eitaa logo
بانوی تراز
1.2هزار دنبال‌کننده
27.5هزار عکس
3.9هزار ویدیو
13 فایل
تنها گروه جهادی تخصص محور با حضور بانوان کنشگر اجتماعی در کشور..... @ciahkale ... ادمینمون هستن - ناشناسمون https://daigo.ir/secret/1326155415. . .
مشاهده در ایتا
دانلود
هر آنچه را که برای دیگران آرزو دارید دریافت خواهید کرد اگر آرزو دارید دیگران در آرامش باشند آرامش دریافت خواهید کرد اگر می خواهید دیگران عشق و محبت را احساس کنند عشق و محبت دریافت خواهید کرد اگر فقط زیبایی ها و ارزش های دیگران را مشاهده کنید همین ویژگی ها به شما باز خواهد گشت فقط آنچه را که در قلب تان دارید هدیه می کنید و آنچه را که هدیه می کنید بسوی شما باز خواهد گشت ..❤️ ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
🌹گذشت زمان بر آنها که منتظر می‌مانند بسیار کند... بر آنها که می‌هراسند بسیار تند بر آنها که زانوی غم در بغل می‌گیرند بسیار طولانی و بر آنها که به سرخوشی می‌گذرانند بسیار کوتاه است... اما بر آنها که عشق می‌ورزند زمان را آغاز و پایانی نیست...❤️ ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زندگی بدون هدف مثل بلند کردن چیزی در حالت سستی و ضعف است؛ هر روز باید اهدافمان را مرور کنیم و با خود بگوییم : بگذار امروز شروع خوبی داشته باشم.🌻 ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
🌹افکار ما نیز مانند گوشی‌ هایمان هر روز به کمی شارژ نیاز دارند... کمی تمرکز، کتاب خواندن و تفکر چیزیست که ما را در مسیر آگاهی و موفقیت نگه می‌ دارد...🍃 ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوست خوب من 🍂هر آدمی رو که میبینی داره تو خودش با یه مشکلی میجنگه که تو دربارش هیچی نمیدونی با آدما "صبور" و "مهربون" باش...❤️ ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
🌹پسر بچه ای پرنده زيبايی داشت و به آن پر‌نده بسيار دلبسته بود. ▫️حتی شبها هنگام خواب، قفس آن پرنده را كنار رختخوابش می‌گذاشت و می‌خوابید. ▫️اطرافيانش كه از اين همه عشق و وابستگی او به پرنده باخبر شدند، از پسرڪ حسابی كار می‌كشیدند. ▫️هر وقت پسرڪ از كار خسته می‌شد و نمی‌خواست كاری را انجام دهد، او را تهديد می‌ڪردند كه الان پرنده‌اش را از قفس آزاد خواهند كرد و پسرڪ با التماس می‌گفت: نه، كاری به پرنده‌ام نداشته باشيد، هر كاری گفتيد انجام می‌دهم. ▫️تا اينڪه یڪ روز صبح برادرش او را صدا زد كه برود از چشمه آب بياورد و او با سختی و كسالت گفت، خسته‌ام و خوابم مياد. ▫️برادرش گفت: الان پرونده‌ات را از قفس رها می‌ڪنم، كه پسرڪ آرام و محكم گفت: خودم ديشب آزادش كردم رفت، حالا برو بذار راحت بخوابم، كه با آزادی او خودم هم آزاد شدم. ▫️اين حكايت همه ما است. تنها فرق ما، در نوع پرنده ای است كه به آن دلبسته‌ایم. ▫️پرنده بسياری پولشان، بعضی قدرتشان، برخی موقعيتشان، پاره‌ای زيبایی و جمالشان، عده‌ای مدرڪ و عنوان آكادمیڪ و خلاصه شيطان و نفس، هر كسی را به چيزی بسته‌اند و ترس از رها شدن از آن، سبب شده تا ديگران و گاهی نفس خودمان از ما بيگاری كشيده و ما را رها نكنند...🌺 رفیق خوب من پرنده‌ات را آزاد ڪن! ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸خوش نشين بر لب آبی که روان ميگذرد تا که احساس کنی عمر چنان ميگذرد 🌸 از صدای گذر آب چنان می فهمی تندتر از آب روان عمر گران ميگذرد 🌸زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست آنقدر سیر بخند که ندانی غم چیست..❤️ ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
🌹حکایت عجیبی است رفتار ما آدمها خدا می بیند و فاش نمی کند مردم نمی بینند و فریادمی زنند! خدایا صدای افکار بعضی ازآدمهایت راخاموش کن! تاصدای توراهم بشنوند...💞 ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
یه پنجشنبه زنگ زد گفت آماده باشید ساعت ۳ بریم مزار شهدا آماده شدیم دم مسجد منتظر بودیم با ماشین اومد با سجاد میشدیم ۵ نفر نشستیم تو‌ ماشین، طبق معمول آهنگ حامد زمانی گذاشته بود (من به شخصه تا حالا از سجاد حرف بد یا فحش نشنیده بودم اگر هم میزد ما ندیده بودیم) بعد من به ترکی یه فحش دادم با یکی از بچه ها خندیدیم سجاد هم ترکی بلد نبود . بعد سجاد گفت چی گفتی یکی از بچه ها گفت فحش داد همون وسط جاده بهشت زهرا زد بغل گفت پیاده شو با کلی خواهش و عذر خواهی قبول کرد پیاده م نکنه..❤️ 🌷 ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz