🌺حدیث مهدوی
🌷 امام سجاد علیه السلام:
بهترین مردم هر زمان کسانی هستند که
منتظر ظهور حضرت مهدی (عج) هستند.❤️
📗بحارالانوار ج۵۲ ص۱۲۲
الهم عجل لولیک الفرج
#اربعین
#امام_زمان
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
❣عصر است
و در این برهوت عاشقی
هیچ چیز مانند شنیدن یک بداههی دلچسب
از لبان تو
به همراه یک دوستت دارم یواشکی
نمیچسبد ...💕
#خاصترین_مخاطب_قلبم
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
🌱
چنان زندگی را سخت گرفتهایم
گویی سال ها قرار است باشیم
کاش رها کنیم
بگذریم گاهی باید رفت
ما به آرزوهایمان یک رسیدن بدهکاریم
زندگی کوتاه است
پس در لحظه زندگی کنید
#دل
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
4_5866159318918761938.mp3
11.37M
🌱انسان شناسی ۸۵
🌱استادشجاعی
🌱شهیدمطهری
✖️ چرا نمیتونم برای نماز صبح بیدار بشم؟
✖️چرا سرِ نماز، اصلاً نمیتونم حواسمو جمع کنم؟
✖️چرا نیاز به تلاوت قرآن، در من احساس نمیشه؟
✖️چرا برای خدا دلتنگ نمیشم؟
✖️چرا عطش ارتباط با اهل بیت علیهمالسلام رو ندارم؟
و ....
اگر این سؤالات و سؤالاتی از این قبیل، مشکل شما هم هست، چند دقیقهای گوش و دل بسپارید!❤️
#اربعین
#زنگ_تفکر
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
🌹قصه گو قصه می گوید..❤️
#شب_بر_شما_خوش
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
InShot_۲۰۲۳۰۵۰۷_۱۸۳۲۲۱۶۴۸_۰۷۰۵۲۰۲۳.mp3
16.6M
🌱فرانکلین میبخشد😊🐢
༺◍⃟👧🏻🧒🏻჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
رویکرد:آموزش بخشش و همدلی به کودکان❤️
#شب_بخیر_کوچولو
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
🌹فصل هشتم
🍃برگ نوزدهم
سید،جراحان حلّه را حاضر می کند تا دُمل را معاینه و معالجه کنند. آنها می گویند دُمل،روی رگ حساسی قرار گرفته و علاج آن تنها در بریدن و برداشتن است.سید می گوید اگر چاره دیگری ندارد،این کار را بکنید.می گویند:《امکان زیادی دارد موقع جراحی،به آن رگِ حساس صدمه بخورد و اسماعیل بمیرد. سید،اسماعیل را به بغداد می برد.آن جا هم دُمل را به زُبده ترین جراحان آن شهر نشان می دهد. آنها همان حرف جراحان حله را می زنند. سید می خواسته به حله برگردد. اسماعیل می گوید حالا که تا بغداد آمده ام،بهتر است به زیارت تربت امامان سامرا بروم. در سامرا ،مرقد امام علی النقی و امام حسن عسگری را که امامان دهم و یازدهم ما هستند،زیارت می کند.بعد به 《سرداب مقدس》می رود و امام زمان را نزد خدا،شفیع خود قرار می دهد تا از آن گرفتاری نجات پیدا کند.
سرداب مقدس کجاست؟
محلی است که امام زمان از آنجا ناپدید شد و غیبت خود را شروع کرد.بسیاری،در آن سرداب خدمت آن حضرت رسیده اند. اسماعیل چند روزی را سامرا می ماند. در آن مدت،کارش راز و نیاز با پرودگار و توسل به امامان بوده. روز پنجشنبه ای، بیرون شهر، در دجله غسل می کند.لباس پاکیزه ای می پوشد تا برای آخرین بار به زیارت قبر امامان و سرداب مقدس برود. وقتی به حصار شهر می رسد،چهار اسب سوار در مقابل خود می بیند. سه نفرشان جوان و چهارمی، یک پیرمرد بوده. یکی از مردان جوان، هیبت و وقار بیشتری داشته. آنها به او سلام می کنند. فکر می کند که آن ها از بزرگان و دام داران آن ناحیه اند. مردی که وقار و هیبت فروانی داشته از او می پرسد:《فردا باز می گردی؟》اسماعیل جواب می دهد:《بله،فردا به حله بر می گردم.》
آن مرد می گوید:《پیش بیا تا آن چیزی که تو را به رنج و درد مبتلا کرده ببینم.》اسماعیل مایل نبوده که آن مرد به دُمل پایش دست بزند. می ترسیده دوباره خون و چرک بیرون بیاید و لباسش را آلوده کند و او نتواند با خیال راحت به زیارت برود.
با این حال ،تحت تأثیر هیبت آن مرد قرار می گیرد و پیش می رود.آن مرد،روی اسب خم می شود، دست راستش را روی شانه اسماعیل تکیه می دهد، دست دیگرش را روی زخم می گذارد و فشار می دهد. اسماعیل اندکی احساس درد می کند. بعد آن مرد روی اسب راست می نشیند.پیرمردی که همراه آنها بوده می گوید:《رستگار شدی، اسماعیل !》 تعجب می کند اسم او را از کجا می دانند.
پیرمرد می گوید:《ایشان امام زمان تو هستند.》
اسماعیل هیجان زده و خوشحال پیش می رود و پای امامش را می بوسد.
آن حضرت اسب خود را به حرکت در می آورد.اسماعیل هم دوان دوان با آنها حرکت می کند.
امام به او می فرماید:《برگرد!》 اسماعیل که سر از پا نمی شناخته،می گوید:《حالا که شما را دیده ام،رهایتان نمی کنم. 》
امام می فرماید:《مصلحت در آن است که برگردی.🍂
#رؤیای_نیمه_شب
#بانوی_تراز
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7