رمان #دمشق_شهرعشق
نویسنده : #فاطمه_ولی_نژاد
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
بانوی خاص🌹
✍️ #دمشق_شهرعشق #قسمت100 💠 مصطفی برگشته بود، با صورتی که دیگر آرامشی برایش نمانده و چشمانی که از غ
#دمشق_شهرعشق
#قسمت101
💠 با خبر شهادت #سردار_سلیمانی، فاتحه ابوالفضل و دمشق و داریا را یکجا خواندم که مصطفی با قامت بلندش قیام کرد.
نگاهش خیره به موبایلش مانده بود، انگار خبر دیگری خانهخرابش کرده و این #امانت دست و بالش را بسته بود که به اضطرار افتاد :«بچهها خبر دادن ممکنه بیان سمت حرم سیده سکینه!»
💠 برای اولین بار طوری به صورتم خیره شد که خشکم زد و آنچه دلش میخواست بشنود، گفتم :«شما برید #حرم، هیچ اتفاقی برا من نمیفته!»
و دل مادرش هم برای حرم میلرزید که تلاش میکرد خیال پسرش را راحت کند و راحت نمیشد که آخر قلبش پیش من ماند و جسمش از خانه بیرون رفت.
💠 سه روز، تمام درها را از داخل قفل کرده بودیم و فقط خدا را صدا میزدیم تا به فریاد مردم مظلوم #سوریه برسد.
صدای تیراندازی هرازگاهی شنیده میشد، مصطفی چندبار در روز به خانه سر میزد و خبر میداد تاخت و تاز #تروریستها در داریا به چند خیابان محدود شده و هنوز خبری از #دمشق و زینبیه نبود که غصه ابوالفضل قاتل جانم شده بود.
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
✍️ #دمشق_شهرعشق
#قسمت102
💠 تلوزیون سوریه تنها از پاکسازی حلب میگفت و در شبکه #سعودی العربیه جشن کشته شدن #سردار_سلیمانی بر پا بود، دمشق به دست ارتش آزاد افتاده و جانشینی هم برای #بشار_اسد تعیین شده بود.
در همین وحشت بیخبری، روز اول #ماه_رمضان رسید و ساعتی به افطار مانده بود که کسی به در خانه زد. مصطفی کلید همراهش بود و مادرش هرلحظه منتظر آمدنش که خیالبافی کرد :«شاید کلیدش رو جا گذاشته!»
💠 رمقی به زانوان بیمارش نمانده و دلش نیامد من را پشت در بفرستد که خودش تا حیاط لنگید و صدا رساند :«کیه؟» که طنین لحن گرم ابوالفضل تنم را لرزاند :«مزاحم همیشگی! در رو باز کنید مادر!»
تا او برسد قفل در را باز کند، پابرهنه تا حیاط دویدم و در همان پاشنه در، برادرم را مثل جانم در آغوش کشیدم. وحشت اینهمه تنهایی را بین دستانش گریه میکردم و دلواپس #حرم بودم که بیصبرانه پرسیدم :«حرم سالمه؟»
💠 تروریستهای #تکفیری را به چشم خودش در زینبیه دیده و هول جسارت به حرم به دلش مانده بود که #غیرتش قد علم کرد :«مگه ما مرده بودیم که دستشون به حرم برسه؟»
لباسش هنوز خاکی و از چشمان زیبایش خستگی میبارید و با همین نگاه خسته دنبال مصطفی میگشت که فرق سرم را بوسید و زیر گوشم شیطنت کرد :«مگه من تو رو دست این پسره نسپرده بودم؟ کجا گذاشته رفته؟»
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌺
#نکته👌🌹
🌻 خداوند متعال:
🍀 يابنَ آدَمَ، خَلَقتُ الأَشياءَ لِأَجلِك وخَلَقتُكَ لِأَجلي.
🍀 اى فرزند آدم! همه چيز را براى تو آفريدم،
و تو را براى خودم..
📚 المواعظ العددیّه، ص 419.
#شبتون_مهدوی
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
❣#سلام_امام_زمانم❣
🔅السلام ای آفتاب پشت ابر
🔅السلام ای اوج قله،کوه صبر
🔅السلام ای فخر آدم در زمین
🔅یادگار حضرت روح الامین...
#اللهمعجللولیکالفرج
#سلام
#زوزتون_مهدوی
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
#حدیث_همسرداری
💠ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺍﻛﺮﻡ ( ﺹ ):
🌸ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻫﺎے ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ ﺑﻪ ﻫﻢ،
ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺑﺎ ﯾﻜﺪﯾﮕﺮ ﻭ ﯾﺎ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓظے ﺻﺪﻗﻪ ﺍﺳﺖ و ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺍﻧﻔﺎﻕ فے ﺳﺒﯿﻞ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺭﺯﺵ ﺩﺍﺭﺩ ...
📚ﻛﺎفے ﺝ 5 ﺹ 569
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
#همسرداری_فاطمی
قسمــ⑦ــتـــــ ⇦ توجه به ظرایف روحیات همسر
◆✧ یکی از عوامل استحکام بخش پیوندهای مودّت میان زن و شوهر این است که طرفین بتوانند حالات و روحیات یکدیگر را درک کنند. شاید هیچ عاملی به اندازهی درک متقابل روحیات در زندگی خانوادگی، نمیتواند آرامشبخش و سازنده باشد.
【مهمترین عامل و سبب محبت ...
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهرا_س
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
👌🏻۴ اصل برای #افزایش_محبت در زندگی
👈🏻 قسمت دوم
🔻دومین راه افزایش محبت این است که رگ خواب یکدیگر را بدست بیاورید. اساساً جنس زن و مرد با یکدیگر متفاوت است، سعی کنید نقاط تفاوت را پیدا کنید و در مواقع حساس بهترین رفتار را از خودتان نشان بدهید.
مثلاً گاهی خانمها برای اینکه بفهمند چقدر دوستشان دارید ممکن است با دلایل کوچک قهر کنند، وقتی میبینی همسرت دلش گرفته، نگو خودش را لوس کرده، یا به او بیاهمیتی نکن! او میخواهد ارزشش را نزد تو بفهمد.
@Panahian_khanevade
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀