هیچ کس این را نگفته،
ولی انگار همهی آنان که دست و پا میزنند در این دستگاه بمانند، فقط برای اینکه باشند در معیّت امامشان..، این حقیقت را میدانند که؛
اربعین، لحظهی تحویلِ سالِ جهادی است!
انگار میآید تا شبیه بهار، تو را نو کند،
و تمام قدرت را یکجا در تو جاری سازد،
و تو برای یکسال غیرت و خستگی و دویدن، آماده شوی!
شما هم این حال را لمس کردهاید؟
یکی حیران مدام مقابل را می نگرد و بعد آستینش را به صورتش می کشد و این را تا شب هزار بار دیگر تکرار می کند. یکی قرآن به دست ، بلند بلند می خواند؛ صداها همه گم اند، از بس همهمه است
چقدر معلول، بی پا، شل، علیل و ناتوان می بینی که خود را می کشند تا نکند نرسند فردا... و بعضی شان یک ماهی زودتر راه می افتند!
کاش میشد امسال در شلوغیهای مشایه صدایت را بشنوم...
یا صاحب الزمان! اینجا همه چیز برای آمدنتان مهیّاست. همه پای رکابیم و گوش به فرمان. مردان و زنان این سرزمین نگاهشان به شماست تا کِی قیام کنید و فرمان جهاد دهید. آن وقت، برچشم به هم زدنی خود را برسانند و یاریتان کنند.
کجایید آقا؟ کجایی که امروز قلب جهان به شوق ظهور شما تندتر میزند و حسرت دیدار شما، خواب را از چشم منتظرانتان ربوده.
پس بیایید! بیایید و چشممان را به ظهورتان روشن کنید. بیایید که این وعدهٔ الهی تنها با آمدن شما محقق خواهد شد:
«یَملَأُ اللهُ بِهِ الاَرضَ قِسطاً وَ عَدلاً کَما مُلِئَت ظُلماً و جَوراً» إن شاءالله...
و میزبان خوشگل کوچولویی از زوار #اربعین پذیرایی می کرد...
صدای موکب داری که با لهجه عراقی مردم را برای پذیرایی دعوت میکند، کودکان و زنانی که پرچم بدست توی راهند، کوله بارهای سفری که هرکدامشان با عکس و نوشته حرف های زیادی برای گفتن دارند، همگی دست به دست هم دادند و قصد جانت را کردند یا که نه!شاید سنگ صبورت شدند و دارند با دل سوخته ات، همدردی میکنند. برای جاماندگان این صحنه ها، جگر سوز است و برای آنها که حرم ندیدند حسرت است و صد من آه که دامن اسمان را میگیرد.