على بر جاى تازيانه ها... اشك...!
اى كوه حلم! آنجا كه نام صبر به سرخى گراييد تو استوار بودى! چرا در غسل زهرايت به زانو در آمدى؟ مى دانم!آنچه ديدى گذشته هاى تلخ سه ماهه را پيش چشمانت آورد، و ماجراى پشت درِ خانه را تازه كرد.
چه كسى مى تواند تنِ آزرده ى همسر خود را كه اينك در برابرش بى حركت مانده و در اثر تازيانه سياه شده نظاره كند؟
فرموده اى روز قيامت با همين تن نيلى شده از ضرب تازيانه وارد صحراى محشر مى شود. ما را نيز در آن روز كارى هست: با فاطمه و محسنش عليهماالسلام، و با قاتل او و هيزم شكنانش!!
إنّ عليّاً عليه السلام لمّا فرغ من تغسيل فاطمة عليهاالسلام خرج باكياً، فقيل له:ما يبكيك يا أباالحسن؟ من فراق الزهراء عليهاالسلام؟ فقال: «لا، فما يبكيني إلاّ أثر سياط بجسمها اسودّ كأنّه النيل، فهكذا تحشر يوم القيامة و تلقى اللَّه».
مصائب الائمة: ص 127.
آنگاه كه اميرالمؤمنين عليه السلام از غسل حضرت زهرا عليهاالسلام فارغ شد گريان بيرون آمد. پرسيدند: اى اباالحسن، چرا گريه مى كنى؟ آيا از فراق زهراست؟ فرمود: نه، آنچه مرا به گريه درآورده اثر تازيانه ها برَ جسم زهرا عليهاالسلام است كه همچون نيل كبود شده است. روز قيامت نيز چنين محشور مى شود و به ملاقات خدا مى رود.
قال أميرالمؤمنين عليه السلام لعمر: ثم يُؤتى بالنار، و هي النار التي أضر متموها على باب داري لتحرقوني و فاطمة بنت رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله و ابنيَّ الحسن و الحسين و ابنتيَّ زينب و أم كلثوم، حتى تحرقا بها.
الهداية الكبرى: ص 163.
اميرالمؤمنين عليه السلام به عمر فرمود: (در زمان مهدى عليه السلام) همان آتشى را مى آورند كه بر در خانه ام براى سوزاندن من و فاطمه دختر پيامبر و دو پسرم حسن و حسين و دو دخترم زينب و امّ كلثوم برافروختيد؛ و بعد با همان آتش تو و ابوبكر را مى سوزانند.
22.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چکیده ای از فعالیت ایام فاطمیه در روستاهای اطراف مشهد الرضا علیه السلام
#گزارش_تصویری
#شهادت_حضرت_زهرا_سلاماللهعلیها
#رزمایش_خدمت_فاطمی