فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دوردونه_ها😘
این قسمت:
بد غذایی در کودک🤢
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
❣﷽؛❣
💢 چهل روز هم نوا می شویم با قرائت #سوره_مبارکه_حشر
سوره حشر آثار و برکات بسیاری دارد و فضیلت های بی شماری برای خواندن آن از معصومین روایت شده است به طوری که ثواب خواندن آن را برابر با مقام شهدا دانسته اند.
💢اسم اعظم خداوند اسمی است که با دستیابی به آن بسیاری از مشکلات مادی و معنوی را حل کرده و به بسیاری از مقامات می توان دست یافت. نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: اسم اعظم خدا در شش آیه آخر سوره حشر است.
📚 کنزالعمال, ج5، ص194
💢ان شاءالله با چهل روز هم نوایی به برکت این سوره با تمام وجود ظهور اماممان و حاجات مهم را از خداوند طلب میکنیم.
📣 شروع هم نوایی: چهارشنبه 27 اسفند
⏰ زمان قرائت: از اذان مغرب تا نیمه شب شرعی
https://eitaa.com/joinchat/3523018840C83ff6ee92c
#فضیلت_و_خواص_سوره_حشر
🌺 از نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم روایت شده است:
هر کس #سوره_حشر را قرائت کند بهشت و جهنم و عرش و کرسی و حجاب های آن و آسمان های هفتگانه و زمین های هفتگانه و هوا و بادها و پرندگان و درختان و کوهها و خورشید و ماه و فرشتگان، همگی بر او درود و صلوات می فرستند و برای او طلب مغفرت و امرزش می کنند و اگر همان روز یا شب قرائت سوره حشر، از دنیا برود شهید محسوب می شود.
📚 ثواب الاعمال، ص 117
https://eitaa.com/joinchat/3523018840C83ff6ee92c
#سیره_تربیتی_حضرت_زهرا_سلام_علیها😍🌹
حضرت زهرا به فرزندان خود از عبارات زیبایی چون "یا قره عینی" و "ثمره فؤادی" استفاده میکردند که بهترین الگو ودرس برای ماست تا با فرزندان خود به نیکی وتوأم با محبت سخن بگوییم.👌
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
#معنی_و_مفهوم_نقاشی_کودکان🤔
کشیدن نقاشی در بالا ،پایین ، چپ و مرکز کاغذ نشاندهده چه چیزی میباشد؟
بعضی از کودکان از بالای کاغذ شروع به نقاشی می کند که علت این امر مربوط به شکل بدن آدمک و حرکات دست و نیز اینکه قسمت بالا نشان دهنده سر و آسمان و نمادی از ارزشهای بالاست می باشد.
برخی پژوهشگران کشیدن نقاشی در بالا کاغذ توسط کودک را نشانگر تصورات آرامش دهنده و آزادی و استفاده از پایین کاغذ را نشانه فشار و سنگینی می دانند در واقع کودکانی که تمایل به کشیدن نقاشی در پایین صفحه دارند به طور کلی دارای خصایلی پابرجا هستند و کمتر شیفته چیزی می شوند کودکانی که زیاد به طرف چپ کاغذ متمایل میشوند نشانگر غم و اندوه و گوشه گیر بودن و بی اعتمادی نسبت به خود است و کودکانی که در مرکز کاغذ نقاشی میکنند به طور کلی زیاد بر خود و احساساتشان توجه و تمرکز فکری دارند.👌
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
رمان #دمشق_شهرعشق
نویسنده : #فاطمه_ولی_نژاد
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
بانوی خاص🌹
#دمشق_شهرعشق #قسمت132 مثل #رؤیا بود که از این معرکه خسته و خاکی ولی سالم برگشتند و همان رفتنشان ط
#دمشق_شهرعشق
#قسمت133
💠 اینهمه زخمی که روی دلم مانده بود مرهمی جز #حرم نداشت که در آغوش چشمانش حرف دلم را زدم :«میشه منو ببری حرم؟» و ای کاش این تمنا در دلم مانده بود و به رویش نمیآوردم که آینه نگاهش شکست، دستش از روی صورتم پایین آمد و چشمانش #شرمنده به زیر افتاد.
هنوز خاک درگیری روی موهایش مانده و تازه دیدم گوشه گردنش خراش بلندی خورده و خط نازکی از #خون روی یقه پیراهن سفیدش افتاده بود که صدا زدم :«مصطفی! گردنت چی شده؟»
💠 بیتوجه به سوالم، دوباره سرش را بالا آورد و با شیشه #شرمی که در گلویش مانده بود، صدایش به خسخس افتاد :«هنوز یه ساعت نیس تو رو از چنگشون دراوردم! الان که نمیدونستن کی تو این ساختمونه، فقط به خاطر اینکه دفتر #سید_علی_خامنهای بود، همه جا رو به گلوله بستن! حالا اگه تو رو بشناسن من چیکار کنم؟»
میدانستم نمیشود و دلم بیاختیار بهانهگیر #حرم شده بود که با همه احساسم پرسیدم :«میشه رفتی حرم، بجا منم زیارت کنی؟»
💠 از معصومیت خوابیده در لحنم، دلش برایم رفت و به رویم خندید :«چرا نمیشه عزیزدلم؟» در سکوتی ساده محو چشمانم شده و حرفی پشت لبهایش بیقراری میکرد که کسی به در اتاق زد.
هر دو به سمت در چرخیدیم و او انگار منتظر ابوالفضل بود که برابرم قد کشید و همزمان پاسخ داد :«دارم میام!» باورم نمیشد دوباره میخواهد برود که دلم به زمین افتاد و از جا بلند شدم.
💠 چند قدمی دنبالش رفتم و صدای قلبم را شنید که به سمتم چرخید و لحنش غرق غم شد :«#زینبیه گُر گرفته، باید بریم!»
هنوز پیراهن #دامادی به تنش بود، دلم راضی نمیشد راهیاش کنم و پای حرم در میان بود که قلبم را قربانی #حضرت_زینب (علیهاالسلام) کردم و بیصدا پرسیدم :«قول دادی به نیتم #زیارت کنی، یادت نمیره؟»
💠 دستش به سمت دستگیره رفت و #عاشقانه عهد بست :«به چشمای قشنگت قسم میخورم همین امشب به نیتت زیارت کنم!»
و دیگر فرصتی برای عاشقی نمانده بود که با متانت از در بیرون رفت و پشت سرش همه وجودم در هم شکست...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀