هدایت شده از 🌵کاکتوس گرافی🌵
📆 تقویم چهارشنبه
☀️ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴ هجرے شمسے
🌙 ۸ ذی الحجه ۱۴۴۶ هجرے قمرے
🎄 ۴ ژوئن ۲۰۲۵ میلادے
ذکر روز : ۱۰۰ مرتبه یا حی یا قیوم
مناسبت ها: حرکت حضرت امام حسین (ع) از مکه به سوی کربلا (۶۰ ه ق)
رحلت حضرت امام خمینی (ره) رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران (۱۳۶۸ ه ش)
انتخاب حضرت آیت الله خامنه ای به رهبری ( ۱۳۶۸ ه ش )
هشتگ های مهم ایتا برای سرچ اخبار و اتفاقات مهم :
#امام_خمینی #رحلت_امام_خمینی #غدیر #امام_امید #عید_غدیر
«مخصــــــــــوص ادیـــــ🫠ــــتوراا پر از ابـــــــزار ادیــ🫶🏻ـــــت »
چهل هفته خالصانه به #جمکران رفت و رسیدن به حضرت حق را طلب کرد.
سربلند شد، به معبود رسید، #شهید شد.
#شهید_محسن_حججی
هدیه به روح مطهرشون صلوات 🌷
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
💠همراهِ مادر...
این همان عهد ازل، عهد خدا با همه بود
که وفادارترین فرد به آن "فاطمه" بود.
♥️آقا جان! به جبهه رفتن ما به انتقام سیلی آن نامردان بر روی مادر شیعیان و برای انتقام آن بازوی ورم کرده است. ما برای انتقام آن سینه سوراخ شده می رویم، سخت است شنیدن این مصیبت ها.
🌷شهید سید احمد پلارک
📕خط عاشقی ۲ | گردآوری:حسین کاخی، نشر حماسه یاران.
#شهدا
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
آقا نوید؛
ممنون بابت آرامشی که امروز هدیه کردید به قلبم:)
لذت ورق زدن و خوندن کتابِ شهید نوید در محضر خودتون یکی از قشنگترین دقیقه های عمرم بود:)🥲🤌🏻
•
#عکاسی
#شهید
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
📸 شهید، خود این قاب عکس را به دیوار اتاقش زده بود؛ چه کسی میداند؟
شاید هر روز نگاهش میکرده، در دل آه میکشیده و خطاب به حضرت مادر میگفته:
به ذکر ما چه شود گر زبان بگردانی...؟
#آرمانعزیز🕊
#شهیدآرمانعلیوردی❤️🩹
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
📝 ۱۳ سال پیش که محمدرضا برای خواستگاری آمد،
اولین بار را با چند نفر از دوستان بزرگتر و همکارانش که در بیروت با هم بودند به خانه ما آمد
پدر و مادرش گفته بودند: «اول برو و رضایت اولیه را بگیر، بعد ما بیایم لبنان»
یکی از دوستانش شروع کرد به تعریف و تمجید از محمدرضا برای پدرم،
پدرم حرفش را قطع کرد و گفت:
«این حرفها لازم نیست… من دارم دخترم را عروس امام خمینی میکنم»
[ما لبنانیها، تصویرمان از ایران و ایرانی، امام خمینی و سیدالقائد( آقا ) است]
فضای مجلس یکباره ساکت شد
دیدم محمدرضا سرش را پایین انداخت و صورتش سرخ شد
چند روز بعد با پدرم تماس گرفت و گفت:
«اگر ممکنه خانواده رو جمع کنید، چند دقیقه مزاحمتون بشم»
همه خانواده آمدند و محمدرضا هم آمد
شروع کرد به صحبت و گفت:
«شما چند روز پیش حرفی زدید که هنوز ذهنم درگیرشه
حرفتون خیلی سنگین بود ، خیلی بار داشت
راستش رو بخواید، من محمدرضا نوریام…
نه شباهتی در رفتار به امام دارم و نه در عمل به سیدالقائد
نهایت تلاشم اینه که شاید یه سرباز کوچک برای اونها باشم
اگر منِ واقعیِ امروز رو میپذیرید، یا علی…
اما خواهش میکنم ، اشتباهات و خطاهای فردای من رو به پای اونها ننویسید»
حاضر نشد حتی برای گرفتن یک «بله»، از نام امام و سیدالقائد برای خودش خرج کند…
#شهید_محمدرضا_نوری
#ابوعباس
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯