مقام معظم رهبری :شهادت بالاترین پاداش و مزد جهاد فی سبیل الله است.💔🕊
⚫️برگزاری مراسم عزاداری و گرامیداشت شهدای خدمت، ریاست محترم جمهور و هیئت همراه با مداحی خانم جریره و تبیین مجاهدت های این شهیدان خدمت برای نوجوانه های صالحین پایگاه حضرت رقیه (س) با سخنرانی خانم ادریسی سرگروه محترم همراه با دل نوشته های متربیان برای شهدای خدمت در محل زینبیه شهر حلب
شهرستان ایجرود استان زنجان
مقام معظم رهبری :شهادت بالاترین پاداش و مزد جهاد فی سبیل الله است.💔🕊
⚫️برگزاری مراسم عزاداری و گرامیداشت شهدای خدمت، ریاست محترم جمهور و هیئت همراه با قرائت قرآن و مداحی و تبیین مجاهدت های این شهیدان خدمت و گرامی داشت سالروز سوم خرداد ماه باسخنرانی حاج آقا قربانعلی و با حضور خواهران بسیجی پایگاه شهیده مریم نوری مسجد محمد رسول الله روستای ارکوئین
شهرستان ایجرود استان زنجان
شهادت راه مردان خداست
آذین بندی عزای شهدای خدمت در اداره کل تبلیغات اسلامی ارومیه
#مجاهد_راه_پیشرفت
#مجاهد_بعدی_ماییم
وارد دانشگاه تهران که شدم مردم بغض داشتند و خیلیها هم گریه میکردند.
جمعیت زیادی اومده بودند. همه مشکی پوش شهدا بودند. به هر طرف نگاه میکردی همه را عزادار میدیدی.
لحظه به لحظه صدای صلوات بود و نوحه. عدهای نوحه میخواندند و عده ای برای آن گریه میکردند.
هر لحظه که اسمی از شهدا میآمد بغض ها تبدیل به گریه میشد. گریهها بلندتر از قبل در فضای دانشگاه میپیچید.
همه برای بیعت آمده بودند. با چشمانی پر از گریه و با دلی پر از ناراحتی.
مائده محمدی از زنجان
پنجشنبه ۰۳/۰۳/۰۳ |#تهران
روایتی از تشییع شهدا در تهران
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#مثل_رجایی
#شهید_خدمت
🚩 به #حسینیه_هنر_زنجان بپیوندید
➕@hoseinieh_honar_zanjan
خدافظی سختی بود...
هوا گرم بود و جمعیت رفته رفته بیشتر میشد. به هرکسی که نگاه میکردم چشمهایشان گریان بود و گاهی شانههایشان میلرزید. یک روضه کافی بود تا گریههایشان بلندتر شود.
یک خانمی در حالی که گریه میکرد، با صدای بلند میگفت: «بلندشو علمدار... بلندشو، قدر تو را ندانستیم، بلندشو...»
با حرفهایش حزنم بیشتر شد و بهم ریختم. صدای هق هقِ مردم بلندتر شد.
هر گوشهای که نگاه میکردی کسی با شهدا زمزمهای داشت.
یکی میگفت: «سلام ما را برسان به امام رضا... »
یکی میگفت: «بعد از تو عاقبت ما چه میشود؟»
یکی با صدای بلند گریه میکرد و بر سر زنان میگفت: «امام زمان ظهور کن آقا... آقای رئیسی واسطهی ما باش برای ظهورش»
با شنیدن این حرفها داغ دلم بیشتر و سنگینتر میشد.
خدافظی سختی بود...
مائده محمدی از زنجان
پنجشنبه ۰۳/۰۳/۰۳ |#تهران
روایتی از تشییع شهدا در تهران
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#مثل_رجایی
#شهید_خدمت
🚩 به #حسینیه_هنر_زنجان بپیوندید
➕@hoseinieh_honar_zanjan
سلام رئیس جمهور
من شما را دوست دارم
توی خانه داشتیم تلویزیون نگاه میکردیم. خیلی ناراحت بودیم و از شهادت رئیس جمهور حرف میزدیم.
دخترم محیا آخرین روز مدرسهاش دو تا بادکنک گرفته بود. بیرون از خانه داشت با آنها بازی میکرد. یکدفعه با بغض آمد و گفت: «من بادکنکم را فرستادم آسمان» گفتیم: چرا این کار را کردی؟ بازی میکردی باهاش! گفت: «به خاطر رئیس جمهور...»
سریع رفت توی اتاق و روی برچسب یک چیزی نوشت و آورد چسباند روی آن یکی بادکنک. آن را برد بیرون و پروازش داد به آسمان. با صدای بلند داد زد: «دوسِت دارم»
مادرِ محیا از زنجان
پنجشنبه ۰۳/۰۳/۰۳ |#زنجان
ارادت جمهور به رئیس جمهور
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهید_آیت_الله_رئیسی
🚩 به #حسینیه_هنر_زنجان بپیوندید
➕@hoseinieh_honar_zanjan
پیرمردی کنار تندیس پدر ملیله زنجان نشسته بود. در همین حین مداح به مردم گفت: «دستها را ببرید بالا و ذکر یازهرا یازهرا را بگویید»
برایم عجیب بود که پیرمرد در همان حال دستش را بالا برد و ذکر را تکرار کرد. مردم دستهای او را نمیدیدند و حتی صدایش را نمیشنیدند اما او به خوبی میدانست شهدا دستهایش را میبینند و صدایش را نیز میشنوند.
تیموری
پنجشنبه ۰۳/۰۳/۰۳ |#زنجان
#آیین_تشییع_شهید_خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهید_بهروز_قدیمی
🚩 به #حسینیه_هنر_زنجان بپیوندید
➕@hoseinieh_honar_zanjan
نوشتههایشان نظرم را جلب کرد. کنارشان رفتم و دیدم از دختران هیئت ثارالله هستند. تا رسیدم، فاطمه گفت: «تصمیم گرفتیم که اقدامات آقای رئیسی را به مردم بگوییم. علاوه بر این نوشتهها، یک لیستی از اقدامات ایشان را در برگه آ۵ چاپ کردیم و بین مردم پخش کردیم.»
تیموری
پنجشنبه ۰۳/۰۳/۰۳ |#زنجان
آیین تشییع شهید بهروز قدیمی
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#مثل_رجایی
#شهید_خدمت
🚩 به #حسینیه_هنر_زنجان بپیوندید
➕@hoseinieh_honar_zanjan
هیچ کس نمیدانست توی قلب کناریش چی می گذرد. همۀ قیافهها ناراحت و چشمها اشکی بود.
حاج مهدی که شروع به خواندن کرد، بغضها ترکید. هرکس به حال خودش عزاداری میکرد و با شهدا بیعت میکرد.
مائده محمدی
پنجشنبه ۰۳/۰۳/۰۳ |#زنجان
#آیین_تشییع_شهید_خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهید_بهروز_قدیمی
🚩 به #حسینیه_هنر_زنجان بپیوندید
➕@hoseinieh_honar_zanjan
میدان انقلاب بودم، برای تشییع پیکر شهید قدیمی. پسری با لباس پلیس توجهم را جلب کرد.
مادرش را دیدم که بغض کرده و سعی دارد پیکر شهید را به پسرش نشان بدهد.
پسرش ازش پرسید: «داری گریه میکنی مامان؟!»
مادرش چیزی نگفت. نزدیک شدم و پرسیدم: شما چه طور خبر سقوط بالگرد را شنیدید؟
اشک توی چشمهایش حلقه زد و همینطور از روی گونههایش سرازیر میشد.
گفت: «از تلویزیون شنیدیم. شب رفتیم مسجد با مادر و خواهرم دعا کردیم تا سالم پیدا بشه. تا صبح نخوابیدم، تا اینکه سرکار خبر شهادت را شنیدم. حالم بد شد.
تنها رئیس جمهوری بود که به درد مردم میرسید و پشت میز نشین نبود. بعد از مدتها همچین رئیس جمهوری داشتیم.
موقع انتخابات مامانم روضه حضرت علی اکبر گرفته بود به نیت انتخاب شدن ایشان... .
مثل علی اکبر هم شهید شدند.
زهرا ابراهیمی
پنجشنبه ۰۳/۰۳/۰۳ |#زنجان
روایتی از آیین تشییع شهدای خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهید_بهروز_قدیمی
#شهید_خدمت
🚩 به #حسینیه_هنر_زنجان بپیوندید
➕@hoseinieh_honar_zanjan
داشتم از پیادهرو میرفتم که یکدفعه چشمم افتاد به یک خانمِ مُسِن که تلاش میکرد روی یک لبهی نازکی بنشیند.
گفتم حاجیه خانم، کمک میخواهید؟
گفت: «پاهایم درد میکند، تازه عمل کردم. نمیتوانم خوب راه بروم.»
گفتم پس چرا آمدید؟ گفت: «دلم طاقت نمیآورد آخر. از وقتی خبر شهادتشان را شنیدم ۳ روزه دارم گریه میکنم.
۴۲ ساله بچه منم رفته نیامده. منم مادر شهیدم.»
مادر شهید رحیم مکی
زهرا ابراهیمی
پنجشنبه ۰۳/۰۳/۰۳ |#زنجان
روایتی از آیین تشییع شهدای خدمت
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#شهید_بهروز_قدیمی
#شهید_خدمت
🚩 به #حسینیه_هنر_زنجان بپیوندید
➕@hoseinieh_honar_zanjan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هماکنون یادبود شهادت رئیس جمهور و همراهان ایشان در مجمتع پرنیان پونک زنجان
هئیت کریم اهل بیت
امور بانوان اداره کل تبلیغات اسلامی استان زنجان