صدای مادرم همواره در ذهن است
صدای مادری دلواپس فرزند: ای فرزند! اگر داری برادر- خواهرت را می بری در کوچه و بازار محکم دست او را در میان دست بگذاری مبادا آشنایی را ببیند بی هوا از تو جدا گردد به سمت حادثه ...
آری همیشه فکر می کردم چرا از ذهن من این توصیه از او فراموشم نشد تا که شبی در مقتل ابن مقرم دست طفلی را میان دست های مهربان عمه اش دیدم. به روی تل کنار کودک و عمه زدم زانو چه دیدم قتلگاهی را، سپاهی را و شاهی را، حسین بن علی در گودی گودال افتاده دورش نیزه و شمشیر افتاده. یکی تیری به روی تیر می زد دیگری شمشیر جای ضربه ی شمشیر و یک نامرد با نیزه به پهلو دیگری با سنگ بر روی و ... توان عمه زینب، عمه ی سادات، کوه صبر از دیدن این صحنه از کف رفت و از کف رفت عبدالله.
رها شد از کفِ عمه به سمت حادثه- سمت عموی خود- عمو تنها نه او را این عمو مثل پدر بوده یتیم مجتبی خود را در آغوش حسین افکند و هی فریاد می زد بر سر دشمن"نزن دیگر عموی مهربانم را و جانم را ببین که عمه ام بالای تل جان داد."
بمیرم طفل معصوم حسن می دید مردی آمده بالاسر ارباب ما شمشیر را آورده بالا تا بکوبد ضربه ای بر پیکرش، فریاد زد عبدالله : ای ابن خبیثه! از چه داری می کُشی آخر عمویم را؟ بمیرم دست های کوچک خود را سپر چون کرد شمشیر آمد و از تن جدا شد دست عبدالله و ناله از غریب مجتبی برخواست یاعَمّاه و اُمّاه و یااُمّاه یعنی فاطمه! مادر! ببین دست مرا هم مثل دست تو ...
امان از روضه های دست
دستی بسته ی کینه و دست همسری مجروح دستِ تازیانه، دردمند بازو و سینه و دست دیگری در علقمه شرمنده ی قولی که داده بر سکینه
امان از روضه های دست
همواره صدای مادرم در ذهن خواهد ماند: ای فرزند! مبادا طفل از دستت رها گردد به سمت حادثه از تو جدا گردد.
رقیّه... ای رقیّه... ای رقیّه...
📢 حاج مهدی رسولی
🔶 صدای مادرم همواره در ذهن است...
شب پنجم محرم ۱۴۴۱
#حاج_مهـدی_رسـولـی
#روضه
#شب_پنجم
#محرم۹۹
@bar_bale_booriya
صوت⬇️⬇️⬇️
ستاره ها ، شبیه ماه، یه حال دیگه دارن این شب ها
ما رو ببین مثه زمین ، توی تلاطم غمت آقا
دلای ما تو این هوا ، هواییه برای کربلا
زیر سقف آسمون برات گریه می کنیم حسین
ما با خونوادمون ، برات گریه می کنیم حسین
خدا نگیره از ما شمارو
نگیره از ما این صفا رو
نگیره از ما اربعینه ،کربلارو
ای شهید تشنه لب عزیز فاطمه
..............
قسم به آب ، قسم به باد، قسم به خاکه سرزمین تو
قسم به شعر محتشم، به روضه های آتشین تو
قسم به شب، قسم به روز، توی مسیر سرزمین تو
زیر سقف آسمون، برات گریه میکنیم حسین
هر نژاد و هر زبون، برات گریه میکنیم حسین
خدا چیکار کنیم درد و داغ و
چیکار کنیم عذاب فراق و
خدا چیکار کنیم گریه های، اشتیاق و
ای شهید تشنه لب عزیز فاطمه
.........................
قسم به عشق،قسم به یار، قسم به پرچمای روی بام
قسم به آه ، قسم به اشک، قسم به گریه های صبح و شام
قسم به فجر، قسم به عصر،قسم به حال غربت آقام
زیر سقف آسمون برات گریه می کنیم حسین
روز و شب تو خونمون، برات گریه میکنیم حسین
خدا نیاره ما بی تو باشیم
نیاره روزی از تو جدا شیم
نیاره روزی که حتی دور از کربلا شیم
ای شهید تشنه لب عزیز فاطمه
📢 حاج مهدی رسولی
🔶 ای شهید تشنه لب عزیز فاطمه...
شب پنجم محرم ۱۴۴۱
#حاج_مهـدی_رسـولـی
#زمینه
#شب_پنجم
#محرم۹۹
@bar_bale_booriya
صوت⬇️⬇️⬇️
زینب زینب آدون مین دورتوز ایلدی انقلاب ایلر
زینب زینب بنای ظلمو الاندا خراب ایلر
زينب زینب بو پرچم گورنه تبلیغ حجاب ایلر
دم مسیحایی وروپ شیعه نو احیا الدون
صفحه ی تاریخ یازوپ سن نجه غوغا الدون
کرببلا فاطمه سی شامیده اولدو مرتضی
خطبه ی قررا ایلسن یزیدی رسوا الدون
جسم دین جان اولدون ثارالله قان اولدون
گوردون شام اولوپ خیبر سن خیبر ییخان اولدون
لبیک یا زینب لبیک یا زینب
...........................
زینب زینب غضب لن سن زمینو آسمان گورخار
سنی گورسه الاندا شامیلر گورخار
زینب زینب آدون گلسه یزیدان زمان گورخار
خنجر شمره ال آتان رشته هر ظلمو قیرار
مینلر امان نامه گله مین یول او نامه نی جیرار
مین نچه ایل گچیپ گدوپ مین نچه ایلده گر گده
ایستسه زینب گنده تخت یزیدی سیندیرار
شاه عالمین اولمز نور نیرین اولمز ظلمتلی یزید اوله
عزتلی حسین اولمز
لبیک یا زینب لبیک یا زینب
...........................
زینب زینب بو ظلمتده ایشیخ گون تک مشخصن
زینب زینب خانم زهرا کیمی سنده مقدس سن
ولایتین دالینداسن فاطمه مثلی دورموشان
پوزوپ یزیدی مجلسین حسینه روضه گورموشان
جبهه د عباس علی ماردی یخدی توپراقا
شامیده سن گدوپ ولی سیلی یزیده ویرموشان
دنیایه علم وردون اولماز لاری اولدوردون
حسينین گوزل آدون سن دنیایه دولدوردون
📢 حاج مهدی رسولی
🔶 زینب زینب....
شب پنجم محرم ۱۴۴۱
#حاج_مهـدی_رسـولـی
#واحد_ترکی
#شب_پنجم
#محرم۹۹
@bar_bale_booriya
صوت⬇️⬇️⬇️
تا کوی توست دست به گوهر نمی زنم
تا کوی توست سوی جنان پر نمی زنم
من باد نیستم که زنم سر به هر دری
جز بر در سرای شما سر نمی زنم
درهای آستان تو یک لحظه بسته نیست
جایی که در گشوده بود در نمی زنم
حتی اگر که بسته شود در به روی من
جایی نمی روم در دیگر نمی زنم
مادر مرا به مهر و ولای تو شیر داد
من پشت پا به فطرت مادر نمی زنم
تا از گلاب ذکر نشویم دهان خویش
بوسه بر این مزار مطهر نمی زنم
گر باز شد به روی تو میثم هزار در
برگو دری به جز در میثم نمی زنم
شاعر : استاد غلامرضا سازگار
📢 حاج مهدی رسولی
🔶 تا کوی توست دست به گوهر نمی زنم...
شب ششم محرم ۱۴۴۱
#حاج_مهـدی_رسـولـی
#روضه
#شب_ششم
#محرم۹۹
@bar_bale_booriya
صوت⬇️⬇️⬇️
چه خوب، مرگ خریدار زندگانی توست
حیات طیبه تصویر نوجوانی توست
چه قد کشیده درون تو شوق رزم ای ماه
که هست قامت جوشن برای تو کوتاه
به پای شوق تو پای رکاب هم نرسید
کسی شبیه تو دست از جوانیاش نکشید
لبت به تلخی دنیا حلاوت افزوده
که شهد، شاهد شیرینزبانیات بوده
چقدر از نفست دشت عطرآگین شد
چقدر از سخنت کام شهد شیرین شد...
تمام حُسنِ حَسنزاد خویش را بردار
برو به جمع شهیدان «اولئکَ اَلاَبرار»
برو به بحر رجز بین دشت طوفان کن
به موج عشق بزن، مرگ را هراسان کن
رجز بخوان که شود زنده کوفۀ اموات
که گوش هلهلهها کر شود از این آیات
برای عقل مگر نقشی از جنون بکشی
برو که معرکه را هم به خاک و خون بکشی
برو به کوری چشمان مست هلهلهها
بدوز چشم خودت را به تیر حرملهها
بگو به تیغ که از فرق ماه ما پیداست!
که فرق آل علی با بنیامیه کجاست!
که ننگ نام کجا، عزت قیام کجا!؟
حسینِ صبح کجا و یزیدِ شام کجا!؟...
بگو حسین ندارد دمی سر سازش
به پا نکرده در این دشت خیمۀ خواهش...
برو که رفتن تو ماندگار خواهد شد
پس از تو لشکر دشمن غبار خواهد شد
گرفتهاند فقط نیزهها تو را در بر
حسین میچکد از پیکر تو سرتاسر
چقدر کام زمین تشنۀ شهادت توست
تو میروی و دلم کشتۀ حکایت توست...
شاعر : جعفر عباسی
📢 حاج مهدی رسولی
🔶 چه خوب مرگ خرسدار زندگانی توست...
شب ششم محرم ۱۴۴۱
#حاج_مهـدی_رسـولـی
#روضه
#شب_ششم
#محرم۹۹
@bar_bale_booriya
صوت⬇️⬇️⬇️
رسیدم من كنار تو تا كه از مركب افتادی
یجوری تو صدام كردی كه گفتم دیگه جون دادی
بگو كه جای دست كی نشسته روی این گونه
عموجونم نقابت كو؟ چرا موهات پریشونه
عجب رویی عجب مویی
كی زلفت كشید قاسم
چه پهلویی كدوم نیزه
نفسهاتو برید قاسم
چه زخمایی كدوم مركب
روی جسمت دوید قاسم
.........................
داری جون میكنی پیشم برات راه نفس تنگه
چی كار كردن باهات قاسم لای زخمات پر از سنگه
نمیتونه دیگه پاشه تنی كه نیمه جون باشه
با این زخما توی سینت محاله استخون باشه
عزیز من داره كم كم
نفسهات بیصدا میشه
چجوری این همه نیزه
روی جسم تو جا میشه
میبینم كه همه اعضات
داره از هم جدا میشه
شاعر : محمد رسولی
📢 حاج مهدی رسولی
🔶 رسیدم من کنار تو...
شب ششم محرم ۱۴۴۱
#حاج_مهـدی_رسـولـی
#روضه
#شب_ششم
#محرم۹۹
@bar_bale_booriya
صوت⬇️⬇️⬇️
به تو دل خوش کردم، به تو که آقایی
دلمو آوردم،یه دل زهرایی
خوبه حال و روزگارم
پیش پات که سر بزارم
همه زندگیمو از دست سخاوت تو دارم
دردامو واست آوردم
خودمو به تو سپردم
نمک عشق حسینو سر سفره ی تو خوردم
دلم با مادرت ، امشب میگه حسن
حسین میگه حسن، زینب میگه حسن
(حسن آقا۴)
........................
غم نداره هرکس به غمت دل داده
هر کی شد گریونت، تو قیامت شاده
مادرم نذریتو هم زد
سرنوشتمو رقم زد
پدرم تو گوشم از بچگی از لطف تو دم زد
تو امید آخرینم
با محبتت عجینم
این شبا خواب زیارته ضریحتو میبینم
غریب فاطمه ، این دل حرمته
چشای تر من، دریای غمته
دلم با مادرت ، امشب میگه حسن
حسین میگه حسن، زینب میگه حسن
(حسن آقا۴)
........................
کرمت عزت داد به من ناقابل
تو شدی مولا و همه عالم سائل
میخوام آدم تو باشم
مرهم غم تو باشم
تا خدا خداس فقط به زیر پرچم تو باشم
همه اعتبارم از تو
دل بی قرارم از تو
به امام حسین قسم محرما رو دارم از تو
بازم به نوکرت آقا بها بده
یا جونمو بگیر یا کربلا بده
دلم با مادرت ، امشب میگه حسن
حسین میگه حسن، زینب میگه حسن
(حسن آقا۴)
📢 حاج مهدی رسولی
🔶 به تو دل خوش کردم...
شب ششم محرم ۱۴۴۱
#حاج_مهـدی_رسـولـی
#شور
#شب_ششم
#محرم۹۹
@bar_bale_booriya
صوت⬇️⬇️⬇️
نبار بارون که من بارونم امشب
پریشونم ، پریشون خونم امشب
بیا آقا بیا دورت بگردم
به دنبالِ تو سرگردونم امشب
تو این روضه گرفته ریشم آقا
بیا اینجا کمی اَبریشَم آقا
یکم از تشنگی تو سهم من کن
بخون روضه بزن آتیشم اقا
بزار از درد تنهایی بخونم
از این صبر و شکیبایی بخونم
گمونم پیش گهواره نشستی
بزار امشب که لالایی بخونم
اگه عباس هم بازوش زمین خورد
اگه باضربهای اَبروش زمین خورد
اینا سخته ولی نه سختر از این
که آقام رو زد اما روش زمین خورد
📢 حاج مهدی رسولی
🔶 نبار بارون گه من بارونم امشب...
شب هفتم محرم ۱۴۴۱
#حاج_مهـدی_رسـولـی
#روضه
#شب_هفتم
#محرم۹۹
@bar_bale_booriya
صوت⬇️⬇️⬇️
لحظههاىاذانمغرببود
تازهباریدهبودبارانهم
داشتازمسجدمحلهمان
پخشمىشدصداىقرآنهم
مسجدىهابراىافطارى
گاهنانوپنیرمىدادند
ولىآنروزازقضادیدم
دمافطارشیرمىدادند
یادمآمد دم بساطشیر
پرچمىبودونقشآناینبود
)جانعالمفداىطفلرباب(
اینعبارتچقدرسنگینبود!
درمیانشلوغىمسجد
یکنفرمثلیکگداآمد
ناگهانلحظهاىبهچشممن
زنهمسایهآشناآمد
بینآنروزهدارهاآنروز
دیدماوراشبیهبیگانه
دیدمشکهمیاندستانش
کاسهاىشیرمىبردخانه
اندکىمىشناختماورا
خانمسادهوملیحىبود
ولىاینجاچهمیکنداخر؟
زنهمسایهکهمسیحىبود!
طاقتمطاقشد،پىاشرفتم
گفتماینجاچهمىکنیدشما؟
گفتماینشیرنذرىماهاست
گفت:مىدانم،التماسدعا!
تاکهچشمشبهچشممنافتاد
زودبالا گرفتشیوناو
گفتدرخانهکودکىدارم
ناتوانمبهشیردادناو
متوسلشدمبهاینبىبى
شکندارمدمىبهباورخود
گفتاخر شنیدهامکهرباب
مثلمنشدخجلزاصغرخود
آسمانچرخخورددورسرم
بعدازانهرچهگفتنشنیدم
درکناربساطشیرآنروز
طفلىوگاهوارهاىدیدم
گفتماینخانماهلاحساناست
چونکرامتشدهستعادتاو
زنهمسایهرفت،گرچهنرفت
دمىازیادمنخجالتاو
خانمىچونعروسزهرانیست
مطمئنباش!جستجوکردم
منکهحاجترواشدمبىشک
هرزمانشیرنذراوکردم
📢 حاج مهدی رسولی
🔶 لحظه های اذان مغرب بود...
شب هفتم محرم ۱۴۴۱
#حاج_مهـدی_رسـولـی
#روضه
#شب_هفتم
#محرم۹۹
@bar_bale_booriya
صوت⬇️⬇️⬇️
گل قوجاقیمه یات یورولموشان سینم اوسته راحت اوغول علی
نیمه باغلانان گوزلرین یوموب ایله استراحت اوغول علی
گه بوخیمه ده گه اوخیمه ده ال به ال دولاندیردیلار سنی
عمه وین قوجاقینده یوخلادین اوخ آتوب اویاندیردیلار سنی
یوللادیم گیدن سو ایچن گلن قانیوه بویاندیردیلار سنی
سو یرینه تیر بلا ویروب شربت شهادت اوغول علی
دیل آچوب دینن قلبیوه طرف
بو اوخی فلک سیخسین اوخ آتان!
گور نجه آنامین کولی چیخیر، اوت دوتوب کولون چیخسین اوخ آتان!
خسته جان ربابین دلینده کی ناله لر ایوین یخسین اوخ آتان!
بیر ائلین ایوین بیر نفر یخوب بو نجه عداوت اوغول علی
آتش فنا پیشه حکمی وار خیمه گاهون اوضاعی غنچیه
اوچ گجه گونوز من باخاباخا قالدی لبلرین سو دیه دیه
حرمله سنه ایلدی جفا مندن سن ربابیدن کوسموشن نیه
من که آلتی آی ائتمیشم سنه صادقانه خدمت اوغول علی
غنچه تشنه اولسا فرشته لر تز توکلله باران بوغازینه
چشمه چشمه سو وقفه سیز اوغول بذل ایدئلله سوزان بوغازینه
هاردا سود امر ایستینده سو اوخ ویراللا عطشان بوغازینه
کیم قویار گل نوشکفته نی یاندیرا حرارت اوغول علی
گرچه کربلاده بلالره سن بلی دئدون من بلی دئدیم
ظالمه دییدون نه سن اوخ آت، چاره یوخ نه من اخذ آب ائدیم
حرمله عذابون شدید اولا سو که ویرمیرن قوی چیخیم گئدیم
بو نجه اوشاقه سو وئرمدی بو نجه سقایت اوغول علی
آلتی ای نه شوقیله هر گجه باشین اوسته من ویرمیشم کشیک
بیر ستمگر اوخ سرنوشتیمی سالدی بیر قرا روزیله دئشیک
کیم بئله ائدردی خیال اوغول بیر آنان قالا بیرده بوش بشیک
بیر بشیکده کی نیمه سی یانار وقت قتل و غارت اوغول علی
بیر آنا بالا بوسه لشمگه حسرتم علیجان دوداقیوه
ای ربابی گوزدن آتوب گئدن
خیر چخسون اوغلوم قباقیوه
چوللری دولاننام ایاق یالین
نیزه لر دالیجا سراغیوه
شاهزاده نون آردیجا دوشر چوللره رعیت اوغول علی
آلتی آیدا بو اوچ گون اوچ گجه سالدی جانیمی آیری بیر حالا
آتش خیالونده یانموشام آز قالوبدی مندن کولوم قالا
گوزلرون آخاندا نه چکمیشم بیر خدا بیلور بیرده سن بالا
قتلیمه همان منظره منیم ایلیر کفایت اوغول علی
عمریدن گچور دم نفس نفس سینمه گلور غم قوشا قوشا
حرمله اوخی بیر گلیدی کاش عمریمی ویریدی اوغول باشا
ای آناسینی چوللره سالان گورنجه چیخوبدور الیم بوشا
کربلاده سر گشته یللره اولموشام شباهت اوغول علی
کوفیان سو بابینده گورنجه برطرف ائدوبدی نیازیوی
هاردا ئولموشویدی آنان بالا تیر حرمله چکدی نازیوی
دی گوروم نه اندیدی اوخ مگر غارت ایلیوبدی بوغازیوی
حلقیوین یاراسین گورن دیور بو نجه جراحت اوغول علی
نه واریمدی سو نه واریمدی سود اوخلانان بالا نیلوسن منی
فاطمه آنان گوزلویور یولون ایسلانیبدی اشگیله دامنی
محسنی ویریبدی خدیجه یه
سن گئدن قوجاقه آلا سنی
کارساز افسوس اولمادی منده کی محبت اوغول علی
هر آنا شیرین جان کیمی بالا ایستیر بالانین بالاسینی
باغرینا باسار گوزلرون ئوپر دلرباسینون دلرباسینی
گئت اوغول آنان فاطمه ئوزی باغلاسین بوغازین یاراسینی
ایلیه مگر بئله یاره نی فاطمه طبابت اوغول علی
نه وجود ذی روحه بلکه ده ایلیر اثر دردون آهنه
نه سه شعبه اوخ وار نه اوخ آتان اصغریم گلوبدی نلر سنه
جان چیخیبدی چوخدان
بوغازیدن
بس نیه اسور لبلرون گنه
هانسی دردیوی بو اسن دوداق ایلیور روایت اوغول علی
نیمه باغلانان گوزلرون جانی گوزلریم او چشم خماریده
کاش اجل گلیدی سراغیمه یوخدی رغبتیم روزگاریده
تپراقا گیدیدوق آنا بالا قول بویون یاتیدیق مزاریده
بیربیریمیزین نازینی چکاق
تا دم قیامت اوغول علی
📢 حاج مهدی رسولی
🔶 گل قوجاقیمه یات...
شب هفتم محرم ۱۴۴۱
#حاج_مهـدی_رسـولـی
#روضه
#شب_هفتم
#محرم۹۹
@bar_bale_booriya
صوت⬇️⬇️⬇️
با سر به میدان آمده، پرپر به میدان آمده
اللهُ اکبر، حضرت اصغر به میدان آمده
این کیست این، این کیست این، این اکبر ثانی است این
در پاسخ هَل مِن مُعین با سر به میدان آمده
با سر به میدان آمده، پرپر به میدان آمده
اللهُ اکبر، حضرت اصغر به میدان آمده
پُر میشود از ولوله، یک دشت شمر و حرمله
میآید و انگار یک لشکر به میدان آمده
آغاز و انجامش علی، فریاد و پیغامش علی
نامش علی با قصهای دیگر به میدان آمده
با سر به میدان آمده، پرپر به میدان آمده
اللهُ اکبر، حضرت اصغر به میدان آمده
آنسو رذیلت را ببین، اینسو فضیلت را ببین
اتمام حجّت را ببین، محشر به میدان آمده
لبخند او شمشیر او، خون گلویش تیر او
از دیگران گویی حسینیتر به میدان آمده
با سر به میدان آمده، پرپر به میدان آمده
اللهُ اکبر، حضرت اصغر به میدان آمده
ای مدّ بسم اللهِ قرآن حسین بن علی
نازل شده بر امّتی کافر به میدان آمده
إنّا و أعطینا بخوان، اسرارِ ناخوانا بخوان
قرآن حق با سورهی کوثر به میدان آمده
با سر به میدان آمده، پرپر به میدان آمده
اللهُ اکبر، حضرت اصغر به میدان آمده
با گریهی تیرافکنش، گاه تلظّی کردنش
دست من است و دامنش، دلبر به میدان آمده
طفل غریب کیستی؟ صبر و شکیب کیستی؟
أمّن یُجیب کیستی؟ مُضطر به میدان آمده
آن "بلبلِ برگ گلِ خوشرنگ در منقار" ها
آن ساقیِ با آخرین ساغر به میدان آمده
با سر به میدان آمده، پرپر به میدان آمده
اللهُ اکبر، حضرت اصغر به میدان آمده
در کربلا گل می دهی، درس تکامل می دهی
آلاله ای از نسل پیغمبر به میدان آمده
من از علیّ اصغرت این نکته را آموختم
باید فدایی شد اگر رهبر به میدان آمده
با سر به میدان آمده، پرپر به میدان آمده
اللهُ اکبر، حضرت اصغر به میدان آمده
📢 حاج مهدی رسولی
🔶 با سر به میدان آمده...
شب هفتم محرم ۱۴۴۱
#حاج_مهـدی_رسـولـی
#زمینه
#شب_هفتم
#محرم۹۹
@bar_bale_booriya
صوت⬇️⬇️⬇️
به کی اعتماد کنم خودت بگو
منم و تو و هزار تا آرزو
حرف مرگ و زندگیمون وسطه
زندگیه من بساط روضته
اگه بنا به مردنه
کی بهتر از محرم
کجا بهتر از روضه ها
برای کی بهتر از تو
کجا بهتر از کربلا
بمیرم بمیرم
برا انگشترت
بمیرم بمیرم
واسه زخم سرت
بمیرم برای ناله ی مادرت
(بمیرم برات حسین۴)
.........................
روضه ی تو اعظم مصائبه
شبیه نماز و روزه واجبه
اومدم رو زندگیم قمار کنم
من اگه فدات نشم چیکار کنم
برای عاشق شدن
کی بهتر از خود تو
کی بهتر از جوونی
بزار برا تو بمیرم
چجوری خودت میدونی
بمیرم بمیرم
ترک خورده لب هات
بمیرم بمیرم
رمق نیشت تو صدات
بمیرم شکسته تموم دنده هات
(بمیرم برات حسین۴)
.........................
بشماری بیشتره از ستاره ها
زخمای این تنه زیر دست و پات
وسط تموم این مصیبتات
به فدای روضه ی مخدرات
اگه بنا به غارته
چرا کهنه پیراهنت
چرا این همه سر و صدا
برای چی گهواره و
برای چی گوشواره ها
بمیرم بمیرم
برا حال رباب
بمیرم که مردن همه از اضطراب
می کشن میکشن میکشن با طناب
(بمیرم برات حسین۴)
شاعر : سید جواد پرئی
📢 حاج مهدی رسولی
🔶 به کی اعتماد کنم خودت بگو
شب هفتم محرم ۱۴۴۱
#حاج_مهـدی_رسـولـی
#شور
#شب_هفتم
#محرم۹۹
@bar_bale_booriya
صوت⬇️⬇️⬇️
نگهونده ناز جنان اوغول دهنونده عطر اذان اوغول
نگهون دوتوب نیه خار و خس دهنون دوتوب نیه قانو اوغول
چمن بقاده قدم ویروب نه معطر اولموشان اکبریم
آنامین عزیزی ورق ورق گوله بنزر اولموشان اکبریم
سنی اکبر آدینه یوللادیم نیه اصغر اولموشان اکبریم
سنی گورنجه داغدیبدیلار بومکان اوغول اومکان اوغول
نیلیوم سن اولماسان اکبریم بو جهان تیره و تاری من
نه گوزوم گورور نه دیزیم گلور سورونم گرک سنه ساری من
داخی گورمسم الرم علی او حیالی چشم خماری من
اوحیالی چشم خماریده یغشوبدی عالم جان اوغول
ائله من علی باخیب آغلادیم قدیمین دالیجا یانا یانا
نه اوغول ، شهادته یوللادیم ائله بیل پیمبری میدانا
بلیوبدی هانسی سیاه دل بو اذان دین دوداقین قانا
نه دوداق نه دیل نه بو جسم و جان بلشوبدی قانه اذان اوغول
ائله بیل بو زلف سیاهیدن قان ایچنده سنبل الیمده دی
قان ایچنده قان آپاروب دوشن گون ائوینده بلبل الیمده دی
بیر اوغول شهادته یوللادیم بیر عبا قیزیل گل الیمده دی
بیر عبا قیزیل گولی من ویروم آناوا نه نوعی نشان اوغول
بالا باغبان اولی سد راه گوله کیمسه گولدن آغیر دیه
نه حالا قالار گوره باغبان، گولی پیرهن یارادان گیه
بو یارا او یاره نون اوسته دی آپاریم سنی نجه لیلیه
دوشور آیری عضولر عضویدن سنی من ویرنده تکان اوغول
بئله گویلومه دوشوب اکبریم سنی بیر دویونجا قوجاقلیام
اوز الیمله آغلیا آغلیا باشوین یاراسینی باغلیام
باخیر اشقیا یوزومه گولور ائله ایستورم سنه آغلیام
منی شمر یخماسا مقتله یخاجاق بو زخم زبان اوغول
سنی شرحه شرحه ائدن قشون من سالخورده یه گرد اولوب
دل داغدیده ی من علی غم بیکرانیوه یورد اولوب
داشون اوسته گوزگو دوشوبدی یا سینون سوموکلری خرد اولوب
نه سالوب تکثره نوریوی بو گروه ظلمتیان اوغول
نئلیوم چمنده کی خاریدن گولومون گونی قارادی قارا
گل لیلی ساقه و برگیده هامی قسمتون یارادی یارا
منه بیر ئوپوش یری جانیده دی گوروم علی هارادی هارا
بیر ئوپوش آتا بالا عالمی نه باشا گلوبدی گران اوغول
ادوات مهلک حربیدن نه باشون قالوب نه تنون قالوب
نه جمال و خال و خطون قالیب نه نه نبی نما دهنون قالیب
نه گلوبدی باشیوه یوسفیم نه بدنده پیرهنون قالیب
داخی بین گله ی گرگیده نجه اولمیوم نگران اوغول
دل اهل کینه ی کوفه ده نه آغیردی کینه سی حیدرین
هر الی چاتان هدف ایلیوب وسط مبارزه پیکرین
منه سعدین اوغلی دیورحسین گل آپار بو یول علی اکبرین
حرم مخدره نی گنه نظرونده شامل سهم ائله
یولا آز قالوب دورا کاروان گوزلیم سکینه یه رحم ائله
دور ایاقه غیرتیوه فدا باجیوی سوار ائله محمله
📢 حاج مهدی رسولی
🔶 نگهونده ناز جنان اوغول...
شب هشتم محرم ۱۴۴۲
#حاج_مهـدی_رسـولـی
#روضه
#شب_هشتم
#محرم۹۹
@bar_bale_booriya
صوت⬇️⬇️⬇️
از چشم گریه مانَد و از گریه عزتش
از جام باده مانَد و از باده لذتش
فرمود امام صادق ما روضه جنت است
دنیا جهنم است برو سمت جنتش
ما را حسین، بهر خودش انتخاب کرد
اینجا کسی نیامده الا به دعوتش
عرفان ناب چیست؟همین گریه بر حسین
صدسال فیض ریخته در نیم ساعتش
تا زنده ای به هرنفسی یا حسینبگو
فردا میان قبر تو هستی و حسرتش
یک روز هم شبیه به حر میخرد مرا
بخشیده میشویم همه در نهایتش
انکس که کار کرد برای عزای او
حتی عبادت است دم استراحتش
صدبار قهر کردم و دنبالم آمده
ماندم دگر چکار کنم از خجالتش
خون حسین قاطی کرببلا شده
صد مرده زنده میشود از بوی تربتش
جان داشت و به خیمه او حمله ور شدند
فابک علی الحسین شکستند حرمتش
شاعر: سید پوریا هاشمی
📢 حاج مهدی رسولی
🔶 از چشم گریه ماند و از گریه عزتش
شب هشتم محرم ۱۴۴۲
#حاج_مهـدی_رسـولـی
#روضه
#شب_هشتم
#محرم۹۹
@bar_bale_booriya
صوت⬇️⬇️⬇️