eitaa logo
بانوی خاص🌹
462 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
3.1هزار ویدیو
19 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 کانال بانوی خاص ❤️همسرداری 👩‍🏫فرزند پروری 🏠خانه داری احکام و مطالب متفرقه سوالات مشاوره کاملا رایگان تبادل و ارتباط با ادمين: @delaram7645 لينك كانال👇 https://eitaa.com/joinchat/1265893419C1fe8b5bb94
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 در انتهای کوچه‌ای خاکی و خلوت مقابل خانه‌ای رسیدیدم و خیال کردم به خانه پدرش آمده‌ایم که از ماشین پیاده شدیم، کرایه را حساب کرد و با خونسردی توضیح داد :«امروز رو اینجا می‌مونیم تا ببینم چی میشه!» در و دیوار سیمانی این خانه قدیمی در شلوغی شهری که انگار زیر و رو شده بود، دلم را می‌لرزاند و می‌خواستم همچنان محکم باشم که آهسته پرسیدم :«خب چرا نمیریم خونه خودتون؟» 💠 بی‌توجه به حرفم در زد و من نمی‌خواستم وارد این خانه شوم که دستش را کشیدم و کردم :«اینجا کجاس منو اوردی؟» به سرعت سرش را به سمتم چرخاند، با نگاه سنگینش به صورتم سیلی زد تا ساکت شوم و من نمی‌توانستم اینهمه خودسری‌اش را تحمل کنم که از کوره در رفتم :«اگه نمی‌خوای بری خونه بابات، برو یه هتل بگیر! من اینجا نمیام!» نمی‌خواست دستش را به رویم بلند کند که با کوبیدن چمدان روی زمین، خشمش را خالی کرد و فریاد کشید :«تو نمی‌فهمی کجا اومدی؟ هر روز تو این شهر دارن یه جا رو آتیش می‌زنن و آدم می‌کُشن! کدوم هتل بریم که خیالم راحت باشه تو صدمه نمی‌بینی؟» 💠 بین اینهمه پرخاشگری، جمله آخر بوی می‌داد که رام احساسش ساکت شدم و فهمیده بود در این شهر غریبی می‌کنم که با هر دو دستش شانه‌هایم را گرفت و به نرمی نجوا کرد :«نازنین! بذار کاری که صلاح می‌دونم انجام بدم! من دوستت دارم، نمی‌خوام صدمه ببینی!» و هنوز به آخر نرسیده، در خانه باز شد. مردی جوان با صورتی آفتاب سوخته و پیراهنی بلند که بلندیِ بیش از حد قدش را بی‌قواره‌تر می‌کرد. شال و پیراهنی پوشیده بودم تا در چشم مردم منطقه طبیعی باشم و باز طوری خیره نگاهم کرد که سعد فهمید و نگاهش را سمت خودش کشید :«با ولید هماهنگ شده!» ✍️نویسنده: ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خــ🖤ـــاص😌باش👇 🖤 @banoye_khaass 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👌🌹 ✍وقتی متولد می شویم دَرْ گوشمان اذان می گویند. وقتی از می‌رویم بر پیکرمان میخوانند. اذان روزِ تولدمان را برای نماز روزِ وفاتمان می گویند. زندگی، تعبیر کوتاهی است میانِ آن اذان تا آن نماز، اختیار هیچ کدامشان را نداریم... خوشا به حال آنانکه بجای دل بستن به زمان، به «صاحب الزمان» دل می بندند. نزدیکه نزدیکتر ⚰ ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خــ🖤ـــاص😌باش👇 🖤 @banoye_khaass 🖤
🌱از کویر خشک بر دریا سلام... 🌱هر نفس بر زاده ی زهرا سلام... 🌱بازمی گویم به تو از راه دور... 🌱مهدی صاحب زمان آقا سلام... ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خــ🖤ـــاص😌باش👇 🖤 @banoye_khaass 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞🎼 نقاشی با شن زندگی هنرنمایی خانم فاطمه عبادی ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خــ🖤ـــاص😌باش👇 🖤 @banoye_khaass 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگر حق با شماست، به خشمگین شدن نیازی نیست؛ و اگر حق با شما نیست، هیچ حقی برای عصبانی بودن ندارید! صبوری با خانواده است، صبوری با دیگران است، صبوری با خود است وصبوری در راه است. اندیشیدن به گذشته ، و اندیشیدن به آینده می آورد؛ به حال بیاندیش تا لذت را به ارمغان آورد. در جستجوی قلب زیبا باش نه صورت زیبا؛ زیرا هر آنچه زیباست، همیشه خوب نمی‌ماند؛ اما آنچه خوب است، همیشه زیباست. چه تعبیر زیبایی ... ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خــ🖤ـــاص😌باش👇 🖤 @banoye_khaass 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💛🧡💚 ۱۳ یک نمونه از طرح نیاز خالص بگم: من داشتم کانالای تلویزیون رو عوض میکردم، خانومم گفتن که اگه دنبال برنامه خاصی نیستید یک دیقه اون کانال ۴ رو میزنی؟ منم کانال ۴ رو زدم، داشت نشون می‌داد یک عده خارجی دور خونه خدا طواف می‌کنن، خانومم تا این صحنه رو دید با یک التماسی ، من نیازشو دیدم ولی نیازشم می‌خوام. چی گفتم؟ نگفتم میخوای ببرمت؟ که اون از فردا شروع کنه: بریم دیگه، خودت گفتی دیگه، مگه خودت نگفتی بریم.. میخواستی نگی دیگه، گفتی دیگه ، پس بریم دیگه.. بعدم شیرینی تامین رو از من بگیره... آخه اون موقع میشه وظیفمه، خودم گفتم، وعده دادم پس باید... چون میخواستم این شکوهه رو بهش برسم، گفتم: اینا هم دور خونه خدا خوب کیف میکنن، ⛔️خانومم میتونست بگه بله، چرا ما نمیریم کیف کنیم؟ بله خوشبحالشون .. راستی شما چرا نمیرین ثبت نام کنین؟ ⛔️من چی میگفتم؟ یکم از اون مخارجت کم کن تا به حجّ هم برسه. ✅ایشون چی گفت؟ گفت آخییی چققققددر دلم میخوااااست اونجا میبودم.. 👈من میتونم اقدام نکنم؟ می‌بینید؟ این که میگم کلیدش دست زنه، طرح نیاز خالص اون کلیدست.. @banoye_khaass
🔹نیاز خالص رو گفتی بعدش برو وسط زندگیت. 👈مطمئن باش این نیازه میمونه اون وسط تااااا مرد تامینش کنه، دیگه مرد هیچ وقت فراموشش نمیکنه!!! اگه خانوم طرح نیاز خالص کنه مرد کار میکنه: 👈اول ، از این تامینایی که شما دارید میگیرید؟؟ نخیییررر ✨تامین با طراوت و شوق✨. خیلی از این تامینایی که شما می‌بینید که بعده "اشک و آه" و گریه و "اعتراض و فریاد" و "نمیخوام" و قهر و "پس نیستم" و "اگه این" و "مگه نگفتی" و ثابت کردن و فشار آوردن و .. اینا اسمش تامینه؟؟؟؟ مَرده هم به حداقلاش اکتفا میکنه. یعنی حاضر نیست یک قدم اون طرف‌ترش رو بره. تازه بعدش هم همون تو سرتون میزنه: تازه سفر رفتی.. برو ببین اگه... اینا دیگه تو خونشون نبودن.... برو ببین اگه دیدی هستن .. دائم اینو به روت میاره، هی سر همین فشار میاره، ⚖ اینایی که دارید به عنوان تامین می‌گیرین، تامین نیست، همون ست که مرد داره "در برابرش" میده، آخ که تامین مرد یک چیز دیگه است. @banoye_khaass
✔️اگه زن نیازش رو مطرح میکرد خالص ... میرفت وسط زندگی، مرد تامین میکرد با طراوت، میومد خونه مامان، نه از اون خونه مامانایی که دیر میاد و بعدم زود چایی میخوره و زود میخواد بره و .. مامان جون سلااااام، باغچتون چرا خرابه، بیلچه رو به من بدید، مهتابی‌تون چرا خرابه، به من یک نردبان بدید... 🔺هی ام میخواد این تامین رو اضافه کنه.. خانوما چیکار میکنن؟؟ تا میرن خونه مامان مرد، مامانشون بنده خدا اینا یکم بی دست و پان، خیلی وسایلشون خرابه، بعد مرد میره می بینه میگه مثلا : این چرا روشن نمیشه میگن خرابه، یه اچار بدین... حالا توئه زن میگی: تو نمیخواد خودتو لوس کنی! تعمیرکار میارن تو نمیخواد دخالت کنی. چنااااان لِهَشششش میکنه، له میکنه .. 👈خب دومین کاری که مرد بعد از طرح نیازِ خالص انجام میده: سوال: گاهی مرد شرایط تامین را ندارد. آیا من در این وضعیت بهش طرح نیاز بکنم؟ ادامه دارد... ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خــ🖤ـــاص😌باش👇 🖤 @banoye_khaass 🖤