🔷 پانزدهمین نشست تخصصی مدرسین و مبلغینِ فعال عرصه ی کتاب خوانی
💠 سیر مطالعات آثار حضرت
امام خامنه ای(حفظه الله)
💠 کار باید تشکیلاتی باشد
زمان :شنبه
ساعت: ٨صبح
🔶 گروه جهادی تبلیغی، فرهنگی شهیده احمدی
🌱
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ماه_شعبان
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
🌹یادت باشه
فصل هفتم
بیا در جمع یاران یار باشیم
🍃برگ شصت و دوم
شهریور ماه در قالب یک سفر دانشجویی به مشهدالرضا رفته بودم، برای سفر هایی که تنهایی می رفتیم نه حمید مشکل داشت نه من، چون از رفقای همدیگر وجمع هایی که بودیم اطمینان کامل داشتیم، تمام لحظاتی که در این سفر به حرم می رفتیم یاد سفر ماه عسلمان افتادم، روزهایی که اشک ها و لبخندهایش برای همیشه در ذهنم ماندگار شد و شیرینی زیارت همراه حمید که هیچ وقت تکرار نشد.
بعداز زیارت اول از صحن جامع رضوی با حمید تماس گرفتم، حسابی دلتنگ حمید شده بودم، صحبتمان حسابی گل انداخته بود، موقع خداحافظی گفتم:«حمید روز جمعه است، نماز جمعه فراموشت نشه، توی خونه نمون، این طوری هم ثواب کردی هم وقت زودتر میگذره، از تنهایی اذیت نمیشی»، خندید و گفت:«خبر نداری پس! با اجازت ما الان با رفقا کنار دریاییم، کلی شنا کردیم، به سر و کله هم زدیم، نماز رو خوندیم، حالا هم داریم می ریم برای نهار». تا من را سوار قطار کرده بودبا رفقایش رفته بودند سمت شمال، از این مسافرت های یک روزه و پیش بینی نشده زیاد می رفت.تا ساعت هشت شب دریا بودند، دلم شور می زد، هر بار تماس می گرفت می گفتم:«حمید دریا خطر داره، مسیر هم که شلوغه، زودتر برگردید».
روز آخر سفر بعداز زیارت وداع با دوستانم برای خرید سوغاتی به بازار رفتم، دوست داشتم برای حمید یک هدیه خوب بگیرم، بعداز گلی جستجو پیراهن چهارخانه آبی رنگی داخل ویترین مغازه چشمم را گرفت، همان را برای حمید خریدم.
از مشهد که برگشتم به استقبالم آمده بود، از نوع رفتار و صحبتش به خوبی احساس می کردم که این چند روز خیلی دلتنگ شده است، حال من هم دست کمی از حمید نداشت.خانه که رسیدیم همه چیز مرتب بود، برای نهار هم ماکارونی گذاشته بود ولی به جای گوشت چرخ کرده گوشت خورشتی ریخته بود، گفت: «پاقدم فرزانه خانوم می خواستم غذا اعیونی بشه! گوشت چرخ کرده چیه ریز ریز!»
وقتی حمید جعبه پیراهن سوغاتی را باز کردو لباس را پوشید دیدیم لباس برایش خیلی بزرگ است، گفتم:«حمید جان شانس نداری که، با چه ذوقی کل بازار رو دنبال این پیراهن گشتم، ولی این سایزش خیلی بزرگ درومده»، گفت:«چون تو خریدی خیلی هم خوبه، از فردا همین رو می پوشم»، به هزار زور و زحمت حمید راضی شد پیراهن را از تنش دربیاورد، چون می دانستم حمید به هیچ وجه از خیر این پیراهن نمی گذرد رفتم سراغ صاحب خانه، آقای کشاورز صاحب خانه ما خیاط بود، یکی از پیراهن های قبلی حمید را با این پیراهن جدید به او دادم تا اندازه پیراهن را درست کند.
بعدازظهر با این که خسته راه بودم و تازه از سفر برگشته بودم ولی وقتی حمید پیشنهاد دادکه برویم بیرون دوری بزنیم نتوانستم نه بیاورم، بعد از چند روز دوری قدم زدن کنار حمید آن هم در روزهای آخر تابستان واقعا دل نشین بود، یک عصر طولانی درحالی که هوا کم کم خنک شده بودو بوی پاییز می آمد، برگ چنار ها کم کم داشتند زرد می شدند، صدای خش خش برگ ها زیر قدم های منو حمید خیلی دوس داشتنی بود.
وسط راه به بستنی فروشی رفتیم، دوتا بستنی بزرگ گرفت، در واقع هر دو بستنی را برای خودش سفارش داد چون من معمولا همان دو سه قاشق اول را که می خورم شیرینی بستنی دلم را می زد برای همین بقیه بستنی را به حمید می دادم، اما این بار مزاجم کشید و بستنی خودم را پا به پای حمید خوردم، از قاشق های پنجم ششم به بعد هر قاشقی که بر می داشتم حمید با چشم هایش قاشق را دنبال می کرد، وقتی تمام شد ظرف بستنی من را نگاه کرد، فهمید این بار نقشه اش برای خوردن بستنی بیشتر نگرفته است، گفت:«تا ته خوردی؟ دلتو نزد؟ یعنی یه قاشق هم نگه نداشتی؟»، با خنده گفتم:«ببخش عزیزم، مگه برای من نگرفته بودی؟ چند روز بود ندیده بودمت، الان که برگشتم پیشت اشتهام باز شده، این بار دلم خواست تا آخر بخورم»، لبخند زد، بلند شد و برای خودش دوباره سفارش بستنی داد!
دو سه روز بعد که پیراهن حاضر شد خانم کشاورز مثل همیشه با تکیه کلام شیرین «مامان فرزانه» صدایم کرد، پیراهن را که داد گفت:«دخترم سال قبل که ما محرم نذری داشتیم شما اذیت شدید، چون برای بار گذاشتن آش و غذای نذری مدام با حیاط کار داشتیم، حاج آقا گفتن اگر موافق باشید شما بیاید طبقه بالا ما بیایم طبقه پایین»، موضوع جا بجایی را با حمید در میان گذاشتم، موافق این تغییر بود، گفت:«از یه لحاظم یه کمکیه به این بندگان خدا، هر روز این همه پله رو بالا پایین نمیرن، فقط بزاریم بعد از مسابقات کشوری کاراته که با خیال راحت جابجا بشیم».
وقتی حمید عازم مسابقات کشوری نیروهای مسلح شد خودم را با هرچیزی که می شد مشغول کردم که کمتر دلتنگش باشم، سر نماز برای موفقیتش دعا می کردم، دل توی دلم نبود، سه روز مسابقات طول کشید، دوست داشتم حمید زودتر برگردد، روز مسابقه هر کاری کردم نتیجه را به من نگفت..🍂
#رفیق_شهیدم
#حمید_سیاهکالی
#بانوی_تراز
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
🌹حقیقت این است که؛
برتری نسبت به دیگران
"هیچ ارزشی ندارد"
ارزش حقیقی آنجاست که
بتوانی از "گذشته خود"
بهتر باشی... ❤️
شبتون آرام 💫
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
🌻عشق یعنی ...
در میان صدهزاران مثنوی
بوی یک تک بیت ناگه
مست و مدهوشت کند ...❤️
#عاشقانه
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
❣ به اخمت خستگی در میرود لبخند لازم نیست
کنار سینی چای تو اصلا قند لازم نیست..💕
#دلبرانه
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
enc_16465780343530649695993 (1).mp3
4.18M
🌹 عرض سلام و ارادت
میلاد با سعادت قمرمنیربنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام)رو به شما سروران ارجمند تبریک و تهنیت عرض میکنیم..❤️
#میلاد_ابوالفضل_العباس
#ماه_شعبان
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
❣شاعر چشمت شوم یا شاعر خندیدنت
ای فدای لحظه ی در ماه شاید دیدنت..💕
شبت ستاره بارون
#دلبرجانم
#دلدارم
#الهی_دورت_بگردم
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
📚 #تحصیل_فرزندم📚
🔰قسمت هفتم
🔻آموزش های قبل از دبستان
✳️یکی دیگر از مهارت هایی
که باید بچه ها قبل از دبستان
یاد بگیرند،
🔸مهارت های آشنایی
با برخی از تجهیزات و
امکانات و ابزارآلات است.
🔹این می تواند در محیط خانه باشد
یا در محیط های جمعی
مثل مراکز پیش دبستانی باشد.
🔸نکته ی دیگر که
می توانند یاد بگیرند،
انس با قرآن است.
🔹فارغ از آموزش قرآن بچه ها
در یک محیط های جمعی
قرار بگیرند
که با همدیگر قرآن
گوش کنند یا زمزمه کنند.
☑️این می تواند خیلی کمک کند
برای رشد فرزندانمان
در بعدهای دینی و معنوی!
🔻دوره قبل از دبستان می تواند
یک فرصت جدی باشد
برای کارهایی که می تواند
بچه ها را رشد بدهد
در زمینه های مختلفی
چون کلامی، احساسی، عاطفی، فنی و.. .
🔘اجازه بدهیم که آموزش های کلاسیک
و رسمی را از دوره ابتدایی شروع کنند.
🔷بچه ها بعد از این که وارد مدرسه شدند،
مشغله ها و فعالیت هایشان
و
حجم درس هایشان
شاید اجازه ندهد
که به این امور برسند.
❌ما هیچ وقت نباید اصرار
بر این داشته باشیم
که بچه ها خواندن
و نوشتن و محاسبات ریاضی را
زودتر از سنی که تعریف شده بیاموزیم.
#جان_شیرینم
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
#فرق_این_خدا_با_آن_خدا
👱 پسری با اخلاق و نیکسیرت، اما #فقیر به خواستگاری دختری میرود...
👨 پدر دختر گفت:
تو فقیری و دخترم طاقت رنج و #سختی ندارد، پس من به تو دختر نمیدهم...!!
👱پسری #پولدار، اما بدکردار به خواستگاری همان دختر میرود...
👨 پدر دختر با ازدواج #موافقت میکند و در مورد اخلاق پسر میگوید: انشاءالله خدا او را #هدایت میکند...!
👱 دختر گفت:
پدر جان؛ مگر خدایی که #هدایت میکند، با خدایی که روزی میدهد #فرق دارد؟؟!!!!...
💠امام صادق علیه السلام فرمودند:
هر که از ترس #تهیدستی ازدواج نکند ، به خدای متعال گمان بد برده است. خدای متعال میفرماید: «اگر #تهیدست باشد خداوند از #فضل خود توانگرشان میسازد.»
📙 تفسیر نورالثقلین،ج۳، ص۵۹۷
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
🌸 پیامبر اکرم (ص) :
هر که حسین (علیه السلام) را دوست بدارد، خداوند دوستدار اوست.
📚 بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۶۱
#کلام_معصوم
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
#پندانـــــــهـــ
گاهی انسان میبیند یک خطایی کرد و یک گرفتاری در زندگیاش پیش آمد، یکی از راههای خلاصی از این گرفتاریها این است که به پدرش بگوید: بابا برای من دعا کن. به مادرش بگوید: برای من دعا کن. یک طوری به آنها محبّت کند و قلبشان را راضی کند که برایش دعا کنند. همان دعای پدر و مادرش ...
گاهی اوقات ممکن است دهها امامزاده و دهها مرتبه مشهد و کربلا هم بروی ولی در قفل هستی، گشایشی برایت نمیشود. امّا یکبار برو دست پدرت را ببوس پای مادرت را ببوس بگو: میشود امشب برای من دعا کنید؟ همان دیگر تمام است.
📚 استاد آقا زعفری زاده
#تلنگر
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
❣ مولای من امام زمانم ❣
السّلام علیکَ بِجوامعِ السَّلام...
🍃تمام سلامها و تمام تحیّتها نثار تو باد،
ای مولایی که حقیقت سلام هستی.
و روز آمدنت،
🍃زمین لبریز خواهد شد از سلام و سلامتی...
سلام بر تو و بر روز آمدننت...❤️
#سلام_حضرت_دلدار
#امام_زمان
#ماه_شعبان
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
❣ دعای عهد ❣
🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹
🌺 اللّٰهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِیمِ، وَرَبَّ الْکُرْسِیِّ الرَّفِیعِ، وَرَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَمُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالزَّبُورِ، وَرَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَمُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظِیمِ، وَرَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبِینَ وَالْأَنْبِیاءِ وَ الْمُرْسَلِینَ .
اللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِوَجْهِکَ الْکَرِیمِ وَبِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنِیرِ وَمُلْکِکَ الْقَدِیمِ، یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَبِاسْمِکَ الَّذِی یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یَا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَیٍّ، وَیَا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَیٍّ، وَیَاحَیّاً حِینَ لَاحَیَّ، یَا مُحْیِیَ الْمَوْتیٰ، وَمُمِیتَ الْأَحْیاءِ، یَا حَیُّ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ
اللّٰهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِیَ الْمَهْدِیَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَیْهِ وَعَلَیٰ آبائِهِ الطَّاهِرِینَ عَنْ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ فِی مَشارِقِ الْأَرْضِ وَمَغارِبِها، سَهْلِها وَجَبَلِها، وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَعَنِّی وَعَنْ وَالِدَیَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ الله
وَمِدادَ کَلِماتِهِ، وَمَا أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَأَحاطَ بِهِ کِتابُهُ.
اللّٰهُمَّ إِنِّی أُجَدِّدُ لَهُ فِی صَبِیحَةِ یَوْمِی هٰذَا وَمَا عِشْتُ مِنْ أَیَّامِی عَهْداً وَعَقْداً وَبَیْعَةً لَهُ فِی عُنُقِی لَا أَحُولُ عَنْها وَلَا أَزُولُ أَبَداً، اللّٰهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصارِهِ وَأَعْوانِهِ، وَالذَّابِّینَ عَنْهُ، والْمُسارِعِینَ إِلَیْهِ فِی قَضاءِ حَوَائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلِینَ لِأَوامِرِهِ
، وَالْمُحامِینَ عَنْهُ، وَالسَّابِقِینَ إِلیٰ إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْهِ؛
اللّٰهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنِی وَبَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِی جَعَلْتَهُ عَلَیٰ عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی مُؤْتَزِراً کَفَنِی، شاهِراً سَیْفِی، مُجَرِّداً قَناتِی، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدَّاعِی فِی الْحاضِرِ وَالْبادِی. اللّٰهُمَّ أَرِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشِیدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَمِیدَةَ، وَاکْحَُلْ
ناظِرِی بِنَظْرَةٍ مِنِّی إِلَیْهِ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُ، وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَأَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بِی مَحَجَّتَهُ، وَأَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ.
وَاعْمُرِ اللّٰهُمَّ بِهِ بِلادَکَ، وَأَحْیِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَقَوْلُکَ الْحَقُّ:﴿ ظَهَرَ الْفَسٰادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمٰا کَسَبَتْ أَیْدِی النّٰاسِ ﴾ ، فَأَظْهِرِ اللّٰهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمَّیٰ بِاسْمِ رَسُولِکَ، حَتَّیٰ لَایَظْفَرَ بِشَیْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ،
وَیُحِقَّ الْحَقَّ وَیُحَقِّقَهُ؛
وَاجْعَلْهُ اللّٰهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ، وَناصِراً لِمَنْ لَایَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَمُجَدِّداً لِمَا عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَمُشَیِّداً لِمَا وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دِینِکَ وَسُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّی اللّٰهُ عَلَیْهِ وآلِهِ، وَاجْعَلْهُ اللّٰهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدِینَ.
اللّٰهُمَّ وَسُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّی اللّٰهُ عَلَیْهِ وآلِهِ بِرُؤْیَتِهِ وَمَنْ تَبِعَهُ عَلَیٰ دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ . اللَّهُمَّ اکْشِفْ هٰذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هٰذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَعَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیداً وَنَرَاهُ قَرِیباً، بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ...❤️
الْعَجَلَ الْعَجَلَ یَا مَوْلایَ یَا صاحِبَ الزَّمانِ
#امام_زمان
#طریق_المهدی
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
🌹زیارت حضرت رسول الله(صلوات الله علیه و آله ) در روز شنبه
🌺 بسم الله الرحمن الرحیم. 🌺
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللّٰهِ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكَاتُهُ،
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِاللّٰه، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خِيَرَةَ اللّٰهِ،
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حَبِيبَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صِفْوَةَ اللّٰهِ،
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللّٰهِ،
أَشْهَدُ أَنَّكَ رَسُولُ اللّٰهِ، وَأَشْهَدُ أَنَّكَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللّٰهِ،
وَأَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ نَصَحْتَ لِأُمَّتِكَ، وَجَاهَدْتَ فِى سَبِيلِ رَبِّكَ،
وَعَبَدْتَهُ حَتَّىٰ أَتَاكَ الْيَقِينُ،
فَجَزَاكَ اللّٰهُ يَا رَسُولَ اللّٰهِ
أَفْضَلَ ما جَزىٰ نَبِيّاً عَنْ أُمَّتِهِ .
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
أَفْضَلَ ما صَلَّيْتَ عَلىٰ إِبْراهِيمَ وَآلِ إِبْراهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ....💕
#یا_رسول_الله
#پیامبر_مهربانیها
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz