🌙🔴🌍برسد به دست اون مسولینی که توی کاخ ها زندگی میکنند
از کجا آورده اید این زرق و برق کاخ ها را
پیشکار و نوکر و راننده و طباخ ها را
گنج پیدا کرده اید آیا ز رنج بینوایان؟
یا برون از خاک و خون آورده اید این کاخ ها را؟
حاصل عمری به پای برج هاتان ریخت باید
تا خریدن یک وجب شاید از این سوراخ ها را
ملتی از درد می پیچد به خود اما مبادا
بشنود گوش شما یک ذره از این آخ ها را
شعله ی خشم ضعیفان شاخه هاتان را بسوزد
این زمان گیرم شکستید از حریفان، شاخ ها را
خون ما در شیشه کردید و ندارید اعتنایی
دیده ام من از شما دلرحم تر سلاخ ها را
کاش کنج خانه بنشینند آقازاده هاتان
تا نبیند عابری ویراژ این گستاخ ها را
✍ افشین علا،
eitaa.com/baradaranebasiji ایتا
sapp.ir/baradarane_basiji سروش
🌙🔴🌍"از خاطرات مخوف ودردناک
هیتلر"
یک روز صبح سرد در سرمای شدید مونیخ آلمان من کودکی 8 ساله بودم. لباس هایم هم آنقدر گرم نبود که بتوانم تحمل کنم. خانه مان هم که یک اتاق کوچک بود من و خواهر و برادر و مادرم زندگی میکردیم.
من برادر بزرگتر بودم. مادرم از سرطان سینه رنج میبرد. تا اینکه آنروز صبح نفس کشیدنش کم شد. اشک در چشمانش جمع شد. نمیدانست با ما چه کند. سه کودک زیر 9 سال که نه پدر دارند نه فامیل. مادرشان هم که اکنون رو به مرگ است. دم گوشم به من چیزی گفت، او گفت که تو باید از برادرو خواهرت مراقبت کنی. من که هشت سال بیشتر نداشتم قطره اشکم ریخت روی صورت مادرم. سریع بلند شدم تا پزشکی بیاورم. نزدیک ترین درمانگاه به خانه من درمانگاهی بود که پزشکانش یهودی بودند. رفتم التماسشان کردم.
میخندیدند و میگفتند به پدرت بگو بیاید تا یک پزشک با خود ببرد. آنقدر التماس کردم آنقدر گریه کردم که تمام صورتم قرمز بود اما هیچکس دلش برای من نسوخت.
چند دارو که نمیدانستم چیست از آن جا دزدیدم و دویدم. آن هاهم دنبال من دویدند. وقتی رسیدم به خانه برادرم و خواهرم گریه میکردند. دستانم لرزید و برادر کوچکم گفت مادر نفس نمیکشد آدلف!
شل شدم، دارو ها افتاد آرام آرام به سمتش رفتم. وقتی صورت نازنینش را لمس کردم آنقدر سرد شده بود که دیگر کار از کار گذشته بود.
یهودیان وارد خانه شدند و مرا به زندان کودکان بردند. آنقدر مرا زدند که دیگر خون بالا میاوردم. وقتی بعد چند روز آزاد شدم دیدم خواهرو برادر کوچکم نزد همسایه ما هستند. همسایه مادرم را خاک کرده بود. دیگر هیچ چیز برای از دست دادن نداشتم. کارم شب و روز درس خواندن و گدایی کردن بود، چه زمستان چه بهار چه ...
وقتی رهبر آلمان شدم اولین جایی را که با خاک یکسان کردم همان درمانگاه مونیخ بود. سنشان بالا رفته بود و مرا نمیشناختند. اما هم اکنون من رهبر کشور آلمان بودم. التماسم میکردند، دستور دادم زمین را بکنند و هر 6 نفر را درون چاله با دست و پای بسته بیاندازند و چاله را پر کنند. تمنا میکردند و میگفتند ما زن و بچه داریم. آنقدر بالای چاله پر شده ماندم تا درون خاک نفسشان بریده شود و این شد شروع کشتار 120میلیون یهودی و ...
○آدلف هیتلر 🍁🍁🍁
○خاطرات کودکی نبرد من 1941
eitaa.com/baradaranebasiji ایتا
sapp.ir/baradarane_basiji سروش
🌙🔴🌍دلار در تهران مرز ۸۰۰۰ تومان را رد کرد
سکه آتی ۳۱۰۰۰۰۰
کاش معرفی اون شخصی که ۳۸هزار قطعه سکه پیش خرید کرده به یک مطالبه عمومی تبدیل بشه.
eitaa.com/baradaranebasiji ایتا
sapp.ir/baradarane_basiji سروش
🌙🔴🌍 هموطن عزیز، نمیشه بخاطر:
🔺ربنای شجریان و..
🔺رفع حصر و..
🔺ورود زنان به ورزشگاه و..
🔺دیوار نکشیدن تو خیابونا و..
🔺فیلتر نشدن تلگرام و این چیزا رای بدی...
بعد هم انتظار گرون نشدن #دلار و ایجاد #شغل و توسعه #اقتصادی و ساخت #مسکن و ... داشته باشی!
eitaa.com/baradaranebasiji ایتا
sapp.ir/baradarane_basiji سروش
🌙🔴🌍میگفتند اگر #رییسی یا #جلیلی رای بیاورند دلار میشود 7000تومان!
رییسی و جلیلی رای نیاوردند ولی امروز #دلار شد 8000تومان! با این تفاوت که 15000 سانتریفیوژ را برچیدیم، در راکتور اراک بتون ریختیم، 98% مواد غنی شده را نابود کردیم و دریک جمله هم چوب را خوردیم، هم پیاز!
eitaa.com/baradaranebasiji ایتا
sapp.ir/baradarane_basiji سروش
🌙🔴🌍😒بین حامیان دولت الان بکِش بکِش سر اینه که دستور ورود زنان به استادیوم رو وزیرکشور داده یا روحانی یا شمخانی.
😡اونوقت بحث مسئولیت گرانی ارز و سکه و خودرو و بیکاری و اختلاس که میاد وسط، آقایون همه هیچ کاره ان و علم الهدی وزیر اقتصاد، مصباح رئیس بانک مرکزی و جنتی وزیر صنعت و تجارته!
eitaa.com/baradaranebasiji ایتا
sapp.ir/baradarane_basiji سروش