفتنش شاید دختری بیوه و بچه ای یتیم شده باشه، از همینجا باهاتون عهد میبندم و قول میدم ، اگر همسرم ، یه روز تصمیم به جنگیدن توراه اهل بیت رو گرفت ، نه تنها مخالفت نکنم بلکه تشویقش هم بکنم. " حرفم که به اینجا میرسه خودم رو روی قبر شهید که با گل رز پوشیده شده بود میندازم و اشکام دونه دونه رو گل برگای رز میشینه ، " خدایا خودت کمکم کن." چندتا از گلای پر پر شده رو کنار میزنم و به اسم شهید میرسم ؛ شهید محمد کامران. #ادامه_دارد #ح_سادات_کاظمی ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @banoye_khaass 🎀

#ازجهنم_تابهشت #قسمت91 به روایت امیرحسین .........……………………………………………… روی کاناپه کنار پدر میشینم و شربت آلبالویی که مامان زحمتش رو کشیده بود رو برمیدارم. مامان_زنگ زدم بهشون _ به کی؟ مامان_ به مامان حانیه کاملا میدونستم حانیه کیه ولی ترجیح دادم بگم_ حانیه؟ مامان_ اها. یعنی نمیدونی که کی رو میگم. از دروغ متنفر بودم پس مجبور شدم بگم _ خانوم موسوی؟ مامان_ خب حالا ، خانوم موسوی _ خب؟ مامان _ قرار شد فردا بریم خاستگاری با شنیدن کلمه خاستگاری مقداری از شربت میپره تو گلوم و به سرفه میوفتم. بابا میزنه پشتم و یکم حالم بهتر میشه. مامان_ مادر جان اگه میدونستم انقدر مشتاقی که زودتر زنگ میزدم . اولش بیخیال مخالفت میشم اما بعدش خودمو به خاطر این فکر سرزنش میکنم سریع میگم _ مامان من مشتاق چیه؟ نباید زنگ میزدید. بابا_ چرا ؟ _ پدر من شما که مخالف ازدواج من با یه خانوم مذهبی بودید . بابا_ این که مذهبی نبود، مگه ندیدی حتی چادرم سرش نبود. _ مگه هرکی چادر سرش نباشه مذهبی نیست؟ چه ربطی داره پدر من ؟ مامان_ دیگه زنگ زدم. الانم فقط باید بگی چی ؟ _ چشم. دیگه چی میتونم بگم؟ حالا بماند كه از خدام بود و البته تو دلم غوغا " واي خدايا، من چم شده؟" مامان_ اميرحسين جان. مادر. خدايي دوسش نداري؟ سرمو پايين ميندازم. مامان_ واه تو که از خداته دیگه چرا بدخلقی میکنی _ ببخشید. شرمندم. . . . شكرلله حمدلله عفواًلله واقعا به نماز شب و سجده شكر احتياج داشتم. اينكه مونده بودم چجوري به مامان بگم كه از اين خانوم خوشم اومده و خودش پيشقدم شد، سجده شكر لازم بود. فقط خودمم نميدونم چرا يه دفعه اونجوري مخالفت كردم. كلا خوددرگيري دارم. 😐 سجاده رو جمع میکنم و دراز میکشم رو تخت. میخوام مرور کنم همه این چند وقت رو، از دربند تا اون شب مهمونی ، میخوام ببینم دقیقا کی دلم رو باختم؟ اما خودم هم این حس رو درک نمیکنم، منی که معیارم حجاب و چادر بود ، اما دوباره به خودم تشر میزنم ، مگه همه چی چادره ؟ این دختر، پاکی داشت که شاید تو خیلی از دخترای چادری نمیشد پیدا کرد . شاید همون روز اول تو دربند، یا نه شایدم مسجد با دیدن چادرش ، یا نه شایدم اون شب ، شایدم اصلا اون شب تو خونشون. نمیدونم نمیدونم نمیدونم وای خدایا. اصلا به من چه. 😐 بیا خل شدم رفت. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 تو آن تك بيت نابي كه غزل هايم به پايش سجده افتادند.... #خانوم_افسانه_صالحی #ادامه_دارد #ح_سادات_کاظمی ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @banoye_khaass 🎀

#نکته👌🌹 #شب_بخیر 💢گناهی که شیطان هم از آن بیزار است ✍امام جعفر صادق (ع) فرمودند : اگر کسى سخنى را بر ضد مۆمنى نقل کند و قصدش از آن ، زشت کردن چهره او و از بین بردن وجهه اجتماعى اش باشد و بخواهد او را از چشم مردم بیندازد، خداوند او را از ولایت خود خارج مى کند و تحت سرپرستى شیطان قرار مى دهد؛ ولى شیطان هم او را نمى پذیرد! 📚 الکافی ج2 ص 358 #شبتون_مهدوی ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @Banoye_khaass 🎀

#انرژی_مثبت صبح ، خورشید لبخند می‌‌زنه🌞 و سلام خداوندرو به زمینیان می‌رسونه😍❤️ جواب سلام خداوند رو با عشق، امید و ایمان بدیم.😇❤️ روزتون سرشار از عشق خداوندی صبحتون بخیر😍 ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @banoye_khaass 🎀

#مهارت_های_تربیت_فرزند #شب_ادراری 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 قسمت3⃣ ✅درمان شب ادراری ⬅️به دلیل وجود ارتباط بین مسائل و مشکلات عاطفی در کودک و شب ادراری بهتر است کودک را تشویق کنید تا درباره مسائل و مشکلاتش صحبت کند☺️ ✅هنگام خواب کودک در کنارش بنشینید و با تعریف قصه و خواندن کتاب به او کمک کنید تا راحت بخوابد😇 ✅هر شب که رختخوابش خشک می ماند او را تشویق کرده و جایزه دهید🍬🍦🍫 ✅اگر رختخوابش را خیس کرد از خود او برای عوض کردن ملحفه ها و لباسش کمک بگیرید👌 ✅برایش توضیح دهید که اگر شب ادراری اش قطع شود به راحتی می‌تواند به سفر اردو یا منزل بستگان مورد علاقه‌اش رفته و شب را در آنجا بماند😉 ✅از چند ساعت قبل از خوابیدن و یا حتی بعد از ظهر از دادن مایعات و یا غذاهایی که ادرار آور است جلوگیری کنید❌ #ادامه_دارد ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @Banoye_khaass 🎀

#مهارت_های_تربیت_فرزند #شب_ادرای 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 قسمت4⃣ ✅درمان شب ادراری ❌مواردی مثل کافئین شکلات ادویه ها را از برنامه غذایی کودک حذف کنید⛔️ ✅می توانید از یک بازی استفاده نمایید هنگامی که به توالت می رود او را تشویق کنید چند بار ادرارش را قطع کرده و دوباره شروع کند با این روش کنترل و تقویت ماهیچه های نگهدارنده صورت می پذیرد👌 ✅کوچکترین پیشرفت حتی به مقدار کم را تشویق نمایید👏 ✅در طول شب چند بار برای بردن او به توالت اقدام کنید و مخصوصاً در نظر بگیرید که چه ساعتی این اتفاق می‌افتد 🧐 ✅قبل از خواب برای بردن به توالت اقدام کنید و قبل از خواب حتما او را به دستشویی ببرید. ⬅️گاهی اوقات شب ادراری به مرور زمان و حداکثر تا ۱۶ سالگی ادامه یافته و بعد از میان خواهد رفت به خصوص اگر ریشه ارثی داشته باشد😁😢 ⬅️به هرحال محبت تشویق تحسین را فراموش نکنید از مسخره کردن و دعوا بپرهیزید و صبور باشید🌹 #پایان #برگرفته_از_کتاب_آموزش_رفتار ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @Banoye_khaass 🎀

#مهارت_های_تربیت_فرزند #آشنایی_با_مراحل_رشد_کودک 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 قسمت2⃣ چه موقع کودک می ایستاد و شروع به راه رفتن میکند؟🤔 ⬅️تقریباً در ۱۱ ماهگی احتمالاً با کمک شما می‌تواند بایستد👌 ✅ با گرفتن دستش به مبل و صندلی می تواند لخ لخ راه برود😍 ⬅️ این حالت راه رفتن او معمولا به گشت زدن معروف است😘 ⬅️ و مقدمه‌ای است برای اینکه او یاد بگیرد که بدون کمک و تکیه‌گاه راه برود👌 #پایان #برگرفته_از_کتاب_نوزاد_شما ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @Banoye_khaass 🎀