eitaa logo
کانال براهین پاسخگویی به شبهات مذهبی وسیاسی روز
3.8هزار دنبال‌کننده
14.8هزار عکس
5.9هزار ویدیو
125 فایل
ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین @barahin آیدی مدیر @Sotoudeh2
مشاهده در ایتا
دانلود
حکم این کسانی که تشویق و آموزش اغتشاش می‌کنند مثل علی کریمی و مسیح علینژاد و ... چیه؟
هدایت شده از مهاجر
قانونگذار در ماده‌ی ۲۸۶ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲، جرم افساد فی‌الارض را بیان کرده و می‌گوید: “هرکس به‌طور گسترده، مرتکب جنایت علیه تمامیت جسمانی افراد، جرائم علیه امنیت داخلی یا خارجی کشور، نشر اکاذیب، اخلال در نظام اقتصادی کشور، احراق و تخریب، پخش مواد سمی، میکروبی و خطرناک یا دایرکردن مراکز فساد و فحشا یا معاونت در آن‌ها گردد به‌گونه‌ای که موجب اخلال شدید در نظم عمومی کشور، ناامنی یا ورود خسارت عمده به تمامیت جسمانی افراد یا اموال عمومی و خصوصی، یا سبب اشاعه‌ی فساد یا فحشا در حد وسیع شود، مفسد فی‌الارض به‌شمار رفته و به مجازات اعدام محکوم می‌شود”. مفهوم ماده‌ی ۲۸۶ بسیار گسترده است و رفتارهای مجرمانه‌ی بسیاری را دربرمی‌گیرد. ویژگی مهم این جرم، گستردگی رفتار مجرمانه و نتایج حاصل از آن است. هرکدام از رفتارهای ذکرشده در این ماده اگر ویژگی گستردگی را نداشته باشند، خود جرم مستقلی به‌شمار می‌روند و در قوانین گوناگون دارای مجازات ویژه‌ی خود هستند. برای نمونه، به جرمِ دایرکردن مراکز فساد و فحشا، در ماده‌ی ۶۳۹ قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات اشاره شده است؛ اما هنگامی‌که این جرم در ابعادی گسترده رخ می‌دهد و قربانیان بسیاری را دربرمی‌گیرد، افساد فی‌الارض به‌شمار می‌رود و مجازات سنگین اعدام را در پی دارد. به‌عبارت دیگر، جرم افساد فی‌الارض مجموعه‌ای از جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی، جرایم علیه اموال و نیز جرایم علیه عفت و اخلاق عمومی را که به‌طور گسترده رخ داده‌اند و دارای نتایجی وسیع هستند، در برمی‌گیرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چرا بعضی از ما نمیتوانیم عاقلانه و باتفکر کار کنیم انتقاد و پیشنهاد کنیم؟ مردم کشور ما که الان بیشترین تحصیل کرده را دارد، چرا بین اینهمه تحصیل کرده کسانی پیدا نمیشوند که مردم را راهنمایی کنند؟ نبودن مشکل در یک کشور و حکومت ممکن نیست . اما رفع و حل مشکلات راه خود دارد . چرا آموزش ندیدن ویا اطلاع رسانی نشده که اگر کسی معترض هست چگونه پیگیری کند؟ در کشور ما متأسفانه گاهی مردم مشکلات را تحمل میکنند و منتظرن تا شاید حل شود. درحالی که بسیاری در کار خودشان اگر نظارتی نباشد آن را کامل انجام نمیدهند ولی از مسئولین و مأمورین و دیگر مردم انتظار مسئولیت‌پذیری و انجام کامل کار و وظیفه دارن. بااین حال گاهی انقدر تحمل میکنند تا یکجایی دیگر تحملشان تمام میشود و انوقت با هزار دلیل و بهانه انتظار سخت‌ترین عکس‌العمل را دارن . درحالی که برای هر مشکلی میتوان از مسئولین درخواست بررسی و حل مشکل کرد بجای اینکه بگذارن مشکلات جمع شود و فشار به کل نظام بیارن از نماینده شهرها درخواست قانون گذاری یا تصحیح قانون و حل مشکل کنن . یعنی در میان مردم چندنفر پیدا نمیشوند که مردم را راهنمایی کنن
هدایت شده از محمدتقی عارفیان
. سلام بزرگوار اصل فرمایش شما درست و درخور تأمل و تفکر است اما دربارۀ تحصیل بد نیست نکته‌ای را عرض کنم. هر تحصیلی خوب و پسندیده نیست! در بسیاری از فتنه‌هایی که در کشور ما روی داده، سران فتنه و فعالان فتنه از میان تحصیل‌کردگان و دانشگاهیان و حوزویان بوده‌اند. برای مثال سران فتنۀ ۷۸ و ۸۸ آن تحصیلی پسندیده و مطلوب است که با شعور و معرفت و تهذیب نفس همراه باشد. تعلیم و تعلمی که برای خدا باشد خوب است؛ وگرنه اگر برای خدا نبود بی‌گمان در خدمت شیطان و طاغوت خواهد بود. همان‌طور که امام خمینی روحی‌فداه فرمودند علم بدون تزکیه حجاب اکبر است. مثل آیت‌الله شریعتمداری و آیت‌الله منتظری و امثال اینها از میان دانشگاهیان نیز لازم نیست نام نحسشان را ببرم و شناخته‌شده‌اند. متأسفانه بسیاری از تحصیل‌کردگان ما شیفته و فریفتۀ مکاتب منحط و غیرانسانی غربی‌اند. کافی است فضای رسانه‌های دیداری و شنیداری و فضای مجازی را رصد کنید تا ببینید چقدر از این تحصیل‌کردگان بر ضد دین و قرآن و احکام اسلام و حکم عقل می‌گویند و می‌نویسند. حتی برخی از کسانی که دم از قرآن می‌زنند و خود هیچ بویی از قرآن و معارف آن نبرده‌اند نیز در شمار همین افرادند. اینها جزو همان گروهی‌اند که پیامبر اعظم صلوات‌الله‌علیه فرمودند: رُبَّ تالِ القرآنِ و القرآنُ يَلعَنُهُ؛ چه‌بسا تلاوت‌کنندۀ قرآنی که قرآن او را لعنت می‌کند. همچنان‌که جناب مولوی گفته: از خدا می‌خواه تا زین نکته‌ها در نلغزی و رسی در منتها زآنکه از قرآن بسی گمره شدند زان رَسَن قومی درون چَه شدند مر رسن را نیست جرمی ای عنود چون تو را سودای سربالا نبود یا حق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چرا امام حسن علیه‌السلام آب زهرآلود رو نوشیدند؟ چرا امام حسین علیه‌السلام با اینکه علم امامت داشتند به کربلا رفتند و شهید شدند؟ چرا امام علی علیه‌السلام با اینکه علم امامت داشتند در نهروان ابن ملجم رو نکشتند چرا سحر نوزدهم ماه رمضان ابن ملجم رو از خواب بیدار کردند؟ اصلا چرا اون سخر رفتند مسجد برای اقامه نماز؟ چرا امام رضا و امام دیگر علیهماالسلام با اینکه علم امامت داشتند زهر رو نوشیدند؟ ایا اینها همه مصداق خودکشی نیست؟
10.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️چرا امام رفت کربلا وقتی میدونست شهید میشه.... ✅🌴یک قهرمان واقعی تمام تلاشش رو میکنه که زندگی دیگران رو نجات بده 🔅یک کادر درمان بخش کرونا، یک آتش نشان که میدونه ساختمان در حال ریزش هست ولی برای نجات کودکی تلاش می کند 🔅یک سربازی که لب خط مقدم برای حفظ مردم جان خودش رو به خطر میندازه 🔅می بینی تمام دنیا این قهرمانان را افرادی عزتمند و با شرافت میدانند الا استکبار جهانی که سعی می کند جریان امام حسین ع را به حاشیه ببرد چون این امام حسین است که دست دشمن را رو می کند . (ع) ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء 👇 http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین 》👈 @barahin
دیدگاه مشهور اینست که براساس آیات وروایات،ائمه علیهم السلام دارای علم غیب بودند اما مکلف نبودند طبق علم غیب عمل کنند تا بتوانند با ابزارهای عادی مثل سایر مردم علیه مشکلات عمل کنند و الگوی اخلاقی برای همه باشند.بنابراین امام حسین علیه السلام علم غیب داشتند وبه تفصیل هم میدانستند چگونه وکجا وچه زمانی شهید میشوند اما مکلف به عمل کردن طبق علم ظاهری بودند تا حجت را برهمگان تمام کنند ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء 👇 http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین 》👈 @barahin
هدایت شده از غفّار🇮🇷
👇 اینکه چرا امام حسین ع با توجه به اینکه میدانست و علم غیب داشت که جنگیدن با سپاه یزید باعث پیروزی در میدان نبرد نمیشود ومیدانستند که زن و فرزندان و خانواده ایشان هتک حرمت میشن باز هم دست از جنگ برنداشت (خودخواهی کرد به خاطر اینکه بگه حرف من درسته همه را به کشتن داد) ✅ 👇 "خودخواهی کردن" و "همه را به کشتن دادن" قضاوتهای اخلاقی ما درباره یک واقعه تاریخی است نه عین واقعیت. این قضاوت ها نیاز به دلیل دارد: اگر امام حسین علیه السلام، تنها هدفش کسب قدرت مادی و حکومت دنیایی بود، شاید می شد او را "خودخواه" خواند. اگر پیروان او، با چشم و گوش بسته از او پیروی می کردند، شاید می شد گفت که امام حسین "آنها را به کشتن داده". اما مطالعه دقیق اسناد تاریخی، قضاوتی متفاوت را رقم خواهد زد. قضیه از این قرار است که مسلمانان، پس از خلافت عثمان، به سراغ حضرت علی علیه السلام می روند و او را به عنوان خلیفه کل جامعه اسلامی می پذیرند. معاویه که توسط خلفای پیشین حاکم منطقه شام شده بود، پس از خلیفه شدن حضرت علی علیه السلام، حاضر نمی شود که پُست خود را تحویل دهد و با حضرت می جنگد. حضرت علی علیه السلام در این جنگ پیروز نمی شود. پس از حضرت علی، امام حسن مجتبی علیهما السلام خلیفه کل جامعه اسلامی می شود. او نیز سعی می کند که حکومت بخشی از کشور اسلامی را که در دست معاویه بود پس بگیرد اما موفق نشده و کارشان به صلح می انجامد. در صلح نامه بین امام حسن و معاویه، قرار می گذارند که معاویه برای خود جانشین انتخاب نکند. اما معاویه بر خلاف تعهدش، دم مرگ، یزید را به عنوان جانشین خودش در شام انتخاب می کند. در آن زمان، امام حسن مجتبی از دنیا رفته اند و امام حسین علیه السلام، اگرچه خلیفه نیست اما امام مسلمین و از شخصیت های بزرگ آن دوران بوده است. یزید نامه ای به حاکم مدینه می نویسد و می گوید از حسین و دو نفر دیگر برای من بیعت بگیر و اگر بیعت نکردند، گردن آنها را بزن. در همین ابتدای کار می بینیم که تهدید به مرگ علیه امام حسین وجود دارد و اگر بیعت نکند کشته خواهد شد. اما آیا امام حسین باید با یزید بیعت می کرد و می پذیرفت که جامعه اسلامی تحت حکومت شخصیتی مثل یزید باشد؟ 1️⃣ طبق صلح نامه حکومت یزید قابل قبول نبود و دلیلی نداشت که او خلیفه شود. چرا امام باید یک عمل خلاف را می پذیرفت؟ 2️⃣ امام حسین علیه السلام می فرمایند که یزید فردی فاسق و شراب خوار است و مثل منی با مثل یزید بیعت نخواهد کرد. از آن به بعد مأموران حکومتی به دنبال امام افتادند تا به زور از او بیعت بگیرند یا او را بکشند. امام از مدینه به سمت مکه رفت، چند ماهی در آنجا ماند اما تلاشها برای ترور او ادامه یافت. در این بین مردم کوفه از امام دعوت کردند که برای قیام علیه یزید نزد آنان برود. امام نیز برای حفظ جان خود از مکه خارج شد و وقتی عده ای گفتند که به کوفه نرو، فرمود هر جا که بروم، مأموران یزید به دنبال من خواهند آمد و مرا خواهند کشت. پس رفتن به کوفه با توجه به 📩نامه های کوفیان، معقول تر به نظر می رسید. وقتی هم که در بین راه کوفه، امام با لشکر دشمن مواجه می شود، آنها اجازه بازگشت به امام ندادند و گفتند یا بیعت کن یا بجنگ.⚔️ این ظاهر قضیه است و همانطور که میبینیم، از اول ماجرا، امام یا باید با یزید بیعت می کرد و جامعه اسلامی را به دست فردی شرابخوار و فاسق می سپرد و یا باید کشته می شد و راه سومی وجود نداشت. اما آیا عزّت و شرافت انسانی، غیرت دینی و وظیفه خطیر امامت جامعه، به ایشان این اجازه را می داد که امّت اسلامی را به دست یزید بسپارد؟ آیا دفاع از حق، دفاع از دین الهی، دفاع از عدالت و مخالفت با ظلم و زورگویی، "خودخواهی" است؟ از زاویه دیگر، امام حسین علیه السلام تصمیم به قیام علیه یزید گرفت. در ابتدای قیام در وصیت نامه ای به برادرشان فرمودند که من برای خوش گذرانی و هوی و هوس و حکومت دنیایی قیام نمی کنم. بلکه من برای امر به معروف و نهی از منکر و احیای سنّت رسول خدا قیام می کنم. چرا که دین خدا در حال تحریف است و بدعت ها در دین پدید آمده است و من موظفم که اسلام حقیقی را زنده کنم(نقل به مضمون). آیا امر به معروف و نهی از منکر و احیای سنت های پیامبر و مبارزه با بدعت ها و تحریف ها، خود خواهی است؟ آیا کسانی که این هدف امام را فهمیدند و برای این هدف همراه امام قیام کردند، خود را به کشتن دادند؟ از زاویه سوم اگر به قضیه نگاه کنیم می بینیم که امام از قبل، نسبت به همه وقایع علم داشت و می دانست که آخر امر چه اتفاقی خواهد افتاد. چند نکته اینجا هست. 1️⃣ امام اگر میدانست که در این راه کشته خواهد شد، این را هم می دانست که این اتفاقات به خواست خدا و رضایت اوست و در واقع خدا می پسندد که حسین در راه او شهید شود و اولادش به اسارت بروند.(این مطلب را
هدایت شده از غفّار🇮🇷
امام در عالم رؤیا از جدّشان رسول خدا شنیدند که ایشان فرمود: خدا می خواهد تو را کشته ببینید و فرزندان تو را اسیر...) اینکه چرا خداوند چنین چیزی را می خواست، سوالی دیگر است اما با این نکته کار داریم که امام هر کاری کرد، برای رضای خدا کرد پس کارش خودخواهی و به کشتن دادن دیگران نبود. 2️⃣کسی که علم غیب دارد، اگر چه از وقایع آینده با خبر است اما حق ندارد از این علم سوء استفاده کند و تلاش کند که آینده را تغییر دهد. هر چند که اصلاً چنین چیزی امکان نداشت زیرا همانطور که گفتیم امام یا باید بیعت می کرد و یا کشته می شد؛ او قطعا بیعت نمی کرد و این را سبب شقاوت و گمراهی و عاقبت به شرّی می دانست. پس باید کشته می شد و این را خداوند به او نشان داده بود.
هدایت شده از غفّار🇮🇷
👇 با توجه به علم امام علی (ع) به شهادت آیا ایشان مکلف به پیشگیری از شهادتشان نبودند؟ ✅ 👇 ⚠️اگرچه حضرت در مقابله با این ماجرا علم غیب داشتند؛ اما در این امر مأمور به ظاهر بودند. 👈چراکه حضرت الگوی جامعه اسلامی بودند و باید مبنای علم عادی حجت را به عنوان الگو بر مردم تمام می کردند و در به کار گیری علم عادی در تشخیص تکلیف و عمل به آن به مردم سرمشق می دادند. 💠تکلیف حضرت در پیشگیری از این اتفاق مرتبط است با اینکه اثر این شهادت چیست و حضرت با توجه به اثر شهادتشان آیا مکلف به پیشگیری از این واقعه بودند یا نه؟🤔 ❕همانطور که امام حسین هم از شهادت خودشان اطلاع داشتند؛ اما با توجه به اثر شهادتشان از این واقعه پیشگیری نکردند و بلکه استقبال کردند و نیز همانطور که شهدای جنگ تحمیلی ما هم با وجود اینکه می دانستند روی مین رفتن و از این قبیل کارها جانشان را می گیرد، اما به خاطر اثر این کار در پیروزی ما در جنگ به صورت مختار این کار را انجام می دادند. چراکه گاهی دادن جان برای حفظ اصل اسلام واجب می شود. 💠در نوع تکلیفی که علم غیب به گردن آدمی می آورد و تکلیفی که علم عادی به گردن آدمی می آورد فرق است. چرا که علم عادی همخوان با طبیعت این عالم است و در محاسبه خیر و شر و محاسبه وظایف انسان بر اساس اختیارش تاثیر مستقیم دارد. چرا که عقل🧠 عادی آن را اداره می نماید. 👈اما علم غیب بر زمان و مکان و در نتیجه بر اختیار آدمی احاطه دارد. و آنچه آدمی را مکلف به انجام کاری می کند علم اکتسابی است. برای تفاوت علم غیب و علم اکتسابی می توان این چنین مثال آورد که: وقتی دانش آموزی درس نخواند و درست به سؤالات معلم جواب ندهد، آن معلم با پرسش از آن دانش آموز به طور عادی می فهمد که شاگردش درس را بلد نیست. اما گاهی این معلم با شناختی که از استعداد و روحیات شاگردش دارد، می تواند از پیش تشخیص دهد که شاگردش در آخر سال نمره می آورد یا نه؟ در این حال نمی توان از آن معلم توقع داشت که به خاطر علم حاصل از مهارتش و تسلطی که بر استعداد و روحیات آن شاگرد دارد، آن شاگرد را به خاطر مردودیتی که هنوز حاصل نشده تخطئه و تنبیه کند. البته تفاوت این مثال با علم غیب این است که آگاهی معلم تنها در حد حدس است؛ اماعلم غیب قطعی است. ماهیت علم غیب نیز چنین است و حال که حضرت بر اساس علم غیب از جنایت آینده ابن ملجم ملعون آگاه است، توقع پیشگیری از این ماجرا نمی رود. چرا که حضرت علی (ع) در اینجا مأمور به ظاهر بود و بر اساس علم اکتسابی عمل میکرد. 💠مسئله دیگر این است که نظام این عالم نظام امتحان و عملکرد اختیاری نیک و بد و سپس نتیجه ای نهایی در سرای آخرت است. بازداری از این امور به واسطه علم غیب مانع اختیار تکوینی و از بین برنده زمینه های امتحان در نظام هستی است. افزون بر آنکه بالاخره امام علی(ع) و هر کس دیگر باید از این دنیا برود و اگر از طریقی نشد، بالاخره از راهی دیگر می رود؛ ولی قاموس الهی در خلقت انسان این است که خوب و بد انسانها در این صحنه نمایان و برجسته گردد. منبع :پرسمان