eitaa logo
کانال براهین پاسخگویی به شبهات مذهبی وسیاسی روز
3.7هزار دنبال‌کننده
14.8هزار عکس
5.9هزار ویدیو
125 فایل
ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین @barahin آیدی مدیر @Sotoudeh2
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مهاجر
💠استفاده از تاریخ و عبرت گرفتن از آن، یکی از حساسیت های انسان های دانا و عاقل است. به همین علت است که قرآن کریم امر به سیر و سفر در زمین دارد تا انسان ها پند و اندرز گیرند. 💠 اما مطلب مهمی که در تحلیل های تاریخی باید مورد توجه قرار گیرد این است که : در وقایع تاریخی رسیدن به اصل و ریشه حوادث ، در تحلیل وقایعی که در حال حاضر یا در آینده می خواهد اتفاق بیفتد، بسیار مهم است. 💠گاهی دو اتفاق تقریبا مشابه در تاریخ واقع می شود ولی با معیار ها و ریشه های مختلف، اگر شخص به خوبی ریشه یابی نکرده باشد چه بسا این دو واقعه را در یک مسیر و از یک سنخ بداند؛ با این که واقعاً چنین نباشد. این که دو واقعه را به صرف برخی از شباهت ها، دارای یک سرنوشت بدانیم و محکوم به یک حکم کنیم، امری دور از فهم و و به دور از تحلیل صائب است. 💠پس از وفات پیامبر (ص) تا به امروز، دو شیوه وروش در عالم اسلام به وجود آمد: 1. مکتب حقه امامت؛ 2. روش منحرفه خلافت. 💠شیوه خلافت می گوید: پیشوا و زمامدار انتخابی است. اما مکتب امامت می گوید: پیشوا و زمامدار امت همان اوصیای پیامبرند و این امر انتصابی است، نه انتخابی. 💠آن گروه که می گویند تعیین پیشوا براساس انتخاب می باشد، معتقدند که این انتخاب به دست مردم انجام می گیرد، و بعد از پیامبر این مردمند که زمامدار را انتخاب می کنند. 💠اما مکتب امامت می گوید که تعیین پیشوا (اوصیای پیامبر) از طریق انتصاب است، و این انتصاب از طرف خداست، نه از جانب پیامبر (ص) و نه از جانب مردم. خداوندمتعال پیشوا را منصوب می کند، و پیامبر (ص) تعیین و انتصاب الهی را به مردم تبلیغ می نماید. 💠یکی از استدلال های محکم و همیشگی ما در مقابل اهل سنت در طول هزار سال این است که؛ منصبی مانند خلافت پیامبر و امامت امت، منصبی الاهی است و تنها شارع و وحی الاهی است که می تواند مصداق آن را تعیین کند، اما اهل سنت به واقعه سقیقه استناد می کنند و اجماع چندین نفر را برای احراز این پست و مقام الاهی و حساس، کافی می دانند! 💠شیعه معتقد است در زمان غیبت امام زمان علیه السلام به دستور اهل بیت (ع) این مقام بعد از ایشان بر عهده فقهاء و عالمان اسلامی است. مانند توقیع امام زمان علیه السلام ویا روایت عمربن حنظله و... 💠ولی در هیچ روایتی نفرموده است که مثلاً در عصر غیبت کبری فلان فقیه،نائب امام(ع) است. بلکه در زمان غیبت کبری نیابت عامه داریم. یکی از فلسفه های تشکیل مجلس خبرگان، به عنوان آگاهان به مسأله فقاهت و ولایت، کشف و تعیین این مصداق است که در واقع عمل به دستورات امامان معصوم(ع) است . 💠قیاس بین تعیین ولی فقیه توسط مجلس خبرگان و بین تعیین خلیفه و جانشین پیامبر(ص) توسط عده ای از اصحاب، همان خطری است که در اول بحث در شیوه استفاده از وقایع تاریخی به آن اشاره کردیم. 💠طبق عقاید شیعه، از سویی تعیین امام به دست خداوند است؛ یعنی شیعه معتقد است که برای حکومت کردن باید از ناحیه خداوند اذن داده شود و این اذن به امامان داده شده است، پس مشروعیت از ناحیه خداست نه از ناحیه مردم که اهل سنت به آن قائلند. 💠از سویی دیگر کشف و تعیین مصداق ولی فقیه نیز با آنچه در صدر اسلام اتفاق افتاد فرق دارد؛ زیرا در ولی فقیه نیز مشروعیت از ناحیه مردم نیست و مردم تنها از طریق خبرگان نظر خود را اعمال می کنند و به کشف کسی می پردازند که از طریق نصب عام توسط امامان معصوم به این سمت برگزیده شده است. 💠پس تعیین ولی فقیه یک عمل مقبول و مورد امضای امامان معصوم است و هرگز با آنچه اهل سنت می گویند قابل قیاس نیست.
هدایت شده از مهاجر
1️⃣ قسمت اول جواب: حاکمیت دینی در اندیشه شیعه که با واژه‌های امامت و ولایت عجین شده، برخلاف حاکمیت غیر دینی، یک امر مهم و اثرگذار در سرنوشت نیک بشریّت است که بدون آن اجرای احکام دین و تعالی معنوی انسان محقق نمی‌شود. به فرمودة امام رضا(ع): امامت زمام دین و نظام مسلمین و صلاح دنیا و عزت مؤمنین است. امامت بنیاد پاک اسلام و شاخه پربرکت آن است. به واسطه امامت، نماز، زکات، روزه، حج، جهاد، فراوانی غنایم، صدقات، اجرای حدود، احکام، مرزبانی سرحدّات و اطراف تحقق می‌یابد به اعتقاد شیعه، امامت در نظام اسلامی شایستة انسان کامل و معصومی است که تمام دانش‌های مورد نیاز مردم در امور دنیا و آخرت را داراست. در این باور، هیچگاه زمین خالی از امام و حجّت نبوده و بشر به این واسطه همواره از فیض الهی بهره‌مند است، اما گاهی عواملی که مهمترین آن کوتاهی مردم در حمایت از امام معصوم است، سبب خانه‌نشینی و یا غیبت او از نظرها می‌شود. در زمان غیبت نیز جامعه اسلامی نیاز به رهبر و زعیم سیاسی دارد تا اهداف دین و احکام اسلام را اجرا کند. اینکه این فرد را چه کسی تعیین یا نصب می‌کند و مهمتر اینکه پس از آن چگونه باید او را شناخت، پرسشی است که پژوهش حاضر با تفکیک بین تعیین امام و تشخیص او و واکاوی قاعده لطف، در پی پاسخ به آن است. قاعده لطف قاعده لطف یكی از قواعد مهم عقلی در کلام امامیه و معتزله است که بسیاری از آموزه‌ها و عقاید دینی؛ مثل وجوب تکالیف دینی، ‌لزوم بعثت پیامبران، وجوب عصمت انبیا، حفظ قرآن از تحریف، وعده و وعیدهای الهی، وجوب امامت و غیره بر اساس آن اثبات می‌شود ، قاعده لطف را لازمه حكمت الهى است و بر آن‏ است كه وقتى دانستيم خداوند حكيم است، لازمه حكمت آن است كه بر بندگان لطف كند؛ زيرا اگر لطف نباشد، غرض از تكليف يا حتى خلقت حاصل نمى‏آيد و اين بر خداوند حكيم محال است بر اساس آموزه‌هاي دین مبین اسلام شناخت امام معصوم(ع) در هر عصري بر مسلمانان آن زمان واجب است. چنانکه پيامبر اكرم(ص) مي‌فرمايند: «من مات و هو لا یعرف امامه مات میتة جاهلیة» هر كس بميرد و امامش را نشناسد، مانند كسي است كه در دوره جاهليت (قبل از اسلام) مرده باشد. چنانچه گفتیم، تعیین امام معصوم به این جهت بود تا احکام اسلامی را در جامعه اجرایی کند و این محقق نمی‌شود، مگر اینکه مردم امام را بشناسند و تحت ولایت او در آیند؛ زیرا بدون حضور امام معصوم در رأس جامعه، قوانین و رفتارهای اجتماعی مردم رنگ جاهلیت به خود می‌گیرد و به همین جهت پیامبر اسلام(ص)، نشناختن امام را مرگ جاهلیت و معادل کفر دانسته است. از طرفی با توجه به اینکه تعیین امام تنها از جانب خداوند تبارک و تعالی صورت می‌گیرد، شناخت امام معین فرع بر معرفی او از سوی خدای سبحان است تا مردم در تشخیص مصداق اشتباه نکنند. همانگونه که در بحث لطف در تعیین امام گفتیم، تا زمانی که تکالیف باقی است، لطف الهی اقتضا دارد که فرد معصومی را به عنوان امام برای مردم تعیین کند تا به انجام واجبات و ترک محرمات نزدیکتر شوند و اگر چنین لطفی صادر نشود، غرض از صدور تکالیف که هدایت بشر به سعادت است، حاصل نشده و این با حکمت الهی سازگار نیست. به همان دلیلی که لطف الهی مقتضی تعیین امام بود، همان دلیل اقتضا دارد که لطف الهی در تشخیص امام نیز سریان پیدا کند.
هدایت شده از مهاجر
2️⃣ قسمت دوم جواب: با توجه به اینکه جامعه اسلامی در همه دوران و از جمله عصر غیبت نیز نیاز به رهبر و زعیم سیاسی دارد، همانگونه که در مسأله تعیین امام معصوم، لطف الهی اقتضا می‌کرد که فردی را به عنوان جانشین پیامبر اسلام(ص) نصب کند، برای عصر غیبت نیز لطف الهی ادامه داشته و اقتضا دارد که فردی را به جانشینی از امام معصوم تعیین کند؛ زیرا در عصر غیبت نیز همانند عصر حضور، تکالیف الهی اعم از تکالیف فردی یا اجتماعی باقی است و با توجه به اینکه دسترسی مردم به امام معصوم امکان ندارد، عقل حکم می‌کند که اگر یک رئیس و رهبری داشته باشند که در عدالت، آگاهی از قوانین شرع و مسائل اجتماعى و سياسى زمان، شبیه‌ترین به معصوم و به تعبیری، افضل الافراد در اداره امور جامعه باشد، به انجام واجبات و ترک محرمات و به عبارتی، به صلاح نزدیکتر بوده و اگر نداشته باشند به فساد نزدیکترند، لذا نصب چنين رئيسى لطف مقرب است و هر لطفى با چنين ويژگى در حكمت الهى واجب است كه ذات بارى تعالى تا زمانى كه تكاليف باقى است، آن را انجام دهد؛ زيرا اگر چنين لطفى در زمان تكليف از خداوند حكيم صادر نشود و مردمان در زمان غیبت بدون چنین رهبری به حال خود رها شوند، غرض از تكاليف که سیر انسان در مراتب کمال و سعادت است نیز نقض و منتفى شده و این با حکمت خداوندی سازگار نیست، در نتيجه در زمان غیبت نیز که تکالیف باقی است، نصب چنين رهبری از باب لطف بر خداوند (عزّ و جل) واجب است؛ مضافاً بر اینکه مفاد قاعده لطف، عقل است و دلیل عقلی، محدود به یک زمان خاص نیست و هر زمان که عقل مقتضی لطف در تعیین ولی باشد، به یقین لطف الهی جاری است. بنابراین، لازم است شارع مقدس از باب لطف، افضل الافراد را به عنوان ولی و حاکم جامعه اسلامی تعیین کند. لطف در تشخیص ولی فقیه شأن الهی اقتضا دارد، بر اساس حکمتش مصداق ولی فقیه برای مردم مشخص باشد ؛ همانطور که برخی آیات قرآن کریم به این حقیقت اشاره دارد و می‎فرماید: «إِنَّ عَلَيْنَا لَلْهُدَى وَإِنَّ لَنَا لَلْآخِرَةَ وَالْأُولَى» (لیل(92): 13-12) و «كَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ» (أنعام(6): 12). لذا چگونگی تشخیص ولی فقیه مهم است؛ زیرا مردم تا ولی فقیه را نشناسند و تحت فرمان او در نیایند، هدف از تعیین ولایت محقق نخواهد شد؛ در روایات به صورت صریح کسی را معرفی نکردهاند و دلالتشان کلی است؛ زیرا نصوص عام قرآنی و روایات پیامبر اسلام(ص)، تنها ضرورت نیاز جامعه اسلامی به ولایت و حکومت را مطرح می‌کنند که عصر غیبت را نیز شامل می‌شود و نصوصی هم که از طرف امامان معصوم(ع) وارد شده به‎جز نواب خاص امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) (طبرسی، 1403ق، ج‏2، ص478-477) که در دوره غیبت صغرا به اسم معرفی شدند، بعد از آن بزرگواران کسی به صورت ویژه و با نام، به عنوان جانشین امام معصوم معرفی نشد، بلکه در حکمی کلی فقها به عنوان حجت، زعیم سیاسی جامعه و مرجع مراجعات مردم معرفی شدند. «عمر بن حنظله» می‌گوید:از امام صادق(ع) درباره دو نفر از دوستانمان که در مورد قرض یا میراث با هم نزاع داشتند، پرسش کردم که آنان برای رسیدگی به قضات [یا قدرت حاکمه آن دوران که ناروا بودند] مراجعه کردند، آیا این کارشان رواست؟ [حضرت ضمن مذمت این کار که مراجعه به طاغوت بوده و دریافت هر چیزی با این حکم، اگرچه حق ثابت باشد، حرام است، راه را نیز نشان می‌دهد و مرجع مراجعات شیعیان را اینگونه مشخص کرده و فرمود:] بايد نگاه كنند ببينند از شما چه كسى است كه حديث ما را روايت كرده و در حلال و حرام ما مطالعه نموده و صاحبنظر شده و احكام و قوانين ما را شناخته است، بايستى او را به عنوان قاضى و داور بپذيرند؛ زيرا كه من او را حاكم بر شما قرار داده‏ام (کلینی، 1407ق، ج‏1، ص67).[i] علما و بزرگان (امام خمينى، 1378، ص80-78) به این روایت استناد کرده و آن را دلیلی بر ولایت فقها در دوران غیبت معصوم دانسته‎اند. در این روایت، فقها به صورت عام از طرف امام معصوم به عنوان حاکم معرفی شده و مردم باید در منازعات به آنان مراجعه کنند.
هدایت شده از مهاجر
3️⃣ قسمت سوم جواب: در توقیعی از امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، آمده است که فرمود: «و أمّا الحوادث‏ الواقعة فارجعوا فيها إلى رواة حديثنا فإنّهم حجّتي عليكم و أنا حجّة اللّه عليهم‏» (صدوق، 1395ق، ج‏2، ص484)؛ در حكم پيش‌آمدهاى تازه به راويان حديث ما رجوع كنيد؛ زيرا آنها حجت بر شمايند و من حجت بر آنهايم. در روایتی از امیرالمؤمنین علی(ع) آمده است که فرمود: «العلماء حكّام‏ على‏ النّاس»‏ (ليثى واسطى، 1376، ص25) و نیز در روایتی از امام حسین(ع) به نقل از امیرالمؤمنین علی(ع) آمده که فرمود: «أنّ مجاري الأمور و الأحكام على‏ أيدي‏ العلماء باللّه‏ الأمناء على حلاله و حرامه» ‏(ابن شعبه حرانى، 1404ق، ص238)؛ مجارى امور و احكام بدست دانشمندان و علمای الهی است كه امين بر حلال و حرام او هستند و بايد زمام امور بدست آنها باشد. همه روایاتی که در این باب وارد شده، به صورت عام، علما و فقها را حاکم در حکومت اسلامی معرفی کردند که مردم باید در احکام شرعی و بویژه مسائل حکومتی به آنان مراجعه کنند. مراجعه به فقها و علمای دین در مسائل فردی، جای هیچ اختلاف و بحثی نیست و هر کس پرسشی داشته باشد با رجوع به یک فقیه می‌تواند پاسخش را دریافت کند، اما در احکام و مسائلی که مربوط به نظام اجتماعی است و متعلق آن یک فرد نیست، بلکه به همه یا برخی از مردم مرتبط است، مثل دعاوی حقوقی و جزایی، جهاد، مسائل مربوط به اداره شهر و غیره، نگاه متفاوت بوده و مراجعة گزینشی به هر فقیهی در این امور صحیح نیست؛ چون این امر منشأ هرج و مر ج در جامعه و گسستن نظم و انسجام اجتماعی است. بنابراین، با توجه به وظیفه‌ای که مردم بر اساس روایات در مراجعه به فقیه دارند و نیز وقوع هرج و مرج در رجوع به همه فقها یا چند فقیه و نیز سیره عقلا در پذیرش حاکمیت یگانه، باید مرجعیت در امور اجتماعی بدست یک فقیه قرار گیرد. از آنجایی که نصوص عام بوده و فرد مشخصی را به عنوان ولی فقیه معرفی نکردند و از طرفی مردم و فقها نیز معصوم نبوده و ممکن است در تشخیص مصداق اشتباه کنند، تنها چیزی که می‌تواند اجتماع را از سردرگمی در تشخیص ولی فقیه نجات دهد، لطف است؛ لطف مقرب الهی اقتضا می‌کند که مردم و فقها را در تشخیص این امر یاری کند؛ زیرا اهمیتی که این مسأله دارد، هر گونه اشتباه در تشخیص افضل‌الافراد ممکن است یک ملت را به ورطه نابودی بکشاند؛ تشخیص ولایت یک حکم شرعی و فتوا نیست که اشتباه در آن محذور چندانی نداشته و معذور باشد، بلکه اشتباه در آن، سبب زعامت فردی در امت اسلامی می‌شود که شایسته این مقام نبوده و سبب دوری مردم از انجام واجبات و ترک محرمات و نزدیکی آنان به گناه می‌شود و این با حکمت خداوندی سازگار نیست؛ زیرا همانند بحث امامت، در زمان غیبت نیز تکالیف باقی است و اگر لطف الهی در تشخیص ولی فقیه جریان نداشته باشد، غرض از تکالیف که سعادت بشر و سیر مراتب کمال است، تحقق نمی‌یابد و به تعبیری، نقض غرض خواهد شد. بنابراین، همان دلیلی که مقتضی لطف الهی در تعیین و تشخیص امام معصوم در عصر حضور است، مقتضی لطف الهی در تعیین و تشخیص ولی فقیه در عصر غیبت است؛ چون عدم یاری آنان همان محظوری را دارد که فقدان لطف در تعیین و تشخیص امام معصوم داشت؛ یعنی غرض از تکالیف یا غرض از آفرینش محقق نخواهد شد. لطف الهی در تشخیص ولی فقیه به چند شیوه امکان وقوع دارد: الف) خداوند متعال به صورت مستقیم مردم را در تشخیص مصداق هدایت کند. ب) خداوند متعال شخصی را که شایسته این مقام است، هدایت کرده و او را در بدست‎گرفتن حاکمیت ترغیب نماید. جج) مردم به دلیل عدم تخصص در شناخت فقیه واجد شرایط و به تبعیت از سفارش معصومین، به فقها مراجعه کنند و خداوند به لطفش فقها را در تشخیص افضل الافراد راهنمایی کند که این می‌تواند در غالب اجماع لطفی و یا هدایت اکثر فقها محقق شود. در صورت مراجعه مردم به فقها، آنان نیز به تبعیت از سفارش معصومین در پی‌گیری مشکلات مردم، باید در سایه توکل به خداوند متعال نهایت تلاش را در تشخیص افضل الافراد مبذول دارند تا مشمول لطف الهی شوند. البته ممکن است فرآیند لطف الهی در تشخیص ولایت فقیه از یک شیوه و یا تلفیقی از چند شیوه باشد. کلام آخر اینکه لطف الهی در تشخیص ولی فقیه در صورتی نمایان شده و به تعبیری، مردم از آن بهره‌مند می‌شوند که اکثریت جامعه به دنبال شکل‌گیری حاکمیت الهی و شناخت ولی فقیه باشند و فقها نیز به وظیفه شرعی خود عمل کنند، ولی اگر مردم ناسپاسی کرده و چنین اقبالی نداشته باشند و فقها نیز در انجام وظیفه کوتاهی کنند، نه تنها ولی فقیه، بلکه امام معصوم نیز ناشناخته باقی خواهد ماند و از بدست‎گرفتن حاکمیت دینی محروم می‌شود و این منصب مهم بدست نااهلان خواهد افتاد؛ چنانچه بخش عمده‌ای از تاریخ اسلام گواه ناسپاسی مردم و کوتاهی خواص بوده است که سبب محرومیت جامعه از امامت معصوم و ولایت فقیه شد.
هدایت شده از مهاجر
4️⃣ قسمت چهارم جواب: در مجلس خبرگان بیش از 80 مجتهد جامع الشرایط اجتماع دارند که هم فقیه هستند و هم اهل تقوی لذا طبق قاعده لطف وقتی این مجتهدین برای تشخیص ولی فقیه کنار هم جمع می شوند خداوند متعال ایشان را هدایت ورهنمون می نماید تا کسی را که شایسته این جایگاه باشد به درستی تشخیص دهند. واما علاوه بر مجلس خبرگان تاییدات وتاکیدات مراجع تقلید وعلما عظیم الشان هم نشانه دیگری بر این معناست که در لینک زیر حتما مشاهده بفرمایید: https://b2n.ir/q04329
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چرا رهبری به عنوان بالاترین مقام سیاسی کشور تا الان در ۳۵ سال اخیر حتی یکبار در مورد اصل ۲۷ قانون اساسی که اجرا نشده حرف نزده؟
هدایت شده از مهاجر
💠تجمع‌های اعتراضی صنفی در سال ۱۳۹۹ 💠دراین میان در طول سال ۱۳۹۹ با طیف وسیعی از تجمع‌های اعتراضی در زمینه‌های متفاوت و ازسوی قشرها و اصناف مختلف مواجه هستیم که بدون خشونت، خواسته‌های خود را به گوش مسئولان کشور رسانده‌اند. در سال ۱۳۹۹ تجمع‌های اعتراضی از حوزه سیاست ‌گرفته تا ورزش را شامل شده ‌است. 🔸تجمع اعتراضی دستفروشان درمقابل شهرداری تهران در آخرین روزهای فروردین، 🔸برپایی تجمع‌هایی درباره چالش کم‌آبی درطول فصل بهار در برخی شهرهای خوزستان، 🔸تجمع اعتراضی آموزش‌دهندگان نهضت سوادآموزی در تهران در خردادماه، 🔸برگزاری تجمع‌هایی در حمایت از قره‌باغ در مهرماه، 🔸 دست‌کم در ۳ استان و تجمع هواداران استقلال مقابل مجلس در مهرماه، 🔸ازجمله برخی تجمع‌های مسالمت‌آمیز درطول سال ۱۳۹۹ بوده‌اند که بدون خشونت برگزار شده ‌است. 💠علاوه‌بر اینها در طول سال ۱۳۹۹ مالباختگان ارزی و بورس به‌دفعات درمقابل اداره‌ها و وزارتخانه‌های مرتبط تجمع‌ اعتراضی برگزار کردند و به طرح مسالمت‌آمیز مطالبات خود پرداختند. کارگران، بازنشستگان و پرستاران نیز از دیگر قشرهایی بودند که در آن سال به برگزاری تجمع‌های اعتراضی در شهرهای مختلف کشور دست زدند.
هدایت شده از مهاجر
💠قبل از پاسخ به سوال شما لازم است برای روشنگری مخاطبین ، اصل 27 را مرور کنیم: 🔹طبق اصل ۲۷ قانون اساسی، «تشکیل اجتماعات و راهپیمایی‌ها، بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است.» ✳️اولا متاسفانه بیشتر تحرکاتی که در گوشه و کنار کشور وجود دارد، مطالبه گری نیست چراکه نوع شعارهای داده شده در این تجمعات ساختارشکنانه است و این شعارها اصل نظام را مورد تهاجم قرار داده است. ومخالف اصل 27 است مثلا در همین آشوب اخیر و یا فتنه های 88 و78 و... اغتشاشگران به وسیله سلاح گرم به مردم حمله ور می شوند و مدافعان امنیت اعم از بسیجی و سپاهی را به شهادت رساندند. ✳️ثانیا طبق اصل ۱۱۳ قانون اساسی رییس جمهور مسئولیت اجرای قانون اساسی را به عهده دارد و شورای نگهبان و قوای دیگر هم وظیفه نظارت بر حسن اجرای قانون را بر عهده دارند. لذا با این توضیحات هر گونه مطالبه گری در مورد اجرای قوانین مختلف قانون اساسی باید مسئولین مربوطه باشد نه رهبر انقلاب!! ✳️ثالثا چه کسی گفته این اصل اجرا نشده است؟ 💠 فقط در همین دو سال اخیر بیش از 2500 تجمع مسالمت آمیز در کشور برپا شده است: 💠در سال ۱۴۰۰ دست‌کم ۱۵۰۰ تجمع و در سال ۱۳۹۹ نیز حداقل حدود هزار تجمع (قانونی یا غیرقانونی) با ابعاد و میزان جمعیت متفاوت در شهرهای مختلف کشور برگزار شده که قریب به‌اتفاق آنها نیز بدون دخالت نیروهای انتظامی و با مسالمت پایان یافته و قشرها و اصناف گوناگون تجمع‌کننده توانسته‌اند خواست‌ها و مطالبات‌شان را به مسئولان مربوط منتقل کنند. 💠در تجمع‌های این دو سال ؛ مردم و اصناف معترض با تجمع درمقابل استانداری‌ها، فرمانداری‌ها، بخشداری‌ها، مجلس، قوه‌قضاییه و همچنین وزارتخانه‌های مربوطه، اعتراض خود را بدون هیچ فشار و محدودیتی با مقام‌های مربوط مطرح کرده‌اند و در بسیاری از موارد، پیگیری‌ها برای تحقق مطالبات مطرح‌شده ازسوی مراجع دولتی نیز انجام شده ‌است. 💠بررسی تجمع‌های برگزار شده در این مدت حکایت از آن دارد که حجم زیادی از آنها از سوی اصناف و قشرهایی ازجمله «معلمان»، «بازنشستگان»، «کشاورزان» و «کارگران» برگزار شده و موضوع «واکسن کرونا» و «کم‌آبی» نیز طی سال‌های ۹۹ و ۱۴۰۰ زمینه‌ساز برگزاری تجمع‌های بسیاری در شهرهای مختلف کشور شده ‌است. 💠دشمنان تلاش می کنند مسیر انتقال مسالمت‌آمیز مطالبات مردم به مسئولان را «مسدود شده» جلوه دهند، اما واقعیت میدانی حکایت از آن دارد که مردم، از قشرها و صنوف مختلف، در سال‌های اخیر با برگزاری تجمع‌های مسالمت‌آمیز، خواست‌ها و مطالبات خود را مطرح کرده‌اند که بخش قابل‌توجهی از آنها نیز با پیگیری مسئولان مربوط تا رسیدن به نتیجه همراه بوده‌است. 💠آمار تجمعات مختلف در کشور در فاصله سالهای 96 تا 1400 بیش از 43 هزار تجمع مختلف بوده است. واین آمار در سالهای قبل از آن عدد بسیار بالایی است. 🔹نمونه‌هایی از تجمعات مسالمت‌آمیز در سال ۱۴۰۰ 💠موج‌سواری رسانه‌های معاند با کلیدواژه «سرکوب» در شرایطی است که در سال‌های اخیر شهرهای مختلف کشور به‌دفعات شاهد برگزاری تجمع‌های قانونی و مسالمت‌آمیز بوده‌ که با بازتاب‌های گسترده‌ای نیز همراه شده ‌است. 💠به‌عنوان مثال، در طول سال ۱۴۰۰ شاهد برگزاری تجمع‌های زیادی در سطح کشور بوده‌ایم؛ 💠مثلا ۱۵ نمونه از تجمع‌های مسالمت‌آمیزی که درطول سال گذشته در شهرهای مختلف کشور برگزار و طی آن، مطالبات و خواست‌های تجمع‌کنندگان به مسئولان مربوط منتقل شده ‌است: 🔸«تجمع‌های بازنشستگان تامین‌اجتماعی در فروردین»، 🔸«تجمع سهامداران بورس در فروردین»، 🔸«تجمع اعتراضی داروسازان در چند شهر کشور در فروردین»، 🔸«تجمع مالباختگان بورس در ۳ کلانشهر در اردیبهشت»، 🔸«تجمع اعتراضی کشاورزان اصفهانی به کمبود آب در اردیبهشت»، 🔸«تجمع‌های کارگران پیمانی صنعت نفت برای پیگیری مطالبات خود در تیرماه»، 🔸«تجمع مردم اصفهان برای پیگیری موضوع خشکی زاینده‌رود در آبان‌ماه»، 🔸«تجمع بیماران تالاسمی در شیراز در آذرماه»، 🔸 «تجمع اعتراضی مردم استان چهارمحال‌وبختیاری به کمبود آب در آذرماه»، 🔸«تجمع کارگران فصلی مجتمع کشت و صنعت نیشکر هفت‌تپه»، 🔸«تجمع خانواده‌های جانباختگان هواپیمای اوکراینی مقابل دادگاه در تهران در آذرماه»، 🔸«تجمع خانواده‌های کودکان مبتلا به بیماری ‌SMA در تهران در آذرماه»، 🔸«تجمع‌های اعتراضی معلمان در شهرهای مختلف کشور در آذرماه»، 🔸«تجمع مالباختگان «سکه ثامن» در تهران» و 🔸«تجمع کارگران شرکتی صنعت برق در تهران در آذرماه» 💠به این فهرست باید تجمع‌های صنفی قشرهایی مانند معلمان، بازنشستگان و کارگران شرکتی را هم افزود که درطول سال‌های گذشته همواره به‌صورت مسالمت‌آمیز با برگزاری تجمع‌هایی مطالبات خود را به مسئولان انتقال داده‌اند؛ بدون اینکه خشونت زمینه‌ساز به حاشیه رانده‌شدن خواست‌های آنان شده باشد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همونطور که در جریان هستید معادن طلای خوی به چین فروخته شده پروژه کوچبین که یکی از بزرگترین پروژه های کلاه برداری ایران بود هم کار چین بود با این هدف که مردم خوی پولی برای آباد کردن خوی و مهاجرت نداشته باشن خوی یکی از مهم ترین و قدیمی ترین شهر های ایران هستش و اخبار معادن زیر زمینی حاکی از وجودمعادن عظیم لیتیم دارد چین که اختیار تام معادن خوی را دارد حق اسخراج لیتیم نهفته اعماق خوی را دارد برای استخراج باید حفره های فولادی حفر کند و آنهارا مقاوم سازی کند تا به لیتیم نرم برسد ولی این کار هزینه بسیار زیادی دارد که هیچ کشوری از جمله چین متقبل پرداخت آن نیست بنابراین برای نرم کردم لیتیم باید زلزله های مصنوعی ایجاد کند تا لیتیم های نهفته را نرم و سپس استخراج کند برای این کار بهترین گزینه اشعه هارپ است که با گرم کردن لایه های زیر زمین و ایجاد جریان های همرفتی موجب بروز زلزله های پی در پی و چندین ریشتر میشود تا لیتیم هارا برای استخراج نرم کند علت دیده شدن نور توسط افراد در اطراف شهر های زلزله زده نور موشک یا شلیک هرگونه مواد انفجاری نیست ، این نور همان اشعه هارپ است هدف چین استخراج لیتیم است به هر قیمتی وحشت مردم یا بی خانمان کردن آنها مشابه همان طوفان شن هایی که برای به دست آوردن منابع نفت و گاز در خوزستان به راه می اندازد تا شهری بدون سکونت را در اختیار داشته باشد