#شھیدانہ🕊
امروز مشق ما را
مولا و فرمانده
و رهبر ما تعیین کرده
#شهیداحمدکاظمی🤍✨
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#سپاه
💚✥⃟࿐@baradar_shahidam
🌿#شھیدانہ
هیچ وقت ندیدم که ابراهیم،
به دنبال لذت شخصی خودش باشد.
لذت برای او تعریف دیگری داشت...
اگر دل کسی را شاد میکرد،
خودش بیشتر لذت میبرد.
اگر پولی دستش میرسید
سعی میکرد به دیگران کمک کند.
خودش به کمترینها قانع بود،
اما تا میتوانست به دیگران کمک میکرد.
🌹#شهید_ابراهیم_هادی
📗سلام بر ابراهیم ؛ جلد دوم ، ص ۳۲
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
نمـیدونـماینڪآنالچـیبودھ
ۅچنـدتاعضـوداشتہ
ادمیـنشڪیبودـہ . . . !
ولـیدما؏ـضآشگرمتالحظہـآخر
موندنولفٺندادن.
#شھیدانه🕊🌸
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
مالکـیتآسمـانرا
بہنـامِکـسانینوشتــهاند
كبـهزمیـندلنبستــهاند..!•🧡 ⃟
#شھیدانه
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
┄═🌿🌹🌿═┄
💌 #شھـــــیدانه
◽️چه رازی نهفته در شهادت برادران باکری؟! سه برادر، هر سه شهید، هر سه مفقود . . .🌷🍃🕊
🌻شهید علی باکری که در ایام انقلاب توسط ساواک دستگیر و تکه تکه شد و هیچگاه پیکرش بازنگشت.
🌻 شهیدمهدیباکری که در عملیات بدر در جزیره مجنون مجروح شد و وقتی او را در قایق گذاشتند که به عقب برگردانند قایق را با آر پی جی زدند و پیکر مهدی را دجله برای همیشه برد
🌻شهیدحمیدباکری که در عملیات خیبر در جزیره مجنون شهید شد و وقتی خواستند فقط پیکر او را برگردانند، برادرش مهدی گفت: هر موقع سایر شهداء را برگرداندید او را هم بر میگردانیم و پیکر حمید تا به همین امروز مانده است در جزیره مجنون...
یازهراگمنامی آرزوست
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرجهم
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
تو منطقه حسین همیشه شبها تا صبح بیدار بود تو روز هم که کار زیاد بود و عملا امکان استراحت نبود! معمولا چهار پنج ساعت تو وقت هایی که کار نبود استراحت میکرد...حسین خستگی رو واقعا خسته کرده بود همیشه میگفت استراحت بماند بعد شهادت(:💔
#شهید_حسین_معز_غلامی|#شھیدانه
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
تو منطقه حسین همیشه شبها تا صبح بیدار بود تو روز هم که کار زیاد بود و عملا امکان استراحت نبود! معمولا چهار پنج ساعت تو وقت هایی که کار نبود استراحت میکرد...حسین خستگی رو واقعا خسته کرده بود همیشه میگفت استراحت بماند بعد شهادت(:💔
#شهید_حسین_معز_غلامی|#شھیدانه
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
#شـھیـــدانـــہ🌼🌷
🌹اولین شهید مدافع حرم ارتش جمهوری اسلامی ایران، شهید حاج محسن قوطاسلو
◈ تاریخ شهادت: ۱۳۹۵/۰۱/۲۱
◈ محل شهادت: حلب، سوریه
◈ محل مزار: گلزار شهدا، قطعه ۵۰
◈ کتاب زندگی نامه: ماموریت مخصوص
💌 خاطره ای از شهید: پسر من جنگاور بود، غواص بود، چترباز بود دوره هایی که یک رنجر باید ببیند گذرانده بود، کلاه سبز بود، غریق نجات بود. اما قبل از همه اینها محسن یک بسیجی بود؛ یک نظامی خالص. از خیلی سال قبل تر مسئول حوزه بسیج بود، مسئول آموزش ناصحین بود، مسئول آموزش دانش آموزی پاکدشت بود و همیشه خودش را سرباز رهبر میدانست. محسن زیاد حرف از شهادت میزد. همیشه در جمع های خانوادگی یا در هیئت ها که حضور داشت میگفت دعا کنید من شهید بشوم؛ یعنی آرزویش شهادت بود. همیشه دنبال مسیری بود که او را به شهادت نزدیک تر کند. حتی وقتی در سوریه بود بااینکه دوره مأموریتش تمام شده بود اما باز هم داوطلبانه مانده بود، به همرزمانش هم گفته بود من با شهادت برمیگردم.
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
حاج حسین یڪتا میگفت:
درعالم رویا به شهید گفتم
چرا برای ما دعا نمیڪنیدڪه
شهید بشیم؟!
میگفت ما دعا میڪنیم
براتونشهادت مینویسن
ولی گناه میڪنید پاڪ میشه...
#شھیدانہ
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯