دوباره آب و تشنگی، دوباره آب
نگاه من ز دیدن تلالو اش شکسته باز
پر از صدای العطش، پر از کبوتران طف
دوباره پر سرودن نگاه دل شکسته ها ست
دوباره آب
صدای کودکانه ای ز دور دست،
چقدر این صدا پر از شکایت است.
و جان من پر از صدای هق هق جوانه ها
صدای بیکرانه ای درون جان من رهاست
دوباره آب، دوباره یک پیاله آب،
بیا بنوش کودکم
بیا بنوش
بیا که باز هم نوازشت کنم
دوباره باز تشنگی، دوباره آب
دوباره باز تشنه ام
دو دست خویش را پر از پیاله کرده ام
پیاله ها پر از نگاه
نگاه دلشکسته ای درون آب مانده است
پر از لبان تشنه است
تو ای ترانه ی وفا
تو ای پر از سرودن عطش بیا،
بیا ز دست من بنوش
بیا بنوش
ز من بگیر یک دم این بهانه های گریه را
پر از صدای کودکان تشنه ام
دوباره باز تشنه گی
دوباره باز…
eitaa.com/banoyealam
بیایید که سفرهها پهن است و شعله گازها روشن است و دیگها آماده است... و دیوانهای پذیرایی ما باز است...
eitaa.com/banoyealam
به نظرم عشق به حسین و اهل بیت کودک و جوان و پیر نمی شناسند، همه یک هدف دارند و آن، دیدار اباعبدالله الحسین علیه السلام است.
eitaa.com/banoyealam
اینجا انگارهمه دل در گرو حسین دارند، بزرگ و کوچک هم ندارد اینجاست که بی اختیار به یاد این بیت شعر می افتی که می گوید: این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست/ این چه شمعی است که جان ها همه پروانه اوست
eitaa.com/banoyealam
در این روزها، سنی و مسیحی و یهودی هم در جمع عاشقان حسین و نهضت آزادگی اش دیده می شوند که با پای پیاده می خواهند به نوعی عرض ارادت کنند.
eitaa.com/banoyealam
اما یکی از جذاب ترین و زیباترین صحنه هایی که از ارادت مردم عراق نسبت به زائران می بینی، ماساژ دادن بدن خسته زائران است. بدون اینکه خود از آنها بخواهی مانند یک پرستار با تو رفتار می کنند و خستگی را از پاهای خسته ات می زدایند. چقدر محترم شده ای؛ چقدر زائر حسین بودن تو را بالا برده است؛ همه می خواهند به تو خدمتی برسانند. زائر که باشی شرمنده می شوی از این همه محبت و می مانی از آنچه دارد در این نقطه از عالم رخ می دهد
eitaa.com/banoyealam
هر کس به نوبه خود سهمی از این سفره عرض ارادت به آقا اباعبدالله بر می دارد و نامش را در صف عشاق حسین(ع) ثبت می کند.
eitaa.com/banoyealam
به لب رسیده جانم ...
زبان حال همۀ جاماندههای اربعین امسال
eitaa.com/banoyealam
و من هر بار که چشمانم را میبندم موکبهای در مسیر طریق را میبینم که خادمانش تا زوار ایرانی می بینند دست و پا شکسته به فارسی خوش آمد می گویند و دلشان میخواهد تورا مهمان کنند و هرچه دارند را برایت بیاورند و تو مات این مهمان نوازی شوی، که در هیچ جای دنیا نشانی از آن نیست و نخواهد بود جز در طریق الحسین
eitaa.com/banoyealam
یکی حیران مدام مقابل را می نگرد و بعد آستینش را به صورتش می کشد و این را تا شب هزار بار دیگر تکرار می کند. یکی قرآن به دست ، بلند بلند می خواند؛ صداها همه گم اند، از بس همهمه است
چقدر معلول، بی پا، شل، علیل و ناتوان می بینی که خود را می کشند تا نکند نرسند فردا... و بعضی شان یک ماهی زودتر راه می افتند!
eitaa.com/banoyealam