eitaa logo
بانوی تراز
1.1هزار دنبال‌کننده
27.4هزار عکس
3.8هزار ویدیو
13 فایل
تنها گروه جهادی تخصص محور با حضور بانوان کنشگر اجتماعی در کشور..... @ciahkale ... ادمینمون هستن - ناشناسمون https://daigo.ir/secret/1326155415. . .
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 قصه شب👇👇👇👇👇👇👇
🌹دخیل اول 🍃برگ سوم باد در میان چادر حوریه می‌پیچد که سرش را روی شانه‌ی مادر می‌گذارد. چقدر شانه‌ی مادر خوب است؛ چقدر سر به شانه‌ی او گذاشتن، آرامبخش است .اگر صدای برادر همراهشان نبود، صدای زمزمه‌های ذکرِ مادر در میان وزش نسیم، برایش بهترین لالایی بود. مادر که برای حمید لالایی می‌خواند ،پدر سرش را روی گهواره‌ی تنها پسرش می‌گذاشت و به آنها نگاه می‌کرد .حوریه و طاهره که بزرگتر بودند مأمور می‌شدند صبوره و عادله را بخوابانند. دخترها که می‌خوابیدند ،صدای خنده و گریه‌ی پسر در اتاق‌های تو در تو می‌پیچید و صبح در مدرسه، چشمان غرق خواب حوریه را، پشت پلک‌هایش پنهان می‌کرد. پلک خواب روی چشمان حوریه پَرپَر می‌زند که موتور پشت در خانه‌شان از صدا می‌افتد و صدای حمید بلند می‌شود . _من منتظر جوابم؛ حبیب خان هم بیشتر از من. حوریه فکر می‌کند که حساب بدهی‌های حمید از گرگ پیر بالا زده ؛یا وعده‌ی پادویی بنگاهش را به او داده است؟ مادر مثل همیشه از رفتن به خانه‌ی پسرش پشیمان است و حوریه مثل همیشه حوصله‌ی جواب ندارد. خواب است یا بیدار .بیدار است چون دارد به چشمان زیبای رضا و غمی که در آن ته نشین شده فکر می‌کند، و خواب است چون می‌بیند رضا را سوار بر صندلی چرخ‌دار به بنگاه حبیب خان برده است تا برایشان خانه‌ای اجاره‌ای پیدا کند. مادر در کنج اتاق ،چشم به چشمان آسمان دوخته و گه‌گاه آه می‌کشد و یاد مردش می‌افتد. تا زنده بود خاک پای زائران را جارو می‌زد ؛و مُشتی نمکِ تبرک آقا، همیشه برکت سفره‌ی کوچکشان بود .حوریه هنوز گیج خواب و رویاست. بیدار است چون آه های مادر را می‌شمارد؛ و خواب است چون رضا برای اولین بار، رویش را به او می‌کند و لبخند می‌زند. رضا نه تنها لبخند نمی‌زند، اخمی آشکار هم صورتش را پُر کرده است. بهجت خانم ملافه‌ها را جمع می‌کند و می‌برد. آقا وحید با آن قد بلندش دولا می‌شود تا میز چرخان صبحانه را از آسانسور بیرون بیاورد. دختر دو سینی صبحانه برمی‌دارد و می‌گذارد روی میز رضا و عمران .رضا با دست چپ تکه نان برمی‌دارد و با سر آرنج دست راستش زیر لیوان را می‌گیرد و جرعه شیر می‌نوشد. _سید رضا! مرد صدای حوریه را که می‌شنود لقمه را آرام‌تر از همیشه می‌جود.دست چپش پیش می‌آید و انگشت اشاره‌اش با همان انگشتری که همیشه فیروزه‌اش می‌درخشد، تکه‌ی نان روی ریش‌های سفید و سیاهش را می‌تکاند. _ دوست ندارین برگردین خونه‌تون؟ مرد همیشه وقتی زیر سنگینی نگاه‌های حوریه ذوب می‌شود، مژه‌های بلندش روی گونه‌هایش سایه می‌اندازد و صورتش را به طرف پنجره برمی‌گرداند .در آن لحظه تنها آرزویش آن است که از هُرم نگاه داغ دختر فرار کند تا بیشتر از آن بخار نشود. نمی‌داند چرا مثل آن وقت‌هایی که جوان‌تر بود و مادرش اسم دختری را جلویش می‌برد؛ خون می‌دود داخل کاسه‌ی سرش و داغ می‌کند. _دیشب رفته بودم پابوس. دعا کردم هرچه زودتر بتونین برین خونه .اگرم خدا خواست به یه پرستار خوب... کلمات، نه حروف، نه تک تک آواها زبان دختر را می‌گزند؛ تا او نتواند کلمه‌ای بیشتر بگوید. وقتی عمران با آن صندلی چرخدار شکسته‌اش، که دل از آن نمی‌ کند به اتاق برمی‌گردد؛ داغی دل رضا کم می‌شود. انگشتان چروکیده ی عمران که روی سر کم مویش فرو می‌آید، بخاری از سر رضا بلند می‌شود و حس می‌کند دارد خنک و خنک‌تر می‌شود. _خانم وفایی! آخه ما چی مون کمتر از این رضای بی دست و پاست ؛که همش فقط به فکر اونی. حوریه مطمئن است و مطمئن‌تر می‌شود که همه حال او را می‌فهمند؛ و می‌بینند که یک پایش در اتاق رضاست و پای دیگرش در اتاق‌های دیگران. رضا از پشت لبخندهای عمران و نگاه‌های شیطنت آمیزش، به دختر می‌نگرد ؛که چون مادری دلسوز مواظب است هم اتاقی پسرش، زیاد او را اذیت نکند. _من که همین ۱۰ دقیقه پیش اومدم داروهاتون رو دادم. بعدشم مگه دکتر نگفت نباید از تختتون پایین بیاین. می‌گفتین یکی بیاد کمکتون. پیرمرد صندلی چرخدارش را نزدیک تختش نگه می‌دارد و خودش را می‌کشد روی تخت . _این دکتر زیادی ناخوش احواله. اون موقع که تَرکش خورد تو گردنم ،داشتم سینه خیز می‌رفتم طرف سنگر؛ یک کیلومتر همون‌طور رفتم و رفتم، تا اینکه از حال رفتم. حالا دکتر همچین حرف می‌زنه که انگار مثل خودش، همین الان از وسط پَر قو اومدم بیرون. لابد می‌ترسه بچه‌های درب و داغون اینجا خط بندازن روم. صدای خنده که در اتاق می‌پیچد، حوریه می‌داند که اگر عمران هم از روی تختش پایین نیاید، دیگر کسی نمی‌ماند که بخواهد مدام در راهروها بچرخد و گاه به گاه با حرف‌هایش لبخندی بر لب بقیه بیاورد. _تو کی قراره از این تخت بیای پایین سید رضا؟ میگم بی دست و پایی؛ اما نه اون قده که سرت رو از این اتاق بیرون نکنی.🍂 ‎‎‎‎‎ ‎‎‎‎‎ ‌‎‎‎‎‎‌ https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگر قرار است خوشبخت باشی، همین امروز شروع کن... منتظرِ هیچ معجزه‌ٔ عجیب و غریبی نباش! رویِ پایِ خودت بایست و لحظه ‌هایت را زیباتر از همیشه بساز...🌸 شبتون بخیر رفقا 🌱 ‎‎‎‎‎ ‎‎‎‎‎ ‌‎ ‎‎‎‎‎ ‎‎‎‎‎ ‌‎‎‎ https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
_ شـب شـد «تــو» تنهـا آغـوش باش بہ جان ڪِشیدَنـش با مـَن...!!💕🪴 https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
_ میپذیرم رنگ ِ شـب را گر تـُـو باشـــے مـاهِ مَن💕 https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
من که هرشب با خیالت گرم صحبت میشوم هرکجا هستی بخواب آرام جانم ،شب بخیر💕 شبت ستاره بارون https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
4_5782799325167884112.mp3
9M
تو آن آزارِ شیرینی که دلخواهست تکرارَت؛ و من هر بار از هر بار بیشتر دوستت دارم...♥️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣آرام جانم امام زمانم❣ 🌷 السّلام علیکَ ایُّها المقدَّمُ المأمول...✋ 🌺 سلام بر تو ای مولایی که آرزوی آمدنت بهترین آرزوهاست و آرزومندان و منتظرانت، برترین مردم تاریخ... 🌺 سلام بر تو و بر روز آمدنت...💚 https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
❣دعای عهد ❣ 🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 اللّٰهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِیمِ، وَرَبَّ الْکُرْسِیِّ الرَّفِیعِ، وَرَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَمُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالزَّبُورِ، وَرَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَمُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظِیمِ، وَرَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبِینَ وَالْأَنْبِیاءِ وَ الْمُرْسَلِینَ . اللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِوَجْهِکَ الْکَرِیمِ وَبِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنِیرِ وَمُلْکِکَ الْقَدِیمِ، یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَبِاسْمِکَ الَّذِی یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یَا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَیٍّ، وَیَا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَیٍّ، وَیَاحَیّاً حِینَ لَاحَیَّ، یَا مُحْیِیَ الْمَوْتیٰ، وَمُمِیتَ الْأَحْیاءِ، یَا حَیُّ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ اللّٰهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِیَ الْمَهْدِیَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَیْهِ وَعَلَیٰ آبائِهِ الطَّاهِرِینَ عَنْ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ فِی مَشارِقِ الْأَرْضِ وَمَغارِبِها، سَهْلِها وَجَبَلِها، وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَعَنِّی وَعَنْ وَالِدَیَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ الله وَمِدادَ کَلِماتِهِ، وَمَا أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَأَحاطَ بِهِ کِتابُهُ. اللّٰهُمَّ إِنِّی أُجَدِّدُ لَهُ فِی صَبِیحَةِ یَوْمِی هٰذَا وَمَا عِشْتُ مِنْ أَیَّامِی عَهْداً وَعَقْداً وَبَیْعَةً لَهُ فِی عُنُقِی لَا أَحُولُ عَنْها وَلَا أَزُولُ أَبَداً، اللّٰهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصارِهِ وَأَعْوانِهِ، وَالذَّابِّینَ عَنْهُ، والْمُسارِعِینَ إِلَیْهِ فِی قَضاءِ حَوَائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلِینَ لِأَوامِرِهِ ، وَالْمُحامِینَ عَنْهُ، وَالسَّابِقِینَ إِلیٰ إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْهِ؛ اللّٰهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنِی وَبَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِی جَعَلْتَهُ عَلَیٰ عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی مُؤْتَزِراً کَفَنِی، شاهِراً سَیْفِی، مُجَرِّداً قَناتِی، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدَّاعِی فِی الْحاضِرِ وَالْبادِی. اللّٰهُمَّ أَرِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشِیدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَمِیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرِی بِنَظْرَةٍ مِنِّی إِلَیْهِ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُ، وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَأَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بِی مَحَجَّتَهُ، وَأَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ. وَاعْمُرِ اللّٰهُمَّ بِهِ بِلادَکَ، وَأَحْیِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَقَوْلُکَ الْحَقُّ:﴿ ظَهَرَ الْفَسٰادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمٰا کَسَبَتْ أَیْدِی النّٰاسِ ﴾ ، فَأَظْهِرِ اللّٰهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمَّیٰ بِاسْمِ رَسُولِکَ، حَتَّیٰ لَایَظْفَرَ بِشَیْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَیُحِقَّ الْحَقَّ وَیُحَقِّقَهُ؛ وَاجْعَلْهُ اللّٰهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ، وَناصِراً لِمَنْ لَایَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَمُجَدِّداً لِمَا عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَمُشَیِّداً لِمَا وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دِینِکَ وَسُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّی اللّٰهُ عَلَیْهِ وآلِهِ، وَاجْعَلْهُ اللّٰهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدِینَ. اللّٰهُمَّ وَسُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّی اللّٰهُ عَلَیْهِ وآلِهِ بِرُؤْیَتِهِ وَمَنْ تَبِعَهُ عَلَیٰ دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ . اللَّهُمَّ اکْشِفْ هٰذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هٰذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَعَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیداً وَنَرَاهُ قَرِیباً، بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ...💚 الْعَجَلَ الْعَجَلَ یَا مَوْلایَ یَا صاحِبَ الزَّمانِ🌹 https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7