eitaa logo
بانوی تراز
1.1هزار دنبال‌کننده
27.4هزار عکس
3.8هزار ویدیو
13 فایل
تنها گروه جهادی تخصص محور با حضور بانوان کنشگر اجتماعی در کشور..... @ciahkale ... ادمینمون هستن - ناشناسمون https://daigo.ir/secret/1326155415. . .
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خالق آنکه ناجی دختران شد، پیش از اینکه مبعوث شود به نجات انسان 🔹اثر تازه حسن روح‌الامین به مناسبت مبعث رسول مهربانی (ص)💕 ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ان‌شاالله عاقبت بخیر باشید... 💕 ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 قصه شب👇👇👇👇👇👇👇
🌹یادت باشه 🍃بخش اول زندگی نامه 🍃فصل ششم دیوانه گشته ایم مجنون و خسته ایم 🍃برگ پنجاه و هفتم خلاصه همه سرویس ادویه را داخل سالاد خالی کرده بود،گفتم :«این چیزایی که گفتی برای رنگ و مزه سالاد قبول اما خیارها و گوجه ها چرا اینطوری شده؟چرا این همه‌ وا رفتن؟»،خودش روبه مظلومیت زد و گفت:«جونم برات بگه که بعدش رفتم سراغ آبلیمو و آبغوره از دستم در رفت آن قدر زیاد ریختم که خیارو گوجه توی آبلیمو و آبغوره گم شد،وقتی دیدم این طوری شده همه سالاد رو ریختم داخل آبکش ،دوسه بار کامل شستم،این که الان می بینی به زردی می زنه خیلی کم شده،دیگه الان بی خطره!»،کاری کرده بود که خودش هم تمایلی به خوردن این سالاد نداشت،منی که سالاد شیرازی خیلی دوست داشتم تا مدتها نمی توانستم هیچ سالادی بخورم!. اواخر بهار ۹۳ اولین سالی بود که دور از خانواده ماه رمضان را تجربه می کردیم،ماه رمضان ها بیشتر بیدار می ماندیم به جای خواب گاهی تاساعت دو شب کتاب دستمان بود وباهم صحبت می کردیم،سحر اولین روز ماه مبارک حمید کتاب«منتهی الآمال» را ازبین کتاب هایی که داشتیم انتخاب کرد،ازهمان روز اول شروع کردیم به خواندن این کتاب که درباره زندگی چهارده معصوم بود،هر روز داستان ها وسیره زندگی یکی از ائمه را می خواندیم،روز چهاردهم کتاب را با خواندن زندگی امام زمان (عج) تمام کردیم ،این کتاب که تمام شدحمید از کتابخانه محل کارشان سی کتاب با حجم کم آورد،قرار گذاشتیم هرکدام کتابی را که خواندیم خلاصه اش را برای دیگری تعریف کند،بیشتر یه کتاب های اعتقادی علاقه داشت،دوست داشت اگر جایی مثل حلقه های دوستان یا هیئتی بحثی می شد با اطلاعات به روز پاسخ بدهد. ایام ماه رمضان حمید تاساعت دو ونیم سرکار بود بعد که می آمد یکی دو ساعتی می خوابید.روز های زوج بعد از استراحت می رفت باشگاه،روزهایی هم که خانه بودبا هم کتاب می خواندیم نظر می دادیم وبحث می کردیم،گاهی بحث هایمان چالشی می شد،همیشه موافق نظر هم نبودیم درباره همه چیز صحبت می کردیم از مسائل روز گرفته تابحث های اعتقادی،بعداز خوردن افطار هم کتاب می خواندیم بعضی از اوقات کتاب هایی را می خواندکه لغات خیلی سنگینی داشت،از این طور کتاب ها لذت می برد،اگر لغتی هم بود که معنایش را نمی دانست می رفت دنبال لغت نامه. درحال خواندن یکی از همین کتاب های ثقیل بود که من داخل آشپزخانه مشغول آماده کردن سحری بودم،وقتی دید درگیر آشپزی هستم شروع کرد با صدای بلند خواند تا من هم در جریان مطالب کتاب باشم،یکی دوصفحه که خواندبه حمید گفتم:«زحمت نکش عزیزم،ازچیزی‌ که خواندی دو کلمه هم نفهمیدم،چون همش لغاتی داره که معناشو متوجه نمی شم»،جواب داد:«همین که متوجه نمیشیم قشنگه،چون باعث میشه بریم دنبال معنای کلمات،این طور کتاب ها علاوه بر محتوا و اطلاعاتی که به آدم اضافه می کنن،باعث میشه دامنه لغاتمون بیشتر بشه». تقریبأبیشتر خوراک حمید در ماه رمضان هندوانه بود،نصف یک هندوانه را موقع افطار می خورد نصف دیگرش را موقع سحر،برای همین خیلی هندوانه می خرید،روز دوازدهم ماه رمضان بود،در خانه را که برایش بازکردم وبه استقبالش رفتم دوتا هندوانه زیر بغلش بود،سلام داد و از کنارم رد شد،رفت سمت آشپزخانه،خواستم در را ببندم که گفت :« صبر کن هنوز مونده!». دوباره رفت بیرون باز با دوتا هندوانه دیگر آمد،هاج و واج مانده بودم که چه خبر است،چند باری این کار تکرارشد، نه یکی،نه دوتا،بیشتر از ده تا هندوانه خریده بود،با تعجب گفتم:« حمید اینهمه هندوانه میخوایم چکار؟رفتی سر جالیز هرچی تونستی بار زدی؟»،خندید و گفت:« هندوانه که خراب نمیشه می ریزیم کف آشپزخونه،یکی یکی می ذاریم توی یخچال هر وقت خنک شد می خوریم». آشپزخانه ما کوچک بود،پخت و پز که می کردم محیط آشپزخانه سریع گرم می شد،چند روزی از خرید هندوانه ها گذشته بود که دیدم بوی عجیبی از این هندوانه ها می آید،اول فکرکردم چون تعدادشان زیاد است این طوری بویشان داخل خانه می پیچد،بعد از چند روز متوجه شدم که هندوانه ها از زیر کپک زده اندو خراب شده اند،تا چند ماه بوی هندوانه می آمد حالم بد می شد و دلم پیچ می خورد حمید هم رعایت می کرد و با همه علاقه ای که داشت تا مدت ها سمت هندوانه نرفت!🍂 ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫شب زیباتون ✨متبرک به 💫گرمی نگاه خـدا 💫شبتون بخیر ✨در پناه خدای مهربان ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
7.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣ عاشقان عیدتان مبارک باد عید بر عاشقان مبارک باد.....💕 ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz