eitaa logo
کانال براهین پاسخگویی به شبهات مذهبی وسیاسی روز
3.6هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
5.6هزار ویدیو
122 فایل
ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین @barahin آیدی مدیر @Sotoudeh2
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ثنایی
درباره این کلیپ جوابی میخاستم لطفا
پاسخ در فضای مجازی، کلیپی از شهید بهشتی (ره) درباره‌ی "آزادی" منتشر شده که گویا نظر ایشان با نمایش فیلم‌های سکسی، یا استخر مختلط، بدحجابی در انظار و ... موافق است و می‌‌گوید: «‌داشتن استخرهای شنای مختلط برای زن و مرد چیز خوبی است؛ خب اگر کسی مسلمان است نرودو ...»؟! و البته این شائبه و شبهه ایجاد می‌شود که «آیا این آموزه‌ی اسلام است»؟! پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): بدیهی است که دشمن، به هر حیله، ترفند و تاکتیکی برای دشمنی و ایجاد شک، تردید، بدبینی و انحراف در اذهان عمومی متوسل می‌شود، اما مهم این است که مخاطب، اگر دسترسی به منابع و اسناد نیز نداشته باشد، "عقل و شعور" دارد و می‌تواند به خوبی تشخیص دهد. به فروده‌ی امام باقر علیه السلام: «عقل حجت درونی است و انبیا و امامام علیهم السلام، حجت‌های بیرونی هستند». ●- اگر چه آزادی مطلق، در هیچ کجای عالم وجود ندارد و هر جامعه، فرهنگ، ملت، دولت و حکومتی [از یک قبیله‌ی کوچک و عقب افتاده گرفته تا جوامع به اصطلاح متمدن و پیشرفته‌ی امروزی] برای آزادی تعریف خاصی دارد و به همان نسبت، حدود و ثغوری برای آن تعریف و معین کرده‌اند؛ اما حتی غیر مسلمانان نیز می‌دانند که در "اسلام"، نه تنها آزادی به معنای بی‌بند و باری و هر کی هر کی بودن نیست، بلکه تعریف خاصی دارد و در چارچوب، حیطه و محدوده‌ی قید و بندهای معلومی حاصل می‌گردد که سر جمعش را می‌توان "عبودیت = بندگی = اطاعت" از اوامر و نواهی خداوند سبحان نامید. ●- آیا "آزادی در اسلام عزیز"، اینطور تعریف شده که ارتکاب هر جرمی آزاد باشد، زمینه‌سازی برای هر انحرافی آزاد باشد، تبلیغ و ترویج هر گونه کفر، شرک، فساد و فحشایی آزاد باشد ...، بعد هر که می‌خواهد دنبالش برود و هر که نمی‌خواهد نرود؟! حتی در جوامع مدعی لیبرالیسم نیز چنین آزادی بی تعریف و بی حدّ و مرزی وجود ندارد و حتی "وحوش" نیز چنین زندگی نمی‌کنند! شهید بهشتی (ره): آیا شخصیتی چون شهید بهشتی رحمة الله علیه، که هم آیت الله و فقیه بود – هم اندیشمندی مؤمن و مقید بود - هم در تحصیلات دانشگاهی، ارشد خود را در رشته «معقول و منقول – حکمت و فلسفه‌ی اسلامی» اخذ نمود، و دکتری خود را در رشته‌ی "فلسفه" آغاز نمود و از پایان‌نامه خود تحت عنوان «مسائل ما بعد الطبیعه در قرآن» دفاع کرد – مغز متفکر در تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بود – رئیس دیوان عالی کشور ... بود، بازوی قوی امام خمینی (ره) بود و بالاخره به گونه‌ای ترور شد و به شهادت رسید که حضرت امام خمینی رحمة الله علیه، با تشبیه به کربلا فرمود: ««ملت ایران در این فاجعه بزرگ، 72 تن بی گناه، به عدد شهدای کربلا از دست داد»»؛ دیدگاهش این بود که هر نوع فساد و فحشایی آزاد باشد و هر که نخواست دنبالش نرود؟! و آیا این انحراف فکری، فرهنگی، عقیدتی و البته سیاسی را به اسلام نسبت می‌داد؟! تاکتیک دشمن در تحریف: تاکتیک دشمن در تحریف، فقط این نیست که جمله یا خبری دروغین را بسازد و آن را به کسی [از خدا گرفته تا ...] نسبت دهد – و فقط این نیست که در جمله یا گزاره‌ای [آیه، حدیث، جملات بزرگان و ...] دست ببرد و با ایجاد تغییراتی در کلمات، آن را تحریف نماید! بلکه از ظریف‌ترین روش‌های تحریف، «تحریف کلمه از موضع خودش می‌باشد»، یعنی نه جمله عوض می‌شود و نه کلماتش، اما موضعش با تحریف تغییر می‌یابد! خداوند متعال، بنیان این تاکتیک را به "یهود" نسبت داد و فرمود: «مِنَ الَّذِينَ هَادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ – برخی از یهود، کلمه را از موضعش تحریف می‌کنند/ النساء، 46». ●- یکی از روش‌های این تحریف این است که وقتی بزرگی، نقل قولی از اندیشه‌‌ی نادرستی را شرح می‌دهد تا سپس آن را نقد و رد نماید، یک عده فقط همان بخش "نقل" را از او می‌آورند، چنان که گویی، نظر خود او چنین بوده است! فرض کنید وقتی خداوند متعال در قرآن مجید، از اندیشه‌ها، گرایشات، نظرات و انحرافات و ادعاها و اقوال اهل کفار و فسق، فساد و ظلم، بیانی می‌فرماید و رد می‌کند، فقط همان بخش نقل قول آنها را بیاورند و بگویند: «خدا در قرآن چنین فرموده است»!
بیان آیت الله، دکتر شهید بهشتی رحمة الله علیه: ترور شخصیت، به مراتب بدتر از ترور جسم و به شهادت رساندن افراد و بزرگان می‌باشد. این که به اذهان عمومی مسلمانان القا کنند که «امام حسین، از اسلام خارج شده و خارجی است، پس خونش مباح است»، بدتر از کشتن ایشان است و همین باورهای نادرست، مرذم را تا حد کشتن امام زمان‌شان منحرف می‌سازد و کربلا و عاشورا پیش می‌آید. چنان که در قرآن کریم، ما را متذکر می‌گردد که «وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ – و فتنه شدیدتر از قتل [به شکل ترور یا جنگ] است». شهید آیت الله بهشتی رحمة الله علیه، نظریه‌ی یک عده را راجع به آزادی، با نقل ادعا و شعارهایشان مطرح می‌نمایند و سپس آن را رد می‌کنند، اما در این کلیپ، فقط طرح نظریه‌ی آنان آمده و مابقی حذف و سانسور شده است، آن هم به گونه‌ای که فرد ناآگاه و البته بی‌بصیرت، گمان نماید که اینها دیدگاه اسلام و ایشان است! حال متن کامل این جمله، ایفاد می‌گردد: ●●- «لااکراه فی الدین...؛ ما وقتی که اسلام را به عنوان دین قبول کردیم، دیگر بعد از آن نسبت به یک یک آورده‌های اسلام با تمام وجودم عشق می‌ورزم، اما این طور نیست که آقا من هم اسلام را قبول دارم ولی اگر بشود که آدم اسلام را قبول داشته باشد نمازهای صبح را نخواند و ماه رمضان در تابستان روزه نگیرد، اگر گاه‌گاهی فیلم سکسی در سینما نشان می‌دهند دیگر هی نگو فیلم زورو و نیاز! چرا نمی‌گذارند قیلم‌های سکسی تباه ‌کننده ببینیم. خب آزاد است؛ داشتن استخرهای شنای مختلط برای زن و مرد چیز خوبی است؛ خب اگر کسی مسلمان است نرود. زن‌ها و مردها با شیوه‌ها و لباس‌های نامطلوب در جامعه بیایند و در عمل کار، عیبی ندارد. خب یک زن خودش نرود، یک جوان متدین چشمش را زیر بیندازد. نه ما این طور آزادی را نفی می‌کنیم . ... ما که با لفظ سر جنگ نداریم، ما می‌گوییم در این کشورهای اروپایی که زادگاه لیبرالیسم است به هر گوشه‌اش رفتیم این صحنه‌ها را دیدیم، حالا شما لیبرالیسم برایت یک کلمه مقدس است، اگر می‌بینید از حاکمیت و حکومت لیبرال‌ها بر جمهوری اسلامی ایران احساس نگرانی می‌کنیم؟... در یک محیط اجتماعی که دائما زیرفشار اشعه نامرئی و مرئی جاذبه‌های جنسی قرار دارد، انسان واقعا آنجا آزاد نیست. آقای من! ما با اسم کاری نداریم، فقط می‌خواهیم در برابر محرمات اسلامی حساسیت داشته باش، کافی نیست در نوشتن و سخن قبول کنیم محرمات اسلام [را]، عمل مهم است.»
هدایت شده از علیرضا
سلام به این شبهه پاسخ دهید لطفا
البته که عبادت هر شخصی یا چیزی به غیر از خداواند اَحَد و واحِد شرک است. حتی اگر کسی آیه‌ای نیز در این باره نخوانده باشد، عقلش حکم می‌کند که خروج از «وحدت و توحید» و جایگزینی «دوییت» شرک است. هم چنین بدیهی است که هر کس شخص یا چیزی را جز خداوند منّان در وجود و هستی‌بخشی، الوهیت و ربوبیّت مستقل ببیند، آن هم شرک است. و البته هیچ گاه شیعیان نسبت به هیچ کس و حتی رسول اعظم صلوات الله علیه و آله نیز چنین دیدگاه و اعتقادی نداشته و ندارند. دقت شود که شیعه و سنّی، هر دو قائل به توسل و شفاعت هستند و فقط وهابیت است که به رغم توسلات و شفاعات خود (به زر، روز و تزویر، به امریکا، انگلیس و اسرائیل، به فراماسون و صهیونیسم بین‌الملل، به پول نفت و ... برای ضربه زدن به اسلام و مسلمین)، سعی دارد با این بهانه‌ها انحراف و اعوجاج در اعتقادات و نیز اختلاف بین مذاهب ایجاد نماید و گمان دارد که توسل و شفاعت خاص شیعیان است و با شرک قلمداد نمودن آن می‌تواند تفرقه ایجاد نماید. اما بر گردیم به موضوع: از آیات بسیاری و از جمله «إِیاكَ نَعْبُدُ وإِیاكَ نَسْتَعِینُ»، برای رد و تکذیب و بطلان توسل و شفاعت سوء استفاده می‌کنند. بدیهی است که بهانه اصلی همان «وإِیاكَ نَسْتَعِینُ» است، چرا که عبادت خاص خداست و آیه‌ی دیگری هم وجود ندارد و قابل تأویل و تفسیر به رأی نیز نمی‌باشد. اما در همین خصوص استعانت، اولین سؤالات قرآنی ما این است: الف – آیا خداوندی که آیات ذیل را نیز نازل نموده است، [العیاذ بالله] خودش نمی‌دانست که به بندگان فرموده است که عقلاً، قلباً و عملاً و با زبان «وإِیاكَ نَسْتَعِینُ» بگویید؟! «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ» (البقره، 153) ترجمه: اى كسانى كه ایمان آورده‏اید از شكیبایى و نماز یارى جویید زیرا خدا با شكیبایان است. یا وحی نمود: «وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَكَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِینَ» (البقره، 45) ترجمه: و از صبر و نماز یارى بگیرید و البتّه آن جز بر خاشعان بسى گران (کاری بس بزرگ و سنگین) است. «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ وَجَاهِدُواْ فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (المائده، 35) ترجمه: اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! از خدا بترسید و [براى تقرب‏] به سوى او وسیله بجویید و در راه او جهاد كنید، باشد كه رستگار شوید. ب – فقط استعانت جستن خاص خداوند منّان نیست، علم نیز نزد اوست، هادی نیز اوست، رزق را هم او می‌دهد و شِفا نیز دست اوست و ... . مگر نمی‌گوییم: هوالعلیم – هو الهادی – هو الرزاق – هوالشافی و ...، حال آیا انسان برای کسب علم، هدایت، کسب روزی، بازیابی شفا و بهبودی و ...، به هیچ کتابی، معلمی، درسی، دانشگاهی، کاری، پزشکی، دارویی و ... مراجعه نکرده و متوسل (وسیله‌جویی) نمی‌نماید؟! یا فقط رجوع و توسل (وسیله نمودن) اهل عصمت صلوات الله علیهم اجمعین اشکال دارد، با «ایاک نستعین» منافات دارد و مصداق شرک است. ج – خداوند متعال کدام فیض را بدون واسطه و وسیله به انسان و سایر مخلوقاتش عطا نموده است که آنها بتوانند بدون واسطه و وسیله از او کسب فیض نمایند؟ حتی کفر و شرک و نفاق نیز بدون واسطه و وسیله میسر نیست. آیا همان‌هایی که علیه اسلام و به ویژه تشیع ضد تبلیغ می‌کنند به ده‌ها، صدها و هزاران واسطه و وسیله، به صورت مستقیم و غیر مستقیم متوسل نشده‌اند؟! آیا به آنها وحی می‌رسد و انحرافات خود را به ما نیز وحی می‌کنند یا دائم در حال شفاعت (جفت شدن) و توسل به وسایل هستند؟! آیا خداوند متعالی که خالق حکیم است، نمی‌توانست به همگان و به صورت مستقیم وحی بفرستد؟ چرا برای معرفت و شناخت بشر، تزکیه‌ی نفس آنان، تعلیم کتاب و آموزش حکمت، 124 هزار نبی ارسال نمود و به آنان به «وسیله و واسطه» جبرئیل و سایر ملائکه‌ی وحی، وحی ارسال نمود تا از گمراهی و ضلالت در امان مانند؟ و فرمود: «لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ یتْلُو عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَیزَكِّیهِمْ وَیعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُّبِینٍ» (آل‌عمران، 164) ترجمه: به یقین خداوند بر مؤمنان منّت نهاد آن گاه كه در میان آنها فرستاده‏اى از خودشان (نه از فرشته و نه از جن) برانگیخت كه آیات او را بر آنها مى‏ خواند و پاكشان مى‏گرداند و كتاب (آسمانى) و احكام شریعت و معارف عقلى به آنها مى‏آموزد، و حقیقت این است كه آنان پیش از آن در گمراهى آشكارى بودند. حال بشر می‌خواهد به بهانه‌ی «توحید» که آن را هم به واسطه و وسیله انبیا شناخته است، جسم یک جلد کتاب چند صفحه‌ای (که اصل آن نیز به وسیله رسول (ص) ابلاغ شده و توسط اولیای الهی تعلیم شده است) را در دست بگیرد و بگوید «حسبنا کتاب الله – کتاب خد
ا برای ما کافیست»، و همه این وسایل و واسطه‌های علم، رشد، تزکیه و هدایت را کنار بگذارد؟! آیا این نیرنگ، خدعه، خودفریبی و دیگر فریبی نیست؟! د – اگر خداوند متعال به واسطه خورشید نور، انرژی و جاذبه داد، اگر به واسطه باران، زمین‌های مرده را زنده کرد و گیاهان را رویانید، اگر ازدواج را وسیله تسکین و آرامش قرار داد، اگر قرآن را کتاب هدایت و رسولش صلوات الله علیه و آله را وسیله‌ی ابلاغ این کتاب و نیز راهنمایی و مربی‌گری فرستاد، اگر اولیایش را برای رهبری فرستاد و فرمود در آخرت نیز هر کسی را با امامش محشور می‌کنم و ...، آیا جاهلانه نیست کسی بگوید من برای «توحید» همه اینها را کنار می‌گذارم؟! پس عبادت خدا، بندگی، دلبستگی، وابستگی و هدف قرار دادن اوست که در اطاعت از او تجلی می‌یابد و «استعانت از خدا» نیز وسیله‌جویی برای رشد و تقرب به اوست. و البته که انسان نمی‌تواند از سوی خود وسیله قرار داده و تعریف نماید (مثلاً بگوید این بت‌ها شفیع من هستند نزد خدا)، بلکه هر هدفی، خودش راه‌ها، وسایل و وسایط رسیدن را معلوم و تعریف می‌نماید و خداوند متعال نیز امر به اطاعت، تبعیت، وسیله قرار دادن، شفاعت (جفت و همراه بودن با اهل عصمت علیهم‌السلام) را وسیله تقرب به خودش قرار داد. این یعنی «ایاک نستعین».
کانال براهین پاسخگویی به شبهات مذهبی وسیاسی روز
برخلاف تصور رایج، اقتصاد زمان هویدا آشفته و بی‌ثبات بود. به عنوان نمونه «اردشیر زاهدی» وزیر امور خارجه كابینه هویدا با اشاره به آشفتگی اقتصادی حاصل از مدیریت او می‌گوید: «در این دوران، اقتصاد کشور بسیار آشفته بود و نمی‌توان دلیلی برای ماندگاری این دولت پیدا کرد، مگر روابط خاص وی با شخص شاه.» اسدالله علم نیز با اشاره به وضعیت آشفته دوران هویدا، وفاداری وی به محمدرضا پهلوی را دلیل دوام نخست‌وزیری او می‌داند و می‌نویسد: «در فروردین ۱۳۵۳ این موضوع را محرمانه با شاه در میان گذاشته که بقای هویدا نتیجه پول دادن به اعضای خاندان سلطنتی است». تورم بالا رشد روز افزون تورم از دیگر ویژگی‌های مدیریت اقتصادی هویدا است. به طوری که آمار ارائه شده توسط بانک مرکزی، نرخ تورم در سال 1356 را بیش از 25 درصد ذکر می‌کند که نسبت به سال‌های قبل رشد شتابانی داشته است. به گفته عبدالمجید مجیدی که از دی‌ماه 1351 به ریاست سازمان برنامه و بودجه تعیین شده بود: «پس از افزايش قيمت نفت در سال‌هاي 1350 به بعد و به دنبال آن افزايش بودجه‌ دولت، تورم خيلي شديدي به‌وجود آمد و علت، آن بود كه برخورد صحيحي با مسئله‌ افزايش قيمت نفت وجود نداشت. سعي مي‌شد، راه‌حل‌ها از طريقي پيدا شود كه خيلي قابل توجيه نبود.» جلیل شرکا قائم‌مقام وقت بانک مرکزی، نیز درباره تورم در این دوران می‌نویسد: «وقتی درآمدهای نفتی کشور، بی‌توجه به آثار منفی سیاست تزریق نقدینگی بر اثر سیاست‌های اقتصادی آن زمان افزایش یافت، تورم خود را نشان داد و قیمت‌ها رو به افزایش گذاشت». آنتونی پارسونز، سفیر کبیر سابق انگلستان در ایران که از سال 52 تا 57 عهده‌دار این سمت بود، در بخشی از خاطرات خود درباره تورم در این دوران می‌نویسد: «تزریق درآمدهای حاصله از افزایش قیمت نفت در دسامبر 1973 به اقتصاد کشور، بدون افزایش سطح تولید، تورم و گرانی بالایی را موجب شده بود که گرچه مقامات دولتی نرخ سالیانه آن را 20 درصد اعلام کرده بودند، ولی نرخ واقعی تورم بسیار بیشتر از این رقم بود.». بر اساس گزارش بانک مرکزی نرخ تورم طی‌سال‌های صدارت هویدا به شرح جدول زیر می‌باشد. فساد اقتصادی اختلاس از دیگر ویژگی‌های رایج اقتصادی در دوران هویدا بود. فردوست با اشاره به اختلاس‌های گسترده در این دوران می‌گوید: «طی سال ها حضور در دفتر ویژه اطلاعات و بازرسی شاهنشاهی با هزاران مورد اختلاس و ارتشاء در سطح مقامات عالی‌رتبه کشور آشنا شدم». فردوست در ادامه خاطرات خود از اختلاس در این دوران می‌گوید: «در دوران مسئولیتم در بازرسی متوجه شدم که اصولاموارد سوءاستفاده و حیف ومیل نهایت ندارد. در دوران ۱۳ ساله نخست‌وزیری هویدا همه می‌چاپیدند و هویدا کاملا نسبت به این وضع بی‌تفاوت بود در صورتی که یکی از مهمترین وظایف رییس دولت جلوگیری از فساد و حیف ومیل اموال دولتی است». فردوست با اشاره به اختلاس‌ها و فسادهای مالی در این دوران ادامه می‌دهد: «در هیچ زمانی به اندازه دوران هویدا فساد گسترده نبود و او چون جلب رضایت محمدرضا را می طلبید، نمی خواست کسی- و در نهایت محمدرضا- را از خود ناراضی کند و به همین دلیل نیز صدارت او طولانی شد». ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء👇 http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین 》👈 @barahin
کانال براهین پاسخگویی به شبهات مذهبی وسیاسی روز
در طی دوران وزارت‌ فرخ‌رو پارسا دو مسأله مورد توجه وزیر قرار داشت؛ یکی انتصاب بستگانش به پست‌های مهم در وزارت آموزش و پرورش و دیگری دریافت پول در قبال سمتی که به آن‌ها واگذار می‌شد. فرخ‌رو پارسا در طی دوران وزارت خود اختلاس‌های بسیاری در قسمت‌های مختلف وزارتخانه داشت. «فرخ‌رو پارسا در مقام وزیر آموزش و پرورش به زودی راه‌هایی یافت تا از معاملات ساختمان و تأسیس مدارس خصوصی سود جوید.» او فردی بهائی بود ، هنوز چند ماهی از انتصاب وی در پست وزارتخانه مزبور نگذشته بود که وی تصمیمات عناد‌آمیزی علیه روحانیت اتخاذ نمود، البته مخالفت‌های وی با اصل اسلام بود. یکی از اقدامات ضد اسلامی وی حذف درس عربی از دروس دبیرستانی بود که با اعتراض عده‌ای از دبیران، محصلان نیز روبرو شده بودد البته ضعف مدیریتی وی نیز نارضایتی عمومی را به دنبال داشت، حتی دامنه این نارضایتی‌ها، اعتراضات کسانی را که روزی تلاش فراوانی برای به وزارت رسیدن فرخ‌رو داشتند در پی داشت. با گذشت زمان، چهره فرخ‌رو پارسا برای دیگران بیشتر آشکار می‌شد و کار وزارتخانه در دوران وی به آن‌جا رسید که برخی مدرس ملی به جای کتاب فارسی، انگلیسی و به جای شناساندن پرچم ایران، پرچم آمریکا را به دانش‌آموزان نشان می‌دادند. سرانجام فشار افکار عمومی باعث گردید که وی از این وزارتخانه در سال 1353 برکنار شود. فرخ‌رو پارسا طی هفت سال وزارت در وزارتخانه آموزش و پرورش کابینه امیر عباس هویدا بزرگترین ضربه‌ها را به ساختار آن وزارتخانه وارد کرد. سرانجام پس از پیروزی انقلاب اسلامی وی محاکمه و در تاریخ 18/2/1359 به اعدام محکوم گردید. ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء👇 http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین 》👈 @barahin
کانال براهین پاسخگویی به شبهات مذهبی وسیاسی روز
پاسخ دوره پهلوی، دوره ای خسارت بار و تاریک از کشور است که قابل مقایسه با هیچ دوره ای نیست، هر چند د
برخورد وحشیانه رضاشاه در قلع و قمع عشایر، باعث شد که بسیاری از آن ها، سرزمین اجدادی را رها کنند و به عراق بگریزند. طبق گزارش مصور رحمانی، وقتی وی در سال 1319، برای مأموریت به منطقه پشتکوه اعزام شد، مأموران او جمعیت منطقه را هزار و 100 نفر تخمین زدند که این افراد هم به تازگی، از عراق به ایران بازگشته بودند. در شهرهای بزرگ نیز، همین بساط به پا بود؛ تیرماه سال 1314، جمع کثیری از مردم مشهد که در مسجد گوهرشاد متحصن شده و خواستار آزادی مرجع تقلیدشان و نیز، پایبندی دولت به حفظ شعائر مذهبی بودند، به ضرب گلوله نظامیان کشته شدند؛ آمار مقتولان واقعه مسجد گوهرشاد، هیچ‌گاه به تحقیق معلوم نشد و مورخان از 500 تا پنج هزار نفر را، قربانی این واقعه و در حقیقت تجدد آمرانه یا به عبارت دقیق‌تر، وحشیانه رضاشاه می‌دانند. عملکرد پهلوی اول در دوران سلطنتش باعث شد که به تعبیر موسی حقانی، مدیر مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، بیش از 24 هزار کشته و مفقود سیاسی روی دست مردم ایران بماند؛ افرادی که شهروندان همین مملکت بودند و در آن، سهمی برابر با رضاشاه داشتند. زمین‌خوار سیری ناپذیر با این حال، ریشه‌های نفرت عمومی از رضاشاه را، نباید تنها در رویکرد آمرانه وی برای واداشتن مردم به رها کردن فرهنگ و سنت‌هایشان و در هم ریختن ساختار اجتماعی آن ها دانست؛ بی‌تردید این موضوع بخش مهمی از اسباب نفرت را فراهم می‌کرد، اما شامل تمام آن نمی‌شد. اشتهای سیری‌ناپذیر رضاشاه به تملک زمین‌های کشور، خود یکی از سبب‌های نفرت عمومی از وی بود. رضاخان یک‌لاقبایی که در زمان کودتای 29 اسفند 1299، مال و املاکی نداشت و خانواده‌اش در منزلی اجاره‌ای در تهران ساکن شدند، هنگام خروج از ایران، به عنوان بزرگ ترین مالک زمین در کشور شناخته می‌شد و مرغوب‌ترین زمین‌های ایران، به ویژه در مازندران و گیلان، به وی تعلق داشت. بسیار بودند افرادی که سند واگذاری ملک خود را زیر سرنیزه و لوله تپانچه امضا کردند. بیماری زمین‌خواری، چه با انگیزه کسب قدرت در مقابل اشراف و چه به دلیل ولع مال‌اندوزی رضاشاه، اثر سوء و مخربی در کشور داشت و بر نفرت عمومی از وی، دامن زد. به همین دلیل بود که در شهریور 1320، هنگامی که متفقین وارد ایران شدند و کشور را اشغال کردند، هیچ‌کس تمایلی به حمایت و حفظ رضاشاه نداشت و او آگاه از این نفرت، تصمیم گرفت بگریزد و میلیون‌ها تومان ثروت و ملک و املاک خود را در قبال چند شاخه نبات، به پسرش، محمدرضا، هبه کند!
هدایت شده از حسین ستوده
ارسالی از طرف کاربر محترم (🌹سمانه ی بابا😇)👇
پاسخ: سبک شمردن و تحقیر به وسیله‌ی شوخی و مسخره کردن، یکی از استراتژی‌ها و تاکتیک‌های اصلی دشمن در جنگ نرم است؛ لذا مراقب باشیم که به هیچ وجه نباید با دین خدا شوخی کرد - عواقب بسیار بدی دارد. بسیاری به هر دلیلی که شده، منکر خدا، دین خدا، مقدسات و یا به تعبیر دیگری «نوامیس الهی» هستند. هر چند که دلیل اصلی همه‌ی انکارها همان جهالت و بالتبع پیروی هوای نفس است، اما بالاخره دلایلی هم جهت توجیه ارائه می‌دهند. اما برخی دیگر از روی عناد و لجاج، بد دهنی می‌کنند و یا حتی فحش می‌دهند و بدتر آن که دین را مسخره می‌کنند. زهر و اثر سوء و مُهلک این روش بسیار کاری‌تر است، چرا که اولاً مخاطب متوجه نمی‌شود که هدف قرار گرفته و ثانیاً به جای بغض و مقابله، خنده‌ای هم می‌ناید. یعنی مخاطب ناخودآگاه خوشحال می‌شود و راضی می‌گردد که دشمن او و دینش را مسخره می‌کند. اکنون شاهدید که برای هر جریانی، حتماً چند جوک و شوخی که به معارف، اعتقادات و فرهنگ اسلامی طعنه دارد، تولید و در سطح گسترده‌ای توزیع می‌شود و تأسف‌بارتر آن که افسران این ضد تبلیغ دشمنان و سربازانش این جبهه و توزیع کنندگان این سموم، اغلب مسلمان و چه بسا مؤمن و معتقد نیز هستند. اما بصیرت هم لازم است.
سلام علیکم وقت شما بخیر از هدف این شخص اطلاع دقیقی نداریم اما اگر قصد ایشان ارائه‌ی مطلبی طنز است، راه مناسبی را انتخاب نکرده‌اند چراکه طبق عرف جامعه شوخی با احکام دینی زشت و قبیح است. اما اگر قصد ایشان توهین به دین است که متاسفانه در قالب‌های گوناگونی گسترش یافته باید توصیه‌ها و اقدامات لازم مانند گزارش به مراجع مربوطه و... انجام شود. به فرموده قرآن یکی از راه‌های مقابله و رویارویی با چنین پدیده‌هایی بی توجهی است. إِذا رَأَیتَ الَّذِینَ یخُوضُونَ فِی آیاتِنا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ. البته در صورتی که این جریانات صاحب گفتمان و اندیشه‌ای باشند باید با جدیت تمام به مقابله با آنان و تبیین آموزه‌های دینی پرداخت. ناگفته نماند حضور یک زن مسلمان با این وضعیت در مقابل دوربین مناسب نیست.