#راه_رفتن_بچه_ها
#پرسش_وپاسخ
😱برخی مادران که کودک آنها خیلی زود راه می افتد نگران میشوند که زود راه افتادن برای پاهای کودک ضرر داشته باشد.
👌اما این نگرانی کاملاً بیهوده است.
وضعیت جسمی بچه ها به شکلی ایست که هر وقت آماده انجام کاری باشند آن کار را انجام می دهند .
✍ بچه ها غالباً در ماه های اول راه افتادن زمین میخورند و زانوهایشان زخمی میشود .
👌این موضوع در مورد بچه هایی که زود یا دیر راه میافتند کاملا یکسان است
#ادامه_دارد 👇
─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─
اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇
🖤 @Banoye_khaass 🖤
#راه_رفتن_بچه_ها
#پرسش_وپاسخ
👶عوامل زیادی در این که بچه در چه سنی راه میافتد تاثیر دارد
✔️ وراثت
✔️اشتیاق بچه
✔️اینکه چگونه مرحله خزیدن را گذرانده
✔️بیماری
✔️ تجربه های بد
همه جزء عوامل موثر هستند .
🔶 بچه ای که به محض امتحان ایستادن به خاطر بیماری یکی دو هفته ای در بستر میافتد به مدت دو سه ماه ایستادن را کنار میگذارد.🤕
😑 بچه ای که ایستادن را یاد گرفته اما زمین خورده ممکن است برای چند هفته از خیر راه رفتن بگذرد.
〰〰〰〰〰〰〰
پس بی خودی نگران کوچلوهاتون نباشید خودشون خود به خود همه این مراحل رو طی میکنند و بزرگ میشن.
مگه اینکه خدایی نکرده نرمی استخوان یا... داشته باشن .
که در این مواقع لازمه که درمان بشه
🌸براي تعجيل در فرج آقا امام زمان (عج) صلوات🌸
#تمام
─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─
اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇
🖤 @Banoye_khaass 🖤
#خانواده_تربیت ۱۳۵
#هدف_آفرینش ۲
🌷بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از خصوصیت های این دنیا اینه که
رسیدن به کمال بصورت تدریجی هست
✅✅
بذارید قبل از اینکه ویژگی دوم دنیا رو
بیان کنم👌
در مورد بلاها و سختی ها چند جمله عرض کنم
✔️✔️
بلاها و سختی هایی که وجود دارد
سه نوع هستند👌
۱. از ناحیه ی خداوند متعال
👈که یا برای اولیاء خداوند هست
👈و یا اینکه این بلاها ضرر و زیان دنیوی ندارد
مثل نبریدن چاقو گلوی حضرت اسماعیل علیه السلام رو
✅✅
۲. گاهی اوقات این بلاها از ناحیه ی خودمان هست
مثلا قرآن کریم می فرماید که اگه به یکی
پول قرض دادید👌
این رو برای خودتون بنویسید و دوتا شاهد هم بگیرید✔️✔️
و خیلی از این اتفاق ها که بخاطر بی تدبیری ما
اتفاق میفته بعد شروع می کنیم به اعتراض کردن
❌❌
۳. ممکن هست این اتفاق ها از جانب دیگران باشه
✔️✔️
نکته ی دیگه ای که اینجا وجود داره
این امتحانات الهی هم چهار حالت داره
👇👇👇
حالت اول👈 "لایکلف الله نفسا الا وسعها"
یعنی این سختی ها به اندازه ی وسع ما هستش
🌷🌷
مثل چی؟؟
مثل حادثه ی کربلا مثلا این امام حسین علیه السلام هستش که
تحمل این همه سختی را داره👌
حالت دوم این امتحان ها برای افراد
مستضعف هستش👌👌
قرآن می فرماید👈 الا المستضعفین من الرجال و النساء
یعنی افرادی که مستضعف هستن؛ این ها هم
تو این امتحان ها اگه خدای نکرده قبول نشن خدا کمکشون میکنه
✅✅
مثل اینکه طرف تو امتحان ها نمره ی کم گرفته
ولی مدیرشون با ارفاق و کمک کردن قبول میکنه👌
مستضعفین هم چنین حالتی را دارند
✔️✔️
حالت سوم اینکه 👈 فرصت جبران به این ها داده میشه
قرآن کریم می فرماید:
👈"قل یا عبادی الذین اسرفوا............
ان الله یغفر الذنوب جمیعا"
👌👌
حالت چهارم این امتحان ها مثل این هست که
طرف دیگه هیـــــــــچ امیدی نداره❌
مثل پاره کردن برگه ی امتحان هستش
خداوند متعال می فرماید
"ان الدین عندالله الاسلام"
یعنی کسی که اسلام را قبول نکنه مثل اینکه
برگه ی امتحان رو از او گرفتن و مردود شده
✅✅
این آزمایش ها مقدمه برای ما هست👌
که چی بشه؟؟
اینکه من و شما خودمونو بشناسیم
وصلی الله علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
التماس دعای فرج و شهادت👌🌷✋
─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─
اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇
🖤 @Banoye_khaass 🖤
بانوی خاص🌹
#تنها_میان_داعش #قسمت41 💠 بدن بیسر مردان در هر گوشه رها شده و دختران و زنان جوان را کنار دیوار جم
#تنها_میان_داعش
#قسمت42
🍃🌸 *﷽ 🌸🍃
#تنها_میان_داعش
#قسمت_چهل_ودوم
💠 عدنان وحشتزده دنبال صدا میگشت و با اینکه خانه ما از مقام #امام_حسن (علیهالسلام) فاصله زیادی داشت، میشنیدم بانگ اذان از مأذنههای آنجا پخش میشود.
هیچگاه صدای اذان مقام تا خانه ما نمیرسید و حالا حس میکردم همه شهر #مقام حضرت شده و بهخدا صدای اذان را نه تنها از آنجا که از در و دیوار شهر میشنیدم.
💠 در تاریکی هنگام #سحر، گنبد سفید مقام مثل ماه میدرخشید که چلچراغ اشکم در هم شکست و همین که موهایم در چنگ عدنان بود، رو به گنبد ضجه زدم و به حضرت التماس میکردم تا نجاتم دهد که صدای مردانهای در گوشم شکست.
با دستهایش بازوهایم را گرفته و با تمام قدرت تکانم میداد تا مرا از کابوس وحشتناکم بیرون بکشد و من همچنان میان هق هق گریه نفس نفس میزدم.
💠 چشمانم نیمه باز بود و همین که فضا روشن شد، نور زرد لامپ اتاق چشمم را زد. هنوز فشار انگشتان قدرتمندی را روی بازویم حس میکردم که چشمانم را با ترس و تردید باز کردم.
عباس بود که بیدارم کرده و حلیه کنار اتاق مضطرّ ایستاده بود و من همین که دیدم سر عباس سالم است، جانم به تنم بازگشت.
💠 حلیه و عباس شاهد دست و پا زدنم در عالم خواب بودند که هر دو با غصه نگاهم میکردند و عباس رو به حلیه خواهش کرد :«یه لیوان آب براش میاری؟» و چه آبی میتوانست حرارت اینهمه #وحشت را خنک کند که دوباره در بستر افتادم و به خنکای بالشت خیس از اشکم پناه بردم.
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─
اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇
🖤 @Banoye_khaass 🖤
#تنها_میان_داعش
#قسمت43
صدای اذان همچنان از بیرون اتاق به گوشم میرسید، دل من برای حیدرم در قفس سینه بال بال میزد و مثل همیشه حرف دلم را حتی از راه دور شنید که تماس گرفت.
💠 حلیه آب آورده بود و عباس فهمید میخواهم با حیدر خلوت کنم که از کنارم بلند شد و او را هم با خودش برد.
صدایم هنوز از ترس میتپید و با همین تپش پاسخ دادم :«سلام!» جای پای گریه در صدایم مانده بود که #آرامشش از هم پاشید، برای چند لحظه ساکت شد، سپس نفس بلندی کشید و زمزمه کرد :«پس درست حس کردم!»
💠 منظورش را نفهمیدم و خودش با لحنی لبریز غم ادامه داد :«از صدای اذان که بیدار شدم حس کردم حالت خوب نیس، برای همین زنگ زدم.»
دل حیدر در سینه من میتپید و به روشنی احساسم را میفهمید و من هم میخواستم با همین دست لرزانم باری از دلش بردارم که همه غمهایم را پشت یک #عاشقانه پنهان کردم :«حالم خوبه، فقط دلم برای تو تنگ شده!»
💠 به گمانم دردهای مانده بر دلش با گریه سبک نمیشد که به تلخی خندید و پاسخ داد :«دل من که دیگه سر به کوه و بیابون گذاشته!»
اشکی که تا زیر چانهام رسیده بود پاک کردم و با همین چانهای که هنوز از ترس میلرزید، پرسیدم :«حیدر کِی میای؟»
💠 آهی کشید که از حرارتش سوختم و کلماتی که آتشم زد :«اگه به من باشه، همین الان! از دیروز که حکم #جهاد اومده مردم دارن ثبت نام میکنن، نمیدونم عملیات کِی شروع میشه.»
و من میترسیدم تا آغاز عملیات #کابوسم تعبیر شود که صحنه سر بریده حیدر از مقابل چشمانم کنار نمیرفت...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─
اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇
🖤 @Banoye_khaass 🖤
#شب_بخیر
#تلنگر👇👇
هرگاه مایل به #گناه بودی این
سه نکته را فراموش مکـن:
خـــــدا می بیند👁
مـــلائک می نویسد✍
در هر حال #مـــرگ می آید.💔
پس مراقب باش بنده ی خــــــــــوب خــــــــــدا
َّ ألَم یَعلَم بِأنَّ اللّهَ یَریٰ 👈 سوره علق
آیه 14
📌 همیشه در 🔍 هستیم
📷 خدا همیشه بینا است و خواب ندارد
شبتون بخیر😴
─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─
اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇
🖤 @Banoye_khaass 🖤
چه کنم ...
این دلـ💔ـ گرفتارم ؛
دیدن رویتـ❤️ـ آرزو دارد ...
سلام حضرت دلـ❤️ـبر ...
#سلام
#روزتون_مهدوی
─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─
اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇
🖤 @Banoye_khaass 🖤
💞💞
#نکات_طلایی_همسرداری🌹
کافیست که زن وشوهر باور داشته
باشند که بنای یک زندگی بیتنش،
با «گذشت» پایه ریزی میشود.
اگر هرکدام زندگی را بر اساس
فداکاری، عشق و گذشت بنا کنند،
باصفاترین خانواده را خواهند داشت...
─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─
اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇
🖤 @Banoye_khaass 🖤
#تربیت_فرزند
#پرسش_پاسخ
#مشاوره
خانم #شاکری ( کارشناس ارشد خانواده )
💕👼👼👼🍼👼👼👼💕
#از_بچه_داری_میترسم
سلام عزیزم 11روزه که زایمان کردم سزارین شدم
حال خوبی ندارم یه ترسی دروجودم هست.خواب ندارم شبها به زور یکی دوساعت خوابم می بره احساس ناتوانی می کنم
گاهی بغض می کنم وگریه تورو خداراهنماییم کنین چیکار کنم
از بچه داری می ترسم
ولی خداروشکر بچه ام خوبه
حس می کنم ازادیم سلب میشه
خوشحا نیستم بدتر ازهمه که شبا بد خوابم می بره
بچمو دوستش دارم ولی خوشحال نیستم
حس می کنم نخواهم تونست مثل قبل باهمسرم باشم
یعنی کنارهم باشیم فک میکنم دیگه نمی تونیم باهم حرف بزنیم وخلوت کنیم.
👼🍼👼
🍀 سلام عزیزم،، قدم نور دیده مبارک ❤
همه اینهایی که گفتید درسته،،
با اومدن نوزاد آزادی تون،،
خواب تون،،
دو نفره های همسرانگی تون،،
و استراحت تون کم میشه..
اصولا هر اتفاق کوچولو،، ممکنه روند زندگی رو تغییر بده،
مخصوصا این اتفاق کوچولوی ناز 😄
"یه کم" اذیت و فشار هست،، تا زندگی تون روی غلطک بیافته،،
این" یه کم "
اگه با نگرش و خودگویی های منفی شما راجع به آینده همراه باشه،
👈" زیاد" میشه...
افسردگی بعد از زایمان،، مسئله ای هست که اکثر مادرها دچار میشن،، بعد از مدتی خوب میشین،،
فقط با دید مثبت، امید به زندگی و فکرهای خوب میتونید زودتر به ثبات، خوشبختی و آرامش برسید.
خودتون انتخاب کنید.
@zendegiasheghane_ma منبع👈
─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─
اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇
🖤 @Banoye_khaass 🖤